نقش مادر در جنبه اخلاقی کودک
◄نقش مادر در جنبه اخلاقی کودک
دامان مادر نخستین مدرسه و اولین پایگاه تربیتی است . . کودک آنچه را که در این مدرسه می آموزد برای همیشه در نزدش می ماند ، به گونه ای که می توان گفت که نه راه و رسم بعدی کودک ادامه همان راه و رسم مادر و عصر کنونی است ! کودک به همراه رشد مسائل متعددی را از راه چشم و گوش یاد می گیرد ولی آنچه در جنبه اخلاقی از راه چشم می بیند برایش مؤثر تر در او نافذ تر است . صدها پند و اندرز که از راه گوش بر کودک القا شود و به اندازه آن اثر ندارد که مادر در حضور کودک خلافی را مرتکب شود ، زیرا آنچه را طفل می بیند جزء خوی طبیعی او می شود .
بنابراین می توان گفت که عملی ترین وسیله تربیت ارائه یک نمونه عملی است و کودک مادر را به عنوان نمونه عملی در پیش چشم دارد و هر گونه رفتار و عملی که از مادر سر می زند در کودک اثر می گذارد و تا آخر عمر با آن خواهد بود . کودک از راه مشاهده وضع بیرونی مادر و پدر تربیت می یابد ، اگر راه و روش آنها مخصوصاً مادر عمق نداشته باشد و آنچه را که می بیند دلش باور نکند تربیت نمی پذیرد به عنوان مثال پدر یا مادری که دائماً به اندرزگوئی سرگرمند مرتب فرزند خود را نصیحت می کنند که دروغ نگویید ، صداقت داشته باشید ، خوش رو باشید … ولی از طرف دیگر کودک متوجه می شود که رفتار و عمل پدرو مادر با آنچه که می گویند یکی نیست و مکرر دیده شد که پدر یا مادر برای هر موضوع و یا مسأله ای به یکدیگر و یا به اشخاص دیگر دروغ می گویند و یا پرخاشگری می کنند . در این صورت است کودک با دیدن این دو گانگی نه تنها از خود بلکه از هر چه که نام و عنوان پند و موعظه دارد متنفر می سازد ، بنابراین وظیفه پدر و مادر به خصوص مادر این است که به آنچه که می گویند حتماً عمل کنند در غیر این صورت دوگانگی در رفتار کودک آنها ظاهر می شود و کودک نمی داند که طبق پند و اندرزهای مادر عمل کند یا طبق آنچه مادر انجام می دهد . پس اگر فرزندش دچار این مشکل شده ، حتماً به رفتار و کردار خودتان رجوع کنید .
اما سوالی که در این جا مطرح می شود این است که تربیت کودک را از چه سنی آغاز کنیم ؟
بعضی از مادران فکر می کنند و تصور می کنند که جلوی کودک ۲ یا ۳ ساله شان یا حتی کوچکتر و یا بزرگتر هر رفتاری که بخواهند می توانند انجام دهند زیرا به نظر آنها فرزند هنوز کوچک است و توجهی به رفتار و کردار پدر و مادر خود و یا دیگران ندارد در حالی که باید گفت مادر عزیز ، کودک در همان ماههای اول تولد تحت نفوذ رفتار و کردار مادر است ، او موجودی است تحریک پذیر و تحت تأثیر ولی در سه سال اول زندگی اخلاق و رفتارش هنوز به صورت ثابت در نیامده است و از این سن یعنی سه سالگی رفته رفته رنگ و فرم مخصوصی به خود می گیرد و در مسیری معین می افتد از حدود سه سالگی موجی از مخالفت ها در کودک پیدا می شود که زائیده تشخص طلبی اوست . این نافرمانی ها و تشخص طلبی ها تدریجاً باید تحت کنترل در آید و اصلاح شود . در هر حال سه سال اول زندگی کودک دارای اهمیت بسیاری از این جنبه است . در سنین بعدی که کودک رشد می کند و بزرگتر می شود ضروری است در برخی از موارد علل امر و نهی و انضباط ها در جنبه رفتار به او بازگو شود و به او تفهیم گردد که در این امر و نهی ها غرض و مصلحت او نهفته است .
البته لازم است که مادران عزیز در تربیت فرزندشان حوصله و صبر زیادی به کار برند . و از اعمال و شیوه های پرخاشجویانه خودداری کنند و زمینه را برای همدلی و تحریک او با انجام رفتار مناسب فراهم نماید . هم چنین یک مادری موفق است که احساسات کودک خود را جریحه دار نکند ، او را نرنجاند ، به خاطر هر اشتباهی او را مورد تحقیر و تمسخر قرار ندهد و همیشه فرصت جبران به فرزند خود بدهد و … زیرا اگر غیر از این موارد باشد کودکی پرورش می دهد که اعتماد به نفس در هیچ کاری ندارد و برای آینده کودک لطماتی را موجب می شود.
گفتیم که هر عملی که مادر انجام می دهد ، هر سخنی که او بیان می کند یک دستور العمل برای زندگی بعدی و یا کنونی کودک است و کودک همه چیز را می بیند و می شنود و آنها را نسبت به سن خود تجزیه و تحلیل می کند و همان طور که اشاره شد مادران اگر خیر فرزندشان را می خواهند که یقیناً می خواهند باید همیشه مواظب رفتار و کردار حتی نحوه حرف زدنشان با دیگران باشند زیرا خیلی از مادران ناآگاهانه و بدون توجه به عواقب یک کار بد آموزی هایی را به فرزند خود یاد می دهند و این بد آموزی ممکن است مستقیم یا غیر مستقیم باشد که در این جا به چند نمونه آن اشاره می کنیم :
دستور به ناسزاگویی :
گاهی مادران برای این که کودکان خود را به شیرین زبانی وا دارند گاهی کلمات رکیکی را به او یاد می دهند و یا این که او را تشویق به بازگویی آن در حضور جمع می کنند تا بدین وسیله مجلس آرائی شود . غافل که کودک در روزهای اولیه با لکنت و شیرین زبانی آن را ادا می کند ولی پس از این که آن را فرا گرفت دیگر فراموش نمی نماید و به صورت عادت آن را به کار می برد و همان طور که میدانید ترک عادت نیز خیلی مشکل است .
در مهمانی و مجالس :
آداب معاشرت و برخوردها ، راه و رسم مهمانی و معاشرت و …. را که کودک به همراه مادر می آموزد ، راز داری در مجالس معاشرت ، روابط صحیح یا غلط ، شوخی های مناسب یا مناسب ، غیبت و سخن چینی در مجالس و بد گویی های مادر پشت سر پدر …. را از کودک از این مجالس یاد می گیرد و چه ناگوار است که کودکی درس دوروئی را از مادر بگیرد !
عمل و تظاهرات مادر :
خودداری از انجام مسئولیت ، تنبلی در انجام وظایف خانه و امر و نهی های بی حساب ، خود را برتر از دیگران دانستن ، تمسخر دیگران ، وعده دادن و عمل نکردن ، یکرنگ با پدر نبودن ، بدگویی های مکرر مادر از پدر ، بی احترامی مادر نسبت به پدر ، همه و همه بد آموزی است که یک مادر به طور ناخود آگاه و در مواردی نسبتاً کم خود آگاه به کودک سرایت می کند .
تشویق و تنبیه های بی جا و ناصحیح :
از بد آموزی ها در جنبه تشویق این است که مادر ، کودک خود را از همه زرنگتر ، با هوش تر و عاقلتر معرفی کند و همین امر باعث خود خواهی و خود بزرگ بینی کودک می شود . هم چنین تنبیه کودک باید به موقع و از روش درستی اعمال شود زیرا تنبیه توأم با خشونت و یا سخنان نیشدار و یا تنبیه در حضور دیگران و سرزنش های مکرر و به رخ کشیدن دیگران ، عواقب خوبی برای کودک ندارد و اعتماد به نفس را از کودک سلب می کند و معمولاً این کودکان هیچ کاری را به تنهایی نمی توانند انجام دهند .
منبع : اطلاع رسانی خانواده