مقالات

نتایج و اهداف تمدن و آینده این تمدن و راه چار

دکتر عبدالله ناصح علوان / مترجم: مولود مصطفایی

با بررسی تاریخی تمدن جهان پی می بریم که تمدن اسلامی به شکوفایی و رشد کامل رسید، تا جایی که توانست استاد و سرمشق تمدنها دیگر در طول تاریخ شود، و بشریت در شرق و غرب عالم، پیوسته از چشمه سار گوارای آن، در گذر زمان ها و دوره ها سیراب گشته است. و اروپا – به اعتراف متفکران و محققان خود – هرگز به این درجه از تمدن و پیشرفت و تقدم علمی و رشد فکری نرسیده مگر به سبب علوم و تمدن زنده و پویا و معارف نوین هستی شناسی که از جانب مسلمین و از تمدن اسلامی دریافت کرده بود… پس امروزه مسلمانان را چه شده است؟

آیا اسلام دچار عقب ماندگی فرهنگی و ناکامی و شکست سیاسی و گسیختگی اجتماعی شده است؟ به  این خاطر که اسلام برای این عصر و زمانه مناسب و پاسخگو نیست؟ و یا به این خاطر که کلیدهای تمدنی که در گذشته به وجود آمده، برای امروز نا کار آمد هستند!؟

در واقع هیچ یک از این موارد نیست، چون اسلام با خصائص و ویژگی هایی شناخته می شود که آن را برای همیشه شایسته، توانا، کارآمد و سرشار از روح حیات و سرزندگی نگه می دارد:

           اسلام با ویژگی ربانیت شناخته می شود، چون از جانب خداوندی حکیم و قادر نازل شده است.

           اسلام با ویژگی جهانی بودن شناخته می شود، چون قانون و شریعتی است برای همه بشریت در تمام نقاط روی زمین.

           و با ویژگی شمولیت و گسترده گی شناخته می شود، چون تمامی راه ها و شیوه های زندگی درست و انسانی را در بردارد.

           و با خصوصیت تسامح و آسان گیری شناخته می شود، چون دین آسان گیری و رفع سختی ها و مشکلات زندگی است.

           و با ویژگی جاودانگی شناخته می شود، چون خداوند خود پذیرفته و وعده داده که تا آخر دنیا و تا قیامت آن را حفظ و نگهداری کند …

و به سبب همین ویژگی هاست که خداوند می فرماید:{… الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِیناً…} مائده/۳

{…  امروز ( احکام ) دین شما را برایتان کامل کردم و ( با عزّت بخشیدن به شما و استوار داشتن گامهایتان ) نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین خداپسند برای شما برگزیدم…}

و در مورد عظمت و جاودنگی این دین آسمانی، همین کافی است که بسیاری از بزرگترین رجال قانون، فکر و اندیشه و علم غرب، بعد از تحقیق و مطالعه کافی به عظمت و صلاحیت این دین گواهی داده، و برای اثبات مدعای خود، به دلایل مختلف روی آورده اند، و به برتری و پیشرفت و عظمت آن اعتراف کرده اند.

ما در اینجا به برخی از این اعترافات اشاره می کنیم، لااقل برای آنان که به هیچ اندیشه و سخنی اعتماد ندارد مگر این که از جانب غرب سرچشمه گرفته باشد!

" د.ایزکو انساباتو" می گوید: « شریعت و قوانین اسلامی، در بسیاری از مباحث و تعالیمش بر قوانین اروپایی و بشری برتری و تفوق دارد، و از این مهم تر، شریعتی است که پایدارترین و ریشه دارترین قوانین را برای آسایش جهانیان به ارمغان آورده است.»

" پرفسور شبرل" ریس دانشکده حقوق وین در کنگره حقوق که در سال ۱۹۲۷ برگزار شد، چنین گفت: « در واقع بشریت باید به این که مردی چون "محمد(ص)" از آنها است، به خود ببالد، چرا که علیرغم امی و ناخوانده بودنش، چندین قرن پیش توانست قانون و شریعتی بیاورد که اگر ما اروپاییان دو هزار سال بعد هم به مفاهیم آن دست یابیم و آن را بفهمیم، خوشبخت تر و آسوده تر از این که هستیم خواهیم شد…»

"برنارد شاو" فیلسوف انگلیسی گفته است: « بشریت باید از دین " محمد(ص)" سپاسگزار باشد، که تعالیمی برای کنترل آزادی های دهشتبار و بی بند و باری های تبع آن، به همراه آورده است. و تنها دینی است که قدرت درک شرایط و توانایی تسلط بر دوره های مختلف زندگی را دارد، و من لازم میدانم که "محمد(ص)" به عنوان "منجی بشریت" مطرح شود، و از تعالیم او به خوبی استفاده گردد، و این که مردی چون او رهبری و هدایت گری دنیای جدید را به دست می گرفت، بدون شک در حل و فصل معضلات و ناهنجارهای کنونی موفق می شد…»

"ویلز" مورخ انگلیسی در کتاب "ملامح تاریخ الانسانیه" می نویسد: « اروپا در حقیقت شهری اسلامی است!  که قوانین اداری، تجاری، و … آن را در سطح گسترده و عالی به اجرا در می اورد…»

و "سیدیو" مورخ انگلیسی به تأکید می گوید:« قوانینی که "ناپلئون" به کارمی گرفته، از کتابی فقهی در مذهب "امام مالک" گرفته شده بود به نام " شرح الدردیر علی متن خلیل."

علاوه بر این سخنان و اعترافات همانند آنها، مسئله نوگرایی و جامعیت شریعت اسلامی، و صلاحیت آن برای بقا و پایداری در طول زمان ها و ادوار مختلف در کنگره های گوناگون مطرح شده است. به عنوان نمونه ما به برخی از آنها اشاره می کنیم:

           در شهر "لاهه" در سال ۱۹۳۷ کنگره بین المللی در مورد قوانین و روابط اجتماعی تشکیل شد،

           و باز در "لاهه" در سال ۱۹۴۸ م کنگره بین المللی و کلا تشکیل گردید،

           و بخش حقوقی شرقی مجمع بین المللی " پاریس" در سال ۱۹۵۰ م کنگره ای به نام " هفته فقه اسلامی" برگزار کرد،…

در این کنگره ها و جلسات و گفتگوها، موارد زیر مطرح و به تصویب عموم شرکت کنندگان رسید:

۱-         پذیرش شریعت اسلامی به عنوان یکی از منابع و مصادر اصلی قانونگذاری.

۲-         شریعت اسلامی، شریعتی زنده، پویا و قابل تحول در شرایط و زمان های مختلف است.

۳-         شریعت اسلامی به خود متکی بوده و از شریعت و قانون دیگری گرفته نشده است.

۴-         بدون شک قوانین و اصول فقه اسامی، دارای ارزش حقوقی و تشریعی می باشد.

۵-         و قفه اسلامی، صلاحیت و تئانایی پاسخگویی به تمامی مطالب و مسائل زندگی امروزی و حل مشکلات و مسائل آن را به خوبی دارا  می باشد.

۶-         با توجه به این که شریعت اسلامی، دارای ویژگی های پویایی و انعطاف پذیری در شرایط مختلف است. لازم است که "جمعیت بین المللی وکلا" دروسی از مطالب این شریعت را همزمان با سایر برنامه های درسی وکلا قرار دهد…

از طرف دیگر، تمدن اسلامس پشتوانه هایی دارد که در هر زمان به خود متکی بوده و بذرهای رشد و نمو خود را در هر شرایط با خود دارد، و در این مورد تمامی اهل علم و عرفان متفق القول هستند، چون این منابع بر اصول زیر استوار است:

۱-         اصل علم، و آیا کسی می تواند منکر تأثیرات عمیق علم بر پیشرفت تمدن ها باشد؟

۲-         اصل تفکر در ملکوت، و آیا اثرات تفکر را در روشنگری و گسترش دامنه ی معرفت، کسی می تواند نادیده بگیرد؟

۳-         اصل تکریم انسان از جانب خداوند،  چون به او عقل داده و او را در زمین جانشین خود قرار داد، و هر آنچه را که در زمین است برای او مهیا و رام ساخت، و آیا کسی هست که این امر را منکر شود؟

۴-         اصل مساوات و برابری انسانها در مشارکت وپایه ریزی تمدن بشری، و آیا هیچ عاقلی در این امر تردید می کند؟

۵-         اصل دیگر پذیری و شناخت افراد، ملت ها و افکار و … و آیا کسی این اصل را منکر می شود؟

و این مهم ترین اصول و پشتوانه هایی است که اسلام آن را برای بنای تمدن و فرهنگی انسانی و والا معرفی کرده است. اموری که نزد اهل علم و معرفت و متخصصان و اهل فن شناخته شده و ثابت شده است، و انکار آنها جز از جانب ستیزه جویان و عناد کنندگان ممکن نیست! و این پایه ها و اصولی است برای ساخت تمدن، در گذشته، حال و آینده و تا زمانی که خداوند زمین و ساکنان آن را به جانب خود برگرداند.

آری بهتر است دوباره از خود بپرسیم:

مسلمانان را امروزه چه شده است؟ و چه موانعی سر راه حرکت و پیشرفت انها را سد کرده است؟

در واقع آنچه را که امروزه گریبانگیر مسلمین شده است، می توان در موارد زیر جمع بندی کرد:

           آنان ایمانشان را به "خود" و شخصیت اسلامی و توانایی های خود از دست داده اند.

           آنها به دنبال اصول و برنامه هایی زمینی راه افتاده اند، که خداوند هیچ پشتوانه ای برای آنها قرار نداده است.

           آنان یا به سرمایه داری استعمارگر و گناه آلود روی آورده اند و یا به اشتراکی و کمونیسم کافر و ملحد!

           آنان به برنامه ها و قوانین اسلامی و الهی، که هیچ گاه دچار بطلان و ناتوانی نمی شوند، حکم نمی کنند و آن را حاکم خود نمی سازند.

           آنها کمان برده اند که پیشرفت و تمدن در تقلید کورکورانه و اختلاط های پرگناه و لذت جویی های فاجرانه است.

           آنها تسلیم فتنه های دنیوی شده و از مرگ در راه خدا دوری می کنند.

           آنها زندگی فانی دنیوی را بر حیات باقی اخروی ترجیح داده اند.

و رسول گرامی اسلام، امت اسلامی را از این امور برخذر داشته و نسبت به آن هشدار داده است:

           فریانی، دارمی و ابوداود از یحیی بن جعده روایت کرده اند که، گروهی از مردم لوحی را نزد" رسول اکرم (ص) آوردند که بر روی آن مطالبی از گفته های یهودیان نوشته شده بود و "رسول خدا(ص) " به آنان هشدار داد و فرمود: (یکی از علائم گمراهی این است که مردمانی به آنچه که پیامبرشان برای آنها آورده، پشت کنند و به جانب آن چیزی بروند که پیامبر دیگری برای امت دیگری پیش از آنها آورده است.) و پس از آن این آیه نازل شد: { ‏ أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَهً وَذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‏}عنکبوت/۵۱

{‏آیا همین اندازه برای آنان کافی و بسنده نیست که ما این کتاب را بر تو نازل کرده‌ایم و پیوسته بر آنان خوانده می‌شود ( و دائماً در طی قرون و اعصار ، همگان را به مبارزه می‌خواند و معجزه جاویدان یزدان می‌ماند ؟ ) مسلّماً در ( نزول ) این ( کتاب ) رحمت بزرگی ( در حق بندگان ) و تذکّر سترگی است ( برای کسانی که درهای قلب خود را به روی حقیقت می‌گشایند ).}

           و در روایت حاکم آمده است که فرمود: «… و هرگاه امرا و حاکمان به غیر ازآنچه خدا نازل کرده حکم نمایند، دشمنان بر شما مسلط می شوند، و آنچه را که دارید، از دست می دهید، و هر گاه کتاب خدا و سنت پیامبرش رها شده و مهبل بماند، مشکلات و سختی ها بر شما هجوم می آورند.»

           و ابوداود در روایتی آورده است که "رسول خدا(ص)" فرموده است: (( گمان می رود که امت های دیگر بر شما چون خوره هجوم بیاورند!)

گفتند: آیا این حادثه به سبب کمی عده ماست؟ فرمود: نه! شما در آن روز بسیار زیادید، اما مانند خس و خاشا روی آب می مانید، خداوند هیبت و ترس از شما را از دل دشمنانتان را به در می آورد  و ضعف و سستی را به قلب شما می اندازد! گفتند: آثار این و علائم این ضعف چیست؟

فرمود: دوستی دنیا و ترس و کراهت از مرگ.))

بنابراین راز ضعف و عقب ماندگی و ناکامی و شکستی که امروزه مسلمین را در بر گرفته، در خلال سخنان رسول صادق نمایان شد:

           راه افتادن به دنبال قوانین و مبادی زمینی، که خداوند پشتوانه و پایه ای برای آنها قرار نداده است.

           قانونگذاری و حکم کردن امرا و حکّام به غیر شریعت خداوندی.

           محبت دنیا و وابستگی به آن و ترس و بیزاری از مرگ…  و بدون شک تا زمانی که مسلمانان امروزی

           صاحب برنامه و شریعتی هستند که منظم ترین و رشد یافته ترین شریعت ها از نظر تجدد و نوگرایی، شمولیت و جامعیت و گستردگی است،

           و کلیدها و منابع تمدن و عوامل و اسباب ساخت آن را در دست دارند،

           و مواد خام و ثروت های بی استفاده بسیاری در اختیار دارند،

           و نیروهای کاری گران و سهمناکی دارند که قادر به ابداع و نوآوری است،

           و نبوغ و ذکاوت و هوش و خلاقیت و توانایی دارند،

           و بالغ بر یک میلیارد و اندی جمعیت هستند،

           و کشورهایشان در مرکز جهان قرار داشته و تقریبا" به هم متصلند،

           و تا زمانی که مسلمین صاحب این امتیازها و ویژگی ها هستند، با توانایی هایی که دارند، می توانند تمدن اسلامی را احیا کنند هم چون زمانی که در اوج و شکوفایی بود …

با توانایی هایی که دارند می توانند پرچمدار علم و فرهنگ و معرفت برای جهانیان باشند و از نو خود را برای وصایت و رهبری بر بشریت مهیا سازند.جهان امروز تا زانو در گل و لجن فرو رفته است … ( تسلط یافتن مادیات و طغیان خیالی علم، انسان ها را دچار اضطراب، تنهایی و تباهی ساخته است، ماده به نابودی معنویات روحی در انسان معاصر، و لوث کردن و آلودن فطرت انسانی، و فاسد نمودن طبیعت و سرشت متصل به خداوند آنها، همت گمارده است، و نتیجه این امور همان است که ما انسان های فرو افتاده در این مادی پیوسته در حالت روحی نامتعادلی می بینیم، که فشارهای عصبی و اضطرابات و ناآرامی های درونی، بر او هجوم آورده، و به چنان بن بستی رسیده است که راه نجات و خلاص خود را تنها در خودکشی و پناه بردن به مواد مخدر و سایر امراض و آفات این عصر می بیند!)

[ خودکشی آسان ترین راهی شده است که انسان جوامع مادی و صنعتی با آن خود را از خلاءهای روحی خلاص می کند، و این مشکل در این جوامع به شدت افزایش یافته است. چنانچه  "د. هانکوف" در کتاب  "خودکشی-۱۹۷۹" می نویسد: « بر اساس آمار موثق  میزان خودکشی در ایالات متحده بین ده تا دوازده درصد در هر یکصد هزار نفر است. در اتریش، آلمان غربی، ژاپن، چک و اسلواکی، دانمارک، فنلاند، سوئد و سویس این نسبت به ۲۵% در هر یکصد هزار نفر می رسد، در امریکا سالیانه ۲۲هزار حادثه خودکشی رخ می دهد، و البته بسیاری از صاحب نظران معتقدند که آمار واقعی چندین برابر این رقم است….

« از جمله اموری که انسان جوامع صنعتی و مادی برای فرار و رهایی از بحران و خلاءهای روحی به آن پناه می برد، مواد مخدر ومشروبات الکلی است، و این خود عامل مهمی است برای ایجاد مشکلات روحی و عقلی بسیاری که آثار ناخوشایاند و ناگواری بر جامعه بر جای می گذارد.

"مورلاندو" در کتاب "مشکلاتاجتماعی امریکا" می نویسد: « دائم الخمرها و مصرف کنندگان مشروب، درصد زیادی از ساکنان بیمارستان های روانی را تشکیل می دهند!»

« در تحقیقاتی که از جانب وزارت ارتباطات امریکا صورت گرفته است، آمده است که: « مستی بر اثر مصرف مشروبات، عامل اصلی قتل و کشتار سالیانه سی هزار نفر در جاده ها می شود، در این حوادث، میایون ها نفر زخمی می شوند.»

« هم چنین مستی در افزایش رفتارهای مجرمانه، نقش اصلی را دارد. به گزارشی که از جانب اف.بی.آی –خبرنگار تحقیقات فدرال آمریکا – صورت گرفته، بیانگر آن است که : ۲۰% مجرمینی که در سال ۱۹۷۲ دستگیر شده اند، مست بوده اند، که تعداد آنها بالغ بر ۴/۱ میلیون نفر بوده است!

« و گزارشی که اتحادیه ملی صحت عقل در سال ۱۹۷۴ در امریکا تهیه کرده است نشان می دهد که بیمارهای عقلی و روانی در میان بیش از ۲۰ میلیون امریکایی شیوع یافته است و حدود ۵۰۰ هزار نوزاد با بیماری های عقلی متولد شده اند! و بیمار های عقلی و روانی مهم ترین مشکلی است که جامعه آمریکایی با آن روبه رو است!…] (مقاله ای از عبدالقادر طاش به نام: تمدن مادی و تنهایی و غربت روحی . برگرفته از مجله لبنانی الایمان – سال هشتم ش.۵۲.)

و این جدای از مشکلی است که به عنوان جنس سوم در میان زنان کارگر شیوع یافته، و فضائح جنسی که در تمامی مکان ها گسترش یافته و مظاهر انحراف و لاابالی گریی است که سفره های سبز و سرخ دوران نامردی و نامرادی و خواری و گمراهی آن را به شدت افزایش می دهد…

این گفته ریس شهربانی کلیفلند، در تصویر واقعی جهان غربی بسیار دقیق است، هنگامی که می گوید:« اگر ما به خود نیاییم، تاریخ این گونه از ما یاد می کند، که ما نسلی بودیم که توانستیم انسان را به کره ماه بفرستیم، اما تا زانو در لجن و گل و لای انحرافات اخلاقی دست و پا می زدیم!»

راستی راه اخلاص و نجات از این مادیات طغیان گر چیست؟

راه اخلاص این است که مسلمانان مشعل تمدن هدایت گر انسانی را برای جهانیان برافروزند. و راه نجات آن است که جوانان مؤمن و متعهد برای حمل رسالت جاودان اسلام، از نو به جنبش درآیند…

و راه هدایت آن است که انسانیت برای حل مشکلات خود به قانون و شریعتی حکم کنند که ربانی، و از جانب خداوند بوده، و در هیچ زمانی از پاسخگویی ناتوان نمی شود و در شرح و بیان هیچ مطلبی به بن بست برنمی خورد! …

و در پایان سخنی با جوانان مسلمان!

شکی نیست که امروزه انسانیت مریض است، و جوامع اسلامی در فساد و انحراف غرق شده و نیازمند کسی است که آن را به درمانگاه و کلنیک برساند! کسی که دست او را بگیرد و به جانب کشتی نجات و ساحل آرامش هدایت کند.و اگر این انسانیت امیدی برای رهایی دارد و اگر جوامع اسلامی، مردانی برای اصلاح گری می خواهد، بدون شک شما جوانان مسلمان، در جای جای جهان، امید و آرزوی این انسانیت و راز بیداری و هدایت آن هستید. پس، برای دیگران الگوی کامل باشید، در عبادت و اخلاق، در برخورد با مردم و در ثبات قدم و استقامت بر اصول، در سرزندگی و تحرک، در فداکاری و بیداری و … و در هر چیز دیگر که باید شما را از دیگران متمایز سازد، و به "خود" شما دلالت کند. شاید که مردم هم به شما هم تأسی کنند و دعوت شما را اجابت نمایند، و در صفوف دلپذیر جماعات شما قرار گیرند و خشت های کیان مستحکم اسلامی را تشکیل دهند …

جوانان عزیز!

آیا می دانید که اسلام به جنوب هند و سیلان، و جزایر لاکادیف و مالدیو در اقیانوس هند، و به تبت و سواحل چین و فیلیپین و جزایر اندونزی و شبه جزیره "ملادیو" (مالزی_ جنوب شرقی آسیا)  رسید! و به مرکز افریقا، به نیجریه، سومالی، تانزانیا، ماداگاسکار، زنگبار و سایر سرزمین ها را یافت! و این امر به سبب جوانان مسلمان و تجار مؤمنی بود که چهره راستین اسلام را در رفتار و اخلاق و خوش برخوردی به دیگران نشان دادند، و به دنبال آن با سخنان سنجیده و "موعظه حسنه" و دعوت آرام، به میان مردم رفتند و مردم گروه گروه به اسلام گرویدند و با رغبت و علاقه به این دین جدید ایمان آوردند.

شایسته است که امروز شما هم با اخلاق نیکو و رفتار و برخورد درست با دیگران، و دعوت با حکمت و موعظه حسنه، خود را متمایز سازید، تا چراغ های هدایت و خورشید اصلاح و دعوت گران خیر و راستی برای جهانیان شوید …

و دعوت اسلامی چقدر شاد و مسرور خواهد شد، هنگامی که در میان داعیان و سربازانش، جوانان مؤمن، پاک و بیدار و صالحی می یابد که اصول و مبادی اسلام، در اخلاق و رفتارشان تجسم عینی یافته و شخصیت خویش را براساس افکار دینی ساخته اند و حرکات و افعال آنها، ترجمان فضایل این دین مبین است.

و ما هنگامی که در این عصر، این گونه جوانان و این داعیان را مشاهده می کنیم، به هدایت کافران و اصلاح فاسقان انیدوار می شویم! و لازم است که تمدن اسلامی، تمتمی ثمره و نتیجه خود را  به بشریت تقدیم کندتا حرکت بیداری اسلامی، در میدان دعوت و تبلیغ، و با معرفی درست اسلام و پذیرش آن از جانب دیگران، میلیون ها نهال ایمانی در جای جای این جهان بکارد …

و من با چشمان پر امید، طلیعه اسلام را می بینیم که در افق به راه افتاده تا رسالت جاودان اسلام و مشعل هدایت ابدی الهی را برای جهانیان به ارمغان بیاورد. و چندی نمی گذرد تا با چشمان خود ببینیم که:

سرزمین های اسلامی وحدت و همدلی یافته اند و تعالیم حیات بخش اسلام حاکم شده و تمدن اسلامی درخشیدن گرفته است. و در این روز مؤمنین به یاری خداوند شادمان می شوند.

پس ای جوانان مسلمان!

پایه های تناور اسلام را با بازوهای جوانتان محکم و استوار کنید، و مجدو عظمت گسترده گذشتگان را با اراده های آهنین خود احیا کنید و به جهانیان اعلام نمایید که :

ما امت فرهنگ و تمدن،امت برگواری و عظمت،و امتی شایسته جاودانگی هستیم،

{‏ وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏} توبه/۱۰۵

{‏ بگو :  ( هرچه می‌خواهید ) انجام دهید ( خواه نیک ، خواه بد . امّا بدانید که ) خداوند اعمال ( ظاهر و باطن ) شما را می‌بیند ( و آنها را به حساب شما می‌گیرد ) و پیغمبر و مؤمنان اعمال ( ظاهر ) شما را می‌بینند و ( به نسبت خوبی و بدی ، با شما دوستی یا دشمنی می‌ورزند . این در دنیا ، و امّا ) در آخرت به سوی خدا برگردانده می‌شوید که آگاه از پنهان و آشکار ( همگان و دیدنی و نادیدنی جهان ) است و شما را بدانچه می‌کنید مطلع می‌سازد ( و پاداش و پادافره اعمال و اقوال شما را می‌دهد ) . ‏}

و اخر دعوانا ان الحمد لله ربّ العالمین

_______________________________________

منبع: دستاوردهای تمدن اسلامی و نقش آن در رنسانس

مؤلف: عبدالله ناصح علوان

مترجم: مولود مصطفایی

انتشارات: نشر احسان

نوبت چاپ: تهران ۸۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا