سياسي اجتماعيفقه معاصرمطالب جدیدمقالات

تاملاتی بیست گانه پیرامون کیفر سنگسار در فقه اسلامی

تاملاتی بیست گانه پیرامون کیفر سنگسار در فقه اسلامی
محمد مختار شنقیطی/ مترجم: یاسین عبدی

مقدمه مترجم:
محمد بن مختار شنقیطی موریتانیایی تبار و مقیم دوحه ی قطر است. وی که دانشنامه ی رشته های فقه، اصول، مدیریت و مترجمی زبان های عربی،انگلیسی و فرانسوی را در کارنامه ی آموزشی و علمی خود دارد، دکترای ادیان را از دانشگاه تگزاس گرفته و هم اکنون استاد تاریخ ادیان دانشکده پژوهش های اسلامی دوحه و رییس دپارتمان حقوق و اخلاق قطر است. شنقیطی از کارشناسان جهان عربی و اسلامی در حوزه ی مسایلی چون تاریخ تحلیلی اندیشه سیاسی و روابط اسلام و غرب است. عمده ی آثار وی نیز پیرامون بازخوانی انتقادی تاریخ، فقه و اندیشه سیاسی مسلمانان است.

آنچه در ادامه می آید نه تحقیق و واکاوی مفصل درباره ی حکم فقهی و فتاوای فقیهان مسلمان، بلکه اشاراتی برای اهل نظر و معنا پیرامون موضوع پیش گفته است تا از روزن آن نیز انظار برخی دیگر را متوجه بی‌بنیادی و ساختگی بودن آن سازد و باشد که گام هایی عملی و اجرایی در راستای پیراستگی دامان اندیشه اسلامی از این مساله و مانند آن هم چون کنیزگیری و ملک یمین و ارتداد و… فراهم سازد.

بنا به پندار فقه و فقیهان سنتی و بلکه مقلدان امروزی آن ها، ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﯾﺎ ﺭَﺟﻢ؛ ﺣﺪ ﺷﺮﻋﯽ ﺯﻧﺎﯼ ﻣﺤﺼﻨﻪ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﺯﻧﺎﮐﺎﺭ ﺗﺤﺖ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺧﺎﺹ ﺍﺣﺼﺎﻥ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﺣﺪ ﺷﺮﻋﯽ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺯﻧﺎ ﻣﺤﻘﻖ ﮔﺮﺩﺩ. ﺣﮑﻢ ﺭﺟﻢ ﯾﺎ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺩﻋﺎﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﺗﻨﺎﻗﺾ ﺑﺎ ﺁﯾﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ، ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ شماری ﺍﺯ ﻓقیهان سرآمد ﺑﻮﺩﻩ و امام ﺷﺎﻓﻌﯽ ﻣﺘﻮﻓﺎﯼ۲۰۴ﻫـ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ‏«اﻷٌﻡ» ﻭ ‏«ﺟﻤﺎﻉ ﺍﻟﻌﻠﻢ” ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺨﺎلفت ها ﺍﺷﺎﺭﻩ کرده است و می گوید: برخی در حکم سنگسار تردید کرده و گفته اند ﮐﻪ مرد یا زن زناکار ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ، چه که خداوند می فرماید: ﺑﻪ ﻫﺮ ﺯﻥ ﺯﻧﺎﮐﺎﺭ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺯﻧﺎﮐﺎﺭﯼ ﺻﺪ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﺑﺰﻧﯿﺪ. ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻦ ﺳﯿﺎﺭ ﻣﻌﺘﺰﻟﯽ ﻭ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻧﺶ از جمله بارزترین مخالفان و منکران حکم سنگسارند. بیشتر متقدمان معتزلی ﺗﺨﺼﯿﺺ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﻭﺍﺣﺪ ﺭﺍ ﺟﺎﯾﺰ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻪ ‏ﻭ ﺍﺯ همین ﺭﻭ با ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻧﯿﺰ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻓقیهان اهل سنت ﻭ شیعه ﺩﺍﺭﺩ. در میان اهل سنت، ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺣﻤﺪ ﺻﺒﺤﯽ ﻣﻨﺼﻮﺭ ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺳﺎﺑﻖ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﻻﺯﻫﺮ ، ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﺭﺍ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺍﺳﻼﻡ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﺗﺸﺮﯾﻌﯽ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻫﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. مرحوم ﺩﮐﺘﺮ ﻃﻪ ﺟﺎﺑﺮ ﺍﻟﻌﻠﻮﺍﻧﯽ، ﺭﯾﯿﺲ ﭘﯿﺸﯿﻦ ﻣﺮﮐﺰ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺧﺘﮕﺎﻥ ﺍﻻﺯﻫﺮ ، ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﺭﺍ ﺳﻨﺘﯽ ﺗﻠﻤﻮﺩﯼ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﻭ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﺗﺸﺮﯾﻌﺎﺕ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﻗﺎﺋﻞ ﻧﯿﺴﺖ. مرحوم ﺩﮐﺘﺮ ﺣﺴﻦ ﺗﺮﺍﺑﯽ از ناموران اندیشه اسلامی در عصر حاضر و ﺍﺯ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﺍﺧﻮﺍﻥ ﺍﻟﻤﺴﻠﻤﯿﻦﺳﻮﺩﺍﻥ ﻧﯿﺰ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﺭﺍ ﻋﻘﻮﺑﺘﯽ ﻏﯿﺮ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ.
مرحوم پرﻭﻓﺴﻮﺭ ﻣﺼﻄﻔﯽ ابراهیم ﺍﻟﺰﻟﻤﯽ ﻓﻘﯿﻪ ﻭ ﺍﺻﻮﻟﯽ ﮐﺮﺩ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺧﺘﮕﺎﻥ ﺍﻻﺯﻫﺮ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﻐﺪﺍﺩ، ﺩﺭ ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ ﻣﻔﺼﻞ ﺑﻪ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻏﯿﺮ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﺣﮑﻢ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﺯﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ. دﮐﺘﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﻟﺸﺤﺮﻭﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺷﻨﺎﺱ ﺳﻮﺭﯾﻪﺍﯼ ﻫﻢ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺍﺳﺖ، ﺣﮑﻢ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﺍﺯ ﺗﺤﺮﯾﻔﺎﺕ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﯾﺜﺮﺏ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﺪﺭﯾﺞ ﻭﺍﺭﺩ ﻓﻘﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ از ﻓﻘﻬﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ نیز مرحوم ﺍﺣﻤﺪ ﻣﻔﺘﯽ ﺯﺍﺩﻩ ﻭ مرحوم ﻧﺎﺻﺮ ﺳﺒﺤﺎﻧﯽ ﻣﻨﮑﺮ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﺷﯿﺦ ﺟﻤﺎﻝ ﺍﻟﺒﻨﺎ ‏ﻭ ﺷﯿﺦ محمد ﺍﺑﻮﺯﻫﺮﺓ ‏ﻫﻢ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﺣﮑﻢ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ  هستند. مرحوم نصرﺣﺎﻣﺪ ﺍﺑﻮﺯﯾﺪ ﻗﺮﺁﻥ ﺷﻨﺎﺱ ﻣﺼﺮﯼ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ”دﻭﺍﺋﺮ ﺍﻟﺨﻮﻑ” در اسلامی بودن حکم سنگسار تردید کرده است.
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﻓﻘﻬﯽ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﺍﺯ ﻓﻘﻬﺎﯼ ﺷﯿﻌﻪ هم ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﭼﻮﻥ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﺻﺎﺩﻗﯽ ﺗﻬﺮﺍﻧﯽ ، سیدﻣﺤﻤﺪ ﺟﻮﺍﺩ ﻏﺮﻭﯼ ، سید ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺟﻨﺎﺗﯽ ، ﺍﺣﻤﺪ ﻗﺎﺑﻞ ﻭ .. ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ .
ﺳﯿﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﺟﻮﺍﺩ ﻏﺮﻭﯼ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺯﺍﻧﯽ ﻭ ﺯﺍﻧﯿﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺑﻨﯽ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺮ ﺩﯾﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﺫﮐﺮﯼ ﺍﺯ ﭼﻨﯿﻦ ﺣﮑﻤﯽ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻋﻤﻞ ﻗﻄﻌﯽ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻧﯿﺰ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ .

***
متن نوشتار شنقیطی:

یکم: مجازات سنگسار از جمله مصیبت های بزرگ فقهی در تاریخ اندیشه ی اسلامی است که بارزترین نمود نادیده گرفتن محکمات قرآنی و پیروی از روایات و اخبار مضطرب است.
دوم: کیفر زنا در قرآن کریم در میانه ی سه گونه مجازات متغیر است.
الف) تازیانه ی زن و مرد زناکار؛ چنان که می فرماید:”فاجلدوا کل واحد منهما”
ب) خانه نشین کردن اجباری زنان زناکار؛ چنان که می فر ماید:”فامسکوهن فی البیوت”
ج) تنبیه مرد زناکار؛ چنان که می فرماید:”فاذوهما”

سوم: مجازات های (قرآنی)خانه نشین کردن زنان و تنبیه مردان زناکار توسط فقیهان به بهانه ی اینکه مجازات های یاد شده منسوخ گشته، کنار گذاشته شده اند.
چهارم: در عوض مجازات یاد شده ی قرآنی، مجازات سنگسار توسط فقیهان برساخته و تشریع گشته است که کیفری بیگانه با روح و جوهر اسلام و در تضاد با متن قرآنی است.
پنجم: اراده ی خداوند بر این بوده است که کیفر زناکار را عذاب قرار دهد، چنان که می فرماید: “و یدرا عنها العذاب” و “ما علی المحصنات من العذاب” اما فقیهان کیفر را کشتن (تقتیل) و مثله کردن(تمثیل) قرار دادند. از این دو کدام یک نیکوتر است؟!
ششم: فقیهان مجازات سنگسار را بر مبنای روایات و اخباری قرار داده اند که متون روایات مضطرب و اسناد آن ها معلول می باشد. روایاتی چون خبر غامدیه، داجن و مجنونه و مانند این ها!
هفتم: پذیرش بخش عمده ای از روایات و اخبار سنگسار متضمن طعن در حفظ قرآن است، چه کسی که قایل به سنگسار است در حقیقت به صورتی ضمنی قایل به تحریف قرآن است و مفاد غالب روایات و اخبار سنگسار مفید چنین چیزی است.
هشتم: روایت “داجن”که از جمله مستمسک های موافقان سنگسار است. در سبب ورود آن آمده است آیه ی سنگسار(رجم) و شیرخوارگی(رضاعه)نازل گشت و در صحیفه ای زیر رختخواب بود، چون پیامبر (ص)رحلت فرمود و ما به امور کفن و دفن وی مشغول گشتیم، در این میان بزی وارد خانه شد و آن را خورد.
نهم: نمونه دیگر این که عمر گوید: اگر بیم آن نداشتم که مردمان بگویند عمر چیزی بر قرآن افزوده است، آیه ی سنگسار را با دستان خویش در آن می نگاشتم! براستی آیا عمر در مساله قرآن تا این حد با مردم مجامله کرده است؟!
دهم: در روایات و اخبار آمده است که حجم سوره ی احزاب به اندازه ی سوره ی بقره بود و آیه رجم نیز از جمله آیات آن بود.
یازدهم: از جمله اخبار شگفت سنگسار این روایت که می گوید: زن مجنونی را نزد عمر آوردند، او نظر مردم را درباره حکم وی جویا شد و با ایشان مشورت کرد، در نهایت عمر امر به سنگسار نمود اما علی بن ابی طالب وی را قانع ساخته و از این کار باز داشت. (به روایت ابوداود و احمد)
دوازدهم: هر چند که اختلافاتی در اسناد اخبار و روایات سنگسار وجود دارد، اما علل متون روایات و اخبار بسی بزرگتر می باشد و بدترین این علل، طعن ضمنی در حفظ قرآن و به صراحت در تناقض با دلالات آن می باشد.
سیزدهم: از جمله اضطراب های روایات و اخبار رجم این که: کیفر زنای محصنه را تا مرگ قرار داده است در حالی که قرآن کیفر زن محصنه را نصف قرار داده است، آیا می توان مرگ را نصف کرد؟!
چهاردهم: ماجرای غامدیه مشحون از تناقض و غموض است. نخستین آن تضارب روایات مبنی بر این که زن مرجومه غامدیه بوده یا جهنی! و آیا این دو یکی هستند یا دو ماجرای متفاوت از همند. و…
پانزدهم: علامه جوزقانی در کتاب “الاباطیل و المناکیر” در روایت داجن که به روایت از ام المومنین عایشه وارد شده است، طعن زده و آن را روایتی باطل قلمداد نموده است.
شانزدهم: علمای معتزله از دیرباز منکر حکم سنگسار بوده اند و در انکار سنگسار مسیر صواب پیمودند و آنگاه که به قرآن مستمسک شده و اخبار مخالف با آن را رها کردند، کار نیکویی کردند.
هفدهم: هر آن که کمترین ذوقی در زبان و ادبیات عربی داشته باشد و آیه ی قرآن را خوانده باشد که بعد از فرضیت تازیانه می گوید ”ولاتاخذکم بهما رافه” می داند که شلاق به اندازه کافی مجازات شدیدی است و مجازات سنگین تری برای زنا وجود ندارد.
هجدهم: بسیاری از مقلدان که انکار روایات و اخبار سنگسار وارده در بخاری و مسلم را قبیح شمرده و آن را ناپسند دانسته اند در حالی که نمی دانند که دارقطنی قریب به دویست روایت آن ها را منکر شده است و حتی ابن تیمیه و آلبانی نیز روایت هایی از آن ها را منکر شده اند.
نوزدهم: شیخ محمد ابوزهره که از فقیه ترین فقها به مدارس و مکاتب فقه اسلامی در سده بیستم است، کیفر سنگسار را منکر شده و آن را مجازاتی یهودی و نه اسلامی دانسته است.
بیستم: جان سخن این که سنگسار هیچ مبنا و جایگاهی در اسلام نداشته و کیفر زنا چیزی جز آن چه که قرآن کریم بدان تصریح کرده، نمی باشد و آن یا تازیانه طرفین زنا یا خانه نشین ساختن اجباری زن زناکار و تنبیه مرد زناکار است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا