ویژگیهای اخلاقی امام عبدالقادر گیلانی(رح)
ویژگیهای اخلاقی امام عبدالقادر گیلانی(رح)
ابوالحسن ندوی
ازخصوصیات اخلاقی ایشان با آن همه کرامت و
بزرگواری همنشینی و محبت نسبت به فقرا ؛خردسالان و بیماران و دردمندان و همسایگان
بود . هیچگاه به خاطر احترام به شاهدان و
قدرت به دستان از جای خویش بر نمی
خاست . هیچ وقت پابه دربار و کاخ وزیر و سلطانی ننهاد . در بعضی مواقع که قرار بود
خلیفه یا مسوولانی به خدمتشان برود قبلآ از جا بر می خاست و درون اطاق قدم می زد
تا به هنگام ورود او و به خاطر احترامش مجبور نشود از جای خود بر خیزد .
همه ی معاصران و کسانی که به خدمت ایشان
شرفیاب شده و او را می شناختند ،بر حسن اخلاق بلند همتی ،تواضع و فروتنی مخلصانه ،
بخشش و از خود گذشتگی به خاطر دیگران او متفق القولند . یکی از شخصیت های معاشرش
به نام (حراره ) که عمر طولانی داشته و بسیاری از علما و بزرگان را دیده و با آنها
مصاحبت نمهده ، در مورد امام عبدالقادر این چنین می گوید:«هیچکس را ندیده ام که
همچون او خوش اخلاق ، متین و آرام محترم و باوقار ، رقیق القلب ،وفا کننده به تعهد
و پیمان و با محبت باشد .
حضرت عبد القادر گیلانی با آن مقام معنوی و
علمیش ، از مصاحبت و محبت با کودکان و احترام به سالمندان غافل نمیشد …همیشه قبل
از دیگران سلام می نمود . با مستمندان و فقرا متواضع بود و با آنها می نشست و به درد دلشان بدقت گوش فرا می داد . هیچ گاه
به خاطر احترام رییس و سلطانی از جایش بر نمی خاست و قدم به دربارو کاخ هیچ سلطانی
نگذاشت .
اما م حافظ ابو عبدالله محمد یوسف البرزالی الاشبیلی راجع به ایشان این چنین
می فرماید : « درخواست و دعوتش مستجاب ، چشمانش همیشه گریان ، دائم الذکر ، کثیر
الفکر ، دارای رقت قلب و مدا خوش رو بشاش بود ، عادات و رفتارش پاک و درعبادت و
اجتهاد از خود استقامت زیادی نشان می داد .
مفتی وقت عراق محی الدین ابو عبدالله محمد
بن حامد بغدادی در توصیف حضرت عبد القادر می گوید : ایشان از جهت عفت کلام پاکترین
مردم ، و نزدیکترین آنان به حق و راستی بود ، هر وقت خلاف شرعی را مشاهده و یا می
شنید بسیار دلخور می شد ، هیچ گاه به خاطر دفاع از خو یش خشمگین نمی شد و توفیق و
پیروزی در انجام هر کاری را تنها از خدای تبارک و تعالی در خواست می نمود .
بسیار علاقه مند بود که به محتاجان و
نیازمندان کمک نماید آنها را طعام دهد .علامه نجار در کتاب تاریخی اش می نویسد .
امام عبدالقادر فرموده اند : من در مورد بسیاری از اعمال و عادات اندیشیده و جستجو
نمودهام و هیچ یک از آنها را به اندازه ی طعام دادن به فقرا و یاری مساکین با
ارزشتر و از حسن اخلاق و بر خورد شیرین بهتر پسندیده تر نیافته ام . آرزو داشتم که
: تمام دارایی دنیا متعلق به من می بود و همه
آن را صرف طعام دادن به فقرا و گرسنگان و کمک به مساکین می نمودم علامه
نجارمی افزاید:ایشان به من فرمودندلباس کهنه وسوراخ شده ای ماراکافی است وچیزی پیش
خود نگه نمی داریم چنانچه هزا ر دینار در دست داشته باشم شبی بر آن نمی گذرد که
خرج شود مولف کتاب قلائد الجوهر می گویدایشان دستور می دادندکه:هر شب بساط و سفره برای
نیازمندان ومهمانان گسترانده شود.خودایشان نیزباانهاسرسفره می نشست وباانهاغذا می
خورد.با مستمندان مصاحبت بسیار داشت ، با دانش آموزان و طلبه ها خیلی صبور و آرام
بود . هر کس در مجلس او حضور می یافت پیش خو.د تصور می نمود که تا کنون هیچ کس
احترام او را به اندازه ی حضرت عبدالقادر رعایت نکرده است . با دوستان و آشنایانی
که مدتی آنها را ندیده بود بسیار اظهار محبت می نمود از احوالشان می پرسید و
آشنایی و دوستی با آنها را فراموش نمی نمود . از اعمال خلافشان چشم می پوشید و آن
را در حضور جمع نادیده می گرفت و در وقت مناسب در موردش تذکر می داد . کسی را که
در حضور او راجع به موضعی سوگند یاد می کرد تصدیق و آگاهی قبلی خود راجع به آن
موضوع را از او پنهان نگاه می داشت .
———————————
منبع: آشنائی با شخصیت و افکار امام
عبدالقادر گیلانی
مولف : ابوالحسن ندوی
مترجم : عبدالعزیز سلیمی
انتشارات : نشر احسان