قدس ما را متحد و یکی می کند!
قدس ما را متحد و یکی می کند!
نوشته: ماهر ابراهیم جعوان / مترجم : عبدالرحمن عزام
قدس؛ سرزمینی است که خداوند متعال در آن برکت قرار داده و به میوه ها و مقام والایش سوگند یاد نموده است.
بوی خوش عطر آن، دنیا را پر نموده است و بوی زیبای زیتون و لیمون در کوچه پس کوچه های آن، انتشار یافته و امتداد تاریخ را با خود، عطرآگین نموده است.
فاروق اعظم رضی الله عنه با این گفته اش: «قدس در نزد الله متعال بسان مکه است.» بر قداست آن، شهادت داده است.
پیامبر صلی الله علیه وسلم با این حدیث خویش، بر خوبی اهل آن، گواهی داده می فرماید: « همواره گروهی از امت من بر حق ظاهر و آشکارند، و عدم تأیید و عدم نصرت و یاری کسی، و مخالفت هیچ کس به آنها ضرر نمی رساند تا این که امر خدا یعنی قیامت بر پا شود و آنان بر همان راه حق خود می باشند.» [متفق علیه]
مسجد الاقصی نخستین قبله و دومین مسجد و سومین حرم، قدس را به زینتی بس زیبا، مزین نموده است. و نماز در کرانه ها و بین دیوارهایش، به ۵۰۰ نماز، برابری می کند. و آنچه بر برکت این سرزمین می افزاید، دیدار پیامبر صلی الله علیه وسلم در شب اسراء و معراج از آن است.
در میدان دفاع از «اقصی»، می بایست همه یکی شوند. و هر کس از این شرف (اتحاد) سر باز زند، زمان او را در هم خواهد پیچید و زمین دورش خواهد انداخت و در دیدگان خلقِ خدا، منفور گردیده و هرگز از او یادی نخواهد شد.
اگر «قدس» و خطرهایی که گرداگردش را فراگرفته است، یکِ مان نسازد، پس وحدت و اتحاد ما، چه وقت خواهد بود؟!
ای امت! یکی شوید و کشتی سرزمین خویش را نجات بخشید؛ زیرا قدس ما را متحد ساخته و گرد هم، جمع مان خواهد نمود!
ای امت مسلمان! قدس؛ عروس زیبای شهرهای اسلامی و نماد عزت و شرف و کرامت تان است.
قدس؛ از همه ی احزاب، جمعیت ها، شخصیت ها و تاج و تخت و پادشاهی ها بزگتر و مهمتر است.
قدس؛ از همه ی مصالح و منافع و بهره مندی ها و پدیده ها بزرگتر و ارزنده تر است.
مسأله ی فلسطین برای ملت های زنده و بیدار دل، روشن است. و مهمترین مسأله، همانا قضیۀ فلسطین است. و دشمن اصلی، صهیونیزم و موانع سر راه هم، خیانت پیشه گان و دست اندرکاران و کارگزاران شان است.
«اقصی»؛ پایتخت و مرکز و سر برگ کشورهای اسلامی، و نقش و برنامه و هدف و شعار و آینده است.
«قدس» مرکز دل ها و «اقصی» پاره ای از بهشت الهی است.
ندای «اقصی»، همواره جان ها و روان های ایمان دار را زندگی بخشیده و وجدان های زنده را مورد خطاب قرار می دهد. و هرگاه این روح در جان ها بمیرد، الله متعال دوباره زندگی اش می بخشد.
هرگاه شراره ها و شعله های ایمان در دل ها فروکش کند و امید و آرزوها در سینه ها کاهش یابد و از کثرت و وفرتِ ظلم و ستم دل ها تنگ شود، خداوند «ایمان» و «امید» را با «اقصی» و «فلسطین» در دل های ایمان داران، زنده می کند.
ای کاش امت ما می دانستند که نگهداری و حفاظت وطن و میهن و سرزمین، از حفاظت خانه و طعام و غذا و نوشیدنی، مهمتر است؛ زیرا حفظ و نگهداری وطن، همان حفاظت و نگهداری خانه و فرزند و زندگی است.
آنچه اینک در این سرزمین رخ دمی دهد، منجر به یک نتیجه می شود که عبارت از تقسیم کامل این منطقه است.
امروزه عرب، بسان سنگی سخت در معرض وزشِ تندبادِ شدید و سختی، قرار گرفته است.
کشورها و سرزمین های مان در غم و اندوه قرار دارند. دل ها خسته، چشم ها گریان و دل ها تنگ اند. امیدها تباه گردیده است و آزادگان در زندانخانه های اسارت، ناله سر می دهند.
خاطره ها، امیدها و آرزوها، سخن ها، حرکت و سکون ها، چشم ها، دل ها و کشورهای ما همه غمگین و محزون اند. دل های ما احساس درد و ناراحتی می کنند و وطن مان، دردناک مان ساخته است.
موضوع، بس جدی و شوخی ناپذیر است؛ امت ما در خواب و سرگردانی ای قرار دارند که از فهم و هوش، بسا دور اند.
تا کی این امت رنج دیده در حالی زنده بماند که دستِ نیاز به سوی دشمن و همدستان و همکیشانش دراز نموده و فروتنانه و زبونانه از رئیس جمهور آمریکا بخواهد که تصمیمش مبنی بر به رسمیت شناختن «قدس» به عنوان پایتخت اسرائیل را به تاجیل و تعویق بیندازد؟!
اگر غرب حامی و پشتیبان است، پس چرا سلاحش را می خریم؟
و اگر دشمن است، پس چرا او را در سرزمین خویش جای داده ایم؟