۱- رمضان منزلگاه عارفان، منزل اوّل: شب زنده داری
۱- رمضان منزلگاه عارفان، منزل اوّل: شب زنده داری
نویسنده : محمّد احمدیان
مقدّمه:
منزلگاه، از نظر لغوی در فرهنگ معین به معنی «جای فرود آمدن» و «مقامگاه» آمده است.
امّا از نظر اصطلاحی و عرفانی، «منزل» مقامی است که عارفان و سالکان طریق معرفت به آن مقام نایل میآیند. منازل عرفانی اسلوب و روشهای تربیتی است که مکاتب تصوف در تزکیه و تربیت «نفس»، بدان تمسک جستهاند و در تاریخ تصوف بهرههای تربیتی و دستاورد عارفان و سالکان در این طریق تربیتی بوده است.
هر چند هر مدرسهی تربیتی برای رسیدن به تزکیهی درون، تعاریف متفاوت از منازل عرفانی ارائه نمودهاند؛ در مقدمهی کتاب «تهذیب مدارج السالکین» نوشتهی «ابن قیّم الجوزیه» نقل شده است که شیخالاسلام أبیاسماعیل عبدالله بن محمد بن علی انصاری هروی حنبلی صوفی، متوفی به سال (۴۸۱) هجری، منازل رسیدن به تزکیه و تقرب به خداوند را به صد منزل تقسیم بندی نموده است، و هر منزل را مقامی و پلهای برای منزل بعدی میداند. بر همگان واضح است که پیمودن تمامی منازل و مقامات عرفانی برای عموم روزه داران در زمانی محدود (یک ماه) میسّر نمیباشد؛ امّا دستاورد حداقلی از تزکیه نفس و زدودن آثار لغزشها و غفلتها با تأییدات قرآن و سنّت عملی، امری ممکن و مقدور برای اغلب روزه داران و عابدان در مسیر بندگی است. حاصل یک ماه تربیت نفس در مدرسهی رمضان با رعایت سنّتهای عملی آن، دستاوردی درونی و روحی عاید روزهدار میکند، که سلامت نسبی یک سالهی روزهدار را تضمین میکند، و اگر بیشتر از این نیازمند بود، در سیرهی عملی پیامبراسلام(ص) مورد تأکید قرار میگرفت. البتّه مشروط بر اینکه شخص روزهدار، اصول کاربردی و عملی سنّت را رعایت نماید.
منزل اوّل: شب زنده داری
گام اوّل، تسلط انسان بر نفس خویش و تربیت آن، در شب زنده داری است. بدین معنی هنگام قیام روزهدار برای تناول «سحری» و انجام این سنّت، در راستای تغذیه «جسم»، شایسته است تغذیه «روح» را مقدّم بدارد. با گرفتن وضو (نشاط و طهارت جسم)، زمینهی طهارت قلب را فراهم نموده و هر چه برایش مقدور شود؛ نماز شب بخواند، و به تأسی از سنّت پیامبر اسلام(ص) و احیای سنّت «صلاهُ التّهجّد» سر تسلیم بر آستان جلال و عظمت خداوند فرو نهاده و با ذلّت جسم، عظمت روحی و قلبی خویش را باز یابد. خداوند شب زندهداری پیامبر (ص) را زمینهای برای نیل به «مقاممحمود» بیان میدارد، و میفرماید:
«وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَهً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا» اسراء/۷۹
(در پاسی از شب از خواب برخیز و در آن نماز تهجّد بخوان ، این یک فریضه اضافی (و افزون بر نمازهای پنجگانه) برای تو است . باشد که (در پرتو این عمل) خداوند تو را به مقام ستوده ای (و مکان برجسته ای در دنیا و آخرت که موجب ستایش همگان باشد) برساند ( و مقام شفاعت کبری را به تو ارمغان دارد )
نکتهی قابل تأمل در اینجاست که خداوند «صلاهُ التّهجّد» (نماز شب) و بیدار شدن از خواب، برای شب زنده داری را در سورهی «اسراء» بیان میکند. سورهای که خداوند آغاز آن را با «معراج» پیامبر(ص) آغاز میکند:
« سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ » اسراء/۱
(تسبیح و تقدیس خدائی را سزا است که بنده خود ( محمّد پسر عبدالّله ) را در شبی از مسجدالحرام (مکّه) به مسجدالاقصی (بیتالمقدّس) برد ، آنجا که دَور و بر آن را پربرکت (از اقوات مادی و معنوی) ساخته ایم . تا (در این کوچ یک شبه زمینی و آسمانی) برخی از نشانه های (عظمت و قدرت خداوندی) خود را بدو بنمایانیم (و با نشان دادن فراخی گستره جهان و بخشی از شگفتیهای آن ، او را از بند دردها و رنجهای زمینیان برهانیم و با دل و جرأت بیشتر به میدان مبارزه حق و باطل روانه گردانیم) . بی گمان خداوند بس شنوا و بینا است . (نه سخنی از او پنهان و نه کاری از او نهان می ماند).
میتوان نتیجه گرفت که نماز شب، «معراج معنوی» انسان مؤمن است، بر همین اساس خداوند در قرآن، نیکوکاران را به شب زندهداری توصیف میکند و میفرماید:
«آخِذِینَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُحْسِنِینَ (۱۶) کَانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ» ذاریات/ ۱۶-۱۷
(دریافت می دارند چیزهائی را که پروردگارشان بدیشان مرحمت فرموده باشد . چرا که آنان پیش از آن (در سرای جهان) از زمره نیکوکاران بوده اند. آنان اندکی از شب می خفتند).
با توجّه به آیات فوق دو ویژگی منزل عرفانی شب زندهداری، یکی تربیت درونی و دیگری تربیت بیرونی و اجتماعی میباشد:
۱- تربیت درون
تربیت درونی، نوعی خودیابی و بازنگری انسان از شخصیّت خویش است. گویی انسان، گم شده و مجدداً خود را باز مییابد، و به مسیر درست و صراط مستقیم برمیگردد. در این بازیابی و خودشناسی اوّلین اقدامش «استغفار» و توبه از گناهان است. سپس خاضعانه تکبر و غرور را کنار گذاشته و پیشانی ندامت را بر خاک ذلّت نهاده و از خداوند، بخشش گناهان را خواستار میشود:
« وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ » ذاریات/۱۸
(و در سحرگاهان درخواست آمرزش می کردند).
۲- تربیت بیرون
تربیت بیرون، به معنای بازگشت به جامعه و همنوایی، همگرایی و همسویی با نیازمندان جامعه است. همچنانکه در مرحلهی اوّل خودش را مییابد، و نفس گم شده خویش را به منزلگاه ایمان و تقوا فرا میخواند، این بار در جامعه، نیازمندان محروم را مییابد و آنان را به سفره رفع نیاز، که نجات از فقر و گرسنگی است فرا میخواند؛ و حیات همراه با نعمت را تنها برای خودش نمیخواهد، بلکه دامنهی خانواده اقتصادی خویش را توسعه بخشیده و چتر امکانات مادی بر سر نیازمندان اجتماع برافراشته میکند.
چه سعادتی، چه تربیتی، چه احساس مسئولیتی، و چه منزلگاه میمون و مبارکی، فقیر و غنی در یک اردوگاه عمومی، در تغذیه جسم و روح، همگام و همیار هم هستند. قرآن در این آیه، این صحنه را به نمایش میگذارد:
« وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ » ذاریات/۱۹
(در اموال و دارائیشان حقی و سهمی (جز زکات) برای گدایان و بینوایان تهی دست بود).