کارگر و حق و جایگاه کارگر در اسلام
کارگر و حق و جایگاه کارگر در اسلام
نویسنده : :مصطفی الرافعی/ ترجمه: دکتر محمود رضا افتخارزاده
امروز سوسیالیزم مدعی حمایت از طبقه کارگر است!حال بنگرید که اسلام تا چه اندازه ضمانت حقیقی و حقوقی کارگر را کرده است؛این گفته پیامبر اسلام که:”درآمدی پاکتر از دسترنج فرد نیست”تقدیس کار و کارگر می باشد.آن گونه که روزی در محضر حضرتش از مردی یاد شد که عبادت بسیار می کرد ولی اهل کار نبود. پیامبر گفت: چه کسی خرجش را می دهد؟گفتند:برادرش فرمود:برادرش عابدتر از او است،سپس فرمود:خداوند بنده کارگر را دوست دارد.
پیامبر روزی بر مردی گذشت،یاران از کار بسیار آن مرد تعریف کردند و گفتند: ای رسول خدا!اگر این کار بسیار عبادت در راه خدا بود بهتربودپیامبر فرمود:اگر برای خرج روزانه زن و بچه اش کار کند، این در راه خدا است و اگر پدر و مادر پیرش را خرج می دهد باز هم در راه خداست، ولی اگر برای تظاهر و ریا کار می کند این در راه شیطان است.
مشهور است که پیامبر اسلام دست کارگری را که از شدت کار ورم کرده بود، بوسید و فرمود: این دستی است که خدا و رسولش آن را دوست می دارند. و از آن حضرت است که فرمود: هر کس از دسترنج خویش شب را به صبح رساند، آمرزیده است.
و براستی چه تقدیس و تمجیدی از این برتر و بهتر؟آیا سوسیالیزم چنین نگاهی به کار و کارگر دارد؟! اسلام علاوه بر تقدیس فوق العاده کار و ارزش آن، به حمایت مطلق از کارگر پرداخته و درباره رعایت حقوق کارگران بیشترین سفارشهای مؤکد و واجب را نموده و اندرزهای اخلاقی بسیاری داده است.
در ادبیات اخلاقی اسلام آمده است که: سه نفر شب هنگام در غاری پناه گرفتند، ناگهان سنگی بزرگ از کوه بزیر آمد و در غار را بست. هر کدام از گرفتاران دست بدعا برداشتند و خداوند را به کارهای شایسته ای که در زندگی انجام داده بودند سوگند دادند تا نجاتشان دهد اولی نیکی به پدر و مادر را بیاد آورد و دومی ناموس داری خویش را یادآور شد. بدین سان هر دو با ذکر کارهای شایسته شان به خداوند متوسل شدند، سنگ اندکی از در غار پس رفت ولی امکان خروج از آن نبود، تا که سومی گفت: پروردگارا من روزگاری چند نفر را اجیر کردم و مزد همه شان را دادم بجز مزد یک نفر که مزدش را نگرفت و رفت. من مزدش را بکار گرفتم سالها گذشت و بر آن مزد افزوده می شد تا که ثروتی هنگفت پدید آورد. روزی آن کارگر نزد من آمد و گفت: مزدم را بده!به او گفتم: هر چه از گاو و گوسفند و شتر می بینی همه از درآمد مزد تو است! گفت: مرا مسخره نکن! گفتم: تو را مسخره نمی کنم. همه را گرفت و چیزی را نگذاشت. سپس گفت: پروردگارا! اگر آنچه کرده ام، برای رضای تو بوده پس ما را از این گرفتاری برهان!ناگهان صخره به سوئی رفت و همه از غار بیرون آمدند.
این داستان سمبلیک، درس ارزشمندی در تقدیس حق کارگر است؛ از دیدگاه اسلام نیکوئی و احسان در حق کارگر، گوئی احسان و نیکوئی در حق پدر و مادر است، و حمایت از ناموس همسان حمایت از کارگر و حفظ حق و حقوقی وی است و ادای حقوق کارگر،ادای حقوق خداوند می باشد و عبادت است، عبادتی که در آن رکوع و سجود و ذکر و وردی نیست، جوهر این عبادت، حفظ حقوق کارگر می باشد.
——————————-
نام کتاب:اسلام؛حقوق و آزادیهای اساسی انسان و مسئله حقوق بشر/ تألیف:مصطفی الرافعی/ ترجمه: دکتر محمود رضا افتخارزاده