تکفیر کردن دیگران یک انحراف خطرناک
تکفیر کردن دیگران یک انحراف خطرناک
استاد مصطفی مشهور / مترجم : عبدالواحد لشکر زهی
در راه دعوت همیشه انحراف فکری خطرناکتر از انحراف استراتژیکی است چون هنگامی که تفکر و ایدئو لوژی صحیح با شد، می توانیم بوسیله آن استراتژی را تصحیح نماییم ولی اگر انحراف در عقیده باشد موجب می شود که حرکت از همان ابتدا غلط آغاز شود و چون خطا در عقیده است هرگز نمی شود آن را اصلاح نمود. و هر حرکتی که از ایده ای غلط تغذیه فکری شود به هیچ و جه قابل اصلاح نبوده و بجای نفع، به دعوت اسلامی ضرر می رساند.
بنابراین اگر مرحله ابتدایی دعوت اسلامی زمان پیامبر (ص) را بررسی نمائیم ، متوجه می شویم که ابتدا وحی نازل می شد و حضرت رسول (ص) با تصحیح اعمال و عقاید مردم و همچنین توجیه و تفسیر آیات خداوندف چهره واقعی عمل اسلامی را به صحابه (رض) عرضه می داشت و در عصر حاضر نیز امام شهیدحسن البنا همیشه در این تلاش بود که مسلمانان را حول عقیده سالم و شناخت دقیق و صحیح اسلام جمع کندو او برای نیل به چنین هدفی مردم را از انحرافات فکری برحذر داشته و آنان را به سوی سنت رسول الله (ص) فرا می خواند.
وی با استفاده از کتاب الله وسنت الرسول (ص) شناخت را زیر بنای بیعت می دانست زیرا ارکان دیگر براین زیر بنا استوارند و پایداری و عدم پایداری آنها به شناخت صحیح مرتبط است . او اصول بیست گانه ای را برای شناخت صحیح انتخاب نمود. و همواره از زیاده روی و یا انحراف و کجروی پرهیز می کرد همان گونه که تفریط و سکوت مطلق و عدم تحرک را صحیح نمی دانست . او بطور وضوح اعلان کرده که دعوت ما "سلفی" است بدین معنا که کاملا از استراتژی رسول الله (ص) برای مبارزه استفاده می نماید.
و از مهم ترین انحرافات فکری که باید از آن پرهیز کنیم ف انحراف تکفیر است و ما نمی خواهیم که از جوانب فقهی و ارائه دلائل شرعی نسبت به این مسئله اعتراض نماییم زیرا " کتاب دعوت کننده نه قاضی " استاد حسن الهضیبی (رح) در این زمینه به خوبی توضیح می دهد. اما من نیز تو ضیحات بیشتری را در این خصوص عرضه می دارم تا دعوت گران و هم فکران ضرورت داشتن حسن نیت را بدانندو هم چنین در هنگام رخ دادن چیزی انحرافاتی و ظیفه خویش را احساس نمایند.
آیا صدور حکم بر دیگران بر هر مسلمانی واجب است ؟
در این مورد که شریعت اسلا م ما را به دعوت دیگران به سوی خداوند و انجام اعمال نیک و هم چنین باز داشتن آنها از انجام کارهای بد مکلف می کند هیچ گونه شک و تردیدی وجود ندارد . و در روز قیامت از همه ما در پیشگاه خداوند چنین سوال می شود : آیا خانواده، همسایه ها ، آشنایان و اقوام و خویشانت را به طرف خداوند و عمل به کتاب خداو سنت رسولش (ص) دعوت کرده ای یا خیر؟ و هرگز از ما چنین سوال نمی شود که آیا علیه فلان شخص فتو ی داده ای یا خیر. پس بنابراین فتوی دادن و صدور حکم علیه دیگران از تکالیف شرعی نیست و در قیامت خداوندما را به خاطر انجام " فریضه دعوت اسلامی " جزای نیک می دهد و اگر مرتکب گناهی شویم نیز سزایش را خواهیم دیدو اما در این مورد که چرا فتوی صادر نکرده ایم هرگز مورد بازخواست قرا نگرفته و سزای بد نخواهیم دید.
و اما تا زمانی که کسی مبادرت به صدور فتوی نسبت به شخصی نکرده مورد بازخواست قرار نمی گیرد ولی صدور فتوی غلط شدیدا مورد بازخواست قرار خواهد گرفت .
حکومت یا دولت اسلامی که شرع الله را برپا می دارد و مسئول تعین حدود و قوانین شرعی نسبت به گروه های مختلف تحت پوشش خویش می باشد . زیرا در شریعت اسلام مسلمانان ، ذمّی، مرتدو غیره با یکدیگر تفاوت دارند. ولی با وجود این ، تعین این حدود به عهده افراد نیست . ولی اگر شخصی می خواهد با یک نفر دیگر ازدواج کند و یا ارتباط تجاری و غیره برقرار نماید و جه بسا شخص مزبور ملحد، کمونیست و غیره از آب در آید ، پس اگر دچار شک شد کافی است که با وی پیمان نبنددو لزومی ندارد که علیه او حکمی صادر کند.
تکفیر کردن مسلمانان کاری بس خطرناک است
مسلمین نسبت به یکدیگر وظایف اجتماعی دارندو نیز بعضی اعمال وجود دارند که انجام دادن آن حرام است . برای اثبات این موضوع به احادیث نبوی که در این زمینه وارد شده است اکتفا می کنیم :
(کل مسلم علی المسلم حرام دمه و ماله و عرضه )
ترجمه: خون (جان )، مال و ناموس هر مسلمانی برمسلمان دیگر حرام است .
( ان دماءکم و اموالکم و اعراضکم علیکم حرام کحرمهیومکم هذا شهرکم هذا فی بلدکم هذا)
ترجمه: همانا خونها، اموال و نوامیستان نسبت به یکدیگر حرام است همان گونه که این روز در این ماه و در این سرزمین تان حرام کرده شد .
" آیا روبرو شدن با آزمایشات خداوندی نتیجه خطا است یا سنتی از سنن دعوات بشمارمی آید؟"
کلیه پیامبران و دعوت کنندگان به سوی الله در همه شرایط تاریخی همواره مورد شکنجه و آزار دشمنان قرار گرفته و بعضی از آنها شهید نیز شده اند. بدیهی است که آنها فقط به خاطر انجام و ظیفه ای که خداوند بردوش آنها نهاده این همه شکنجه و آزار را متحمل شده اند. و خداوند قادر می توانست آنها را از این شکنجه ها در امان نگه دارد . زیرا او نسبت به بندگانش رؤف و مهربان است ولی با وجود این ، آنها در معرض شکنجه رها ساخت تا تجربه کسب کنندو ایمان و پایداری شان در راه حق فزونتر گردد ونحوه برداشت این گونه مصائب توسط رسول الله (ص) دلیل روشنی براثبات این قضیه می باشد : هنگامی که او به طائف رفت تا اهالی آنجا را به سوی دین مبین دعوت نماید ، آنها دعوتش را رد کرده و شدیدا به وی آزار رسانیدندولی آن حضرت (ص) بعد از آن ماجرا چنین دعا کرد :
(اللهم الیک اشکوه ضعف قوتی و قله حیلتی و هوانی علی الناس)
ترجمه:خداوندا! به تو شکایت می برم از ضعف قوایم و عجز فکری ام .
آیا خداوند آنها را به سبب ارتکاب خطایی در میان شکنجه و آزار دشمنان ترک کرده بودکه سزای عمل شان را ببینند؟ آیا کسی می تواندچنین تصور کند که آزار های رسیده شده به پیامبران و مؤمنین به علت اشتباه نمودن آنها را در حین پیمودن مسیر دعوت بوده است ؟ خیر چنین ظنی اشتبا ه است بلکه عاملی که سبب پدید آمدن این آزمایشات می گردد، حین تمسک جستن آنها به دعوت خداوندی و پایداری شان نسبت به اجرای اوامر خداوندی است . و اگر منحرف می شدندو یا افراط و تفریط می کردندو یا اینکه فریب می خوردند دچار آزمایشات الهی نمی شدند.
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ ﴿۹﴾ قلم
ترجمه:آنها دوست دارند که در مقابل تنزل از مبدأ و عقیده با تو سازش کنند.
(وَإِن کَادُواْ لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ لِتفْتَرِیَ عَلَیْنَا غَیْرَهُ وَإِذًا لاَّتَّخَذُوکَ خَلِیلاً ﴿۷۳﴾ اسراء
ترجمه: نزدیک بود که آنها تو را مفتون کنند به این طریق که تو وحی ما را تغیر دهی و چیز دیگری را جایگزین آن نمایی و اگر چنین نمایی تو رابدوستی خواهند گرفت .
دشمنان خدا ساکت و آرام نمی نشینند تا دعوت خداوند در میان مردم رواج گرفته و نمو کند بلکه با حربه های مختلف به مقابله با آن می پردازندو اولین حربه ها، تکذیب، تمسخر و ایجاد شک در دلهای مردم و جلو گیری آنها از قبول کردن ندای حقانی است . اما هنگامی که از این ها سودی عایدشان نشودو از مقابله با دعوت عاجز بمانندبه حربه های دیگری از قبیل مبادرت به ضرب و شتم متوسل می شوند.
آری … آنها بی رحمانه مردم مسلمان را به سیاه چال ها افکنده و به جرم " دعوت الی الله" آنان را به شدید ترین وجه مجازات می کنند. با این خیال که در دلهایشان احساس بااصطلاح شکست بوجود آورده و موجب انصراف از عقیده شان گردند.و هم این که جنایات دیگران را مرعوب کنندتا وارد دعوت الهی نشوندوهنگامی که کلیه وسایل ارتباط جمعی را درقبضه دارند،چه بی شرمانه باچسباندن برچسب های دروغین و زدن تهمت های بی جا برجنایات خود سرپوش گذاشته و آن ها را مشتی اخلال گرکه درزندان ویا اعدام گاه ها به سزای عملشان می رسند،معرفی می کنند.ودر عین حال که کلیه ی وسایل ارتباط جمعی (رادیو،تلویزیون،مطبوعات)دراختیارشان است و قادرندهر دروغی را در جامعه شایع کنند،مردم مخلص وپاک باخته ای که در راه خدا قدم برداشته اند درسیاه چال ها به سر می برند وتوانایی هیچ گونه دفاعی را در مقابل این اتهامات ندارند.به همین علت "حق" از چشم مردم دور می شود و همین امر باعث می شود که عده ای به وسیله ی این تبلیغات دروغین فریب خورده و "آزمایشات الهی " را نتیجه ی خطا و انحراف دعوت گران بدانند.
"دعوت الهی" دعوتی است که بشر را به سوی سعادت وسلامت دینوی واخروی فرا می خواند. وبرای نیل به هدف مردم رابه زور وادار به وارد شدن در دین خداوند نمی کند. بلکه فطرت وعقل بشر را مورد خطاب قرار داده وبا اندرز های نیکو وحکیمانه وی را به سوی ایمان به خدا ویگانه دانستن و پرستش کردنش دعوت می کند.اما بعضی از مردم خصو صا آن دسته از اهل باطل که قدرتمند هستند وبردیگران تسلط دارند،خواسته ی فطری درون خویش را انکار می کنند وهمین انکار باعث بسته شدن عقل وکور شدن چشم بصیرتشان می شود بنابراین هنگامی که "داعی الی الله" آن ها را به سوی حق فرا می خواند دعوتش را استجابت نمی کنند:
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابَّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ ﴿۲۲-انفال﴾
ترجمه: قطعا بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانىاند که نمىاندیشند .
وهمین اشخاص هستند که به دشمنی با دعوت کنندگان بر خا سته ومدام علیه آن ها تو طئه چینی می کنند.
————————————————————–
منبع : روش دعوت
تالیف : استاد مصطفی مشهور
مترجم : عبدالواحد لشکر زهی