مقدمه بر اهمیت اصطلاحات چهارگانه اله، رب، دین و عبادت
مقدمه بر اهمیت اصطلاحات چهارگانه اله، رب، دین و عبادت
نویسنده: ابوالاعلی مودودی / مترجم: سامان یوسفی نژاد
چهار واژه اله، رب، دین و عبادت پایه و اساس اصطلاحات قرآنیاند و همچنین محور اصلی دعوت این کتاب (مقدس الهی) را تشکیل میدهند. خلاصه آنچه که قرآن کریم به سوی آن دعوت میکند، این است که خدای متعال، یگانه معبود بیهمتا و پروردگار یکتای بینیاز است. هیچ اله و ربی جز (ذات مبارک) او وجود ندارد و در ربوبیت و الوهیت خویش بدون شریک است؛ لذا بر انسان واجب است (از ته دل) از اینکه خدای متعال اله و معبود اوست، راضی و خشنود باشد و (درهمه حال) فقط او را رب خویش بداند؛ به الوهیت و ربوبیت غیراو کفر بورزد و منکر آن باشد، تنها او را عبادت کند و غیر او را نپرستد؛ دینش را همواره برای او خالص گرداند و هردینی را به غیر از دین او رد نماید:
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لَا إِلَـهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ (انبیاء:۲۵)
ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر اینکه به او وحی کردهایم که: معبودی جز من نیست، پس فقط مرا عبادت (طاعت، بندگی و پرستش)
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلَـهًا وَاحِدًا لَّا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ (توبه:۳۱)
بِدیشان جز این دستور داده نشده است که تنها خدای یگانه را عبادت (اطاعت، بندگی و پرستش) کنند و بس. جز خدا معبودی نیست و او پاک و منزه از شرک ورزی و چیزهایی است که ایشان آنها را انباز قرار میدهند.
إِنَّ هَـذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ ( انبیاء: ۹۲)
این ملت شما، ملت یگانهای بود ( و آئین واحدو برنامه یکتایی دارد) و من پروردگار همه شما هستم، پس تنها مرا عبادت کنید (چرا که ملت واحد، باید با برنامه واحد، به خدای واحد روکند).
قُلْ أَغَیْرَ اللَّـهِ أَبْغِی رَبًّا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ (انعام:۱۶۴)
ای پیغمبر! به کسانی که تو را همچون خود به شرک ورزی میخوانند) بگو: آیا (سزاوار استکه) پروردگاری جز خدا را بطلبم ( و معبودی جز او را پرستش بکنم) و حال آنکه خدا پروردگار هرچیزی است؟!
فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا (کهف:۱۱۰)
پس هرکس که خواهان دیدار خدای خویش است، باید که کار شایسته کند، و در عبادت پروردگارش کسی را شریک نسازد.
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ (نحل: ۳۶)
ما به میان هر ملتی پیغمبری را فرستادیم ( و محتوای دعوت همه پیغمبران این بوده است) که خدا را عبادت کنید و از طاغوت (شیطان، بتان، ستمگران و غیره ) دوری کنید.
أَفَغَیْرَ دِینِ اللَّـهِ یَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ (آل عمران: ۸۳)
آیا جز دین خدا را میجویند (که اسلام است؟) ولی آنان که در آسمانها و زمیناند از روی اختیار یا روی اجبار در برابر او تسلیماند و به سوی او بازگردانده میشوند.
قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّـهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّینَ (زمر: ۱۱)
بگو: به من فرمان داده شده است به اینکه خدا را عبادت کنم و اطاعت را (ازهرگونه شائبه کفر و شرک و ریا، پالوده سازم و) خاص او کنم.
انَّ اللَّـهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَـذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ (آل عمران :۵۱)
بی گمان خداوند، پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را عبادت کنید. این راه راست است ( و انسان را به سعادت هر دو جهان میرساند).
آیات فوق را فقط به عنوان مثال و نمونه ذکر کردیم؛ زیرا هرکسی که قرآن بخواند و آیات را به دقت مورد کنکاش قرار دهد، در نگاه نخست در مییابد تمامی هدایتها و ارشاداتی که قرآن کریم با خود آورده است، فقط بر محور این چهار اصطلاح میچرخد و موضوع قرآن و اندیشه محوری آن چیزی نیست جز اینکه:
۱- فقط خدای متعال، اله و رب جهانیان است
۲- هیچ اله و ربی جز خدای متعال وجود ندارد
۳- لازم است که انسان فقط خداوند را عبادت کند.
۴- برای انسان سزاوار است که دینش (اطاعتش) را فقط برای خدای متعال خالص گرداند.
اهمیت اصطلاحات چهارگانه
پرواضح است هرکه بخواهد آیات قرآن را به دقت مورد بحث و بررسی قراردهد و در معانی آن تأمل و تعمق کند، ناگزیر باید معانی صحیح اصطلاحات چهارگانه را به خوبی بفهمد و همچنین مفهوم هریک را به صورتی کامل و فراگیر درک نماید، زیرا مادام که انسان با مفهوم اله و نیز معنای رب و عبادت بیگانه باشد و نداند که واژه دین برچه چیزی اطلاق میشود، قرآن نیز از دیدش کلامی مُهمل و بیفایده به نظر میرسد که از معانی آن چیزی فهمیده نمیشود و در نتیجه قادر نخواهد بود که حققت توحید را بشناسد، ماهیت شرک را دریابد، عبادتش را مختص خدای سبحان نماید و دینش را برای او خالص گرداند.
به همین شکل نیز اگر مفهوم این اصطلاحات در ذهن انسان مبهم و در هم آمیخته و شناخت وی نسبت به معانی آنناقص باشد، بدون شک تمام آیات قرآن که سراسر هدایت و ارشاد است، بر او مشتبه خواهد شد و به رغم ایمان کاملی که به قرآن کریم دارد، عقیده و اعمالش همچنان ناقص باقی خواهد ماند، کلمه طیبه لا اله الا الله را دائماً بر زبان جاری میسازد و در همان حال معبودهای گوناگون دیگری نیز به غیر از خداوند اله خویش برمیگزیند. پیوسته اعلام میکند هیچ ربی جز خدای متعال وجود ندارد، اما در مقامعمل مطیع اربابان دیگری غیر از خداوند است، بانهایت صدق و اخلاص فریاد بر میآورد که جز خدای متعال کسی را عبادت نمیکند و فقط برای او خضوع و کرنش میکند، ولی با این وجود (دلش) سخت مشغول عبادت الههای گوناگونی غیر از خداوند است، با صراحت تمام به همه میگوید که او همواره در پناه و حریم دین خدای متعال است و اگر در این میان شخصی مدعی انتسابش به ادیان دیگری غیر از اسلام شود، بر او هجوم میبرد و با او به جنگ و ستیز برمیخیزد، ولی خود همچنان دست به دامان آن ادیان باقی میماند.
بدون شک چنین فردی غیر ازخدای متعال احدی رابه دعا نمیخواند و غیر او را اله یا رب نمینامد؛ اما در واقع از حیث معانی مختلفی که دو واژه اله و رب برای آنها وضع شده است، الهها و اربابان گوناگونی دارد و بیچاره خود نیز اصلاً احساس نمیکند که آنها را شریک خداوند قرار داده است و (متاسفانه) هرگاه اگر او را متوجه سازید که (تاکنون) غیرخدا را عبادت کرده و مرتکب (گناه بزرگ) شرک در دین شده است، شما را به سختی مورد تعرض قرار خواهد داد و این در حالی است که حقیقتاً از لحاظ معانی دو واژه عبادت و دین، غیرخدا را پرستیده و بی شک تاکنون داخل دینی غیر از دین خدای متعال بوده است، ولی با این وجود خود اصلاً نمیداند که تمام اعمالش در واقع عبادت غیرخداست و آن وضعیتی که گرفتارش شده است در واقع دینی است که خداوند هیچ دلیل و برهانی بر صحت آن فرو نفرستاده است.
علت حقیقی این فهم نادرست
بانگاهی به عصر جاهلیت و صدراسلام، به خوبی در مییابیم هنگامی که قرآن کریم بر قوم عرب نازل شد، فرد فرد اعراب معنا و مراد دو واژه اله و رب را به خوبی میشناختند، زیرا این دو کلمه از مدتها قبل در کلامشان مورد استفاده قرار گرفته بود و به تمام معانی آن تسلط کاملی داشتند. به همین دلیل زمانی که آنها مخاطب گفته «لا اله الا الله و لا ربَّ سواه و لا شریک له فی ألوهیّته و ربوبیّیته» قرار گرفتند، معنای راستین پیام آن دعوت میشدند، کاملاً درک کردند و بدون هیچ گونه پیچیدگی یا ابهامی فهمیدند که گوینده این سختن با گفتن (لا اله ولا رب و لاشریک) چه چیزی را نفی میکند و از نسبت دادن چه صفتی به غیرخداوند خودداری میورزد و همچنین با گفتن (الا الله) چه چیزی را مختص خدای متعال میکند و چه صفتی را خالص، برای او میداند. بنابراین کسانی که کافر میشدند در حقیقت با آگاهی و شناخت کامل از آنچه که (لا اله الا الله) آن را باطل میدانست، کفر میورزیدند و به همین علت کفرشان گواه روشنی بود بر اینکه الوهیت وربوبیت غیرخدارا کاملاً قبول داشتند. (در جبهه مقابل) نیز مؤمنان از سر بصریت نیست به تمامی آنچه که قبول کردن (لا اله الا الله) لازمه انجام یا ترک آن بود، ایمان میآوردند.
به همین شکل نیز دو واژه «عبادت» و «دین» در کلام اعراب رایج بود و خیلی خوب میفهمیدند که عَبد چه کسی است؛ از چه حالتی به عبودیت تعبیر میشود، آن روش عملی که اسم عبادت بر آن اطلاق میشود، چگونه روشی است؛ مفهوم دین چیست و مشتمل برچه معانی گوناگونی است. از این رو هنگامی که به آنان گفته شد: فیط خداوند را عبادت کنید و از طاغوت دوری گزینید با قطع ارتباط از سایر ادیان به دین الهی درآیید، بازهم در فهم این دعوت قرآنی دچار هیچ گونه اشتباهی نشدند و به محض شنیدن آیات قرآن، برایشان معلوم بود که این دعوت آسمانی چه نوع تغییراتی را در نظام زندگی از آنان مطالبه میکند.
اما متاسفانه پس از دوران پرفروغ صدر اسلام، معانی اصلی و صحیح تمامی این کلمات که در میان اعراب عصر نزول قرآن رایج بود، کم کم رو به دگرگونی نهاد؛ به گونهای که دایره معانی هریک از این اصطلاحات چهارگانه برخلاف معنای وسیع و فراگیر سابقشان، بسیار کوچک تر و در یک سری معانی کم دامنه و محدود با مفاهیمی پیچیده و مبهم خلاصه شد؛ این امر دو دلیل عمده داشت:
۱-درک عالی و تشخیص خوب لغت زبان عربی در نزد عرب زبانهای قرنهای اخیر بسیار کم شد و چشمه خالص لغات ناب عربی به خشکی گرایید.
۲- برای افرادی که در جامعه اسلامی به دنیا آمده و در آن تربیت شده بودند، ازآن معانی رایجی که واژگانی همانند اله، رب، دین و عبادت در جامعه جاهلی زمان نزول قرآن داشتند، هیچ اثری باقی نمانده بود.
به این دو دلیل زبانشناسان و مفسران دوران معاصر، اکثر کلمات قرآن را در فرهنگ لغات و کتب تفسیر به جای معانی اصلی آنها، با معنای مصطلح نزد مسلمانان این عصر، شرح داده و تفسیر میکنند. برای مثال:
-کلمه اله را به گونهای معنا کردند که گویی مترادف با واژه بت یا صنم است.
– کلمه رب را (به صورت عام) مترادف تربیت کردن و پرورش نمودن ( و به صورت خاص) معادل موجود قائم به ذاتی قرار دادند که به امر تربیت و پرورش سایر موجودات میپردازد.
-کلمه عبادت را درمعانی پرستش کردن، زاهد شدن، خضوع داشتن و نماز خواندن در برابر خداوند محدود ساختند.
-کلمه دین را مترادف و معادل مذهب و داشتن گرایشی خاص[۱] معنا کردند.
-کلمه طاغوت را نیز با عنوان بت یا شیطان تفسیر کردند.
نتیجه این فهم غلط آن بود که برای مردم درک هدف حقیقی و نیز شناخت مقصود اساسی دعوت قرآن بسیرا سخت و دشوار و حتی ناممکن شد، زیرا هنگامی که قرآن خطاب به آنان میگفت: «به غیر از خدای متعال کسی را اله ومعبود خویش نگیرید» گمان میکردند که با ترک عبادت بت ها و دوری از آنها، حق مطلب را به جای گزاردهاند، در حالی که با تمام معنا و مفهومی که واژه «اله» دارد به غیر از بت ها دست به دامان هرچیز و هرکسی غیر از خدای سبحان بودند و خود نیز به هیچ وجه در درون خود احساس نمیکردند که با اتخاذ چنین رویهای در واقع غیرخدا را اله و معبود خویش گرفتهاند و زمانی هم که قرآن آنان را فرا میخواند که : «فقط خدای متعال پروردگار و رب جهانیان است پس به غیر از او احدی را رب خویش ندانید» فریاد بر میآوردند: آگاه باشید! ما همان افرادی هستیم که اعتقاد داریم فقط خدای متعال مربی و متعهد امورات ماست و به این ترتیب عقیده ما در باب توحید کامل شده است!
اما واقعیت آن بود کها کثر اینان از لحاظ معانی گوناگون دیگری که واژه رب (به غیر ازمعنای مربی) دارد، به ربوبیت غیرخدا اذعان کامل داشتند و هنگامی که قرآ« ندایشان میداد که : فقط خداوند را عبادت کنید و از طاغوت دوری گزینید، میگفتند: ما که بتها را پرستش نمیکنیم، با شیطان هم بغض و کینه داریم و لعنتش می فرستیم و جز برای خدا، برای احدی خشوع نمیکنیم در نتیجه این دستور قرآن را هم کاملاً اجرا کردهایم! ( ما این سخن را در حالی میگفتند که ) همچنان متوسل و دست به دامان طاغوت های دیگری غیر از بتهای سنگی بودند. و بجز این دیگر معانی واژه عبادت (به غیر از معنای پرستش یعنی بندگی و اطاعت) را به غیر خداوند اختصاص داده بودند.
واژه دین نیز چنین حال و وضعی داشت؛ زیرا مردم از معنای خالص ساختن دین برای خداوند، فقط این را میفهمیدند که شخصی به ظاهر منتسب به آیین دینی باشد که اصطلاحاً آن را اسلام می نامند و در همان حال جزو ملت هندوها، یهودیان، مسیحیان و … نباشد.
به همین دلیل جز عدهای اندک از همین پیروان دین اسلام اکثراً گمان میکند که دینشان را برای خداوند خالص ساختهاند، اما در حقیقت اینان با توجه به معانی گسترده واژه دین، هرگز دینشان را برای خداوند خالص نکردند.
نتایج این فهم اشتباه
بدون شک بسیاری از تعالیم قرآن کریم همچنان از مردم مخفی مانده است بلکه حتی به علت مستوری معنای واقعی این چهار اصطلاح اساسی در ورای پردههای جهل، روح متعالی و اندیشه محوری قرآن نیز به طاق نیسان سپرده شده است و این خود از مهمترین علل نفوذ ضعف و سستی در عقاید و اعمال مردم به شمار میرود و این در حالیست که دین اسلام را پذیرفته و در زمره مسلمانان نیز به حساب میآیند. به همین جهت شایسته است که معانی این چهار اصطلاح را به تفصیل بیان کنیم تا بدین وسیله، هدف حقیقی قرآن و تعالیم اساسی آن به خوبی روشن شود.
با وجود تلاشهای فراوانی که با نوشتن مقالات گوناگون برای آشنا کردن مردم با این اصطلاحات انجام دادهام، تا به حال هیچ یک از این مقالاات برای رفع اشتباهاتی که در این باب به اذهان مردم رسوخ کرده، کافی نبوده است و مردن میز با آن نوشته ها قانع نمیشدند و نسبت به انها هیچ اعتماد و اطمینانی نداشتند؛ زیرا گمان میکردند هرآنچه را که در شرح و تفصیل معانی این کلمات بدون استناد به آیات قرآن و فرهنگ لغات معتبر، بیان داشتهام، جزو آواء شخصیام است؛ در حالی که اگر اینچنین باشد هرگز ممکن نیست که نظرات شخصی من افرادی را که با آرایم مخالفاند و یا اینکه لاقال با آن موافق نیستند، قانع کند. به همین سبب در این کتاب کوشیدهام که تمام معانی این چهار اصطلاح را به صورت کامل و همه جانبه بیان کنم؛ به گونهای که حتی یک گفته را بدون استناد به قرآن و فرهنگ لغتهای معتبر ذکر ننمایم.
به امید خدای بزرگ بحث خود را نخست با واژه «اله» آغاز میکنم و سپس با «رب» و «عبادت» ادامه میدهم و با «دین» به پایان میبرم.
مقالات مرتبط:
مقدمه بر اهمیت اصطلاحات چهارگانه اله، رب، دین و عبادت
تصور و مفهوم اله نزد مردمان عصرهای گذشته
تحقیق لغوی واژه الأله
استدلال قرآن دال بر الوهیت مطلق خداوند
معنا و مفهوم رب ، تحقیق لغوی واژه رب
استعمال کلمه رب در قرآن کریم و پنج معنای اساسی رب
تصورات امت های دیگر در مورد مفهوم رب قوم نوح، صالح، ابراهیم، لوط، شعیب
مفهوم واژه رب پیش اقوام فرعون و یهود و نصارا
معنا و مفهوم رب نزد مشرکین عرب
حقیقت مفهوم رب در قرآن
—————————-
منبع : کتاب اصطلاحات چهارگانه در قرآن / نویسنده: ابوالاعلی مودودی / مترجم: سامان یوسفی نژاد
[۱] – Religion