تربیت، اخلاق و تزکیهدعوت و داعیمطالب جدید

از وضعیت انسان های مؤمن در شگفتم …

از وضعیت انسان های مؤمن در شگفتم …

نویسنده: شیخ محمود مصری / مترجمان: سید رضا اسعدی ـ نصیر ملکی

آزمایش خداوندی سنتی است ثابت؛ خداوند عزوجل می‌فرماید:

«‏الم‏* ‏أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ‏* ‏وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ‏»(عنکبوت/۱-۳)

«الف، لام، میم. آیا مردمان گمان برده‌اند همین که بگویند ایمان آورده‎ایم به حال خود رها می‌شوند و ایشان آزمایش نمی‌گردند؟! اما کسانی را که قبل از ایشان بوده‌اند. (با انواع تکالیف و مشقات و با اقسام نعمت‌ها و محنتها) آزمایش کرده‌ایم، آخر باید خدا بداند چه کسانی راست می‌گویند و چه کسانی دروغ می‌گویند.»

همچنین خدای تعالی می‌فرماید:

«‏وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ‏* ‏الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ‏* ‏أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَهٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‏»(بقره/۱۵۵-۱۵۷)

«و قطعاً شما را با برخی از (امور همچون) ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کمبود میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم، و مژده بده به بردباران، آن کسانی که هنگامی که بلائی بدانان می‌رسد، می‌گویند: ما از آنِ خدائیم و به سوی او باز می‌گردیم. آنان (همان بردباران با ایمانی هستند که) الطاف و رحمت و احسان و مغفرت خدایشان شامل حال آنان می‌گردد و مسلماً ایشان راه‌یافتگان (به جاده‌ی حق و حقیقت و طریق خیر و سعادت) هستند.«

و پیامبر – صلی الله علیه و آله و سلم – فرموده‌اند: ” عَجَبًا لأمرِ المؤمنِ إِنَّ أمْرَه کُلَّهُ لهُ خَیرٌ ولیسَ ذلکَ لأحَدٍ إلا للمُؤْمنِ إِنْ أصَابتهُ سَرَّاءُ شَکَرَ فکانتْ خَیرًا لهُ وإنْ أصَابتهُ ضَرَّاءُ صَبرَ فکانتْ خَیرًا لهُ “.«کار مؤمن شگفت آور است، زیرا تمام امورش برایش خیر است و جز برای مؤمن برای کسی دیگر این امتیاز وجود ندارد، وقتی به او خوشی می‌رسد شکر می‌کند که (این شکر) برای او خیر است و وقتی به او سختی می‌رسد صبر می‌نماید که (این صبر نیز) برای او خیر است.»

پس ای برادر و خواهر گرامی‌تر از جان! زندگانی بدون دشواری نیست و امید و آرامش، خشنودی و محبت و آسودگی خاطر، میوه‌ای است لذیذ که درخت عقیده در وجود انسانِ باایمان آن را به بار می‌آورد و این‌ها اندوخته‌هایی هستند که در آوردگاه زندگی پیوسته مددکار او خواهند بود. پیکار زندگی، پیکاری دراز مدت و به درازای عمر انسان است، همراه با رنج‌های بسیار و مالامال از سختی‌ها و گرفتاری‌های گوناگون.

زیرا سرشت زندگی دنیوی و در کنار آن فطرت بشری به گونه‌ای است که نمی‌تواند از درد  رنج و مصیبت خالی باشد. چه بسیار تدبیرها و راهکارهایی که در این نبرد، نقش بر آب می‌شود و چه آرزوها که برباد می‌رود و چه عزیزانی که از دست می‌روند و چه تن‌های تنومند که دست به گریبان بیماری‌ها می‌شوند و چه ثروت‌های هنگفت که باخته می‌گردد … و … و … تا زمانی که آخرین قطره در رودخانه زندگی جریان داشته باشد این نبرد ادامه خواهد داشت… تا آنجا که شاعر، دنیا را اینگونه به تصویر می‌کشد:

جبلت علی کدر و أنت تریدها          صفواً من الاآلام و الأکدار!

و مکلف الایام ضد طباعها               متطلب فی الماء جذوه نار

«دنیا را بر پایه سختی‌ها و ناخوشی‌ها بنیان نهاده‌اند و تو انتظار داری که پاک و پالوده از هرگونه درد و رنج و ناراحتی باشد؟!

و آن کسی که از دنیا چیزی برخلاف سرشت طبیعتش انتظار داشته باشد همچون کسی است که می‌خواهد در میان آب، شعله‌ای آتش برافروزد.»

حال که قانون خداوندی در شریان‌های زندگی، و در میان همه‌ی ملتها اینگونه جریان دارد، افرادی که پیام‌آور رسالاتی بزرگ هستند بیشتر در معرض مصیبت‌ها و ناملایمات زندگی قرار دارند. زیرا آن‌ها همان کسانی هستند که مردم را به سوی خداوند فرا می‌خوانند و سرکردگان کفر و استکبار به مبارزه با آنان برمی‌خیزند، آنان حق خواهی سر می‌دهند و یاوران باطل با آن درگیر می‌شوند، مردم را به کار نیک رهنمون می‌شوند اما بدخواهان در راهشان سنگ‌اندازی می‌کنند… از این‌رو پیوسته گردبادی از رنج‌ها و مصیبت‌ها در زندگی‌شان می‌وزد و در سلسله‌ای از فتنه‌ها و دسیسه‌های پی در پی به سر می‌برند. سنت خداوند است که آدم و ابلیس را و ابراهیم و نمرود را و موسی را به همراه فرعون و محمد را به همراه ابوجهل آفرید:

«وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا»(انعام/۱۱۲)

«همان گونه (که اینان با تو دشمنی می‌ورزند) دشمنانی از انسان‌های متمرد و جنیان سرکش را در برابر هر پیغمبری علم کرده‌ایم. گروهی از آن‌ها سخنان فریبنده‌ی بی‌اساسی را نهانی به گروه دیگری پیام می‌داده‌اند تا ایشان را (با یاوه‌سرائی‌های رنگین) بفریبند.»

«وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ»(فرقان/۳۱)

«این گونه برای هر پیغمبری گروهی از بزهکاران را دشمن ساخته‌ایم.»

چنین است اوضاع کار پیامبران و وارثانشان و آنان که در طریقشان ره می‌پیمایند و کسانی که در مسیر دعوت با آنان همگام و هم صدا هستند در ارتباط با سرکشان و بدخواهانی که در مسیر حق مانع ایجاد می‌کنند:

«‏وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ‏»(بروج/۸)

«شکنجه‌گران هیچ ایرادی و عیبی و جرمی بر مؤمنان نمی‌دیدند جز این که ایشان به خداوند قادر و چیره، و شایسته‌ی هرگونه ستایشی، ایمان داشتند!!»

تجربه ثابت کرده است که ناشکیباترین مردمان و شکننده‌ترین آنان در مواجهه با سختیها و مشکلات، اشخاص بی دین و افراد ضعیف الایمان هستند و قرآن اینگونه انسان‌ها را چنین توصیف نموده است:

«‏وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَهً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ‏»(هود/۹)

« و اگر از سوی خود به انسان نعمتی بچشانیم سپس آن را از او بگیریم بستانیم؛ بسیار ناامید و ناسپاس (در برابر سایر نعمت‌های دیگر) می‌شود.»

«لَا یَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَیْرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَیَئُوسٌ قَنُوطٌ»(فصلت/۴۹)

«و زمانی که بلا و سختی و فقر و فاقه بدو رو کرد، فوراً دلسرد و ناامید می‌گردد.»

« وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کَانَ یَئُوسًا»(اسراء/۸۳)

« و هنگامی که شر و بلا گریبانگیر او گردید بسیار مأیوس و ناامید می‌گردد.»

«‏وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَهٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَهَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ‏»(حج/۱۱)

«بعضی از مردم هم، خدا را در حاشیه و کناره می‌پرستند اگر خیر و خوبی بدیشان برسد، به سبب آن شاد و آسوده خاطر و (و بر دین) استوار و ماندگار می‌شوند، و اگر بلا و مصیبتی بدیشان برسد، (به سوی کفر برمی‌گردند و ) عقب‌گرد می‌کنند. بدین ترتیب هم (آرامش ایمان به قضا و قدر و مدد و یاری خداوند را در ) دنیا و هم (نعمت و سعادت) آخرت را از دست می‌دهند، و مسلماً این زیان روشن و آشکاری است.»

آنان نه به قضا و قدر خداوندی ایمان ندارند که بدان راضی باشند و نه به خدایی ایمان دارند که به حکمتش در آفرینش دل خوشی دارند و نه پیامبران را می‌پذیرند که در زندگی دشوارشان راهبر و پندآموزی داشته باشند و نه به زندگانی دوباره ایمان دارند تا نسیم‌های گوارایش بر آنان وزیدن گیرد و جانشان را طراوت بخشد و افسردگی را براند و امید و آرزو را در وجودشان برانگیزد.

آنان چون کشتی هستند که سکان و بادبان و هر آنچه که در برابر موجها و طوفانها استواری به همراه می‌آورد را از دست داده است. از این رو با اندک نسیمی به جنبش و اهتزاز درمی‌آید و موج‌ها از هر کران بر او هجوم می‌آورند و زود است در کام دریا فرو رود.

بی‌دلیل نیست که بیشترین خودکشی‌ها در جوامعی است که بی‌دین یا ضعیف‌الایمان هستند اگر هم دست به خودکشی نزنند حتماً به دردهای کشنده یا ناله و زاری و افسردگی و اندوه و ویرانگی و زندگی خالی از هر معنایی مبتلا می‌گردند.

لیس من مات فاستراح بمیت       إنما المیت میت الاحیاء

إنما المیت من یعیش کئیباً           کاسفاً باله قلیل الرجاء

«مرده آن نیست که دنیا را رها کند و از غم و اندوه آن خلاصی یابد بلکه مرده حقیقی انسان‌های زنده‌ای هستند که مردگانی بیش نیستند.

مرده حقیقی کسی است که زندگی او پر از اندوه، سرشکستگی و ناامیدی باشد.»

اما انسان مؤمنی که به وعده خداوندی امید دارد به هنگام بلا به این، دل خوش می‌دارد که خداوند در بهشت عوض همه‌ی مصائب دنیا به او خوشی و راحتی خواهد داد.

———————————

منبع: به زندگی لبخند بزن / نویسنده: شیخ محمود مصری / مترجمان: سید رضا اسعدی ـ نصیر ملکی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا