حركات و احزاب

اخوان المسلمین و ملی گرایی

اخوان المسلمین و ملی گرایی

امام حسن البناء / مترجم:مصطفی اربابی

مردم به ویژه در شرق،گاه با فراخوان میهن دوستی {ملی گرایی}و گاه با فراخوان قوم گرایی اغوا شده اند؛زیرا ملت های شرقی درک می کنندکه غرب با آنها سوء داشته و عزت و کرامت و استقلال شان را لگد مال کرده و به مال و جانشان یورش برده است.ملت شرقی از آتشی که غربیان برافروخته اند؛و آنان را در آن انداخته اند،دردمنداند؛و با تمام توان نیرو،جهاد و صلابت در پی رهایی از آنند.بنابر این،رهبران سیاسی و اجتماعی، روزنامه ها و کتابها، نویسندگان و خطیبان و سخنوران شرق مردم سرزمین شان را به میهن دوستی و شکوه ملی گرایی فرا می خوانند؛و این خوب وپسندیده است.

اما متأسفانه ملت های مسلمان شرقی نمی دانند که اسلام به این موضوع کامل تر، پاک تر، متعالی تر و شرافتمندانه تر ار آن چه در غربیان و نوشته های اروپاییان دیده شده،توجه دارد.ملت های مسلمان شرق از پذیرش این حقیقت سر باز می  زنند؛و به تقلید از سنت ها و رسم های کهن و منسوخ شده می پردازند و گمان می کنند که اسلام خواهی با میهن دوستی،جمع نمی شوند؛و هر کدام از این دو، در مسیری جداگانه در حرکت است.تا آن جا که عده ای دیگر بر این باورند که اسلام خواهی، وحدت ملی را خدشه دار می کند؛و رشته های به هم پیوسته جوانان را از هم می گسلد.{البته برخی ملی گرایی را با وحدت اسلامی در تضاد می دانند.}

این پندار اشتباه، برای ملت های شرقی از هر دیدگاهی خطرناک تر است.به همین سبب،باید دیدگاه اخوان المسلمین و دعوت شان را درباره میهن دوستی اعلام کنم:

 

۱-شوق ملی گرایی

اگر مقصود ملی گرایان دوست داشتن سرزمین، دلبستگی،محبت و ابراز احساسات برای آن است، امری است که از یک سو،در سرشت انسان نهاده شده و از سوی دیگر،اسلام مسلمانان را به آن فرمان داده است. همان بلایی که همه چیزش را در راه اعتقاد و دینش فدا کرد، در مسیر دارالهجره(مدینه)شوق و شور خود را نسبت به وطنش،(مکه)در نهایت رقت و حلاوت و در قالب شعر چنین بیان کرد:

ألالیت شعری هل أبیتن لیله                                 بواد و حولی أذخر و جلیل

و هل أردن یوما"میاه مجنه                                     و هل یبدون لی شامهو طفیل

(ای کاش می دانستم که آیا شبی را در آن جایی می گذراندم که پیرامون من گیاهان اذخر و جلیل باشد؟آیا روزی به آبهای مجنه وارد خواهم شد؟و آیا سرزمین شامه و طفیل برایم آشکار خواهد شد؟)

پیامبر خدا (ص)وصف مکه را از زبان «اصیل ابن سفیان»شنید؛و از شوق آن اشک هایش جاری شد؛و فرمود:«یا أصیل دع القلوب تقر»

(ای بگذار دلها آرام باشند)

 

۲-عزت و آزادی با ملی گرایی

اگر مقصودشان این است که باید برای آزادی میهن از دست غاصبان و حفظ استقلال آن کوشید؛و در اعماق جان فرزندان آن نهال عزت و آزادی کاشت،ما با آنان موافق هستیم.اسلام در این مورد بسیار با صلابت سخن گفته است:

« وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ»

«. عزّت و قدرت از آن خدا و فرستاده او و مؤمنان است ، ولیکن منافقان ( این را درک نمی‌کنند و ) نمی‌دانند»   (منافقون-۸)

«وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً»

« هرگز خداوند کافران را بر مؤمنان چیره نخواهد ساخت»  (نساء-۱۴۱)

 

۳-ملی گرایی با هدف همبستگی ملی

اگر مقصودشان از ملی گرایی،تقویت رابطه میان افراد یک کشور و ارشادشان به چگونگی استفاده از ملی گرایی برای رسیدن به آنان است،نیز ما موافق ایم؛و اسلام آن را فریضه یی لازم می داند؛و پیامبر (ص)فرموده است:

«و کونوا عبادالله اخوانا"»

(و ای بندگان خدا!با یکدیگر برادر باشید)

قرآن کریم نیز فرموده است:

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَهً مِّن دُونِکُمْ لاَ یَأْلُونَکُمْ خَبَالاً وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الآیَاتِ إِن کُنتُمْ تَعْقِلُونَ»  (ال عمران-۱۴۱)

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید ! از غیر خود محرم اسرار برنگزینید ، آنان از هرگونه شر و فسادی در حق شما کوتاهی نمی‌کنند . آنان آرزوی رنج و زحمت شما را ( در دل ) دارند ( و پیوسته در انتظار آنند . نشانه‌های ) دشمنانگیاز دهان آنان آشکار است ، و آنچه در دل دارند بزرگتر است ( از بدسگالیهائی که ظاهر می‌سازند ) . ما نشانه‌هائی را ( که بتوان با آنها دشمن را از دوست باز شناخت ) برای شما بیان کردیم اگر اهل عقل و درایت هستید» .

 

۴-ملی گرایی برای پیروزی

اگر مقصود از وطن گرایی،فتح سرزمین ها و سیادت بر زمین است،اسلام آن را فرض کرده و فات حان را به بهترین آبادانی و با برکت ترین فتح تشویق کرده است:

« وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَهٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ»   (بقره-۱۹۳)

« و با آنان پیکار کنید تا فتنه‌ای باقی نماند ( و نیروئی نداشته باشند که با آن بتوانند شما را از دینتان برگردانند ) و دین ( خالصانه ) از آن خدا گردد»

 

۵-ملی گرایی حزبی

اگر مقصود از ملی گرایی، تقسیم امت به گروه های متعارضو به منظور درگیری،کینه توزی،ناسزاگویی،تهمت زدن،حیله در کار یکدیگر و پیروی از روش های پستی باشد، که هواهای نفسانی و اغراض دنیوی اقتضا می کند؛و مبنای آن منافع شخصی است؛و دشمن از ان به سود خویش بهره برداری می کند؛و به آتش تفرقه دامن می زند؛و مردم را به باطل گرد می آورد؛و پیوندها را از هم می گسلد؛و همکاری و همیاری را نابود می کند-به طوری که هیچ کس پیرامون خود نمی اندیشد؛و جز سرای دشمن،کعبه ی مقصودی ندارد؛و جز با زایرانش محشور نیست-این نوع وطن گرایی پوچ و ساختگی است و نه برای دعوتگران آن خیری در بر دارد؛و نه مردم.اینک می بینید که ما خود از داعیان ملی گرایی هستیم؛و با افراطی ترین میهن پرستان بر سر منافع ملت و کشور همکاری می کنیم.با وجود این می بینید که دعوت گسترده ی ما به ملی گرایی نه تنها از محدوده و چهار چوب آموزه های اسلامی خارج نیست،بل که ملی گرایی بخشی از آن است .

 

۶-حد و مرز ملی گرایی در دیدگاه ما

اما وجه اختلاف ما با آنان در این است که ما مرزهای میهن دوستی را با اعتقادات تعیین می کنیم؛اما آنان با مرزهای زمینی و جغرافیایی.از نظر ما هر بخش از زمین-که در آن مسلمانی زندگی می کند و لا اله الا الله محمد رسول الله میگوید- بخشی از میهن ماست؛و در نزد ما حرمت وقداست دارد؛و نسبت به آن محبت و اخلاص داریم؛و در راه سر بلندی و خیر آن جهاد می کنیم. همه مسلمانان-در هر محدوده جغرافیایی-از خانواده و برادران ما هستند،که به آنان اهتمام می ورزیم؛ و غمخوارگی شان را می کنیم؛ و با عواطف شان همنواو هماهنگ هستیم. در صورتی که ملی گرایان چنین نیستند؛ و برای آنان جز سرزمین کوچک شان در بخشی از زمین،چیزی دیگر اهمیت ندارد.این تفاوت عملی،زمانی آشکار می شود که ملتی بخواهد خود را علیه دیگری تقویت کند.ما راضی نیستیم که یک کشور علیه دیگرکشورهای اسلامی خود را تقویت کند؛بلکه اقتدار و نیرو را برای همه می خواهیم؛ اما هواداران ملی گرایی صرف در این کار هیچ اشکالی نمی بینند. از این جاست که روابط از هم می گسلد. نیروها به ضعف می گراید؛و دشمن،کشورهای اسلامی را به جان هم می اندازد.

 

۷-هدف ملی گرایی در دیدگاه ما

مطلب دیگر آن که،تنها مقصد میهن پرستان رهایی کشورشان است؛و برای تقویت آن همچون اروپا فقط به جنبه های مادی توجه دارند؛اما ما معتقدیم که انسان مسلمان مسؤولیتی بزرگ بر دوش دارد.او باید در راه انجام آن جان و مال و سرمایه اش را فدا کند.این مسؤولیت،یعنی هدایت مردم با نور اسلام و به اهتزاز دراوردن پرچم آن در اقصا نقاط جهان در این راه نباید هدف او مال،جاه و سلطه جویی بر کسی باشد؛و نباید ملتی را برده خود بخواهد؛بلکه غایت و هدف او،خشنودی خداوند و سعادت جهانیان با پیوستن به دین او و اعتلای کلمه ی الله است.این همان است که سلف صالح-را بر آن داشت تا به آن فتوحات مقدس همت گمارند.فتوحاتی که دنیا از آن دهشت آورد؛به طوری که،تاریخ همانند آن را به یاد ندارد

وحدت

می خواهم شما را به بی ارزش بودن پندار کسانی آگاه سازم،که می گویند:رفتن در پی این مبدأ،وحدت ملی را از هم می پاشد؛و دلیل شان این است که ملت ما از اصول ادیان گوناگونی تشکیل شده است.چون اسلام دین وحدت ومساوات است؛و روابط نیک میان همگان را-مادام که در راه خیر همکاری کنند-تضمین کرده است:

«لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»  (ممتحنه-۸)

« خداوند شما را باز نمی‌دارد از این که نیکی و بخشش بکنید به کسانی که به سبب دین با شما نجنگیده‌اند و از شهر و دیارتان شما را بیرون نرانده‌اند . خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» .

بنابراین اختلاف و جدایی از کجا می آید؟روشن شد که ما چگونه با میهن پرستان افراطی،در سعادت کشورمان و جهاد در راه رهایی و خیر و پیشرفت آن اتفاق نظر داریم؛و با هر کس که با اخلاص در این باره تلاش کند،همکاری می کنیم؛و فعالیتهایش را ارج می نهیم .بهتر است بدانید که مسؤولیت آنان-اگر به آزادی میهن و بازگرداندن مجد و عظمت آن ختم شود-اخوان المسلمین،این کار را بخشی از وظایف خود و مرحله یی از مراحل حرکت خود می دانند. اخوان برای به اهتزاز درامدن پرچم میهن اسلامی و قرآن کریم در سراسر گیتی،فعالیت خواهند کرد.

————————————————————–

منبع:پیام بیدری

مؤلف : امام حسن البناء

مترجم:مصطفی اربابی

ناشر: نشر احسان

نوبت چاپ: اول -۱۳۸۸

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا