اندیشهمطالب جدیدمقالات

پلورالیسم برون دینی از دیدگاه اسلام

پلورالیسم برون دینی از دیدگاه اسلام

نویسنده: کمال روحانی

این که یک دین نسبت به سایر ادیان، کثرت نگر باشد و سایر ادیان را هم در قیاس با خودش واجد حقیقت بداند. با این توضیح مختصر می خواهیم بدانیم اسلام، نسبت به دیگر ادیان چه دیدگاه و نظری دارد:

دکتر یوسف قرضاوی اندیشمند والا مقام جهان اسلام درباره ی کثرت گرایی دینی یا به دیگر سخن پلورالیسم برون دینی می فرماید: « کثرت گرایی دینی، واقعیتی انکار ناپذیر است؛ زیرا، خداوند انسان ها را در دانش و خواست و اراده متفاوت آفریده است و هر یک را عقلی داد که با آن می اندیشد و اراده و خواستی را ارزانی داشته که اقدام خاصی را صورت و چیزی را به چیز دیگری ترجیح می دهد و خصلت ها و توانایی ها و استعدادهای مختلفی را عطا نموده است که انسان ها بر اساس آن، نوع بینش و روش زندگی خود را انتخاب می کنند.

اگر خداوند می خواست، می توانست تمامی انسان ها را همچون فرشتگان فرمانبردار بیافریند و همه ی آنان را فطرتاً اهل توحید بنماید تا جز او کسی و چیزی را عبادت ننمایند. هم چنان که خود می فرماید:

«وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّهً وَاحِدَهً وَلاَ یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ ‏. إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَهُ رَبِّکَ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ. هود/۱۱۹-۱۱۸ ‏»

اگر پروردگارت می‌خواست مردمان را ملّت واحدی می‌کرد ولی ( خدا مردمان را مختار و با اراده آفریده و ) آنان همیشه متفاوت خواهند ماند .‏ مگر کسانی که خدا بدیشان رحم کرده باشد و خداوند برای همین ( اختلاف و تحقّق اراده و رحمت ) ایشان را آفریده است ، و سخن پروردگار تو بر این رفته است که : دوزخ را از جملگی جنّیها و انسانهای ( پیرو نفْسِ امّاره و اهریمن مکّاره ) پُر می‌کنم.

بسیاری از مفسرین قرآن می گویند: خداوند، حکمت را در وجود تعددها و تمایزها میان انسانها دیده است؛ زیرا که، آنان را در اندیشه و اراده، متفاوت آفرید؛ در نتیجه در مورد دینی که هر یک برای خود انتخاب می کند یا دیگری، تفاوت خواهد داشت:

«وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ. یونس/۹۹»

‏اگر پروردگارت می‌خواست ، تمام مردمان کره زمین جملگی ( به صورت اضطرار و اجبار ) ایمان می‌آوردند ( امّا ایمان اضطراری و اجباری به درد نمی‌خورد ) . آیا تو می‌خواهی مردمان را مجبور سازی که ایمان بیاورند ؟

و باز در آیه ای دیگر می فرماید:

«‏ لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ. بقره/۲۵۶»

‏اجبار و اکراهی در ( قبول ) دین نیست ، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخّص شده است ، بنابراین کسی که از طاغوت نافرمانی کند و به خدا ایمان بیاورد ، به محکم‌ترین دستاویز درآویخته است اصلاً گسستن ندارد . و خداوند شنوا و دانا است.

و این بدان معناست که نباید مردم را در پذیرش یا ردّ یک دین مجبور کرد… به همین خاطر باید با پیروان ادیان مخالف از در تسامح وارد گردید و اجبارشان به پیروی از دین اسلام به هیچ وجه روا نیست. همچنین به هیچ کس اجازه نمی دهیم ما را به دست برداشتن از دین خود ناچار نماید و از اطاعت و عبادت خداوند بازدارد و هیچ کس را حقّ دخالت در دین دیگران نیست. این تعدد و تکثر گرایی دینی از همان دوران وجود مسلمانان در مکه و پس از آن مدینه مورد احترام بوده است… سوره ی کافرون، تنها سوره ای است که خداوند با عنوان ( ای کافران) غیر مسلمانان را مورد خطاب قرار می دهد. در این سوره می فرماید: کافران و مشرکان، با رسول خدا برای معامله با او پیشنهاد می دادند آنان می خواستند رسول خدا یک سال، خدایان آنان را عبادت کند و آنان نیز یک سال خدای او را عبادت کنند، یعنی هر یک، دینِ دیگری را تجربه کنند اما خداوند متعال به صورت قاطع، این معامله را رد کرد و آن را مردود شمرد تا پیامبر و یارانش را بر دین خود استوار و ثابت قدم بدارد و به دین خود افتخار نماید. در پایان سوره آمده است که می فرماید: « شما را دین شماست و مرا دین من است؛ یعنی هرچند هر طرف از دینی پیروی می نماییم ولی میدان زندگی گنجایش من و شما را دارد.»

علامه عبدالله احمدیان (رحمه الله) در مورد پلورالیسم دینی پنج دیدگاه را عرضه می کند. وی می نویسد: « پذیرفتن ادیان وحیانی به چند معنی قابل تصور است:

اول: به این معنی که هر دینی در زمان نزولش، تا فسخ آن به وسیله ی دین بعدی کاملاً حق شمرده می شد و چنین نیست که حق به این معنی تنها در انحصار دینی از ادیان باشد؛

دوم: این که هر دینی هر چند با نزول دین بعدی فسخ شده باشد باز اصول اساسی آن دین؛ یعنی توحید، نبوت و معاد، فسخ نشده بلکه کاملاً تأیید شده اند. پس تمام ادیان وحیانی در هر زمانی و از جمله زمان ما هم موارد زیادی از حق در آن ها وجود دارد؛

سوم: به این معنی که هر فردی و هر گروه و جمعیتی که دارای دینی از ادیان هستند، حقّ داشتن آن دین را دارند و کسی حق ندارد از راه زور و اعمال قدرت، آن ها را از اعتقاد به آن دین یا انجام مراسم آن دین منع نماید و حق به این معنی هم در انحصار دینی از ادیان هست و کسی نمی تواند که فردی را یا دسته و گروهی را به داشتن اعتقاداتی مجبور نماید؛ همانگونه که قرآن، صریحاً اکراه در دین را تحریم و حتی غیر ممکن نشان داده است و فرمود: «‏ لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» و امام عمر(رضی الله عنه) در نامه هایی که به فرماندهانِ سپاه اسلام در مناطق زردشتی نشین نوشته است ؛ بر این جمله تأکید کرده است که «لا تخربوُا بیوتِ نارِهم : آتشکده های آنان را تخریب نکنید.» و آنان را در انجام مراسم دینی خود آزاد بگذارید تا هرگاه خواستند به میل خود اسلام را بپذیرند؛

چهارم: پلورالیزم دینی به این معنی که در زمان حاضر جمعیت هایی از پیروان ادیان وحیانی که نسبت به اسلام « جاهل قاصرند نه عالم مقصر» وجود دارد که دین اسلام اساساً به آنان تبلیغ نشده یا به گونه ای به آنان تبلیغ نشده که موجب برانگیختن تفکر آنان گردد در این صورت آن جمعیت ها از پیروان هر دینی باشند اهل نجاتند طبق آیه ی ۱۵ سوره اسراء و آیه ی ۱۶۵ سوره ی نساء که می فرماید:

«مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً ‏. اسراء/۱۵»

‏هر کس هدایت یابد ، راهیابیَش به سود خودش است ، و هرکس گمراه شود ، گمراهیَش به زیان خودش است . و هیچ کسی بارِ گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد . و ما ( هیچ شخص و قومی را ) مجازات نخواهیم کرد ، مگر این که پیغمبری ( برای آنان مبعوث و ) روان سازیم .‏

«‏ رُّسُلاً مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکَانَ اللّهُ عَزِیزاً حَکِیماً ‏. نساء/۱۶۵»

‏ما پیغمبران را فرستادیم تا ( مؤمنان را به ثواب ) مژده‌رسان ، و ( کافران را به عقاب ) بیم‌دهنده باشند ، و بعد از آمدن پیغمبران حجّت و دلیلی بر خدا برای مردمان باقی نماند. و خدا چیره حکیم است .

پیروان ادیان وحیانی که دین اسلام به صورتی به آن ها تبلیغ شده که موجب برانگیختن تفکر آنان گردید اما آنان به علت بی اعتنایی یا عناد و لجاجت به تفکر درباره ی دین اسلام نپرداخته اند و خلاصه « عالم مقصر بوده اند نه جاهل قاصر» به هیچ وجه اهل نجات نیستند.

پنجم: پلورالیزم دینی به این معنی که در عصر حاضر تمام ادیان وحیانی اعم از اسلام و یهودی و نصرانی و غیره همچون یک و به اندازه هم حق هستند و یکایک اعتقادات هر یک از آن ادیان مانند سایر بقیه ی آن ها بدون تفاوت حق است و چنین نیست که امروز تنها دین حق وجود داشته باشد…»

ایشان بعد از طرحِ انواع مختلف پلورالیزم و بیان دیدگاههای مختلف ایشان چنین نتیجه می گیرد: « پلورالیزم به معنی اول، دوم و سوم مورد قبول تمام علمای اسلامی است و به معنی چهارم مورد اتفاق اکثر علمای اسلامی است اما پلورالیزم به معنی پنجم به هیچ وجه با قطعیت و یقین بودن عقاید اسلامی سازگار نیست و قطعاً مورد تایید کسانی نخواهد بود که از متون دینی آگاهی کافی دارند.»

نتیجه آن که کثرت گرایی دینی، هیچ تفاوتی میان اسلام، مسیحیت، یهودیت و ادیان زمینی، چون بودائیزم و هندوئیزم قایل نیست و همه ی آن ها را تضمین کننده ی سعادت و فلاح می داند در اسلام قابل قبول نیست این پذیرش، باعث پیدایش بحرانی منطقی و عقلی می شود و سبب می گردد انسان اجتماع ِ نقیضین یا ضدّین را بپذیرد؛ برای مثال، انسان با پذیرش حقانیت توحید در اسلام و تثلیث در مسیحیت و الوهیت برهما و بودا به نوعی تناقض گویی خواهد رسید.

—————————————–

منبع: دین سوزی معاصر   ، تألیف و تحقیق: کمال روحانی / نشر احسان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا