دعوت و داعی

ساز و سامان دعوتگر

ساز و سامان دعوتگر

دکتر عبدالکریم زیدان

مقدمه : فهم و علم صائب

دعوتگر راستین برای ادای وظایف خود که در واقع در راستای مسؤلیت انبیا است باید مزین و مجهز به صفاتی باشد که از جمله این صفات (( فهم دقیق )) . « ایمان عمیق » و « توکل برخدا » هستند . که ما در این مختصر به بیان « فهم عمیق » تحت عنوان « فهم و علم صائب » می پردازیم .

 

یکی از ادوات لازم و ضروری برای دعوتگر « علم قبل از عمل » است . بر دعوتگر واجب است تا بدانچه که به جانب آن دعوت می کند ، تا بدانچه که به جانب آن دعوت می کند ، علم و آگاهی داشته اشد ؛ تا راه رسیدن به هدف و مقصود را آگاهانه بپیماید و راعکار حقیقی و مشروع را به کار گیرد . زیرا رسیدن به نتیجه ی مطلوب نیازمند بصیرت و معرفت همه جانبه و فراگیر است . دعوت گر مسلمان به سوی دین خدا که همانا بندگی اوست دعوت می کند پس لازم است که به شریعت خداوند ، حلال و حرام ، معروف و منکر و … علم کافی داشته باشد ، به سوی معروف فرا خواند و نهی و دوری از باطل را سرلوحه ی کارش قرار دهد . چنان چه دعوت گر با چنین علم و بصیرتی وارد میدان دعوت شود ، توفیقش امری حتمی و مسلم است : « قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیره انا و من تبعی و سبان الله و ما انا من المشرکین : بگو : « این است راه من ، که من و هر کس ( پیروی ام ) کرد با بصیرت به سوی خدا دعوت می کنیم و منزه است خدا و من از مشرکان نیستم یوسف : ۱۰۸

علم با دامنه ی وسیعش ضرورت دارد که بیشترین تلاش خود را در مسیر آخرت به کار گیرد ؛ اگر چه بیشتر مردم از آخرت به کار گیرد ؛ اگر چه بیشتر مردم از آخرت غافل می باشند و آن را فراموش کرده اند ؛ علمی که قلب را جولان بیاندازد و ذی قلب را تکان داده و به عمل وا می دارد و او را از غربتش در دنیا و سفر بی بازگشتش به سوی سرای جاویدان آگاه کند سفری که تنها توشه ی شایسته و مفیدش تقوی است . علمی که در درون اسان حالت « خوف » و « رجاء» ترس از خداوند و امید به رحمت وی ، به وجود آورد . بدون چنین نتیجه و پیامدی ، علم ، بی ارزش و غیر نافع می باشد .

این بینش که علم ، ترس از آخرت را ایجاد کند و توشه ی راه را تقویت کند ، را « فهم و علم صائب » گویند که اصحاب کرام به ۀن رتبه و مقام نایل آمدند و در خویشتن خویش و در محیط زندگی ، انقلاب و تحول آیجاد کردند . چنین شرایط و فضای روحی و درونی نشاط اعضا را باعث می شوند و انسان در چنین شرایط و وضعیتی تلاش در راه دین ، جهاد و خدمت به بشریت را به جان و مال خریدار است .

 

ارکان فهم و علم صائب : دعوت ، فراخواندن انسان به سوی خداوند است . لذا دامنه ای بس وسیع و ارکان فراوانی دارد . از آن ارکان دو رکن اساسی ذیل قابل تأمل و توجه است :

 

الف : درک فلسفه ی خلقت و آگاهی از جایگاه خویش در میان مردمان

ب : کناره گیری (معقول ) از دنیا و تعلق به آخرت

الف – درک فلسفه ی خلقت ، مسؤلیت و نقش انسان در قافله ی مخلوقات است . این رکن اساسی انسان گم شده و سرگردان را نجات می دهد . بشریت بعد از فهم این رکن ، گم شده ی خویش را باز می یابد . با توجه به فهم یا عدم فهم فلسفه ی خلقت ، بشریت به دو دسته تقسیم می شوند :

دسته ی اول : عده ای که هدف خلقت و فلسفه ی وجود را فراموش کزده اند و اشرف بودن انسان را نادیده گرفته اند و عمر خویش را رف امور مادی می کنند و به نظر قاصر و ناتوان و از دیدن دل های مرده ی ایشان ، بعد از این زندگی چیزی جز نابودی و فنا وجود ندارد و به راستی آن ها بدترین آفریده هستند . در همین راستا قرآن به شیوه ای جدی با آنان روبرو شده و بعد از تذکرهای فراوان ، آنان را مورد ملامت قرار داده و جایگاهشان را در ردیف چهار پایان مصرف کننده قرار می دهد : « و الذین کفروا یتمتعون و یأکلون لما تأکل الانعام و النار مثوی لهم : و کسانی که کافر شدند  در ظاهر بهره می برند و همان گونه که چهار پایان می خوردند ، می خورند ولی جایگاه آن ها آتش است :   محمد : ۱۳

این گونه افراد تنها دو تفاوت با چهارپایان دارند ؛ یکی شکل ظاهری و دیگری افتادن در آتش . نقش آنها میان مردم نقش گمراه کنندگی و تباه کردن است .

« اولئک یدعون الی النار و الله یدعوا الی الجنه و المغفره بأذنه و یبین آیاته للناس لعلهم یتذکرون : آنان شما را به سوی آتش فرا می خوانند و خدا به فرمان خود شما را به سوی بهشت و آمرزش می خوانند و آیات خود را برای مردم روشن می گردانند ، باشد که متذکر گردند    { بقره : ۲۲۱ }

 

دسته ی دوم : در مقابل گروه اول دسته ای دیگر وجود دارند که فلسفه ی خلقت را دریافته و مقام انسانی خود را حفظ کرده اند و با علم و آگاهی در پی رسیدن به هدف آفرینش خود هستند و در دریای حقیقت شناورند و به فلسفه ی خلقت که همانا « عبودیت » است گردن نهاده اند و خود « عبد » و « بنده » خدا می پندارند و خداوند را معبود و شایسته ی پرستش می دانند . در صحرای کمال گام نهاده و از بیابان سرگردانی رهایی یافته اند و سرمایه ی گرانمایه ی خویش – عمرشان – را در مسیر بندگی و کمال معنویت معنویت سپری می نمایند و به بازگشت به سوی خدا با توشه ی راه ، یقین دارند : « و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون : و جن و انس را نیافریدیم جز برای آن که مرا بپرستید » ( الذاریات : ۵۶ )

هدف آن ها عبادت خداست که عبادت خدا هم به معنای جهاد در راه او و دعوت به جانی وی ، آباد کردن زمین با کار نیک ، هدایت سرگردانان به سوی حقیقت و رهبری کردنشان در مسیر دعوت گری مسلمان به سوی دسن خدا که همانا بندگی اوست دعوت می کند پس لازم است که به شریعت خداوند ، حلال و حرام ، معروف و منکر … علم کافی داشته باشد زندگی و بالاتر از همه ی این موارد غایت و هدف اصلی ، که همانا رضای خداست ، قرار دارد .

ب : کناره گیری ( معقول ) از دنیا و تعلق به آخرت : رکن دوم از فهم و علم صائب ، کناره گیری معقول از دنیا می باشد . البته وابستگی به دنیا به عنوان ابزاری برای تحقق فلسفه ی خلقت و کسب معرفت و کمال امری ضروری است . شکی نیست که هیچ چیزی به اندازه ی وابستگی به دنیا و تعلق بیش از حد به دنیا ، قلب مؤمن را فاسد نمی کند و قلب فاسد و مریض هم هیچگاه توانایی انجام وظایف را ندارد . وابستگی به دنیا عاملی برای غفلت از آخرت بوده و غفلت از آخرت سبب گم کردن مسیر و فراموشی و نادیه گرفتن فلسفه ی حیات است .

گاهی شیطان چنان وسوسه ایجاد می کند که گویی سر آغاز جوانی است و عمر انسان ، طولانی ! …  و فرصت بازگشت و توجه به آخرت فراوان است غافل از این که جوانان فراوانی بوده اند که عمر چندانی را سپری نکرده ، در دل خاک کنزل گرفته اند . عمر انسان سرمایه ای گرانقدر و ارزشمندی است که دست دادن آن با هیچ قیمتی جبران پذیر نیست .

« یا ایها الناس ان وعد الله حق فلا تغرنکم الحیاه الدنیا و لا یغرنکم بالله الغرور : ای مردم همانا وعده ی خدا حق است . زنهار تا این زندگی دنیا شما را فریب ندهد و زنهار تا شیطان فریبنده شما را در باره ی خدا نفریبد »   الفاطر : ۵

« ان هولاء یحبون العاجله و یذرون وراء هم یوماً ثقیلا : اینان دنیای زودگذر را دوست دارند و روزی گرانبار را به غفلت پشت سر می افکنند »    الانسان ۲۷

« کلا بل تحبون العاجله و تذرون الاخره : چنین نیست که شما می پندارید ( و دلیل معاد را کافی نمی دانید ) بلکه شما دنیای زود گذر را دوست دارید ( و هوسرانی بی قید و شرط را ) ! و آخرت را رها می کنید »    (( القیامه : ۲۰/۲۱ ))

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا