فرق بین علم غیب و اخبار غیب چیست؟ آیا کسی غیب می داند؟
فرق بین علم غیب و اخبار غیب چیست؟ آیا کسی غیب می داند؟
نویسنده : علامه مفتی محمد شفیع عثمانی دیوبندی/ مترجم: مولانا محمد یوسف حسینپور
«إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَداً » جن/۲۷
حاصل استثنا پاسخ به آن شبههای است که مراد از نفی علم غیب کلی، نفی مطلق غیب نیست؛ زیرا مقداری از اخبار علم غیب و اشیای غیب که برای منصب رسالت رسولی لازم است، از جانب خداوند به وسیلهی وحی به او داده میشود، و آن هم با چنان طریقهی محفوظی که هرگاه از جانب خدا وحی بر رسولی نازل شود، از هر جهت فرشتهها بر آن نگهبانی میدهند، تا شیاطین نتوانند در آن مداخلت کنند.
در اینجا اولاً با به کار بردن لفظ رسول، فقط تنها نوعیت آن غیب متعین گردید، که مقصود از آن، علمی است که به رسول و نبی داده میشود، و بدیهی است که آن تمام، علم شرایع و احکام و اخبار غیب به قدر ضرورت زمان است، سپس نوعیت آن علم غیبی را که به رسول و نبی داده میشود، در جملهی بعدی معین نموده است، که به وسیلهی فرشتگان فرستاده میشود و حول و حوش فرشتهی حامل وحی را فرشتههای دیگر نگهبانی میدهند؛ بنابراین واضح گردید علم غیبی که به وسیلهی این استثنا، برای رسول و نبی اثبات میشود، به میزانی است که برای منصب رسالت ضروری است.
لذا معلوم گردید این استثنا حسب اصطلاح علمای نحو، استثنای منقطع است، یعنی علم غیب کلی که در اصل کلام از غیر الله نفی شده است، در این استثنا به اثبات نمیرسد بلکه علوم غیبیهی خاصی از آن، اثبات میگردد که در مواضع متعددی از قرآن به لفظ «انباء الغیب» از آنها تعبیر شده است، چنان که در آیهی ۴۹ از سورهی هود آمده است: « تِلْکَ مِنْ أَنبَاء الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْکَ »، بسیاری از ناآگاهان، فرقی میان علم غیب و اخبار غیب را درنمییابند؛ بنابراین، برای انبیا (علیهم السلام) به خصوص برای خاتم الانبیا(ص) علم غیب کلی قایل هستند، و آن حضرت را مانند خداوند عالم الغیب و دانا به همه چیزهای کاینات، میپندارند که این شرک واضح و قایل شدن مقام خدایی برای رسول است. «نعوذ بالله منه»
اگر کسی یکی از دوستانش را به راز مخفی خود آگاهی دهد، در حالی که دیگران آن را ندانند، کسی در دنیا به او عالم الغیب نمیگوید، هم چنین آگهی دادن انبیا (علیهم السلام) از هزاران اخبار غیبی به وسیلهی وحی، آنان را عالم الغیب نمیکند، این مطلب را باید به دقت دریافت، زمانی که در جلو عوام جاهل که در میان این دو امر فرقی قایل نیستند، گفته شود که رسول خدا(ص) عالم الغیب نیست، آنها مطلب را چنین میپندارند که آن جناب(ص) از هیچ خبر غیبی آگهی ندارد، در صورتی که در این جهان کسی به چنین امری قایل نیست، و نمیتواند قایل باشد؛ زیرا اگر چنین باشد خود نبوت و رسالت منتفی میگردد و صدور چنین نظریهای از هیچ مؤمنی امکان ندارد.
در پایان سوره فرمود: «أَحْصَى کُلَّ شَیْءٍ عَدَداً » یعنی مختص به ذات او تعالی است که اعداد و شمار هر چیز را بداند؛ لذا او میداند که تعداد ذرات کوهها چه قدر است، آمار قطرههای تمام دریاهای جهان در علم اوست و نیز آمار قطرات باران و برگهای درختان جهان در علم اوست، خلاصه این که اختصاص علم غیب کلی، مختص به ذات او را واضح نمود تا کسی از استثنای مذکور در اشتباه قرار نگیرد.
—————————————–
منبع : تفسیر معارف القرآن/ مؤلف: علامه مفتی محمد شفیع عثمانی دیوبندی/ مترجم: مولانا محمد یوسف حسینپور/ جلد چهاردهم/ انتشارات شیخ الاسلام احمد جام