تحقیق لغوی واژه الأله
تحقیق لغوی واژه الأله
نویسنده: ابوالاعلی مودودی / مترجم: سامان یوسفی نژاد
تحقیق لغوی واژه (الأله) از ماده همزه، لام و هاء (أ ل هـ)، در فرهنگ لغات با معانی گوناگونی به کار رفته است؛ به شرح زیر:[۱]
(ألَهتُ إلی فلان): به سوی فلانی رفتم و در نزد او آرامش یافتم
(ألِهَ الرَّجُلَ یألَهُ): به آن مرد پناه داد (هنگامی به کار میرود که شخصی از چیزی ترسیده باشد و به فرد دیگری پناه ببرد و آن فرد هم به او پناه دهد).
(ألِهَ الرَّجُلُ إلی الرَّجُلِ): آن مرد با اشتیاق فراوان به سوی آن مرد دیگر رفت.
(ألَهَ الفَصیلُ): بچه شتر با حرص و ولع فراوان به سوی مادرش دوید ( و خود را به او چسباند).
(ألَهَ الإههً و أُلُوهَهً) : عبادت کرد.
همچنین گفته شده است که (الإله) مشتق از ماده (لاه یلیه لَیهاً) به معنای پنهان شدن است.
با دقت در معانی گوناگون ماده (أ ل هـ) که در آن (أله یأله إلهً) به معنای عبادت (یعنی پرستش) و (الأله) در معنای معبود به کار رفته است، کاملاً آشکار میشود که:
۱-فقر و نیازمندی انسان نخستین عامل تحریک کننده او برای عبادت و پرستش است.بنابراین، انسان مادام که گمان نکند فرد به خصوصی قادر است نیازش را برطف سازد و در برابر مصائل یاریگرش باشد و در سختیها پناهش دهد و به هنگام ناراحتی و اضطراب تسکینش دهد و از ترسش بکاهد، هیچگاه فکر پرستش آن شخص به ذهنش خطور نخواهد کرد.
۲- اگرانسان معتقد باشد که شخصی توانایی این را دارد که نیازها را برطرف و دعاها را استجابت کند، حتماً او را والا مقام تر و بلندمرتبه تر از خود میداند و نه تنها به جایگاه بزرگش اعتراف میکند، بلکه حتی به قدرت و توانایی فراوان او هم اقرار میکند.
۳-بدون شک بسیاری از نیازهای انسان در این دنیا براساس قانون اسباب و مسببات رفع خواهد شد و بیشترین تلاش انسان برای رفع نیازهایش، در برابر دیدگانش صورت میگیرد و از دایره معلوماتش خارج نیست. از این رو هیچگاه در وجود انسان کوچکترین تمایلی برای پرستش این اسباب به وجود نمی آید.
برای مثال فرض کنید شخصی برای برطرف ساختن نیازش احتیاج به پول دارد تا آن رادر این راه هزینه کند و به همین منظور نزد فرد دیگری میرود و از او میخواهد که کار خاصی برایش دست و پا کند. آن مرد هم خواستهاش را میپذیرد و کاری به او محول میکند و در پایان عملش اجرتی به او میدهد. اکنون آن کارگر هرگز به ذهنش نمیرسد (تا چه برسد به اینکه اعتقد داشته باشد) که کارفرمایش شایستگی پرستش را از جانب او داراست،زیرا با چشمان خودتمام راهی را که از طریق آن به هدفش رسیده، مشاهده کرده و به خوبی میداند که آن مرد چگونه نیازش را برآورده کرده است.
بنابراین تصور عبادت هنگامی به ذهن انسان میرسد که معبود او در پشت پرده غیب وقدرتش در برطرف ساختن حاجات از دیدهها نهان باشد. از این رو برای معبود واژهای انتخاب شده است کهعلاوه بر معنای نهان شدن، حیرت و سرگشتگی، متضمن معانی رفعت و بلند مرتبگی نیز باشد.
۴- بسیار طبیعی است که انسان بدون اختیار و با یک نوع شوق و ولع خاص، علاقمند به کسی باشد که گمان میکند قادر است در موقع نیاز حاجتش را برآورده سازد و به هنگام مصیبت پناهش دهد در هنگام اضطراب و ناراحتی خیالش را راحت و اعصابش را آرام کند.
با عنایت به چهار مطلب فوق، کاملاً معلوم میشود که براساس چه نوع تصوراتی کلمه (الأله) بر معبود اطلاق شده است؛ تصوراتی از قبیل رفع نیازهای انسان، پناه دادن، آرامش بخشیدن، بلندمرتبگی، جبروت و همچنین تصوری که انسان از معبود خویش دارد و امیدوار است که با در دست داشتن نیروها و قدرتها، حاجاتش رابرآورده سازد و در مصایب و سختیها پناهش دهد و در همان حال از دیدهها نهان و همانند سرّی از اسرار باشد که مردم نتوانند کُنه ذاتش را درک کنند تا انسان شور و شوق فراوانی برای وصال او داشته باشد.
—————————-
منبع : کتاب اصطلاحات چهارگانه در قرآن / نویسنده: ابوالاعلی مودودی / مترجم: سامان یوسفی نژاد
[۱]– نگاه کنید به تفسیر ابن کثیر (۱/۱۹-۲۰) و تفسیر نیشابوری بر حاشیه تفسیر طبری (۱/۶۵-۶۶).