فقه معاصر

روابط جنسی میان زن و شوهر

روابط جنسی میان زن و
شوهر

دکتر یوسف قرضاوی / مترجم: دکتر احمد نعمتی

سوال- ما بارها از شما شنیده ایم که نباید شرم و حیا مانع یادگیری مسائل دینی گردد.
و بر هر مسلمانی واجب است که درباره ی مسائل مهم دینی اش پرس وجو کند و طالب جواب
آنها باشد، اگر چه مربوط به امور شخصی باشد. با این ترتیب، از شما می خواهم که به
من اجازه دهید این سوال را که مربوط به روابط جنسی میان زن و شوهر می باشد، مطرح
نمایم؛ زیرا، این موضوع عامل تشدید اختلاف میان ما شده است. چه بسیار اتفاق افتاده
که من تمایل زیادی به نزدیکی با همسرم داشته ام و به او پیشنهاد کرده ام، ولی او
گاه به خاطر فشار کار و خستگی و گاه به خاطر عدم تمایل و علاقه بدان کار و یا هر
عامل دیگری که ایشان آن را مانع می پنداشت، از من دوری کرده و پیشنهاد مرا رد می
کرده است، و من عذرهای ایشان را مانعی برای این کار نیافته ام.

آیا شریعت برای این
مسأله حد و مرز مشخصی دارد تا همسران نسبت به آن حساس و پایبند باشند، و هر یک از
زن و شوهر به سود و زیان خود آگاهی یابند؟ یا اینکه شریعت در این باره چیزی بیان
نکرده، و این امور را به توافق طرفین واگذار نموده است؟وحکم آنان در هنگام اختلاف
و عدم توافق در این ارتباط چیست؟ در صورتی که این موضوع جزء امور شخصی و خانوادگی
است و هنگام نزاع و درگیری، به خاطر سری و خصوصی بودن این مسأله نمی توان آن را با
مردم مطرح نمود تا به داوری بپردازند و رفع اختلاف نمایند.

از این رو، من و همسرم
با هم توافق نمودیم که درباره ی این قضیه از جنابعالی استفتا نماییم، تا جواب قانع
کننده و راهنمایی های شرعی شما را بشنویم. مانند همیشه در انتظار پاسخ کافی و شافی
شما هستیم…

جواب: اینکه در دین شرم و حیا نیست، شکی در آن نیست. ام المؤمنین عایشه(رض) زنان
انصار را این گونه شتود و گفت: شرم و حیا ،زنان انصار را از تفقه در دین باز نمی
داشت و هرگاه یکی از آنان درباره احکام حیض و نفاس و امثال آن سوالی داشت، مطرح می
کرد؛ همانطور که درباره ی امور مربوط به جنابت و انزال و غسل و مانند اینها سوال
می کردند. به علاوه، این گونه سوالات معمولا” شفاهی و رو در رو مطرح می شدند
و قطعا” طرح سوال شفاهی در این گونه موارد از سوالات کتبی یا به وسیله ی نامه
و یا از طریق تلفن و امثال آن به مراتب مشکل تر است. در قرون اولیه ی اسلام، در
مساجد کلاسهای درسی وجود داشت که مسلمانان، خرد و کلان، مجرد و متأهل، زنان پیر و
جوان در آن کلاس ها حاضر می شدند. در آن کلاس ها احکام طهارت و وضو و غسل و حیض و
نفاس و امثال آن، تعلیم داده می شد و در مبحث مبطلات وضو، مسائلی از قبیل مواد و
مایعاتی که از جلو و عقب آدمی خارج گردد؛ دست کشیدن به آلت تناسلی، لمس کردن بدن
زنان با شهوت و بدون شهوت، مطرح می شد؛ همانطور که در موجبات غسل مواردی همچون
جماع، احتلام با انزال، استمناء و امثال آن از مسائل دیگری که مربوط به قضایای
جنسی است، در آن جمع و در آن کلاسها مطرح می شد و مورد تدریس و تعلیم قرار می
گرفت.

همچنین، در دروس تفسیر
و حدیث هنگامی که آیه یا حدیثی که مربوط به آن گونه موارد بود مطرح می شد، آن مفسر
یا محدث بی پروا به بحث و گفتگو درباره آن و بیان حکم خدا و رهنمود پیامبر خدا(ص)
می پرداخت. آنان در ارائه این گونه مطالب هیچگونه بازتاب و پیامد منفی را احساس
نمی کردند؛ زیرا،آن مطالب در یک فضای کاملا” جدی و بی آلایش و به منظور تعلم
و یادگیری همراه با شکوه و جلال دین و هیبت مسجد و متانت عالم دینی عرضه می شد.

آنچه که امروزه مربیان
در رابطه با مسائل جنسی به ما سفارش می کنند این است که آن موانع و حجاب هایی که
فرا روی ما نهاده اند و در نتیجه جوانان مسلمان نسبت به مسائل جنسی و زناشویی غافل
و ناآگاه مانده اند، باید برداشته شود، و شاگردان باید به قدر کافی و بدور از
افراط و تفریط نسبت به احکام و مسائل دینی خود آگاه گردند.

اما راجع به موضوع
استفتاء که این برادر سوال کننده توضیح کافی و شافی درباره ی آن را خواستار است، و
از خداوند متعال می خواهم که مرا منطبق با حسن ظن ایشان گرداند، در جواب می گویم:
روابط جننسی میان زن و شوهر اهمیت بسیاری در زندگی زناشویی دارد، و چه بسا بی
توجهی بدان و بی رغبتی به آن منجر به کدورت در زندگی و اختلاف میان زوجین گردد، و
از طرف دیگر انباشته شدن اشتباهات و خطاها پاشیدگی و از هم گسستگی خانواده را به
دنبال خواهد داشت.

چه بسا بعضی از مردم
گمان برند که دین، این قضیه را علی رغم اهمیتی که در کانون زندگی دارد، مهمل
گذاشته است، و چه بسا بعضی تصور می کنند که دین بالاتر و پاک تر از آن است که با
تربیت و رهنمودهای خود و یا با تشریع و قانونگذاری، در چنین مسائلی دخالت نماید؛
مبنی بر نظریات بعضی ادیان که گفته اند: « رابطه ی جنسی پلید است، و عبارت است از
سقوط به جنبه ی حیوانی.»

واقعیت این است که
اسلام از این موضوع حساس و مهم در زندگی خانوادگی غافل نبوده، و اوامر و نواهی
فراوانی چه در زمینه ی توصیه های اخلاقی و چه در راستای قوانین تشریعی، عرضه نموده
است.

  1. نخستین مطلبی که اسلام در این باره مقرر داشته، اعتراف
    به فطری بودن و اصالت داشتن غریزه ی جنسی است که انسان را به سوی رابطه ی
    جنسی می کشاند، و نظر افراط گرایانی که زندگی را منحصر به روابط جنسی می
    دانند، یا کسانی که این قضیه را پلیدی و نشانه ی انحطاط در زندگی دانسته اند،
    به شدت محکوم می نماید.

به همین خاطر، اسلام منع می کند کسانی را که بخواهند خود را برای همیشه آخته
کنند و شهوت جنسی را در خود ار بین ببرند، و با کسانی که می خواستند از ازدواج
کناره گیری و اعتزال ورزند، به شدت برخورد نمود و فرمود:

« من به خدا از مشا داناتر و بیمناک ترم، شب برای عبادت به پا می خیزم و
دوباره می خوابم، گاه روزه می گیرم و گاه افطار می کنم، و با زنان ازدواج می کنم،
بنابراین،هر کس از سنت من رویگردان باشد از ما نیست.»

  1. همچنین، اسلام پس از ازدواج، پاسخ دادن به این انگیزه
    ی جنسی را جزء حقوق   وظایف هر یک از
    زن و شوهر دانسته است، و قوانین شریعت تا آن اندازه به روابط جنسی میان زوجین
    اعتبار قائل شده که آن را عبادت و تقرب جستن به پروردگار به شمار آورده است
    چنان که در حدیث صحیح آمده است که پیامبر(ص) فرمود:

«همبستری با زن نوعی صدقه دادن است.»

اصحاب گفتند: ای پیامبر خدا، هرگاه یکی از ما شهوت خود را برآورده می سازد در
آن اجر و ثواب هست؟ پیامبر فرمود:

«آیا اگر قضای شهوت خود را در حرام می نهاد، بر او گناهی نمی بود؟ همین طور
است اگر آن را در حلال بنهد، دارای اجر و ثواب خواهد بود. چگونه می شود شر را به
حساب می آورید ولی خیر را به حساب نمی آورید.»

ولی اسلام این مساأله را در نظر گرفته است که مرد بنا به مقتضای فطرت و عادت،
طالب این موضوع است، و زن پیوسته مطلوب اوست، علاقه و اشتیاق مرد به این موضوع
بیشتر و صبر او در برابر مهار آن کمتر می باشد، برخلاف آنچه در میان مردم شایع شده
که غریزه ی شهوانی زن از مرد بیشتر است. زیرا، واقعیت خلاف آن را به اثبات رسانیده
است، و این عین بیان شرع است.

الف) به این ترتیب، بر زن واجب است که هرگاه شوهرش به او پیشنهاد همخوابی بدهد،
خواهش او را پاسخ دهد و دست رد به سینه او نزند. همان گونه که روایت شده است:

«هرگاه مردی از همسرش تقاضای همخوابگی کند، زن باید هر چند بر سر تنور هم باشد
به او پاسخ مثبت دهد.»

ب) شریعت اسلام به زن هشدار داده و او را بر حذر نموده از اینکه نسبت به خواست
شوهرش بدون عذر موجه بی اعتنا باشد و دست رد به ایشان بزند. زیرا، در این صورت،
شوهر او در حالی شب را صبح می کند که از او ناراضی و خشمناک است. چه بسا مردی در
تمایلات شهوانی خود افراط و یا تمایل بیشتری داشته باشد که در صورت امتناع همسرش
به فساد و انحراف کشیده می شود، و یا در اندیشه آن بیفتد، و یا دست کم دچار تشویش
خاطر و نگرانی گردد که از پیامبر(ص) روایت شده است:

«هرگاه مردی به همسرش پیشنهاد همبستری بدهد و زن امتناع ورزد، و مرد خشمناک شب
را بسر آورد، ملائک خدا تا صبح زن را نفرین خواهند کرد.»

البته، همه ی موارد، مواقعی است که زن بیمار نباشد و یا مانع شرعی و امثال آن
نداشته باشد.

بر مرد واجب است که مراعات حال همسرش را بکند. خداوند سبحان با وجود اینکه
خالق بندگان و روزی دهنده و هدایت کننده ی آنان است، هنگام عذر،با عوض یا بدون عوض
حقوق خود را از گردن آنان ساقط می گرداند، از این رو، بندگان خدا نیز باید به ذات
مبارک او اقتدا نمایند.

ج)در تکمیل موضوع باید بگویم هنگامی که مرد در مسافرت نباشد و در خانه حضور
داشته باشد، نباید زن بذون اجازه ی شوهرش روزه ی مستحب بگیرد؛ زیرا که مراعات حقوق
مرد برای زن بالاتر از ثواب روزه ی مستحب است و در حدیث متفق علیه(در صحیح مسلم و
بخاری هر دو) وارد شده است:

« زن نباید بدون اجازه ی شوهرش، هنگامی که شوهرش حضور دارد، اقدام به گرفتن
روزه کند!»

علما اتفاق نظر دارند بر اینکه مقصود از روزه در این حدیث، روزه ی مستحب است،
همان طور که در حدیث دیگری نیز وارد شده است.

  1. اسلام همانطور که به قوای شهوانی مرد و ارضای او توجه
    نموده است، از آن طرف هم حق غریزی و فطری زن را در ارتباط با استمتاع و لذت
    جویی با خصوصیت مؤنث بودن او، به فراموشی نسپرده است. و در این باره رسول
    اکرم(ص) به یکی از یارانش مانند عبدالله بن عمرو که روز را به روزه و شب را
    به قیام سپری می نمود، می فرماید:

«جسمت بر تو حقی دارد و همسرت هم بر تو حقی دارد.»

امام غزالی می گوید:مرد باید هر چهار شب یک بار با همسرش عمل زناشویی انجام
دهد که آن حد اعتدال است، وقتی که تعداد زنان چهار تا باشد، جایز است تأخیر عمل
جنسی انسان با زن خود به مدت زمان پایان دوره ی همسران خود روا باشد. البته، مرد
در صورت نیاز می تواند به خاطر حفظ عفت و پاکدامنی همسرش آن حد مقرر را افزایش و
یا کاهش دهد؛ زیرا، محافظت از عفت و پاکدامنی زن بر مرد واجب است.

  1. نکته ای که بیشتر مورد نظر اسلام است این است که نباید
    همه ی هم و غم مرد فقط در جهت ارضای شهوت خود باشد و نسبت به تمایلات و
    احساسات همسرش بی توجه باشد.به همین جهت، در حدیث آمده است که مرد پیش از
    نزدیکی، به منظور آماده ساختن همسرش و جهت ترغیب و تشویق او با شوخی کردن و
    بوسیدن و مانند آن او را تحریک کند و نباید محض برآورده کردن اشتهای حیوانی
    خود بر روی همسرش بیفتد.

پیشوایان مذاهب وفقهای اسلامی در تذکر دادن این مطالب هیچ گونه اشکال و مانعی
ندیده اند، و معتقدند که بسیاری از همسران از آن غافل می باشند و یادآوری آنان
لازم و ضروری است.

امام فقه و تصوف، ابو حامد غزالی، این موضوع را در کتاب «احیاء العلوم» مطرح و
بیان نموده و بعضی از آداب جماع و نزدیکی را برای اهل ورع و تقوی و سالکان راه
بهشت ترسیم نموده است و می گوید:

مستحب است که با نام خداوند متعال شروع کنند. چنانکه پیامبر(ص) می فرماید:

« چون یکی از شما بخواهد با همسرش نزدیکی کند بگوید: خداوندا! شیطان را از من
و از آنچه به ما روزی عطا می فرمایی، دورنما.در آن صورت، اگر فرزندی متولد شود،
شیطان نخواهد توانست به وی زیان برساند.»

مرد و همسر هنگام معاشرت جنسی جامه بر تن داشته باشند و برهنه نباشند و مرد
باید که سخنان لطیف و بوسه را مقدمه قرار دهد. پیامبر خدا(ص) می فرماید:

«نباید هیچ یک از شما همچون چارپایان بر اهل خود بیفتد، بلکه باید میان آنان
رسولی باشد. اصحاب گفتند: ای رسول خدا! منظور از رسول چیست؟ حضرت فرمود: بوسه و
سخن زیبا.»

و نیز رسول خدا(ص) می فرماید:«سه چیز دلیل ناتوانی مرد است.»

و ادامه می دهد تا آنجا که می فرماید: از جمله ی ناتوانی او این است که:

«با همسر خود قبل از سخن گفتن و مؤانست و مضاجعت، عمل زناشویی انجام دهد و قبل
از اینکه همسر خود را راضی کند، شهوت خود را ارضا می کند.»

همچنین، غزالی می گوید:«هر گاه مرد خود را ارضا نمود، باید به همسرش نیز فرصت
بدهد، تا او نیز لذت خود را ببرد که چه بسا انزال وی به تأخیر افتد؛ زیرا، تحریک
شهوت و عدم انزال از یک طرف موجب اذیت و آزار زن می گردد و اختلاف در طبیعت انزال
سبب نفرت و عامل دوری گزیدن او می شود، و این در صورتی است که مرد، قبلا”
انزال نماید. توافق انزال طرفین برای زن لذت بخش تر است و نباید مرد فقط به فکر
خودش باشد و خواسته ی زن را در نظر نگیرد که چه بسا شرم و حیا همسر مانع اظهار و
ابراز خواسته اش گردد.»

پس از امام غزالی، پیشوای سلفی آن بزرگ مرد وارسته و متقی، ابو عبدالله ابن
قیم، را می یابیم که در کتاب خود بنام «زادالمعاد فی هدی خیر العباد» رهنودها و
ارشادات رسول خدا(ص) را راجع به مسائل مربوط به جماع آورده است و در بیان آنها هیچ
گونه مانع دینی و نکته ی اخلاقی و نقص اجتماعی را سر راه خود نمی بیند، آن گونه که
مردمان این عصر چنان می پندارند. بخشی از عبارات ابن قیم چنین است: اما، جماع و
شهوت جنسی، ارشادات رسول خدا(ص) راجع به قضایای نکاح و جماع کامل ترین رهنمود برای
ماست که بوسیله ی آن هدایت و راهنمایی های صحت و سلامتی بدن دوام می یابد و لذت و
تمتع کامل نفسانی را ببار خواهد آورد و اهداف و مقاصدی که ازدواج به خاطر آنها وضع
شده است، به نتیجه می رسد. زیرا که  جماع
به خاطر سه چیز وضع شده که این سه مورد، ارکان و مقاصد اصلی جماع می باشند:

۱)   حفظ و بقاء نسل، و دوام و کمال نوع بشریت تا زمانی
که شمار آن به اندازه ای که خداوند مقدر کرده است، در این جهان ظهور و بروز یابد.

۲)      خارج نمودن آبی به نام منی که جلوگیری از ریختن آن و
نگه داشتن آن برای بدن ضرر دارد.

۳)   ارضای شهوت، لذت جویی و بهره مندی از نعمت که این به
تنهایی همان فوائدی هستند که انسان در بهشت بدان برخوردار می گردد.

و نیز ابن قیم می گوید: و منافع دیگر جماع عبارتنداز : بازداشتن چشم و نفس از
ارتکاب حرام و توانایی بر عفت و خودداری از حرام که همه ی این منافع از آن زن است.
معاشرت جنسی برای دنیا و آخرت مرد و همچنین زن منفعت دارد. و به همین خاطر
پیامبر(ص) با همسر خود پیمان محبت و مودت می بست و او را دوست می داشت .

پیامبر(ص) امتش را به ازدواج تشویق نموده است آنجا که می فرماید:

«ازدواج کنید که من به کثرت شما بر ملل دیگر افتخار می کنم.»

و یا می فرماید:

« ای جماعت جوانان،هرکس از شما آمادگی جسمی و جنسی دارد، ازدواج نماید؛ زیرا،
ازدواج باعث مصون بودن چشم از گناه می شود و انسان را از زنا بیشتر دور می نماید.»

امام ابن قیم می گوید:

«آنچه که قبل از جماع لازم است انجام گیرد، شوخی با همسر، بوسه زدن به او، و
بازی کردن با ایشان است، و پیامبر(ص) با همسرش بازی می کرد و او را می بوسید.»ابوداود
روایت می کند:

«پیامبر(ص) عایشه را می بوسید و زبان او را می مکید.»

از جابربن عبدالله روایت شده که می گفت:

«پیامبر(ص) نهی نموده است از اینکه جماع قبل از شوخی و بازی انجام بگیرد.»

همه ی اینها دلالت دارد بر اینکه فقهای اسلام در بررسی این گونه قضایا عقب افتاده
و بی فرهنگ نبوده اند، بلکه به تعبیر امروزی واقعا” پیشرفته بودند.

خلاصه ی مطلب اینکه اسلام نسبت به تنظیم مسائل جنسی میان زن و مرد توجه خاصی
مبذول داشته و آن را به فراموشی نسپرده است. تا آنجا که قرآن کریم در دو موضع از
سوره ی بقره به امور خانوادگی توجه دارد.

نخست، در اثنای آیات روزه و متعلقات آن که خداوند متعال می فرماید:

(أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِکُمْ هُنَّ
لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ
تَخْتانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالآنَ
بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ
حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ
الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ
وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ
تَقْرَبُوهَا)بقره/۱۸۷

«آمیزش و نزدیکی با همسرانتان در شب روزه‌داری حلال گردیده است . آنان لباس
شمایند و شما لباس آنانید ( و دوری از آمیزش با یکدیگر برایتان بسی رنج‌آور است )
. خداوند می‌دانست که شما ( از لذائذ نفسانی می‌کاستید و معتقد بودید که شبها بعد
از بخواب رفتن ، همخوابگی با همسران حرام است و ) بر خود خیانت می‌کردید . خداوند
توبه شما را پذیرفت و شما را بخشید . پس هم‌اکنون ( که با نصّ صریح ، همخوابگی
آزاد است ) با آنان آمیزش کنید و چیزی را بخواهید که خدا برایتان لازم دانسته است
( همچون بقای نسل و حفظ دین و آبرو و پاداش اخروی ) ، و بخورید و بیاشامید تا آن
گاه که رشته بامداد از رشته سیاه ( شب ) برایتان از هم جدا و آشکار گردد . سپس
روزه را تا شب ادامه دهید .  ( همخوابگی با
همسران در تمام شبهای روزه‌داری حلال است . لیکن ) وقتی که در مساجد به ( عبادت )
اعتکاف مشغولید ، با آنان همخوابگی نکنید . این ( احکام روزه و اعتکاف ) حدود و
مرزهای الهی است و بدانها نزدیک نشوید .»

راجع به ارتباط و علاقه ی میان زن و شوهر هیچ تعبیری از این گفتار خداوند
متعال که می فرماید:«زن و شوهر لباس همدیگر هستند» زیباتر و رساتر و درست تر نیست؛
زیرا،کلمه ی «لباس» دربردارنده ی تمام معانی پوشش و حصار و گرما بخشیدن و چسبیدن
به هم و زینت و جمال می باشد.

دوم، گفتار خداوند متعال که می فرماید:

(وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء
فِی الْمَحِیضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ یَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ
فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ
وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُواْ حَرْثَکُمْ
أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ
أَنَّکُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ»بقره/۲۲۲-۲۲۳

«و از تو درباره ( آمیزش با زنان به هنگام ) حیض می‌پرسند . بگو : زیان و ضرر
است ( و علاوه از نافرمانی ، بیماریهائی به دنبال دارد ) . پس در حالت قاعدگی از (
همبستری با ) زنان کناره‌گیری نمائید ، و با ایشان نزدیکی نکنید تا آن گاه که پاک
می‌شوند . هنگامی که پاک شوند ، از مکانی که خدا به شما فرمان داده است ( و راه
طبیعی زناشوئی و وسیله حفظ نسل است ) با آنان نزدیکی کنید . بی‌گمان خداوند توبه‌کاران
و پاکان را دوست می‌دارد .
زنان شما محلّ
بذرافشانی شما هستند ، پس از هر راهی که می‌خواهید به آن محلّ درآئید ( و زناشوئی
نمائید به شرط آن که از موضع نسل تجاوز نکنید ) ، و برای خود ( با انتخاب همسران
شایسته و پرورش فرزندان صالح و بایسته ، توشه‌ای ) پیشاپیش بفرستید ، و از خدا
خویشتن را برحذر دارید ( و به هنگام حیض با زنان نزدیکی نکنید و از راهی جز راه
بقای نوع بشر با ایشان زناشوئی ننمائید ) و بدانید که شما او را ملاقات خواهید کرد
( و از شما درباره اعمال و اقوالتان پرسیده خواهد شد ) ، و مژده بده به مؤمنان (
که با رعایت حدود دین ، سعادت اخروی و رضایت پروردگار را به دست خواهند آورد ) .»

احادیث نبوی تفسیر«اعتزال» را در آیه ی اولی این گونه بیان می نمایند که مراد
از آن تنها آمیزش و جماع است نه غیر آن از قبیل بوسه و هم آغوشی و ملاعبه و امثال
آن، از انواع استمتاع و لذتهای دیگر.همانطور که(انی شئتم) را تفسیر نموده اند به
اینکه مراد از آن همانطور که آیه اشاره می نماید، هرگونه کیفیت و وضعیتی را در امر
آمیزش انتخاب می نمایید، مادامی که در موضع کشتزار یعنی از جلو باشد، مجاز هستید.

چه امری از این مهمتر و چه توجهی از این بیشتر که خداوند متعال این قضیه را
عمدا” در کتاب قانون اساسی اسلام یعنی قرآن کریم بیان داشته است .

والله الموفق

____________________________

منبع : دیدگاههای فقهی معاصر

نویسنده: یوسف قرضاوی

مترجم: احمد نعمتی

انتشارات: نشر احسان/۱۳۸۰

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا