مطالب جدیدمقالات

مطالبی در مورد سن ام المؤمنین عایشه ـ رضی الله عنها ـ و رد شبهات در این مورد

مطالبی در مورد سن ام المؤمنین عایشه ـ رضی الله عنها ـ و رد شبهات در این مورد

محقق:آرمان کریمی

در این نوشتار سعی بر این داریم که در حد توان، از سنت و احادیث پیامبر صلی الله علیه وسلم آنگونه که شایسته است دفاع کرده و شبهات وارده را حول ساحت مقدسش بر طرف کنیم.

ابتدا باید گفت؛ این نوع شبهات جدید نبوده و از قدیم الأیام طاعنین در سنت و حجیت آن، دست به شبهه پراکنی زده و علمای ربانی اهل سنت نیز ازاله آن شبهات را کرده و حق را نصرت داده اند.
در این مورد هم می گوییم: هیچ عیب و زیانی نیست که پیامبر صلی الله علیه وسلم به سبب مصلحتی که انتظار داشت با شخصی مانند خدیجه رضی الله عنها ازدواج کند چرا که ازدواج؛ مملو از مصالح متقابل میان زوجین است. چنانکه معروف است، خدیجه رضی الله عنها بر ازدواج با پیامبر صلی الله علیه وسلم حریص بود چرا که در ایشان امانت و صفات زیبای انسانی را مشاهده کرده بود. و ازدواج ایشان با عایشه رضی الله عنها در سن و سال پایین رخ داد که مانند چنین ازدواج هایی در دوران جاهلیت بسیار معروف بود و اسلام نیز با آن مخالفت نکرد مادامی که از دختر خواستگاری شود و ولیّ دختر به آن راضی باشد. چنانکه عایشه رضی الله عنها قبل از رسول خدا صلی الله علیه وسلم؛ از طرف جبیر بن مطعم بن عدی خواستگاری شده بود و این ماجرا را طبری ، ابن کثیر و ابن سعد – در کتاب طبقات الکبری- ذکر کرده اند، اما پیامبر صلی الله علیه وسلم زمانی با ایشان زفاف کردند که توانایی و صلاحیت آن را پیدا کرده بود، چنانکه امام مسلم از زبان خود عایشه رضی الله عنها آن را نقل کرده است.
لازم به ذکر است که سن ۹ سالگی در بسیاری از کشورها سن قانونی و از نظر جسمی آمادگی لازم برای جماع را دارد.
ترمذی در سنن خود (۴/۲۹۸) از خود عایشه رضی الله عنها روایت می کند که فرمود: « إِذَا بَلَغَتْ الْجَارِیَهُ تِسْعَ سِنِینَ فَهِیَ امْرَأَهٌ »
یعنی: هنگامی که دختر به سن ۹ سالگی رسید او زنی کامل است. و این به معنی سن دقیق حیض و مکلف بودن نیست بلکه معنی آن (غالباً) صلاحیت یک دختر برای ازدواج در این سن است که می توان گفت سن رسیدن به تکلیف نیز می باشد.
ابن قدامه رحمه الله در المغنی (۱/۲۶۴) می فرماید: « وَالْمُرَادُ بِهِ حُکْمُهَا حُکْمُ الْمَرْأَهِ وَهَذَا قَوْلُ الشَّافِعِیِّ »
یعنی: مراد از قول عایشه رضی الله عنها این است که حکمش حکم یک زن را دارد و این قول شافعی نیز می باشد.
شیخ مبارکفوری در تحفه الأحوذی (۴/۲۰۸) می فرماید: « کَأَنَّ عَائِشَهَ أَرَادَتْ أَنَّ الْجَارِیَهَ إِذَا بَلَغَتْ تِسْعَ سِنِینَ فَهِیَ فِی حُکْمِ الْمَرْأَهِ الْبَالِغَهِ لِأَنَّهُ یَحْصُلُ لَهَا حِینَئِذٍ مَا یُعْرَفُ بِهِ نَفْعُهَا وَضَرَرُهَا مِنَ الشُّعُورِ وَالتَّمْیِیزِ »
یعنی: گویی که عایشه می گوید: جاریه زمانی که به سن ۹ سالگی رسید؛ حکم یک زن بالغ را دارد چرا که با درک و تمییز خود؛ نفع و ضررش را تشخیص دهد.
نزد عرب هم چنین بوده که زن در عرف آنها بعد از سن ۹ سالگی شناخته میشده به همین دلیل هیچ یک از مشرکین آن زمان که شدیدترین دشمنی با پیامبر صلی الله علیه وسلم را داشتند؛ هرگز با طعنه و کنایه پیامبر را سرزنش نکردند که چرا با یک دختر کم سن و سال ازدواج کرده است؟!
این در حالی است که مشرکین به دنبال کوچکترین بهانه بودند تا از پیامبر صلی الله علیه وسلم نقطه ضعف بگیرند و او و اصحابش را با آن سرزنش و ملامت کنند. پس معلوم می شود که این جزو عرف و عادات آن زمان بوده است.
اما اینکه روایات تاریخی ای وجود دارد که در این مورد با هم اختلاف دارند؛ باید گفت که مقتضای تدوین تاریخ ، تراث و فرهنگ چنین است. اما اسلام با علم إسناد که خداوند متعال با آن این امت را از سایر امم متمایز کرد و بر او منت نهاد؛ می تواند روایات را به وادی نقد بکشاند و صحیح را از سقیم غربال کند. چنانکه مستشرقی به نام مارگیلیوس می گوید: مسلمانان باید به علم حدیثشان افتخار کنند.
احادیث وارده در این موضوع
تحدید سن عایشه رضی الله عنها زمان ازدواج با پیامبر صلی الله علیه وسلم به شش سال و زمان زفاف با ایشان در سن نُه سالگی اجتهاد علماء نیست تا اینکه گفته شود احتمال خطا و صواب دارد! بلکه نقل خبری است که صحت آن اثبات شده و واجب است تسلیم آن شد.
۱- از خود عایشه رضی الله عنها نقل شده و سخن ایشان مانند یک مؤرخ و یا شخص دیگر نیست بلکه از نفس خود خبر می دهد:
« تَزَوَّجَنِی النَّبِیُّ صلى الله علیه وسلم ، وَأَنَا بِنْتُ سِتِّ سِنِینَ، فَقَدِمْنَا الْمَدِینَهَ، فَنَزَلْنَا فِی بَنِی الْحارِثِ بْنِ خَزْرَجٍ، فَوُعِکْتُ فَتَمَرَّقَ شَعَرِی، فَوَفَى جُمَیْمَهً، فَأَتَتْنِی أُمِّی، أُمُّ رُومَانَ، وَإنِّی لَفِی أُرْجُوحَهٍ، وَمَعِی صَوَاحِبُ لِی، فَصَرَخَتْ بِی فَأَتَیْتُهَا لاَ أَدْرِی مَا تُرِید بِی؛ فَأَخَذَتْ بِیَدِی حَتَّى أَوْقَفَتْنِی عَلَى بَابِ الدَّارِ، وَإِنِّی لأَنْهِجُ حَتَّى سَکَنَ بَعْضُ نَفَسِى، ثُمَّ أَخَذَتْ شَیْئًا مِنْ مَاءٍ فَمَسَحَتْ بِهِ وَجْهِی وَرَأْسِی، ثُمَّ أَدْخَلَتْنِی الدَّارَ، فَإِذَا نِسْوَهٌ مِنَ الأَنْصَارِ فِی الْبَیْتِ، فَقُلْنَ: عَلَى الْخَیْرِ وَالْبَرَکَهِ، وَعَلَى خَیْرِ طَائِرٍ؛ فَأَسْلَمَتْنِی إِلَیْهِنَّ، فَأَصْلَحْنَ مِنْ شَأْنِی، فَلَمْ یَرُعْنِی إِلاَّ رَسُولُ اللهِ – صلى الله علیه وسلم – ضُحًى، فَأَسْلَمَتْنِی إِلَیْهِ، وَأَنَا یَوْمَئِذٍ بِنْتُ تِسْعِ سِنِینَ »
رواه البخاری (۳۸۹۴) ومسلم (۱۴۲۲) .
ترجمه: شش ساله بودم که پیغمبر – صلى الله علیه وسلم – مرا عقد نمود، (و بعد از هجرت پیغمبر – صلى الله علیه وسلم – و ابو بکر با مادرم امّ رومان و خواهرم اسماء) به مدینه آمدیم، و مهمان پسران حارث بن خزرج شدیم، مبتلا به تب شدم و موهاى سرم ریزش نمود، بعداً بهبود یافتم و موهایم مجدداً رشد کردند تا اندازه اى که به میان شانه هایم مى رسید، با چند دخترى که رفیق بودیم بازى مى کردیم و طنابى را به چوبى بسته بودیم و دو نفر بر دو سر آن چوب نشسته بودیم و یک دیگر را بسوى خود تکان مى دادیم، در این اثنا مادرم امّ رومان آمد و مرا صدا کرد، من هم به نزد مادرم رفتم و نمى دانستم که چه کارى با من دارد، دستم را گرفت و رفتیم تا اینکه به در خانه رسیدیم ومرا در آنجا نشاند. از خستگى بلند نفس مى کشیدم و نشستم تا اینکه نفسم آرام شد، سپس مادرم مقدارى آب برداشت و بر سر و صورتم پاشید آنگاه وارد منزل شدیم، دیدم چند زن انصارى نشسته اند، همینکه مرا دیدند گفتند: مبارک است و (ان شاءالله) با خیر و برکت همراه باشد، مادرم مرا به این زنها سپرد، آنها هم سر و صورت و وضعیت لباسم را اصلاح و مرتب کردند، و هیچ چیزى برایم غیر عادى نبود جز اینکه پیغمبر صلى الله علیه وسلم به هنگام چاشت آمد، و مادرم مرا به او تحویل داد و من در آن هنگام نه ساله بودم».
این روایت از عایشه رضی الله عنها در صحیح ترین کتُب بعد از قرآن روایت شده اند و در نهایتِ صحت می باشند.
و این روایت از چندین طریق از عایشه رضی الله عنها روایت شده و تنها یک طریق واحد ندارد -چنانکه بعضی از جاهلان گمان کرده اند-.
طریق مشهور آن از روایت هشام بن عروه بن الزبیر از پدرش و او هم از عایشه رضی الله عنها می باشد. و این از صحیح ترین روایات و إسناد است. و عروه بن زبیر از آگاهترین اشخاص نسبت به عایشه رضی الله عنها می باشد چرا که عایشه خاله او است.
طریق دوم از روایت زهری می باشد که او نیز از عروه بن زبیر و او نیز از عایشه رضی الله عنها نقل می کند و این روایت در صحیح مسلم (۱۴۲۲) روایت شده است.
طریق دیگر این روایت چنین است: أعمش عن إبراهیم عن الأسود عن عائشه رضی الله عنها: « أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ تَزَوَّجَهَا وَهِیَ بِنْتُ سَبْعِ سِنِینَ وَزُفَّتْ إِلَیْهِ وَهِیَ بِنْتُ تِسْعِ سِنِینَ » رواه مسلم (۱۴۲۲) .
ترجمه: پیامبر صلی الله علیه وسلم با او ازدواج نمود که سنش در این هنگام هفت سال و هنگام زفاف نُه سال داشتند.
طریق دیگر حدیث که همین معنا و مفهوم را بیان کرده إسنادش چنین است: عن محمد بن عمرو ، عن یحیى بن عبد الرحمن بن حاطب عن عائشه رضی الله عنها. رواه أبو داود (۴۹۳۷) .
و شیخ أبو إسحاق حوینی حفظه الله نامهای متابعین عروه بن زبیر را جمع کرده ( کسانی که این روایت را مانند روایت عروه نقل کرده اند) و آنها: الأسود بن یزید ، والقاسم بن عبد الرحمن ، والقاسم بن محمد بن أبی بکر ، وعمره بنت عبد الرحمن ، ویحیى بن عبد الرحمن بن حاطب می باشند.
و همچنین نام متابعین هشام بن عروه را در روایت این حدیث جمع نموده و آنها: ابن شهاب الزهری ، وأبو حمزه میمون مولى عروه می باشند. سپس راویانی که از هشام نقل کرده اند را اهل مدینه نام نهاده تا خواننده بداند این حدیث که هشام آن را نقل کرده از اهل مدینه بوده اند و آنها: أبو الزناد عبد الله بن ذکوان ، و پسرش عبد الرحمن بن أبی الزناد ، وعبد الله بن محمد بن یحیى بن عروه می باشند.
و از اهل مکه: سفیان بن عیینه و از اهل ری جریر بن عبد الحمید الضبی و از اهل بصره حماد بن سلمه ، وحماد بن زید ، ووهیب بن خالد و دیگران می باشند.
این تعداد فقط برای دفع شبهه از بعضی جُهال می باشد که می گویند: در نقل این روایت هشام بن عروه متفرد است (تنها او روایت کرده) در حالی که ثابت شد چنین نیست. و به فرض صحت اینکه هشام در آخر عمر خود دچار اختلاط شده باشد؛ اما باید دانست که این قول را تنها ابو الحسن بن قطان در کتاب معروف خود: ” بیان الوهم والإیهام ” گفته است اما براستی که در این مورد خطا کرده و رأی صواب نمی باشد.
امام ذهبی رحمه الله می فرماید: هشام بن عروه یکی از بزرگان اهل علم و حجت می باشد. اما دچار تناقض در حفظیاتش شده و آنهم در سن پیری بوده اما در احادیث هرگز دچار اختلاط نشده است و به گفته ابوالحسن بن قطان در این مورد توجهی نمی شود. سپس می گوید: هنگامی که او (هشام) در سن پیری به عراق رفت؛ از بسیاری از اهل علم روایت نقل کرده که بسیار جیّد نمی باشند اما باید دانست این حالت برای بزرگان ثقات و مورد اعتماد نیز رخ داده است مانند: مالک و شعبه و وکیع. و شایسته نیست ائمه کبار و حافظ و ثقه را با مختلطین و ضعفاء یکی دانست. ” میزان الاعتدال ” (۴/۳۰۱-۳۰۲) .
همچنین افرادی غیر از خود عایشه رضی الله عنها سن ایشان را هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه وسلم نقل کرده که به احوال او آگاه بوده اند.
امام احمد رحمه الله تعالی در مسند (۶/۲۱۱) با این إسناد نقل می کند: مُحَمَّدُ بْنُ بِشْرٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرٍو قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سَلَمَهَ وَیَحْیَى قَالَا « لَمَّا هَلَکَتْ خَدِیجَهُ جَاءَتْ خَوْلَهُ بِنْتُ حَکِیمٍ امْرَأَهُ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ قَالَتْ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَلَا تَزَوَّجُ قَالَ مَنْ قَالَتْ إِنْ شِئْتَ بِکْرًا وَإِنْ شِئْتَ ثَیِّبًا قَالَ فَمَنْ الْبِکْرُ قَالَتْ ابْنَهُ أَحَبِّ خَلْقِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِلَیْکَ عَائِشَهُ بِنْتُ أَبِی بَکْرٍ…»
پس از وفات خدیجه رضی الله عنها حوله دختر حکیم همسر عثمان بن مظعون نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: ای رسول خدا آیا ازدواج می کنی؟ فرمود: با چه کسی؟ گفت: اگر بخواهی با یک دوشیزه و اگر هم خواستی با یک بیوه پیامبر فرمود: آن دوشیزه کیست؟ گفت: دختر کسی که نزد شما محبوبترین خلق خداست یعنی ابوبکر…سپس تفاصیل قصه را ذکر میکند و در آن آمده: هنگام ازدواج، عایشه رضی الله عنها شش سال داشت و هنگام زفاف نُه ساله بودند.
این روایاتی بود که عایشه رضی الله عنها از نفس خود خبر داده و همچنین راویانی که به حال او آگاه بودند نیز آن را نقل کرده اند و همچنین مصادر تاریخی نیز آن را تصدیق می کند و هیچگونه اختلافی با احادیث ندارند. باید گفت: این مسأله محل اجتهاد نبوده و کسی که از نفس خود خبر می دهد محلی برای اجتهاد علماء باقی نمی گذارد که اجتهاد کنند!

در اینجا به چند مورد از شبهات و ایرادات گرفته شده بر این موضوع اشاره می کنیم وسعی می کنیم جوابی قانع کننده به آنها بدهیم:
۱- گفته شده در روایاتی سن ازدواج عایشه رضی الله عنها ۷ سال ذکر شده و در روایت دیگر ۶ سال که این نشان از تناقض این دو روایت دارد!
جواب:
جواب این شبهه را از زبان علمای بزرگ اسلام نقل میکنیم: امام نووی رحمه الله در شرح مسلم (۹/۲۰۶) می فرماید:
« وَلَیْسَ فِی حَدِیثِ عَائِشَهَ تَحْدِیدٌ وَلَا الْمَنْعُ مِنْ ذَلِکَ فِیمَنْ أَطَاقَتْهُ قَبْلَ تِسْعٍ وَلَا الْإِذْنُ فیمن لَمْ تُطِقْهُ وَقَدْ بَلَغَتْ تِسْعًا قَالَ الدَّاوُدِیُّ وکانت عائشه قد شبت شبابا حسنا رضى الله عَنْهَا وَأَمَّا قَوْلُهَا فِی رِوَایَهٍ تَزَوَّجَنِی وَأَنَا بِنْتُ سَبْعٍ وَفِی أَکْثَرِ الرِّوَایَاتِ بِنْتُ سِتٍّ فَالْجَمْعُ بَیْنَهُمَا أَنَّهُ کَانَ لَهَا سِتٌّ وَکَسْرٌ فَفِی رِوَایَهٍ اقْتَصَرَتْ عَلَى السِّنِینَ وَفِی رِوَایَهٍ عَدَّتِ السَّنَهَ الَّتِی دَخَّلَتْ فِیهَا وَاللَّهُ أَعْلَمُ »
ترجمه: در حدیث عایشه رضی الله عنها تحدیدی برای این سن وجود ندارد گرچه برای کسی که توانایی جسمی و روحی داشته باشد و سنش هم کمتر از ۹ سال باشد؛ منعی وجود ندارد و همچنین؛ برای کسی که توانایی آن را نداشته باشد حتی اگر به سن ۹ سالگی هم رسیده باشد؛ اجازه ندارد این کار را بکند. داودی گفته: عایشه رضی الله عنها در سن ۹ سالگی ماننى جوانی نیکو شده بود. اما اینکه در روایتی فرموده است که پیامبر با من ازدواج کرد در حالی که ۷ ساله بودم و در اکثر روایات ۶ سالگی آمده جمع میان آنها چنین است که: ایشان ۶ سال و اندی داشتند که در روایتی فقط ۶ را فرموده و در روایت دیگر سالی را گفته که داخل در آن شده یعنی ۷ سالگی والله أعلم.
حافظ ابن حجر رحمه الله در ﺍﻹﺻﺎﺑﺔ (۴/۲۷) می فرماید: « ولدت بعد المبعث بأربع سنین أو خمس فقد ثبت فی الصحیح أن النبی صلى الله علیه وسلم تزوجها وهی بنت ست وقیل سبع ویجمع بأنها کانت أکملت السادسه ودخلت فی السابعه »
ترجمه: ایشان ۴ یا ۵ سال بعد از بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم متولد شدند. در صحیح (بخاری و مسلم) آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم با ایشان ازدواج کردند در حالی که او شش ساله بود و گفته شده که هفت سال داشت و جمع میان این دو روایت چنین است که ایشان شش سالگی را تمام کرده و وارد هفتمین سال از عمر مبارکش شده بود.

إسناد تاریخی
مصادر تاریخی اتفاق دارند که عایشه رضی الله عنها چهار یا پنج سال بعد از بعثت متولد شدند. امام بیهقی رحمه الله می گوید:
عایشه رضی الله عنها در دوران اسلام بود که متولد شد چراکه پدرش ابوبکر رضی الله عنه در ابتدای بعثت مسلمان شده بود و از اسود ثابت است که عایشه رضی الله عنها در سن شش سالگی با پیامبر صلی الله علیه وسلم عقد کردند و زفاف آنها در سن نُه سالگی بوده است اما أسماء دختر ابوبکر در جاهلیت متولد شده و سپس به دست پدرش مسلمان شد. ” السنن الکبرى ” (۶/۲۰۳) .
ذهبی رحمه الله می فرماید: عایشه رضی الله عنها در زمان اسلام متولد شد و هشت سال از فاطمه کوچکتر بود. و می گفت: « لَمْ أَعْقِلْ أَبَوَیَّ قَطُّ إِلا وَهُمَا یَدِینَانِ الدِّینَ » (روایت بخاری)
ترجمه: از زمانی که به خاطر دارم، پدر و مادرم، مسلمان بودند. ” سیر أعلام النبلاء ” (۲/۱۳۹) .
ابن حجر رحمه الله می فرماید: «ولدت بعد المبعث بأربع سنین أو خمس» ” الإصابه ” (۸/۱۶)
ترجمه: عایشه رضی الله عنها چهار یا پنج سال بعد از بعثت متولد شد.
چنانکه تقی الدین المقریزی (المتوفى: ۸۴۵هـ) در إمتاع الأسماع (۶/۴۲) و حسین بن محمد بن الحسن الدِّیار بَکْری (المتوفى: ۹۶۶هـ) در تاریخ الخمیس (۱/۲۶۶) هم بیان کرده اند.
و طبق قول ابو نعیم؛ اسماء ۱۰ سال قبل از بعثت متولد شد پس اختلاف سن او با عایشه ۱۴ سال می باشد که همان قول ذهبی است که در ادامه خواهد آمد.
پس مشخص می شود سن ایشان هنگام هجرت؛ هشت یا نُه سال بوده است که مطابق با حدیثی است که خود ایشان در ابتدای بحث بیان داشتند و آن را برای خواننده ذکر کردیم.
همچنین مصادر تاریخی بر این متفق اند که هنگام وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم؛ عایشه رضی الله عنها هجده سال سن داشتند، پس سن ایشان در اول هجرت نُه سال بوده است.
چنانکه کتُب سیره و تراجم نقل می کنند؛ عایشه رضی الله عنها در سن ۶۳ سالگی وفات کرد یعنی در سال ۵۷ هجری ، پس سن ایشان قبل از هجرت ۶ سال بوده است.
پس تفاوت سن اسماء و عایشه نیز مشخص می شود. امام ذهبی رحمه الله می فرماید: « وَکَانَتْ أَسَنَّ مِنْ عَائِشَهَ بِبِضْعَ عَشْرَهَ سَنَهً » اسماء از عایشه رضی الله عنهما بیش از ده سال بزرگتر بود! ” سیر أعلام النبلاء ” (۲/۱۸۸) . ( و بضع در زبان عرب از ۳ تا ۹ می باشد)
و عائشه رضی الله عنها چنانکه بیان شد؛ چهار یا پنج سال بعد از بعثت متولد شده اند و ابونعیم (متوفى: ۴۳۰هـ) در مورد اسماء می گوید « وُلِدَتْ ….قَبْلَ مَبْعَثِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِعَشْرِ سِنِینَ » “معرفه الصحابه” (۶/۳۲۵۳)
یعنی: ده سال قبل از بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم متولد شده است.
پس تفاوت سن عایشه و اسماء رضی الله عنهما چهارده یا پانزده سال می باشد. و این همان کلام ذهبی است.
۲- شبهه دیگری که مطرح می کنند این است که: تفاوت سنی عایشه و اسماء فقط ده سال بود!
که در جواب می گوییم:
این استدلال از نظر سند ثابت نیست و اگر هم ثابت باشد؛ باید فهم آن را با ادله قطعی سابق مطابقت داد.
اما از نظر سند: این کلام از طریق عبد الرحمن بن أبی الزناد روایت شده که گفت: « کانت أسماء بنت أبی بکر أکبر من عائشه بعشر سنین » یعنی: اسماء دختر ابوبکر رضی الله عنه از عایشه ده سال بزرگتر بوده است.
این روایت از دو طریق از جهت أصمعی از عبد الرحمن بن أبی الزناد نقل شده است:
طریق اول:
آن را ابن عساکر در “تاریخ دمشق” (۶۹/۱۰) چنین روایت کرده است: أخبرنا أبو الحسن علی بن أحمد المالکی ، أنا أحمد بن عبد الواحد السلمی ، أنا جدی أبو بکر ، أنا أبو محمد بن زبر ، نا أحمد بن سعد بن إبراهیم الزهری ، نا محمد بن أبی صفوان ، نا الأصمعی ، عن ابن أبی الزناد قال : سپس آن را ذکر می کند.
طریق دوم:
آن را ابن عبدالبر رحمه الله در ” الاستیعاب فی معرفه الأصحاب ” (۲/۶۱۶) چنین نقل کرده است: أخبرنا أحمد بن قاسم ، حدثنا محمد بن معاویه ، حدثنا إبراهیم بن موسى بن جمیل ، حدثنا إسماعیل بن إسحاق القاضی ، حدثنا نصر بن علی ، حدثنا الأصمعی قال : حدثنا ابن أبی الزناد ، قال : قالت « أسماء بنت أبی بکر ، وکانت أکبر من عائشه بعشر سنین أو نحوها »
اما هنگامی که در این دو روایت تأمل و دقت می کنیم؛ درک می کنیم که اخذ کردن ظاهر این دو روایت و رد کردن ادله ثابت و قطعی مخالف با آنها؛ جنایت و ظلم در این علم و تحقیق بوده چرا که:
۱- منفرد بودن عبد الرحمن بن أبی الزناد (۱۰۰هـ – ۱۷۴هـ) نسبت به تحدید و بیان کردن این تفاوت سنی می باشد در حالی که ادله سابق از چندین نفر ثقه و مورد اعتماد روایت شده بود که مخالف با این نقل می باشند و معلوم و مشهور است که کثرت تعدد مقدم بر اقلیت است.
۲- اکثر اهل علم عبد الرحمن بن أبی الزناد را تضعیف کرده اند! بیوگرافی او در کتاب مشهور ابن حجر یعنی: ” تهذیب التهذیب ” (۶/۱۷۲) چنین آمده است: امام احمد در مورد او می گوید: مضطرب الحدیث است و یحیی بن معین می فرماید: از کسانی نیست که اصحاب حدیث به او احتجاج کنند و علی بن المدینی می فرماید: آنچه که از اهل مدینه روایت کرده صحیح است اما آنچه که از اهل بغداد نقل کرده باشد غیر صحیح می باشد. ابوحاتم می گوید: احادیثش نوشته می شود اما به آنها احتجاج نمی شود و نسائی در مورد او می گوید: به احادیثش احتجاج نمی شود.
اما توثیق کردن او توسط امام ترمذی رحمه الله معارض و مخالف با تجریحی است که بیان کردیم و چنانچه مشهور است؛ جرح، مقدم بر تعدیل می باشد مخصوصاً زمانی که متفرد به عبد الرحمن بن أبی الزناد می باشد و همچنین مخالف با کتُب سنت و تاریخی نیز هست!
۳- کلام او در روایت ابن عبدالبر « أسماء بنت أبی بکر ، وکانت أکبر من عائشه بعشر سنین أو نحوها » صحیحتر از روایت ابن عساکر است چرا که نصر بن علی که از اصمعی نقل میکند (در سند ابن عبدالبر)؛ ثقه و حافظ است چنانکه در ” تهذیب التهذیب ” (۱۰/۴۳۱) آمده است، اما محمد بن أبی صفوان که او نیز از اصمعی نقل میکند (در سند ابن عساکر)؛ کسی او را توثیق نکرده است!
پس کلمه « أو نحوها » یعنی: « یا مانند آن » دلیلی است بر محفوظ نبودن ده سال اختلاف سنی اسماء و عایشه و همین نیز دلیل ضعف روایتش می شود و برای یک متحقق منصف جایز نیست ادله قطعی و ثابت سابق را با چنین روایاتی رد کند.
۴- سپس می گوییم: میتوان میان این روایات و روایات سابق توافق ایجاد کرد و گفت: تولد اسماء شش یا پنج سال قبل از بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم بوده است و عایشه رضی الله عنها نیز چهار یا پنج سال بعد از بعثت متولد شده است. و هنگامی که اسماء در سال ۷۳ هجری وفات کرد؛ سن او ۹۱ یا ۹۲سال بوده است. چنانکه این را امام ذهبی رحمه الله در ” سیر أعلام النبلاء ” (۴/۴۰۸) نقل میکند: ابن أبی الزناد گفته: اسماء ده سال از عایشه بزرگتر بوده است و می گویم (ذهبی): پس اگر چنین باشد؛ سن او ۹۱ سال بوده است و اما هشام بن عروه گفته: ۱۰۰ سال عُمر کرده است.
۵- چنانکه احتمال دارد گفته شود: اسماء ۱۴ سال قبل از بعثت متولد شده و سن او هنگام هجرت ۲۷ سال بوده است و سن او هنگام وفات عایشه یعنی سال ۷۳ هجری؛ ۱۰۰ سال بوده است. تا بتوان با قضیه ای که مصادر تاریخی بر آن اتفاق دارند توافق ایجاد کرد و آن این است که اسماء در سال ۷۳ هجری وفات کرد. یعنی همان سالی که عبدالله بن زبیر (پسرش) شهید شد. و سن او ۱۰۰ سال بوده است چنانکه هشام بن عروه از پدرش نقل کرده است.
مصادری که این قضیه را نقل کرده اند را ذکر می کنیم:
” حلیه الأولیاء ” (۲/۵۶) ، ” معجم الصحابه ” ابو نعیم الأصبهانی ، ” الاستیعاب ” ابن عبد البر (۴/۱۷۸۳)، ” تاریخ دمشق ” ابن عساکر (۶۹/۸)، ” أسد الغابه ” ابن الأثیر (۷/۱۲) ، ” الإصابه ” ابن حجر (۷/۴۸۷)، ” تهذیب الکمال ” (۳۵/۱۲۵).
اما اینکه اسماء ده سال قبل از بعثت متولد شده است قول ابونعیم اصفهانی می باشد:
” کانت – یعنی أسماء – أخت عائشه لأبیها ، وکانت أسن من عائشه ، ولدت قبل التأریخ بسبع وعشرین سنه ، وقبل مبعث النبی صلى الله علیه وسلم بعشر سنین ، وولدت ولأبیها الصدیق یوم ولدت أحد وعشرون سنه ، توفیت أسماء سنه ثلاث وسبعین بمکه بعد قتل ابنها عبد الله بن الزبیر بأیام ، ولها مائه سنه وقد ذهب بصرها ” انتهى .
چنانچه می بینیم گویی قصد ابونعیم این بوده که مدت زمان مکی ۱۷ سال بوده است که این قول بعضی از اهل سیره می باشد و ضعیف است. (بلکه مدت مکی ۱۳ سال بوده است).
والله أعلم.
۳- از جمله استدلالتی که برای باطل جلوه دادن احادیث صحیح در مورد این ازدواج به کار گرفته اند این است که:
«ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ روایات تاریخی در کتُب تاریخ و سیره ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﻤﺎﺀ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺮﺵ ﻋﺎﺋﺸﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ این ﺩﻭ ﺍﺯ قدیمی ترین ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ ﭼﻨﺎﻧﮑﻪ ﺍﺳﻤﺎﺀ ﭘﺲ ﺍﺯ ۱۷ ﻧﻔﺮ، ﻭ ﻋﺎﺋﺸﻪ ﻫﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ۱۸ ﻧﻔﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻨﺎ ﺑﺮ روایات سیره، این ﺩﻭ ﺑﻪ ﺩﻋﻮﺕ ﭘﺪﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﺑﻮﺑﮑﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اینکه ﺍﺑﻮﺑﮑﺮ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻝ ﺑﻌﺜﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﻭاین ﺩﻭ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻫﻢ ﺟﺰﺀ ۲۰ ﻧﻔﺮ ابتدایی ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ ﺍﺳﻼﻡ ﺁﻥﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺍﻭﻝ یا ﺩﻭﻡ ﺑﻌﺜﺖ ﺭﺥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ»
در این مورد می گوییم:
اولاً: به اتفاق مورخین عایشه رضی الله عنها در سال ۴ یا ۵ بعد از بعثت متولد شدند پس همه اقوالی که دال بر اسلام آوردن ایشان همراه با اسماء و در یک زمان خاص می باشد صحیح نیستند.
ثانیاً: از عبارت « اسلمت بمکه قدیما » ( که برای اسماء به کار برده اند یعنی از ابتدای اسلام در مکه ایمان آورد) که ابن جوزی و ابن حجر آن را ذکر کرده اند؛ این را نمی توان فهم کرد که عایشه نیز همراه ایشان بوده است بلکه تنها ابن اسحاق و ابن هشام گفته اند: در آن هنگام او (عایشه) صغیر بود که منافاتی با ادله ما ندارد و بلکه عدم ذکر این موضوع از طرف محقیقینی مانند ابن حجر ، ابن جوزی ، ابن کثیر، بیهقی و …دلیل بر بطلان آن دارد چرا که این امری بدیهی است که ایشان ۴ یا ۵ سال بعد از بعثت متولد شدند و روایت صحیح مخالف با این اقوال است.
همچنین؛ ذهبی در سیر اعلام نبلاء (۳/۴۲۹) می فرماید: « وعائشه ممن ولد فی الإسلام، وهی أصغر من فاطمه بثمان سنین »
یعنی: عایشه جزو کسانی است که در زمان اسلام متولد شد و او هشت سال از فاطمه کوچک تر است. و در معرفی فاطمه رضی الله عنها می گوید: «مولدها قبل البعثه بقلیل» (السیر ۳/ ۴۱۷)
یعنی: تولد او با فاصله کمی قبل از بعثت بود.
ابن اثیر رحمه الله در”أسد الغابه” (۷/ ۲۱۶) چنین می فرماید: پیامبر صلی الله علیه وسلم بعد از چهار ماه و نصف از ازدواج با عایشه؛ فاطمه را به عقد علی در آورد در حالی که فاطمه ۱۵ سال و ۵ ماه داشت. یعنی زفاف علی و فاطمه در سال دوم هجرت بوده و نمایانگر این است که تولد ایشان فاصله چندانی با بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم نداشته است چنانکه امام ذهبی و دیگران هم به آن اشاره داشته اند ذهبی می گوید: «مَوْلِدُهَا قَبْلَ المَبْعَثِ بِقَلِیْلٍ» سیر أعلام النبلاء (۳/۴۱۵) ابن حجر هم این رای را ترجیح داده است. الإصابه فی تمییز الصحابه (۸/۲۶۳)
از جمله ادله ای که نظر ما را تقویت می کند چنین است:
سوره مبارکه قمر سال ۱۰ یا ۱۱ نازل شده است وچون این سوره بعد از نزول سوره مبارکه نجم نازل شده ( البته نه به ترتیب) و سوره نجم هم بحث معراج پیامبر صلی الله علیه وسلم را بیان می کند و معراج ایشان نیز در سال ۱۰ یا ۱۱ بعثت بوده است.
اگر قبول کنیم که این سوره در سال ۱۰ بعثت نازل شده و طبق کلام محققینی مانند ابن حجر رحمه الله عایشه رضی الله عنها در سال ۴ یا ۵ بعثت متولد شده باشد؛ سن ایشان هنگام نزول سوره قمر ۵-۶ سال بوده است. چنانکه در صحیح بخاری (۶/۱۴۳) می فرماید: ” لَقَدْ أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِمَکَّهَ وَإِنِّی لَجَارِیَهٌ أَلْعَبُ، {بَلِ السَّاعَهُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَهُ أَدْهَى وَأَمَرُّ} [القمر: ۴۶] ”
یعنی: من کودکی خردسال بودم و بازی می کردم که این آیه در مکه بر محمد – صلى الله علیه وسلم – نازل شد: { بَلِ السَّاعَهُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَهُ أَدْهَى وَأَمَرُّ }
پس سال دوم هجری که ازدواج ایشان با پیامبر رخ داده؛ ۹ سال داشتند و سال ۱۱ ام که وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم است؛ ایشان ۱۸ ساله بودند که دقیقا در احادیث صحیحین به آن اشاره شده است.
سوال اینجاست که چرا افرادی که احادیث صحیح آحاد و حتی مشهور را حجت نمی دانند؛ دست به دامان روایات تاریخی و سیره می شوند در حالی که چنانکه دیدیم؛ عاری از سند ثابت و مقبولی هستند؟!!!
با این وجود همه استدلالهایشان بر اساس ظن و گمان است چرا که ظن یک روایت بدون سندِ تاریخی؛ بسیار کمتر از ظنی است که یک حدیث متفق علیه در نهایت صحت سندی به آنها می دهد.
پس دلیل چیست که این افراد؛ چندین حدیث صحیح را رها کرده و به ظنیّات تاریخی متمسک می شوند در حالی که هیچگونه اسنادی برایشان وجود ندارد بجز قال و قیل؟!!
در ادامه به این مطالب نیز دقت کنید:
در سایت موسسه «پالو آلتو» ذکر شده است.
متوسط سن بلوغ در دختران بین ۱۰ تا ۱۱ سال است.
http://www.pamf.org/parenting-teens/health/growth-
development/pre-growth.html
البته در سایت میدیکال نیوز تودی ذکر شده است که سن بلوغ در دختران بین ۹ تا ۱۴ سال متفاوت است
http://www.medicalnewstoday.com/articles/156451.php
البته این سن با توجه با شرایط تغذیه ای کم تر هم می شود به عنوان مثال در سایت علمی و معتبر نیو ساینس ذکر شده است که با مواردی مثل کمی اظافه وزن می تواند سن بلوغ را تا ۹ سال هم کاهش دهد.
http://www.newscientist.com/article/dn11307-childhood-obesity-
brings-early-puberty-for-girls.html
در مجله تایمز داستان دخترانی را ذکر می کند که در سن های ۸ سالگی و ۹ سالگی به بلوغ رسیده اند.
http://content.time.com/time/magazine/article/0,9171,1101001030
-۵۸۳۸۸,۰۰٫html
سایت گاردین ذکر می کند که دختران سفید پوست در سن ۹٫۹ سالگی به سن بلوغ می رسند ولی دختران سبز در سن ۸٫۸ سال به سن بلوغ می رسند.
https://www.theguardian.com/society/2012/oct/21/puberty-
adolescence-childhood-onset

تصویر بالا نشان می دهد که در دنیایی امروزی در دو کشور، دختران زیر ۱۳ سال حق ازدواج قانونی دارند یکی در عربستان و دیگری در ایالت متحده آمریکا (برگرفته از سایت ایندیپدنت).

پس در این نوشته:
اولاً: ثابت شد که احادیث صحیح زیادی در تأیید سن عایشه رضی الله عنها (۹ سالگی) هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه وسلم وجود دارد که هیچ جای شکی در ضعف آنها نیست.
ثانیاً: در آن زمان هیچ مشرک کینه توزی به پیامبر صلی الله علیه وسلم ایراد نگرفت و به ایشان طعنه نزد که چرا با دختری صغیر ازدواج کرده است چون اشکالی در آن نمی دیدند!
ثالثاً: به شبهات مغرضین و منکرین، پاسخ داده شد و بیان شد که همه آن شبهات بی اساس و ظن و گمان است.
رابعاً: در دنیای امروز هم کشورهایی هستند که اجازه داده اند دختران در چنین سنی ازدواج کنند.

والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
آرمان کریمی
۳ اردیبهشت ۱۳۹۷

‫۲ دیدگاه ها

  1. همگان قبول داریم که پیامبر اسلام الگوی عملی قرآن بوده اند و به استناد آیه «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً» اولین فلسفه ازدواج رسیدن به آرامش است.
    کسانی که در صدد اثبات ازدواج پیامبر گرامی با عایشه ام المومنین در سن نه سالگی هستند باید به این سوال پاسخ دهند که آیا آن آرامش و مودتی که به عنوان یکی از مقاصد اصلی ازدواج در این آیه بیان گردیده است، در صورت ازدواج با کودک نه ساله حاصل می‌شود؟ قطعاً کسی که قرار است منشاء سکینه و آرامش باشد باید از نظر رشد و بلوغ عاطفی و عقلانی به حدی رسیده باشد تا بتواند به شریک زندگی خویش هم این احساس را منتقل نماید. حتی اگر این فرض را قبول کنیم که احتمال بلوغ جسمی دختران در شرایط جغرافیایی آن زمان شبه جزیره در حد ۱۰ – ۹ سالگی امکان پذیر بوده است ( فرضی که اثبات آن هم دلیل می خواهد) باز این نمی تواند دلیلی بر بلوغ عاطفی و روانی کودک نه ساله ای باشد که قرار است نه همسر یک فرد عادی جامعه بلکه شریک و یاور زندگی انسانی باشد که برای تغییر مسیر تاریخ بشریت قدم برداشته است. این ادعا با عقل انسانی و منطق قرآنی هم سو و هم جهت نیست. جالب است که در اینگونه موارد به تاریخ طبری و کتب حدیثی استناد می شود که خود مدعیان این ادعا در جاهای مختلف بارها آنها را مورد جرح و تعدیل و انتقاد قرار داده‌اند اما همین کتب در این مورد به عنوان منابع معتبر قلمداد می شوند. اگر تاریخ طبری معتبر است پس در موضوعات دیگر تاریخی هم باید مطالب و استنادات آن را پذیرفت و الا نمی شود به صورت گزینشی و سلیقه ای با آن برخورد کرد.
    پژوهشی که بزرگواران دیگر در این مورد انجام داده‌اند بسیار گویا و مستند دلایل بطلان این ادعا را با شواهد تاریخی بیان کرده‌اند.
    با سپاس

    مهاجری

  2. سلام و احترام

    چند روز قبل چند جمله در بخش دیدگاه خدمتتان ارسال کردم ولی هنوز منتشر نکردید. لطف می فرمایید توضیح بدهید.

    با سپاس

    مهاجری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا