شطرنج سیاسی، چرا نیروهای روسیه از سوریه میروند؟
شطرنج سیاسی، چرا نیروهای روسیه از سوریه میروند؟
“تصمیم ولادیمیر پوتین درباره خروج ناگهانی بخش اصلی نیروهای روسیه از سوریه جهان را غافلگیر کرد. از جمله کارکشتهترین کارشناسان نظامی در خود روسیه را هم. چه کسی فکر میکرد که روسیه در اوج موفقیتش در کارزار سوریه میدان را رها کند و برگردد؟”
خبرنگار بی.بی.سی در گزارشی درباره تصمیم جدید روسیه نوشته است: “چرا که برنگردد؟ روسیه تا حد زیادی به خواستههایش رسیده”. این باور لئونید راگوزین، تحلیلگر مسایل سیاسی روسیه است که با کرملین میانه خوبی ندارد.
او میگوید: “مسئله حل معضل سوریه بدون حضور بشار اسد از دستور کار خارج شده؛ نیروهای هوادار آمریکا به حاشیه رانده شده اند؛ اوکراین از سرخط خبرها به قعر خبرها افتاده و بحران اوکراین به دلخواه روسیه منجمد شده. مسئله کریمه دیگر در دستور کار قدرتهای جهانی نیست. شیشه اتحادیه اروپا زیر فشار بحران مهاجرت ترک برداشته و دور نیست روزی که یخ تحریمهایش علیه روسیه هم آب شود… مخالفان داخلی روسیه درهم شکسته شدهاند و اوکراین به عنوان الگو برای مردم روسیه دیگر جاذبهای ندارد. قرار نیست انقلابی صادر شود… او (پوتین) نه یک جنگ که سه جنگ را برد. و ما باختیم.”
ولی نگاه دمیتری گودکف، تنها نماینده مخالف پوتین در پارلمان روسیه به این موضوع، بیشتر برون نگرانه و جهانی است و برای بشار اسد سرنوشت دیگری را ترسیم میکند.
این نماینده دوما که مشروعیت اعزام نیروی هوایی روسیه به سوریه را علنا زیر سؤال برده بود، اکنون آشکارا خشنود است. او میگوید اظهار تسلیت رهبری روسیه به ترکیه در پی انفجار مرگبار در آنکارا و اکنون اعلام خروج نیروهای روسیه از سوریه شاید نشانههایی از پایان سیاستهای خصمانه کرملین باشد.او همچنین افزایش نسبی ارزش روبل روسی در برابر دلار را یکی از پیامدهای این تغییر نسبی سیاست میداند.
اما پرسشی که گودکف مطرح کرده شاید در ذهن بسیاری دیگر هم بچرخد: “به هر حال جالب است بدانیم که بشار اسد در ازای چه چیزی معاوضه شده. در ازای لغو پارهای از تحریمها؟ یا چیزی دیگر؟”
پاسخی هم برای این پرسشهایش ندارد و به جای آن میگوید: “بهتر است بدبین باشم تا خوشبین. در آن صورت احتمال دارد که به ناگاه خوشحال شوم. فرد خوشبین همیشه زانوی غم در بغل دارد، در سوگ آرزوهایش که هرگز برآورده نمیشود.”
زانوی غم فعلا در بغل کسانی است که فکر میکنند حدود شش ماه مداخله نظامی مستقیم روسیه در سوریه اقتصاد روسیه را افگارتر از آنی که بود کرده است.
ویتالی یاروشفسکی، معاون سردبیر روزنامه “نوویا گازتا” میگوید دو میلیون و پانصد هزار دلار هزینه یک روز بمبارانهای روسیه در سوریه است. و آن هم در دورهای که اقتصاد روسیه زیر بار تحریمها و سقوط قیمت نفت شانه خم کرده است. در کشوری که میانگین درآمد حدود ۴۰۰ دلار است و پایتخت آن از گرانترین شهرهای جهان به شمار میآید، چنین هزینههایی میتواند پیامدهای اقتصادی ناگوار بلندمدت داشته باشد.
البته ولادیمیر پوتین در اعلام تصمیم غافاگیرکنندهاش از اقتصاد یادی نکرد. او گفت چون به هدفهای اصلیمان رسیدهایم، وقت آن است که برگردیم.
غرب، متوجه شده که معضل سوریه را نمیتوان بدون روسیه حل کرد. غرب، فهمیده که با روسیه باید کنار آمد. روسیه با حملات مرگباری که علیه داعش داشت، آمریکا را هم واداشت که با جد و جهد بیشتر با داعش بجنگد تا این تصور پدید نیاید که داعش را در سوریه نیروی هوایی روسیه و ارتش بشار اسد شکست دادهاند.
حملات هوایی روسیه که کمتر از شش ماه ادامه داشت، ارتش درهم شکسته بشار اسد را از موقعیت تدافعی به موضع تهاجمی برگرداند و به متحد کرملین در دمشق مجال آن را داد که در مذاکرات صلح کوتاه نیاید.
“ایرک مرتضین” روزنامه نگار طرفدار کارزار نظامی روسیه در سوریه میگوید که نتیجهای که روسیه به دنبالش بود حاصل شده است: “غرب، متوجه شده که معضل سوریه را نمیتوان بدون روسیه حل کرد. غرب، فهمیده که با روسیه باید کنار آمد. روسیه با حملات مرگباری که علیه داعش داشت، آمریکا را هم واداشت که با جد و جهد بیشتر با داعش بجنگد تا این تصور پدید نیاید که داعش را در سوریه نیروی هوایی روسیه و ارتش بشار اسد شکست دادهاند”.
ورود روسیه به جنگ سوریه ناگهانی بود و قدرتهای غربی را دچار دست پاچگی کرد. به مانند خروجش. کاخ سفید اعلام کرد که از تصمیم پوتین مبنی بر خروج نیروهایش تا زمان اعلام این خبر آگاه نبوده است. ولادیمیر پوتین به حرکات ناگهانی در شطرنج سیاسی عادت دارد. اما غرب هنوز با این حرکات ناگهانی پوتین خو نگرفته است. گام بعدی، پاسخ بسیاری از پرسشهای امروز را خواهد داد. سرنوشت بشار اسد هم در گرو همان گام بعدی است.
منبع: ایسنا