عباداتمطالب جدید

ارکان وضو، شستن یا مسح کردن؟

ارکان وضو، شستن یا مسح کردن؟
نویسنده: محمد احمدیان

“یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاهِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ ۚ وَإِنْ کُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ وَإِنْ کُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ مِنْهُ ۚ مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَٰکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ”
( مائده/۶)
(اى کسانى که ایمان آورده‌اید، چون به [عزم‌] نماز برخیزید، صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید؛ و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پیشین [هر دو پا] مسح کنید؛ و اگر جنب‌اید خود را پاک کنید [=غسل نمایید]؛ و اگر بیمار یا در سفر بودید، یا یکى از شما از قضاى حاجت آمد، یا با زنان نزدیکى کرده‌اید و آبى نیافتید؛ پس با خاک پاک تیمّم کنید، و از آن به صورت و دستهایتان بکشید. خدا نمى‌خواهد بر شما تنگ بگیرد، لیکن مى‌خواهد شما را پاک، و نعمتش را بر شما تمام گرداند، باشد که سپاس [او] بدارید.)

قواعد قابل تدبر در آیه
۱⃣قاعده ی اول: خطاب به مؤمنان؛
خطاب آیه مؤمنان و جامعه ی ایمانی است، مؤمنانی که بعد از پذیرش باور توحیدی، ملزم به انجام تکالیفی عملی در راستای باور ایجاد شده، در جهت تحقق عبودیت می شوند، که نماز کامل ترین جلوه ی آنست.

۲⃣ قاعده دوم: ارکان وضو؛
هر عملی عبادی شروط و ضوابطی دارد؛ که التزام به آنها- چه در حالت آسایش و چه در حالت عسر و حرج- لازم و ضروری است؛ البته بر اساس وسع و توان.
ارکان وضو در آیه فوق با توجه به صراحت آیه و منطوق آن عبارتند از:
✅الف- شستن صورت و دست ها تا آرنج؛
✅ ب- مسح( قسمتی) از سر:(وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ).
✅ج- شستن پاها تا قوزک:
(وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ)
چند نکته:
☑️ نکته اول: ترتیب اعضاء بر اساس ترتیب شست وشو در وضو است یعنی: صورت- دست ها- مسح سر- پاها
☑️نکته ی دوم: “وَأَرْجُلَکُمْ” چرا بعد از مسح؛ یعنی “وَامْسَحُوا” آمده است؟
این سبک و سیاق بخاطر ترتیب عملی می باشد؛ اگر عطف بر مسح بود؛ بایستی همانند[ س ] که کسره دارد؛[ ج ] کسره می گرفت و مجرور می شد، لذا در اعراب تابع مسح نیست، و اعراب آن عطف بر”فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ” می باشد.
☑️نکته ی سوم: از ظاهر آیه چنین بر می آید که وضو را به طور مطلق بر هر کسی، اعم از آن که محدث باشد یا نباشد، واجب می گرداند، دلیلش چیست؟
در پاسخ باید گفت: این احتمال وجود دارد که امر برای وجوب؛ و خطاب برای محدثین باشد؛ همچنین می تواند برای استحباب باشد. از رسول خدا(ص) روایت کرده اند که فرمود:
” مَنْ تَوَضَّأَ عَلَى طُهْرٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ” ( کسی که وضو دارد دوباره وضو بگیرد، خداوند ده برابر به او پاداش می دهد.)
( ترمذی/۵۹- با سند ضعیف).
در روایت دیگری در روز فتح مکه آن حضرت بر موزء( خفین) خود مسح کرد و با یک “وضو” نمازهای پنجگانه را به جای آورد؛ عمر به حضورش عرض کرد: ای رسول خدا (ص)امروز کاری را انجام دادی که پیش از این از تو ندیده بودیم؛ فرمود:”عمدا فعلته یا عمر”
(ای عمر، این کار عمدا و دیده و دانسته انجام دادم) یعنی: می خواهم جواز آن را به مسلمانان یاد آور شوم.
[از طرف دیگر]،چنین روایت کرده اند که در آغاز وجوب نماز، وضو گرفتن برای هر نمازی واجب بود، پس از آن، این حکم نسخ شده است “( کشاف/ جلد، ص،۷۵۳).
☑️ نکته ی چهارم: مسح سر:
۱- در نزد امام مالک؛ مسح تمام سر واجب است.
۲- در نزد امام ابوحنیفه، مسح قسمت ناصیه ( یک چهارم سر) واجب است.
۳- در نزد امام شافعی؛ مسح بخشی از سر کفایت می کند.
( همان/۷۵۴).
☑️ نکته ی پنجم: قید ” الی” در آیه:
“إِلَى الْمَرَافِقِ” و “إِلَى الْکَعْبَیْنِ” همه عالمان به احتیاط عمل کرده و
” مرفق و کعبین” را هم مشمول حکم شستن دانسته آند، چون غایت و منتها را بیان می کند؛ تا هر گونه ظنی را در این باره که می باید پا را مسح کرد، از بین ببرد، برای آن که در شریعت برای مسح غایت تعیین نمی کنند.

☑️ نکته ی ششم: از شعبی روایت کرده اند که در قرآن کریم مسح آمده و شستن پاها سنت است.
حسن بصری” و أرجلکم” را به رفع خوانده است، یعنی:” أرجلکم مغسوله أو ممسوحه إلی الکعبین”
( پاها یتان باید تا کعبین شسته یا مسح شوند).( همان؛ ص، ۷۵۵).

۳⃣.قاعده ی سوم: رفع جنابت؛
در این قاعده علاوه بر وضو که طهارت صغری یا کوچک است، در صورتی حاصل می شود که نماز گزار از طهارت اکبر و پاکی بر خوردار باشد، اگر چنین نبود، لازم است غسل کرده تا طهارت از جنابت جهت انجام فریضه، حاصل گردد.

۴⃣قاعده ی چهارم: تیمم با خاک؛
“فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ مِنْهُ” در این بخش از قواعد و دستورات؛ باب جدید در راستای طهارت، برای انجام فریضه ی نماز می گشاید؛ آن هم تیمم است؛ این قاعده خود در بر گیرنده چند بند احکامی می باشد:
✅ بند اول: هر گاه مریض بودید، یعنی آب برای سلامت جسمی شما ضرر داشت؛ تیمم کنید.
✅ بند دوم: هر گاه در مسافرت بودید و دسترسی به آب مشکل بود؛ تیمم لازم است.
✅ بند سوم: هر گاه به دلیل رفع قضای حاجت، فاقد وضو شدید، تیمم کنید.
✅بند چهارم: هر وقت با زنان رابطه ی جنسی داشتید( جنابت)؛ و به آب دسترسی نداشتید، تیمم کنید
✅ بند پنجم: چون در موارد فوق، دسترسی به آب یا زیانمد بود( بیماری) یا ممکن نبود، می توانید با خاک پاک طهارت لازم جهت انجام فریضه ی نماز حاصل نمایید.
✅ بند ششم: تیمم؛ عبارت است از مسح صورت و دستان از نوک انگشتان تا آخر آرنج، همراه با نیت، با خاک پاک برای رفع بی وضویی؛ یا رفع جنابت، فرق ندارد؛ تیمم گویند.

۵⃣ قاعده ی پنجم: رفع حرج؛
“مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَٰکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ”
قسمت پایانی آیه همانند نتیجه گیری چند هدف اساسی را بیان می کند:
✔️ هدف اول: حفظ سلامت جسم، در رفع حرج؛
✔️هدف دوم: سلامت و طهارت روان؛
✔️ هدف سوم: آرامش روان؛ و اتمام نعمت؛
✔️ هدف چهارم: کرامت روان؛
چون ناسپاسی نشانه تنگ نظری، و بعضا روانپریشی می باشد؛ لذا شکرگزاری در مقابل نعمت ها، که سهل گیری در عبادت، یکی از این نعمت ها است، نمایشی از کرامت درون را تجلی می بخشد.

✍🏻 سقز : محمد احمدیان
مهر ۱۴۰۲
@ahmadian_saqqez

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا