حقیقت مفهوم رب در قرآن
حقیقت مفهوم رب در قرآن
نویسنده: ابوالاعلی مودودی / مترجم: سامان یوسفی نژاد
بحثی را که در صفحات گذشته در مورد تصورات و عقاید امت های گمراه به بررسی و همچنین تجزیه و تحلیل آن پرداختیم، برای پرده برداشتن از حقیقت و سرانجام حالِ امتهایی وبد که از دیرباز تا زمان نزول قرآن، متهم به ظلم، انحراف و فساد در عقیده بودند. علت گمراهی هیچ یک از این امتها انکار وجود خدای متعال و نفی الوهیت و ربوبیت او نبود، بلکه، این بود که معانی پنج گانه واژه رب را ( که در ابتدای این فصل با استناد به قرآن و فرهنگ لغات معتبر، تشریح شد) به دو بخش کاملاً مجزا تقسیم کرده بودند:
الف) آن دسته از معانی واژه رب که دلالت میکنند رب به معنای کسی است که با استفاده از نیروهای خارج از طبیعت، عهدهدار تربیت، سرپرستی، رفع حاجات و همچنین حفاظت و مراقبت از مردمان است، در نزد مشرکان به گونهای دیگر تلقی میشد. و اگرچه به موجب چنین درکی از معنای واژه رب، معتقد بودند که خدای متعال پروردگار بلندمرتبه آنان است، در عوض فرتشگان، جنبیان، نیروهای غیبی، ستارگان، انبیاء، اولیاء و حتی پیشوایان دینی را در بابا ربوبیت، شریک خداوند قرار میدادند.
ب)مشرکان چنین برداشت غلطی را در مورد دسته دوم از معانی واژه رب نیز داشتند، دستهای که رب را اینگونه تعریف میکنند:
رب کسی است که مالک امر و نهی، صاحب سلطه برتر، منبع نور و هدایت و ارشاد، مرجع قانونگذاری و تشریع، حاکم دولت و مملکت و همچنین محور اصلی اجتماع و تمدن انسانها باشد.
مشرکان به علت تغییر نادرستی که از معانی فوق داشتند، برخی انسانها را یا واقعاً رب میدانستند و یا اینکه (به رغم ادعای خود مبنی بر اینکه فقط خدای متعال به تمام معنا رب میباشد و به وجود او ایمان دارند،) کاملاً تسلیم ربوبیت زعما و رهبران خود در امور اخلاقی، مدنی و سیاسی بودند.
این بود همان گمراهی و انحرافی که از بدو تاریخ زندگی انسان، پیامبران همواره برای از بین بردن آن به سوی امتها مبعوث میشدند و در راستای چنین هدفی بود که خداوند نیز محمد بن عبدالله(ص) را به عنوان خاتم رُسُل، به پیامبری برانگیخت.
دعوت همه پیامبران این بود که به (مردمان ) میگفتند:
(ای مردم! بدانید که ) فقط یک رب با تمام معنای کلمه وجود دارد و آن همانا خدای سبحان است؛ ربوبیت او هرگز قابل تجزیه و تقسیم نیست و تمامش از آنِ اوست و به هیچ وجه امکان ندارد که غیر او حتی مالک مقداری ناچیز از ربوبیت باشد.
(ای مردم! بدانید که ) این جهان پهناور و عظیم را خداوند یکتا آفریده است و نظام آن کاملاً مبتنی بر ربوبست گسترده و نامتناهی اوست.
(ای مردم! بدانید که ) بر این کائنات در هر شرایطی ذات واحد و بی نیاز خداوند حکومت میکند، مالک تمامی قدرتها است و زمام امور نیز در دست آن یگانه اِله و معبود بی همتای جهانیان است. (بنابراین آگاه باشید که ) احدی غیر از خداوند وجود ندارد که در خلقت این جهان کوچکترین نقشی داشته باشد، شریک حق تعالی در اداره و تدبیر امور بوده و یا سهم و نصیبی از ملکوت او داشته باشد.
(ای مردم!) از آنجا که حاکمیت مطلق فقط از آن خدای متعال است، فقط اوست که در گستره نامتناهی جهانِ مافوق طبیعت و نیز در امور دینی، سیاسی و اخلاقی به تمام معنا رب شماست.
(ای مردم!) این فقط خدای سبحان است که معبود، قبله رکوع و سجود، مرجع دعاها ، وکیل و مسئول برآورده کردن حاجات شماست.
(ای مردم! بدانید که) این همواره خدای عزوجل است که پادشاه، مالکِ مُلک و ملکوت، شارع و قانونگذار مطلق و پیشوای قدرتمند جهانیان است.
پیامبران همچنین در ضمن دعوت خود، به مشرکان میگفتند:
(ای مردمان!) هریک از آن دو دسته معانی واژه رب را که به سبب جاهلیت از دیگری جدا کرده و آن را به اشتباه فهمیدهاید در حقیقت پایه و اساس الوهیت خداوند است. لذا همچنانکه تفکیک این دو دسته از یکدیگر هرگز امکانپذیر نیست، به همین شکل نیز قائل شدن به وجود شریکی از مخلوقات برای خداوند به اعتبار هریک از آن دو دسته، جایز نیست(یعنی خداوند نه در ربوبیت مافوق جهان طبیعت، شریکی دارد و نه در حکومت خود برکائنات)
قرآن کریم اسلوب خاصی برای بیان این دعوت آسمانی برمیگزیند، همچنانکه در آیات زیر مشاهده میکنید:
إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّـهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَکَ اللَّـهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ (اعراف:۵۴)
پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید، سپس به اداره جهان هستی پرداخت. با (پرده تاریک) شب، روز را میپوشاند و شب شتابان به دنبال روز روان است. خورشید و ماه و ستارگان را بیافریده است و جملگی مسخر فرمان او هستند. آگاه باشید که تنها او میآفریند و تنها او فرمان میدهد. بزرگوار و جاویدان و دارای خیرات فراون، خداوندی است که پروردگار جهانیان است.
قُلْ مَن یَرْزُقُکُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّن یَمْلِکُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَن یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَمَن یُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللَّـهُ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ * فَذَلِکُمُ اللَّـهُ رَبُّکُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ (یونس: ۳۲-۳۱)
بگو: چه کسی از آسمان(به وسیله اشعه خورشید و باران) و از زمین( به وسیله فعل و انفعالات خاک و رویش گیاهان و درختان ومیوه آنها) به شما روزی میرساند؟ یا چه کسی برگوش و چشمها توان است ( و آنها را میآفریند و بِدانها نیروی شنوایی و بینایی میدهد)؟یا چه کسی زنده را مرده و مرده را زنده بیرون میآورد ( و حیات و ممات در دست او است؟) یا چه کسی امور (جمان و جهانیان) را میگرداند و (کارساز و کاردان است)؟ (پاسخ خواهند داد و) خواهند گفت: آن خدا است (چرا که آفریدگار جهان و روزی رسان مردمان و مدبّرکار و بار هستی به اقرار وجدان بیدار، خداوند دادار است) پس بگو: آیا نمیترسید و پرهیزگار نمیشوید؟
آن، خدایی است که پروردگار برحق شما است( و او چنین کارهایی را میکند و ربوبیت و ودانیت او با براهین و دلائل قاطعانه ثابت میباشد، به همین سبب پرستش او حق است و پرستش جز او باطل) آیا سوای حق جز گمراهی است؟ پس چگونه باید از راه بِدر برده شوید؟
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَکُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُّسَمًّى * ذَلِکُمُ اللَّـهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ (زمر: ۵-۶)
خداوند آسمانها و زمین را به حق آفریده است (نه به بازیچه) شب را بروز و روز را بر شب میپیچد و خورشید و ماه را فرمانبردار (دستور خود) کرده است( وبرای مصلحت بندگان به گردش و چرخش انداخته است) هریک از آنها تامدت معین و مشخصی( که خدا میداند) در حرکت خواهد بود….
…کسی که چنین (نعمت هایی ار میبخشد و اینگونه نقش آفرینی) میکند، الله است که پروردگار شما است و حکومت و مملکت(سراسر عالم هستی) از آن او است. پس چگونه (با وجود این همه موجبات و انگیزههای عبادت از حق منحرف میگردید و از پرستش خدا به پرستش چیزهای دیگر) برگردانده میشوید؟
اللَّـهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّـهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ * ذَلِکُمُ اللَّـهُ رَبُّکُمْ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ لَّا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ (غافر: ۶۲-۶۱)
خداوند کسی است که شب را برای شما آفریدتا در آن بیاسائید و بیارامید و روز را روشن گردانید(تا در آن به فعالیت و کار و کوشش بپردازید)…
آن( که دهنده نعمت ها است) الله، پروردگار شما و آفریدگار همه اشیاء است و جز او معبودی نیست. پس چگونه (ار عبادت او) برگردانده میشوید و (از حق) به کدام سو منحرف گردانده میشوید؟
اللَّـهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ ذَلِکُمُ اللَّـهُ رَبُّکُمْ فَتَبَارَکَ اللَّـهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ * هُوَ الْحَیُّ لَا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (غافر:۶۵-۶۴)
و خدا آن کسی است که زمین را جایگاه وقرارگاه شما کرد و آسمان را به شکل خیمه و خرگاه ساخت و شما را شکل بخشید و شکلهایتان را زیبا بیافرید و خوراکیهای پاکیزه نصیبتان کرد. آن که چنین(الطافی) در حق شما کرده است، الله است. پس بالا و والا خداوند تعالی است که پروردگار جهانیان است. زنده و جاوید اوست. جز او معبودی وجود ندارد. پس او را به فریاد خوانید و اطاعت و بندگی را خاص او بدانید. سپاس و ستایش الله را سزاست که پروردگار جهانیان است.
وَاللهُ خَلَقَکُم مِن تُرَابٍ (فاطر: ۱۱)
خداوند (اصل) شما (آدم) را از خاک بیافرید…
یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ذَلِکُمُ اللَّـهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا یَمْلِکُونَ مِن قِطْمِیرٍ * إِن تَدْعُوهُمْ لَا یَسْمَعُوا دُعَاءَکُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَکُمْ وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ (فاطر: ۱۴-۱۳)
خدا شب را داخل در روز و روز را داخل در شب میکند. او خورشید و ماه را مسخر کرده است (و برای سود انسانها به گردش و چرخش انداخته است) هریک از آن دو تا مدتمعین و سرآمد روشنی به حرکت خود ادامه میدهند. آن کسی که (درازی و کوتاهی شبها و روزها و نظام و ظلمت و حرکات دقیق ماه و خورشید را سروسامان داده است) الله است که خداوندگار شما است و مالکیت و حاکمیت (جهان هستی) از آن است. و بجز او کسانی که به فریاد میخوانید ( و پرستش مینمائید) حتی مالکیت و حاکمیت پوسته نازک خرمایی را ندارند.
اگر آنان را (برای حل مشکلات و رفع گرفتاریهای خود) به فریاد بخوانید، صدای شما را نمیشنوند و به فرض اگر هم بشنوند توانایی پاسخگویی به شما را ندارند و (گذشته از این) در روز قیامت انبازگری وشرک ورزی شما را رد میکنند( و میگویند: شما ما را پرستش نکرده اید و بیخود میگوئید) و هیچ کس همچون (خداوند) آگاه(از احوال آخرت؛ به گونه قطع و یقین، از چنین مطالبی) تو را باخبر نمیسازد.
وَلَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ (روم:۲۶)
هرکه و هرچه در آسمانها و زمین است، از آن خدا است و جملگی فرمانبردار او هستند.
ضَرَبَ لَکُم مَّثَلًا مِّنْ أَنفُسِکُمْ هَل لَّکُم مِّن مَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن شُرَکَاءَ فِی مَا رَزَقْنَاکُمْ فَأَنتُمْ فِیهِ سَوَاءٌ تَخَافُونَهُمْ کَخِیفَتِکُمْ أَنفُسَکُمْ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ * بَلِ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ فَمَن یَهْدِی مَنْ أَضَلَّ اللَّـهُ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ (روم: ۲۸-۲۹)
خداوند برای شما (انسانهای مشرک) مثلی میآورد که از (اوضاع و احوال) خود شما برگرفته شده است. (و آن مثل این است که اگر بردگانی داشته باشید) آیا بردگانتان در چیزهایی که بهره شما ساختهایم، شریک شما میباشند، بدانگونه که شما و ایشان هردو در آن یکسان و برابر باشید و همچنان که شما آزادگان از یکدیگر میترسید، از بردگان هم بیمناک باشید(و بدون اجازه ایشان دست به کاری نبرید و نزنید ودخل و تصرفی در اموال خود نکنید؟ نه! ابداً چنین چیزی تصور نمیرود. پس چظور جائز میدانید که بعضی از آفریدگان خدا همچون فرشتگان و پریان و پیغمبرانی چون عیسی و عزیز و بتها و صنمها، شریک خدا در مُلک و ممکلت وسلطه و قدرت باشند؟!) ما این سان (روشن و گویا) آیات را برای مردمانی بیان میداریم که میفهمند ( و معانی ضرب المثلها را درک میکنند)
(مشرکان ستمگر برای شرکورزی خود دلیلی ندارند و) بلکه ستمگران از هوی و هوس خود بدون علم و آگهی (از عاقبت بدشرک ) پیروی میکنند، چه کسی میتواند کسانی را که خدا آنان را گمراه کرده باشد هدایت کند؟ اصلاً برای ایشان هیچ یار و یاوری نخواهد بود( تا برای آنان میانجیگری کند و ایشان را از عذاب برهاند).
فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ (روم:۳۰)
روی خود را خالصانه متوجه آئین(حقیقی خدا، اسلام) کن. این سرشتی است که خداوند مردمان را بر آن سرشته است. نباید سرشت خدا را تغییر داد ( و آن را از خداگرایی به کفرگرائی و از دینداری به بی دینی و از راستروی به کجروی کشاند.) این است دین و آئین محکم و استوار ولیکن اکثر مردم (چنین چیزی) را نمیدانند.
وَمَا قَدَرُوا اللَّـهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِیعًا قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ (زمر: ۶۷)
آنان آنگونه که شایسته است، خدا را نشناختهاند(این است که تو را به شرک میخوانند). خداآن کسی است که در روز قیامتسراسر کره زمین یکباره درشت او قرار دارد و آسمانها با دست راست او در هم پیچیده میشود. خدا پاک و منزهاز شرک آنان( و دورِ دور از انبازهای ایشان و فراتر از اندیشه انسان) است.
فَلِلَّـهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِینَ * وَلَهُ الْکِبْرِیَاءُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (جاثیه:۳۷-۳۶)
ستایش تنها خداوندی را سزاست که پروردگار آسمانها و پروردگار مین و پروردگار همه جهانیان است. بزرگواری و والائی در آسمانها و زمین، از آن اوست و او صاحب عزت و قدرت و دارای حکمت(در همه امور) است.
رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا (مریم: ۶۵)
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان این دو است. پس (حال که چنین است و همه خطوط بدومنتهی میشود) تنها او را بندگی، اطاعت و پرستش کن و بر عبادت او بر دوام و شکیبا باش. مگر شبیه و همانندی برای خدا (که خالقف رازقف عالم، قادر، حی، قیوم و … باشد) پیدا خواهی کرد ( تا دست نیاز به سوی او دراز کنی؟)
وَلِلَّـهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (هود: ۱۲۳)
(آگاهی از) غیب آسمانه او زمین، ویژه خدا است و کارها یکسره بدو برمیگردد ( و امور جهان به فرمان او میچرخد) پس او را اطاعت و بندگی و پرستش کن و بر او تکیه نما و (بدان که ) پروردگارت از چیزهایی که میکنید بیخبر نیست.
رَّبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا (مزمل:۹)
یزدان، خداوندگار مشرق و مغرب (وهمه جهان هستی) است و جز او معبودی نیست، پس تنها او را به عنوان کارساز و یاوربرگیر و برگزین ( و کاروبار خویش را بدو واگذار کن)
إِنَّ هَـذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ * وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ کُلٌّ إِلَیْنَا رَاجِعُونَ (انبیاء: ۹۳-۹۲)
این (پیغمبران بزرگی که بدانان اشاره شد، همگی) ملت یگانهای بوده( و آئین واحد و برنامه یکتایی دارند) و من پروردگار همه شما هستم، پس تنها مرا اطاعت و بندگی و پرستش کنید(چرا که ملت واحد، با برنامه واحد، باید رو به خدای واحد کند). (اما با وجود این وحدت ملت و وحدت آئین، عدهای گوش به رهنمودهای آسمانی نداده و) کار (دین و آئین) خویش را در میان خود به تفرقه انداخته و (میاندازند و گروه گروه شده و میشوند و سرانجام) همگی به سوی ما برمیگرداند ( و ما به حساب اعمالشان میرسیم)
اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاءَ ( اعراف: ۳)
از چیزی پیروی کنید که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده است و جز خدا از اولیاء و سرپرستان دیگر پیروی مکنید( و فرمان مپذیرید)
قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّـهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّـهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل عمران: ۶۴)
بگو: ای اهل کتاب! بیائید به سوی سخن دادگرانه ای که میان ما و شما مشترک است ( و همه آن را بر زبان میرانیم، بیائید بدان عمل کنیم، و آن این) که جز خداوند یگانه را اطاعت، بندگی و پرستش نکنیم و چیزی را شریک او ننمائیم و برخی از ما برخی دیگر را به جای خداوند یگانه به خدایی نپذیرد. پس هرگاه (از این دعوت) سربرتابند، بگویند: گواه باشید که ما منتقاد(اوامر و نواهی خدا) هستیم.
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلَـهِ النَّاسِ (ناس:۳-۱)
بگو: پناه میبرم به پروردگار مردمان. به مالک و حاکم(واقع) مردمان به معبود (به حق۹ مردمان.
فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا (کهف: ۱۱۰)
پس هرکس که خواهان دیدار خدای خویش است، باید که کار شایسته کند و در پرستش پروردگارش کسی را شریک نسازد.
اگر آیات فوق را با همان ترتیبی که ذکر شد مطالعه کنید، متوجه میشوید که قرآن کریم ربوبیت را مترادف حاکمیت و سلطنت[۱] قرار میدهد و رب را اینگونه برایمان توصیف میکند: «رب، حاکم مطلق این جهان و مالک و یگانه رهبر آن است که هیچ شریکی ندارد».
با چنین تعریفی از رب چند نتیجه مهم حاصل میشود:
۱- خداوند رب ما و رب تمام کائنات بوده و فقط او پرورش دهنده و برآورده کننده حاجات ماست(معنای اول رب)
۲- فقط خداوند کفیل، حافظ و وکیل ماست.(معنای دوم رب)
۳- اطاعت از خداوند، که اساس فطرت پاک ما انسانها است، پایه و شالوده زندگی اجتماعی ما به شکلی صحیح و پسندیده نیز هست.
بنابراین، فقط با تکیه بر شخصیت محوری اوست که افراد و گروههای مختلف میتوانند در قالب یک امت(به گونهای صحیح و سازنده) عمل کنند.(معنای سوم رب)
۴- تنها کسی که سزاوار است ما و تمامی مخلوقات او را بپرستیم و از وی اطاعت کنیم و فرمانبردارش باشیم، همانا خدای سبحان است. (معنای چهارم رب)
۵- خداوند مالک جسم و جان ما و مالک هرچیزی است(که در آسمانها و زمین وجود دارد) و این فقط اوست که حاکم آقای ماست.(معنای پنجم رب)[۲]
اعراب و ملتهای جاهل از دیرباز تاکنون در فهم ربوبیت در اشتباه بودهاند، به نحوی که معنای جامع و گسترده ربوبیت را به پنج بخش تقسیم کرده و پنداشتهاند که افراد مختلفی عملاً هریک از این بخش ها را در دست دارند و مالک آن هستند. قرآن کریم نیز جهت تصحیح چنین فهم غلطی نازل شد و با استدلالهای قوی و قانع کننده خود ثابت کرد که اصلاً امکان ندارد در این جهان عظیم و گسترده، کوچکترین امری از امور ربوبیت در دست کسی غیر از مالک سلطه برتر باشد. قرآن همچنین به همه نشان داد این نظم عجیبی که بر کائنات ونظام هستی حاکم است، خود دلیل کاملاً روشنی برای این موضوع است که تمامی انواع ربوبیت مختص به خداوند یگانهای است که این جهان پهناور را آفریده است. لذا هرکسی که در این جهان زندگی میکند و گمان میبرد که ممکن است امری از امور ربوبیت در دست غیرخداوند باشد، در واقع با حقیقت سرجنگ دارد، از واقعیت چشمپوشی میکند و بر حق میشورد و با مقاومتی که در برابر حق و حقیقت نشان میدهد، سرانجام خود را به دام هلاکت و زیانباری میافکند.
—————————-
منبع : کتاب اصطلاحات چهارگانه در قرآن / نویسنده: ابوالاعلی مودودی / مترجم: سامان یوسفی نژاد
[۲] -استاد مودودیدر ابتدای این فصل با استناد به فرهنگ لغتهای معتبر نشان داد که اعراب واژه رب رادر پنج معنای مختلف با کاربردهای گوناگون به کار میبرند و با استفاده از شواهد قرآنی برای هر یک از این معانی چندین آیه را برشمرد؛ اما در اینجا استاد با ذکرکردن آیاتی که برای اثبات ربوبیت خدای متعال نازل شده است، به خوبی روشن ساخت که نتایج این برهان و استدلالها، همان معانی واژه رب است، اما با یک تفاوت بسیار مهم و آنهم اینکه: ربوبیت با تمام معنایی که دارد، همانا از آن خدای بزرگ است هیچ کس غیر از او حتی صاحب کوچکترین قسمتی از آن هم نیست(مترجم)