تبریک عید کریسمس و فرارسیدن سال نو میلادی از
تبریک عید کریسمس و فرارسیدن سال نو میلادی از دیدگاه مذاهب اسلامی
نویسنده: استاد حسن پینجوینی / ترجمه: کیومرث یوسفی
جمعیت زیادی از مسلمانان در کشورهای غربی زندگی می کنند، آنان با ساکنان مسیحی این کشورها همسایه، همکار همکلاسی و…. اند، با آنها روابط گوناگونی دارند. به حکم وجود این روابط و ارتباطات اجتماعی سؤالی مطرح می شود و آن این که: اگر فرد مسلمانی به خاطر جشن میلاد مسیح و شروع سال نو میلادی به غیر مسلمانان تبریک بگوید، آیا مرتکب گناه شده است یا خیر؟
در حقیقت این پرسش، پرسشی جدید نیست، و علما نیز آراء متفاوتی در باره ی آن دارند، برخی این کار را حرام می دانند و گروهی دیگر آن را مشروط به وجود شروطی می دانند که فقط در صورت وجود آن شروط درست می باشد:
الف) معتقدین به حرمت تبریک گفتن جشن میلاد مسیح :
بدون شک امام ابن تیمیه و شاگردش امام ابن قیم در این باره بسیار سختگیر بوده و معتقدند که اگر شخصی به ایشان تبریک بگوید مانند آن است که به کفرشان راضی باشد، و اگر کسی به کافر بودنشان رضایت بدهد، خود کافر می شود. مطلبی که در ذیل آمده است فتوای یکی از علمای سعودی در پاسخ به سؤالی است که از او پرسیده شده و او نیز بر اساس آراء ابن قیم فتوا داده است. او می گوید:
همان گونه که ابن قیم در کتاب”احکام اهل الذمه”بیان می دارد، علما متفقند که تبریک جشن کریسمس و میلاد مسیح u به کفار حرام می باشد. او می فرماید:
“علماء متفق اند که تبریک شعائر مخصوص کفار، مانند تبریک عید یا روزه ی ایشان، حرام است. اگر بگوید: عیدتان مبارک باد، یا نسبت به عیدشان ابراز شادی نماید، قائل به این سخن اگر کافر نشود، در واقع کار حرامی را انجام داده است.
مثل این است که به شخص در حال سجده بردن برای صلیب تبریک بگوید، بلکه گناه این کار پیش خدا عظیم تر از وقتی است که شرابخواری کند، یا بی گناهی را به قتل برساند، و یا عمل زنا انجام دهد و به او تبریک گفته شود. بیشتر اشخاصی که دین برایشان اهمیتی ندارد دچار این گناه می شوند، و نمی دانند که چه عمل زشتی مرتکب شده اند، کسی که به سبب گناهی یا بدعتی و یا کفری، به شخصی تبریک بگوید، خود را مورد خشم و غضب خداوند قرار داده است.”
سخن ابن قیم رحمه الله در اینجا به پایان میرسد، سپس می گوید: تبریک گفتن اعیاد دینی به کفار به این علت حرام است، چون باعث ثبات و ماندگاری ایشان بر شعائر کفر و رضایت بدان می شود. هرچند شخص مسلمان راضی به آن کفر نباشد، برای مسلمانان حرام است که نسبت به شعائر کفر راضی باشد یا به غیر مسلمانان تبریک بگوید. سپس می گوید: همچنین برای مسلمان حرام است که با برگزاری جشن (بدین منظور) و هدیه دادن و هدیه گرفتن از آنها، و پخش شیرینی و مهیا نمودن سفره و تعطیل نمودن کار و…. خود را بدیشان شبیه نماید.
این فتوای یکی از مفتیان درباره ی تبریک عید به غیرمسلمانان و یا دادن یا گرفتن هدیه از ایشان بود، در مذهب حنفی نیز، شیخ ابوحفص نسفی حنفی نیز چنین رأیی دارد. ابن قدامه حنبلی در”مغنی” بحثی از عید شروع سال نو و میلاد مسیح به میان نمی آورد بلکه در باره ی حکم شرعی تبریک گفتن مسلمانان به همدیگر بحث می نماید.
او رأی و نظر امام احمد رحمه الله را بیان نموده، می فرماید: از امام احمد رحمه الله در بارهی” تبریک گفتن مردم به همدیگر در روز عید و گفتن مقبول خداوند باشد”سوال شد، ایشان فرمودند اشکالی ندارد سپس می گوید: محمد بن زیاد گفته است: با اصحاب پیامبر r از جمله ابوامامه ی باهلی بودم، هنگامی که از عید بر میگشتند، برخی به برخی میگفتند: خداوند آن را از ما و شما بپذیرد. احمد فرمود: سند حدیث”جید” است.
علی بن ثابت گوید سی و پنج سال قبل از مالک بن انس پرسیده ام و او نیز فرمود: این رسم تا به امروز هم در میان اهل مدینه مانده است. از امام احمد نقل می کنند که فرموده است: من خود به کسی چیزی نمی گویم، اما اگر دیگران چیزی گفتند: جوابشان را می دهم. (۱)
ب) علمای شافعیه آن را مکروه می دانند:
از دیدگاه علمای شافعیه این مسأله مکروه می باشد. شیخ ابن حجر رحمه الله در فتح الباری، در شرح این حدیث “لکل قوم عید” می فرماید:
از این حدیث استنباط می شود که ابر از شادی در عید مشرکین و همانند ایشان عمل نمودن مکروه است. رأی ابن حجر رحمه الله این است که اگر شخص مسلمان در عید مشرکین شادی نماید و همانند ایشان عمل نماید، عملش مکروه می باشد، در غیر این صورت کراهیت هم ندارد. شیخ ابن حجر سپس میفرماید: شیخ ابوحفص نسفی حنفی دربارهی این مسأله زیادهروی و گفته است: کسی که به منظور بزرگداشت این روز، تخم مرغی را به عنوان هدیه به مشرکی بدهد، او به خداوند متعال کافر شده است (۲) اما مشاهده می کنیم که گفتهی ابوحفص نیز مشروط است به: بزرگداشت و تعظیم و تقدیس عید آنها، نه به خاطر خوبی ها و لطف به آشنای غیرمسلمانش… یعنی:
اگر به دلیل تقدیس، بزرگداشت و تعظیم بود، کافر می شود. حتی ابوحفص نیز در این مسأله از ابنقیم رحمه الله سهل گیرتر است. سایر علما و مفتی های خارج از مکتب امام ابن تیمیه رحمه الله رأی و دیدگاهی همانند ابن حجر داشته و معتقدند که مادام به خاطر تقدیس عید و شعائر دینی ایشان نباشد هیچ گناهی ندارد. خلاصه ی فتوای ایشان در زیر می آید.
ج) کسانی که آن را گناه نمیدانند:
تعداد زیادی از علما میفرمایند: در عقاید اسلامی، حضرت مسیح u یکی از پیامبران اولوالعزم میباشد هر چند مسیحیان زیادهروی نموده و مسیح u را خدا میدانند، این موضوع چیزی از محبت و احترام مسلمانان نسبت به عیسی مسیح u نمیکاهد. کسی که معتقد باشد تبریک عید میلاد مسیح u به مسیحیان حرام است (چون ایشان معتقدند که مسیح خدا است) بدون شک چنین کسی به بیراه رفته است. زیرا این تبریک گفتن هیچ ربطی به عقیده و تندروی ایشان ندارد.
در صحیح امام بخاری آمده است که: جنازهای از نزدیکی پیامبر r گذشت. پیامبر r از جای برخاست، این موضوع بیان کنندهی آن نیست که پیامبر r به خاطر عقیده و باور زن یهودی از جا برخاسته است، بلکه با این کار خواسته است که شکوه و بزرگی مرگ را نشان دهد.
تبریک گفتن به مسیحیان به خاطر عید میلاد مسیح و شروع سال نو میلادی ربطی به عقاید ایشان ندارد بلکه تنها مبنایی است برای تاریخ. حضرت عمربن خطاب t مردم را جمع نمود تا حادثهای را به عنوان مبنای تاریخ برگزینند نظرات مختلفی ارائه شد، از جمله تاریخ میلادی، تاریخ یهودیت، و…، و اگر آن را حرام میدانستند قطعاً سخنی از آن بر زبان جاری نمیساختند.
قبول هدیه:
قبول هدیه از غیرمسلمانان و هدیه دادن به ایشان در جزای کاری که انجام دادهاند حرام نیست، زیرا پیامبر خدا r از غیرمسلمانان هدیه قبول نموده است. قبول هدیه از پادشاه مصر (۳)، پادشاه دومه الجندل (۴)، و پادشاه ایله (۵).
مشروط بر این که هدیه داده شده در دین اسلام حرام نباشد، از جمله: شراب، گوشت خوک و تصویر زنی بدون پوشش. درست است که برخی از علما مانند شیخالاسلام ابنتیمیه و شاگردش (خدایشان بیامرزد) در مسألهی تبریک عید به غیرمسلمانان سختگیری نمودهاند، ما نیز معتقدیم که مسلمان نباید عید و جشن آنان را عید خود بداند و در آن شادی کند، زیرا همانگونه که آنها عید و جشن دارند، ما نیز اعیاد مخصوص به خود را داریم، اما معتقدیم که هیچ اشکالی ندارد مسلمانانی که با غیرمسلمانان همسایه، فامیل یا دوست بوده و دارای روابط اجتماعیاند، در هنگام اعیاد غیرمسلمانان، بدیشان تبریک و شادباش بگویند زیرا این کار باعث تقویت و استحکام روابط بین ایشان خواهدشد بخش زیادی از علما براساس دلایل و اسناد زیر تبریک عید و جشن را به غیرمسلمانان صحیح و جایز میدانند:
۱- قرآن کریم نحوهی روابط میان مسلمانان و غیرمسلمانان را مشخص نموده است:
(ممتحنه ۹ و ۸) “خداوند شما را باز نمیدارد از این که نیکی و بخشش بکنید به کسانی که به سبب دین با شما نجنگیدهاند و از شهر و دیارتان شما را بیرون نراندهاند. خداوند نیکوکاران را دوست میدارد… بلکه خداوند شما را باز میدارد از دوستی ورزیدن با کسانی که به خاطردین با شما جنگیدهاند، و شما را از شهر و دیارتان بیرون راندهاند، و برای اخراج شما پشتیبانی کردهاند و یاری دادهاند. کسانی که ایشان را به دوستی گیرند، ظالم و ستمگرند…”
آیات میان “خیرخواهان” و “جنگ طلبان” تفاوت قایل شده است. در برخورد با گروه اول، آیه فرمان به نیکی و دادگری میدهد. “دادگری” این است که نه حق خود را به اودهی و نه حق او را غصب کنی. اما “برّ” آن است که از برخی حقوق خود به نفع دیگری صرفنظر کرده و بیشتر از حق فرد، به او داد و با او به نیکی رفتار کرد.
خداوند اجازه داده است که با برّ و دادگری با آنها رفتار نمود. کسانی که آیه از طرفداری ایشان نهی نموده است، دشمن دین، و جنگ طلبند. آنها دشمن هر مسلمانیاند و تلاش میکنند تا ایشان را از بین برده و آوارهشان کنند، همان کاری که کفار قریش با مسلمانان مکه انجام دادند.
اما دلیل در سنّت رسول الله r:
اسماء دختر ابوبکر صدیق t خدمت پیامبر رسید و گفت: ای پیامبر خدا r، مادرم بتپرست بوده و به دیدارم آمده است، و دوست دارد که به دیدارش بروم. یا رسول الله مادرم با میل و رغبت خود آمده است، آیا میتوانم صلهی او را بجا بیاورم؟ فرمود: بله، صلهی مادرت را به جا بیاور. (۶)
مادر اسماء بتپرست بود، پیداست که موضع اسلام در برابر اهل کتاب خیلی سهلتر از موضعگیریش در برابر مشرکان و بتپرستان است. حتی قرآن اجازه داده است که انسان مسلمان از غذایشان بخورد و ذبیحهی ایشان را حلال بداند، علاوه بر این ازدواج با زنانشان را در حالی که بر دین خود باقی ماندهاند جایز میداند.
در سورهی مائده میفرماید: (مائده / ۵) “و (ذبائح و) خوراک اهل کتاب (جزآنچه با آیات دیگر تحریم شده است، برای شما حلال است) و خوراک شما برای آنان حلال است، و (ازدواج با) زنان پاکدامن مؤمن، و زنان پاکدامن اهل کتاب پیش از شما، حلال است،… “
یقیناً دوستی، مهربانی و محبت میان زن و مرد طبیعی بوده و حتی یکی از نتایج آن میباشد آنگونه که خداوند میفرماید: (روم /۲۱) “و یکی از نشانههای (دال بر قدرت و عظمت) خدا این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان (در پرتو جاذبه و کشش قلبی) بیارامید؛ و در میان شما و ایشان مهر و محبت انداخت.” چگونه مرد همسر خود را دوست نمیدارد در حالی که شریک زندگی و مادر فرزندانش است؟ در رابطه با پیوند میان زن و مرد خداوند فرمود است: (بقره /۱۸۷) “آنان لباس شمایند و شما لباس آنانید” از نتایج این زوجیت، پدید آمدن پیوندهای اصلی و طبیعی در میان مردم است، که همان خویشاوندی ناشی از ازدواج است. به سبب ازدواج، مادر، دائی، خاله، مادربزرگ، پدربزرگ و… که در اسلام حق خویشاوندی و نسبی دارند، به وجود میآید.
خداوند فرموده است: (النحل / ۹۰) “خداوند به دادگری، و نیکوکاری، و نیز بخشش به نزدیکان دستور میدهد،”
مضاف بر این اسلام مسلمانان را تشویق میکند که با مادر و خویشاوندان خود – هرچند کافر نیز باشند – نیکوکار و خوش رفتار باشند، نیز آنها را تشویق میکند که به طور عموم با آدمیزاد خوش رفتار و نیکوکار باشند، به همین سبب است که پیامبر r ابوذر را نصیحت میکند و میفرماید: “در هرکجا بودی از خداوند بترس، و بعد از هر گناهی (سیئهای) حسنهای انجام بده که اثر گناه را از بین میبرد، و به نکیویی با مردم برخورد کن”. (۷)
نمیفرماید با مسلمانان، بلکه میفرماید با مردم کافر باشند یا مسلمان.
دراینباره حدیث صحیحی وجود دارد که در زندگی عملی روزانه آمده است و آن این است که تعدادی از یهودیان به منزل پیامبر r رفتند، و به جای السلام علیکم گفتند: السام علیکم، یعنی مرگ و نابودی بر شما باد. حضرت عایشه که این سخنشان را شنید فرمود: ای دشمنان خدا، سام و لعنت بر شما باد، پیامبر خدا r به خاطر این کار او را سرزنش فرمود که چرا بدیشان چنین گفتی؟ او نیز در جواب پیامبر r فرمود: نشنیدید که چه گفتند؟ پیامبر r فرمود: بله شنیدم، من نیز گفتم: و علیکم یعنی برای شما، ای عائشه خداوند در هر کاری بردباری و ملایمت را دوست دارد. (۸)
مطالب مذکور آیات قرآن و احادیث رسول و سیره عملی پیامبر r میباشند، مضاف بر این خداوند میفرماید: (نساء /۸۶) “هرگاه شما را درودی دادند (اعم از سلام کردن و دعا نمودن و احترام گذاردن…) بگونۀ زیباتر و بهتر از آن یا (دست کم) همانند آن، آن را پاسخ گویید.”
مسلمان بایستی در “احترام قایل شدن” از دیگران پایینتر نباشد، در نیکو رفتار کردن کمتر از دیگران نباشد، بلکه باید از این جهات سروگردنی از دیگران بالاتر باشد. همان گونه که پیامبر r میفرماید: کاملترین مؤمنان از نظر ایمانداری کسی است که اخلاقش نیکوتر باشد. (۹)
همهی اینها رفتارهای نیک اسلامیاند. در اسلام همسایه هرچند مسلمان نیز نباشد، حق مخصوص به خود را دارد. اگر همسایه مسلمان و از خویشاوندان بود، سه حق دارد، حق خویشاوندی، حق مسلمانی، حق همسایگی. اگر مسلمان بود و از قوم و خویش نبود، حق مسلمانی و همسایگی دارد، و اگر نه از خویشان بود و نه مسلمان، پس او یک حق دارد، آن هم حق همسایگی است. حق همسایگی از جمله حقوق مقدسی است که پیامبر r در حدیثی آن را به مسلمانان یادآوری نموده تا از آن آگاه باشند، میفرماید: “جبرئیل دربارهی همسایه به حدی به من سفارش مینمود، تا جایی که گمان کردم شاید همسایه از همسایه ارث ببرد.” (۱۰)
یعنی همسایه یکی از اعضای خانواده است. اسلام این گونه مسلمانان را تشویق میکند تا با همسایهی غیرمسلمانش خوش رفتار و نیکوکار باشد. پیشتر نیز اشاره شد که خداوند میفرماید: “خداوند شما را باز نمیدارد از این که نیکی و بخشش بکنید به کسانی که به سبب دین با شما نجنگیدهاند و از شهر و دیارتان شما را بیرون نراندهاند. خداوند نیکوکاران را دوست میدارد” (ممتحنه /۸)
یکی از نشانههای نیکی با ایشان، عیادت و احوالپرسی از آنها و تبریک شادیهایشان و حتی شرکت در شادیهایشان است به شرط این که فعل حرامی از جمله اختلاط زن و مرد نامحرم به شیوهای نادرست، یا شرابخواری و… در آن نباشد. این روش اسلامی است که باعث هدایت و راهنمایی مردم میشود… کشورهایی هستند که سپاه اسلام بدانجا نرسیده و به بهترین شکل اسلام در این کشورها گسترش یافته است. اندونزی که امروز از نظر جمعیت بزرگترین دولت اسلامی به شمار میآید، به علت روش و رفتارهای نیکوی بازرگانان مسلمان، مسلمان شدهاند.
من هم معتقدم: نظریهی “کافر دانستن” که مربوط به دو امام بزرگوار ابنتیمیه و ابنقیم میباشد، اشتباه بزرگی است. (سبحان من لایخطیء).
اولین اشتباه ایشان آن است که میفرمایند: مسلمانان متفقند در این که… بر خلاف نظر ایشان علمای شافعیه آن را حرام نمیدانند، پس در این صورت اجماع نیست، زیرا میفرماید: “فحرام بالاتفاق”. این از سویی.
از طرفی دیگر، میفرماید: “تبریک گفتن عید بدیشان شبیه تبریک گفتن سجده برای صلیب توسط ایشان است.” تفاوت میان این دو مورد بسی بزرگ است و اگر این مسأله شبیه احترام قائل شدن برایشان به خاطر اصرار بر کفرشان باشد، پس بایستی نمازخواندن درکلیساهایشان ارزش و احترام بیشتری (به نسبت عقیده ایشان) برایشان داشته باشد. (۱۱) و بایستی ازدواج با زنانشان و راضی بودن بر باقی ماندن آنها بر دینشان، احترام و ارزش بیشتری به نسبت تثلیث دربرداشته باشد. در حالی که خداوند با نص قاطع و صریح این امور را برای مسلمانان حلال نموده است.
و (ذبائح و) خوراک اهل کتاب (جزآنچه با آیات دیگر تحریم شده است، برای شما حلال است) و خوراک شما برای آنان حلال است، و (ازدواج با) زنان پاکدامن مؤمن، و زنان پاکدامن اهل کتاب پیش از شما، حلال است… (مائده / ۵) (۱۲)
این بیان کنندهی آن نیست که ما نیز با ایشان شادی کنیم و جشن بگیریم، بلکه تنها به آنها تبریک میگوییم، این کار بخشی از احسان و نیکوکاری است که دینمان از ما خواستار است. بدین امید که توانسته باشم این موضوع را برای خواننده تبیین کرده باشم. تا خود آگاهانه بین دلایل دستهای که تبریک عید به مسیحیان را حرام میدانند و گروهی که آن را حرام نمیدانند تمییز قایل شده، بهترین را بپسندند.
السلام علیکم ورحمه الله و برکاته
ممنون از فعالیت های مستمر شما عزیزان.
دوستان، یک چیز مهم را باید جدا مد نظر داشته باشید، و آن اینکه اگر خود تان به همین متن تان یک بار نظر کنید، شاید خجالت زده شوید. یعنی مشکلات نوشتاری فوق العاده دارد. مثلا ابنتیمیه، ابنقیم، شیخالاسلام ابنتیمیه، مسلمانباید و مانند این ها بیش از ۱۰۰ اشتباه اینجا من می بینم.
فقط خواستم به هدف اصلاح این موارد را مد نظر بگیرید.
با تشکر
برادر شما از افغانستان
السلام علیکم ورحمه الله