ایمان به ملائکه ،حقیقت ملائکه و وظایف ملائکه
ایمان به ملائکه ،حقیقت ملائکه و وظایف ملائکه
نویسنده: مجدی الهلالی /مترجم: مجتبی دوروزی
ایمان به ملائکه یکی از ارکان ایمان است. این جنبه در بردارنده ی حقیقت ملائکه… وظایف آنان… بندگی شان به خداوند عزوجل… وظیفه ما در برابر ایشان… است.
حقیقت ملائکه
ملائکه یکی از آفریده های خداوند هستند. از نور آفریده شده اند، قوانین بشری در مورد آنان اجرا نمی شود نر و ماده نیستند:
« وَجَعَلُوا الْمَلَائِکَهَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُکْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَیُسْأَلُونَ » زخرف/۱۹
« آنان فرشتگان را که بندگان خدای مهربانند ، مؤنّث بشمار میآورند ( و دختران خدا قلمداد مینمایند ! ) . آیا ایشان به هنگام آفرینش فرشتگان حضور داشتهاند و خِلقتشان را مشاهده نمودهاند ؟ ! اظهارنظر و گواهی ایشان ( بر این عقیدهی بیاساس ، در نامههای اعمالشان ) ثبت و ضبط میشود و ( در روز قیامت ، از سوی خدا ) بازخواست میگردند . »
آنان نیز چون دیگر مخلوقات بندگان خدایند:
« لَنْ یَسْتَنْکِفَ الْمَسِیحُ أَنْ یَکُونَ عَبْدًا لِلَّهِ وَلَا الْمَلَائِکَهُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَنْ یَسْتَنْکِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیَسْتَکْبِرْ فَسَیَحْشُرُهُمْ إِلَیْهِ جَمِیعًا » نساء/۱۷۲
« هرگز مسیح ابائی از این ندارد که بندهای ( از بندگان متواضع ) برای خدا باشد ، و فرشتگان مقرّب نیز ( از بندگی او سر باز نمیزنند ) . و کسی که از عبادت خدا سر باز زند و خویشتن را بزرگتر از آن شمرد ( که به عبادت او پردازد ، او را به عذاب سختی گرفتار میسازد ، بدان گاه ) که همگان را در پیشگاه خود گرد میآورد. »
« وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَهُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَنْ یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ» رعد/۱۳
« و رعد ( مانند همهچیز فرمانبردار یزدان است و با صدائی که از آن میشنوید ، با زبان حال ) ، و فرشتگان از هیبت و عظمت یزدان ، ( به زبان قال ) ، حمد و ثنای خدا را میگویند ، و خدا صاعقهها را روان میسازد و هرکس را که بخواهد بدانها گرفتار میکند . در حالی که ( کافران این همه نشانههای دالّ بر وجود خدا را در گوشه و کنار جهان مشاهده میکنند ، خوب نمیاندیشند و ) آنان دربارهی خدا ( و توانائی او در امر زندهگرداندن و جزا دادن ) به مجادله میپردازند ، و خدا دارای قدرتی بیانتهاء و کیفری سخت و دردناک است . »
آنان پیوسته خداوند را عبادت می کنند:
« وَلَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا یَسْتَحْسِرُونَ یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لَا یَفْتُرُونَ» انبیاء / ۲۰ – ۱۹
« از آن او است هر که و هر چه در آسمانها و زمین است ، ( و لذا تنها شایستهی پرستش او است ) و کسانی که در پیشگاه وی هستند ( و مقرّبان درگاه پروردگارند ، یعنی فرشتگان ) از پرستش او سر باز نمیزنند و خویشتن را بالاتر از عبادتش نمیدانند و ( از بندگی شبانهروزی خود هرگز ) خسته نمیگردند . شب و روز ( دائماً به تعظیم و تمجید خدا مشغولند و پیوسته ) سرگرم تسبیح و تقدیسند و سستی به خود راه نمیدهند.»
هم چون دیگر مخلوقات توان انجام کاری را ندارند:
« وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَرْضَى » نجم/۲۶
« چهبسیار فرشتگانی که در آسمانها هستند و ( با وجود عظمت و بزرگواریشان ) شفاعت ایشان سودی نمیبخشد و کاری نمیسازد ، مگر بعد از آنکه خدا بخواهد به کسی ( که شفیع است ) اجازه دهد ، و ( از مشفوعٌله ) راضی و خوشنود گردد . »
نوع رابطه ملائکه با آدمیان
قرآن به ما خبر داده که ملائکه قدر و منزلت بشر در نزد خداوند را می دانند، خداوند عزوجل حضرت آدم (ع) را تکریم نموده و به ملائکه امر کرد که برای او سجده برند آنان نیز در برابرش سجده بردند. این دانستن سبب شده تا با دعا و استغفار برای زمینیان بکوشند به خداوند نزدیک ترگردند:
« تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِکَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ » شوری /۵
« ( خدا که مالکیّت عالم هستی از آن او است ، بقدری عظیم است که ) آسمانها ( با همه عظمتی که دارند ) نزدیک است ( در برابر جلالت و عظمت او کرنشکنان ) از بالا درهم بشکافند . و فرشتگان ( با همه قدرتی که دارند دائماً ) به تسبیح و تقدیس پروردگارشان مشغول و برای کسانی که در زمین هستند درخواست آمرزش میکنند . هان ! ( ای انسانِ غافل از اطاعت آسمانها و افلاک و عبادت فرشتگان پاک ! بدان که ) یزدان آمرزگار و مهربان است . ( اگر از سر صدق سر بندگی بر آستانهی او بگذاری و دست دعا به سویش برداری ، با عالم علوی همآوا شدهای ، و قلم عفو الهی بر گناهانت کشیده میشود ) . »
هم چنان برای نزدیک تر شدن به خداوند بر پیامبر(ص) صلوات می فرستیم، به این اعتبار که پیامبر(ص) محبوب ترین مخلوقات نزد خداوند است هم چنان نیز ملائکه با طلب مغفرت و بخشش برای آدمیان و به خصوص مؤمنین با علم به این که مؤمنین نزد خدا شأن و منزلتی دارند، به خداوند نزدیکی می جویند:
« الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیُؤْمِنُونَ بِهِ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَهً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدْتَهُمْ وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ وَقِهِمُ السَّیِّئَاتِ وَمَنْ تَقِ السَّیِّئَاتِ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ » غافر/ ۹ – ۷
« آنان که بردارندگان عرش خدایند و آنان که گرداگرد آنند به سپاس و ستایش پروردگارشان سرگرمند و بدُو ایمان دارند و برای مؤمنان طلب آمرزش میکنند ( و میگویند : ) پروردگارا ! مهربانی و دانش تو همه چیز را فرا گرفته است ( هم اعمال و اقوالشان را کاملاً میدانی و هم مرحمت و مهربانیت میتواند ایشان را دربر گیرد ) پس در گذر از کسانی که ( از گناهان دست میکشند و به طاعات و عباداتت میپردازند ، و از راههای انحرافی دوری میگزینند و به راستای راهت ) برمیگردند و راه تو را در پیش میگیرند ، و آنان را از عذاب دوزخ مصون و محفوظ فرما . پروردگارا ! آنان را به باغهای همیشه ماندگار بهشتی داخل گردان که بدیشان ( توسّط پیغمبران ) وعده دادهای ، همراه با پدران خوب و همسران شایسته و فرزندان بایستهی ایشان . قطعاً تو ( بر هر چیزی ) چیره و توانا و ( در هر کاری ) دارای فلسفه و حکمت هستی . و آنان را از ( عقوبت دنیوی و کیفر اخروی ) بدیها نگاهدار ، و تو هر که را در آن روز از کیفر بدیها نگاهداری ، واقعاً بدو رحم کردهای ( و مورد الطاف خود قرار دادهای ) و آن مسلّماً رستگاری بزرگ و نیلِ به مقصود سترگی است . »
وظایف ملائکه
ملائکه بندگان مقرب خدایند و به اجرای دستورات خداوند در تدبیر کارهای مملکتش مشغولند:
« یُنَزِّلُ الْمَلَائِکَهَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ » نحل/۲
« خداوند به دستور خود ، فرشتگان را همراه با وحی ( آسمانی که حیاتبخش انسانها است ) بر هر کس از بندگانش ( به نام انبیاء ) که خود بخواهد نازل میکند ( تا به مردم بیاموزند ) که جز من ( که آفرینندهی جهان و جهانیانم ) خدائی نیست ؛ پس ( با انجام حسنات و دوری از سیّئات ) ، از ( غضب و عذاب ) من بپرهیزید . »
ملک اموت نیز مسؤل اجرای فرمان خداوند در بیرون کشیدن روح از بدن در مورد کسانی است که خداوند مرگ را برای آنان تقدیر کرده است:
« قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ » سجده /۱۱
« بگو : فرشتهی مرگ که بر شما گماشته شده است ، به سراغتان میآید و جان شما را میگیرد ، سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده میشوید . »
اسرافیل مسؤل دمیدن در شیپور است.
حمل کنندگان عرش نیز وجود دارند:
« وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَهٌ »حاقه/۱۷
« و فرشتگان در اطراف و کنارههای آسمان ( جدید آن روزی ) قرار میگیرند ، و در آن روز ، هشت فرشته ، عرش پروردگارت را بر فراز سر خود بر میدارند . »
و ملائکه ای که کارشان ثبت و ضبط کردارها و گفتارهای بندگان است:
« مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ » ق/۱۸
« انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیراند مگر این که فرشتهای ، مراقب و آماده ( برای دریافت و نگارش ) آن سخن است . »
و ملائکه ای وجود دارند که به فرمان خداوند سبحان کارشان محافظت از آدمیان است:
« لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ » رعد/۱۱
« انسان دارای فرشتگانی است که به ( نوبت عوض میشوند و ) پیاپی از روبرو و از پشت سر ( و از همهی جوانب دیگر ، او را میپایند و ) به فرمان خدا از او مراقبت مینمایند . خداوند حال و وضع هیچ قوم و ملّتی را تغییر نمیدهد ( و ایشان را از بدبختی به خوشبختی ، از نادانی به دانائی ، از ذلّت به عزّت ، از نوکری به سروری ، و . . . و بالعکس نمیکشاند ) مگر این که آنان احوال خود را تغییر دهند ، و ( این سنّت جاری در اسباب و مسبّبات ظاهری است ، ولی ) هنگامی که خدا بخواهد بلائی به قومی برساند هیچ کس و هیچچیزی نمیتواند آن را ( از ایشان ) برگرداند ، و هیچ کس غیر خدا نمیتواند یاور و مددکار آنان شود . »
هم چننی ملائکه ای وجود دارند که در هستی در حال گردش اند و شب و روز پی در پی آمده و بر نمازها و جلسات ذکر حاضر و ناظرند، و ملائکه ای که در هنگامه ی مرگ پیام های بشارت از سوی خداوند برای بندگان نیکوکار می آورند:
« إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنْفُسُکُمْ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِیمٍ » فصلت / ۳۲ – ۳۰
« کسانی که میگویند : پروردگار ما تنها خدا است ، و سپس ( بر این گفتهی خود که اقرار به وحدانیّت است میایستند ، و آن را با انجام قوانین شریعت عملاً نشان میدهند ، و بر این راستای خداپرستی تا زندهاند ) پابرجا و ماندگار میمانند ( در هنگام آخرین لحظات زندگی ) فرشتگان به پیش ایشان میآیند ( و بدانان مژده میدهند ) که نترسید و غمگین نباشید و شما را بشارت باد به بهشتی که ( توسّط پیغمبران ) به شما ( مؤمنان ) وعده داده میشد . ( و فرشتگان بدیشان خبر میدهند که ) ما یاران و یاوران شما در زندگی دنیا و در آخرت هستیم ، و در آخرت برای شما هرچه آرزو کنید هست ، و هرچه بخواهید برایتان فراهم است . اینها به عنوان پذیرائی از سوی خداوند آمرزگار و مهربان است . »
گروهی از ملائکه دیده بان و نگهبان آتش جهنم اند:
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ عَلَیْهَا مَلَائِکَهٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ » تحریم/۶
« ای مؤمنان ! خود و خانواده خویش را از آتش دوزخی بر کنار دارید که افروزینهی آن انسانها و سنگها است . فرشتگانی بر آن گمارده شدهاند که خشن و سختگیر ، و زورمند و توانا هستند . از خدا در آنچه بدیشان دستور داده است نافرمانی نمیکنند ، و همان چیزی را انجام میدهند که بدان مأمور شدهاند . »
گروهی به پیشوازی و پذیرایی از مؤمنین در بهشت می پردازند:
« وَسِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّهِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ » زمر/۷۳
« و کسانی که از ( عذاب و خشم ) پروردگارشان میپرهیزند ، گروه گروه به سوی بهشت رهنمود میشوند تا بدان گاه که به بهشت میرسند ، بهشتی که درهای آن ( برای احترامشان به رویشان ) باز است . بدین هنگام نگاهبانان بهشت بدیشان میگویند : درودتان باد ! خوب بودهاید و به نیکی زیستهاید ، پس خوش باشید و داخل بهشت شوید و جاودانه در آن بمانید . »
نمونه های قرآنی
قرآن نمونه هایی اجرا شده از نقش ملائکه را ارئه می نماید:
گروهی از ایشان به پیش ابراهیم(ع) و همسرش رفته و آن ها را به داشتن اسحاق بشارت دادند و این که بعد از اسحاق، یعقوب خواهد بود. و ابراهیم(ع) را زا عذابی که بر قوم لوط فرو خواهد آمد خبر دادند… و در داستان ابراهیم که ابتدا آنان را نشناخت و برای آنان غذا آماده کرده اما آنان از آن غذا نخوردند و همین دلیلی شد که آنان از زمره ی آدمیان نیستند:
« وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ فَلَمَّا رَأَى أَیْدِیَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَهً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ وَامْرَأَتُهُ قَائِمَهٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ یَعْقُوبَ قَالَتْ یَا وَیْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِی شَیْخًا إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ عَجِیبٌ قَالُوا أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ » هود/ ۷۳ – ۶۹
« فرستادگانِ ( فرشتهی ) ما همراه با مژدگانی ، به پیش ابراهیم آمدند و بدو سلام کردند . ابراهیم جواب سلام ایشان را داد . آن گاه هرچه زودتر گوسالهی بریانی را برای ایشان آورد . هنگامی که دید آنان دست به سوی آن دراز نمیکنند ( و لب به غذا نمیزنند ، پیش خود فکر کرد که دوست نیستند و سر جنگ دارند ، این است که نمیخواهند غذا بخورند ) لذا از ایشان رمید و بدشان دید و هراسی از آنان به دل راه داد . گفتند : مترس . ما ( فرشتگان خدائیم و ) به سوی قوم لوط روانه شدهایم ( تا آنان را هلاک کنیم ) . همسر ابراهیم ( ساره که در آنجا ) ایستاده بود ( از این خبر که آنان فرشتگان خدایند و برای نجات برادرزادهی شوهرش لوط و سایر مؤمنان از دست کفّار آمدهاند شادمان شد و ) خندید ، ما ( توسّط همان فرشتگان ) بدو مژدهی ( تولّد ) اسحاق ( از او ) ، و به دنبال وی ( تولّد ) یعقوب ( از فرزندش اسحاق ) را دادیم . گفت : ای وای ! آیا من که پیرزنی هستم و این هم ( ابراهیم ) شوهرم که پیرمردی میباشد ، فرزندی میزایم ! این چیز شگفتی ( و محالی ) است ( مگر ممکن است از ما دو نفر انسان فرتوت و فرسوده ، بچّهای پدید آید ؟ ! ) . گفتند : آیا از کار خدا شگفت میکنی ؟ ای اهل بیت ( نبوّت ) ! رحمت و برکات خدا شامل شما است ( پس جای تعجّب نیست اگر به شما چیزی عطاء کند که به دیگران عطاء نفرموده باشد ) . بیگمان خداوند ستوده ( در همهی افعال و ) بزرگوار ( در همهی احوال ) است . »
از نمونه های قرآنی که بیانگر بعضی از نقش های ملائکه است، رویدادهای جنگ بدر و نزول ملائکه برای جنگ در یاری صفوف مؤمنین است:
« إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى الْمَلَائِکَهِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِینَ آمَنُوا سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ » انفال/۱۲
« ( ای مؤمنان ! به یاد آورید ) زمانی را که پروردگار تو به فرشتگان وحی کرد که من با شمایم ( و کمک و یاریتان مینمایم . شما با الهام پیروزی و بهروزی ) مؤمنان را تقویت و ثابتقدم بدارید ، ( و من هم ) به دلهای کافران خوف و هراس خواهم انداخت . ( به مؤمنان الهام کنید : ) سرهای آنان را بزنید ( و از هم بشکافید که بر گردنهای ناپاکشان سنگینی میکند ) و دستهای ایشان را ببرید ( و پنجههایشان را پی کنید ) . »
نمونه کارهایی که انجامش برتری دارد:
۱- پیگیری و جستجو آیاتی که از ملائکه سخن می گویند آن هم از جنبه کنه و ذاتشان و بندگیشان در برابر پروردگار، و کارهایی که بدان مشغولند، و ارتباطشان با آدمیان. چه خوب است اگر بیشتر در این آیات بیندیشیم و بکوشیم فکر و عاطفه با هم ارتباط و هماهنگی داشته باشند.
۲- دریافتن و حس کردن این موضوع که ملائکه به ما نزدیکند و وجودشان با ما است و کارهای ما را ثبت و ضبط می کنند و در مجالس ذکر و قرائت قرآن حاضرند… همین سبب می شود که ادب نیکویی با آنان داشته باشیم.
___________________________________
منبع: بنای ایمان در پرتو قرآن /مؤلف: مجدی الهلالی /مترجم: مجتبی دوروزی / انتشارات: نشر احسان /تهران/اول ۱۳۸۶