بیداری اسلامی

عامل پیدایش انقلاب ها در جهان اسلام و راه حل آن

عامل پیدایش انقلاب ها در جهان اسلام و راه حل آن

نویسنده: استاد ابوالحسن علی حسنی ندوی / مترجم: داود ناروئی

شاید جهان اسلام به سبب داشتن آگاهی دینی( که منجر به پریشانی و اعتراض می شود) یا به سبب افزایش ناهنجاری های اوضاع آن نسبت به جاهای دیگر، بیش از هر جهان یا جامعه ای دیگر، بستر این انقلاب ها را داشته است.

مادام که در حوزه ی قدرت و زندگی، واپس ماندگی حاکم است و تنگدستی زبونی آور در برخی طبقات جامعه چنان است که آدمی نمی تواند چیزی بیابد تا با آن خود را تقویت کند و شرمگاه خود را بپوشاند و گرسنگی اش را برطرف کند و مادام که توانگری بسیار، ثروت اندوزی حرام و حیف و میل اموال تا حد سبک سری و دیوانگی وجود دارد و داستان های خنده آور و گریه آور و تحمل گناه و هرزگی طبقات زمامدار و ثروتمند، در هر محفل و هر نشریه ای باز گفته می شود و نادانی و ناآگاهی بر سینه ی ملت زانو زده است، عالمان و رهبران دین از انجام وظیفه ی دینی خویش و بیان سخن حق در برابر نیرومندان و ثروت مندان کوتاهی می کنند، برای به دست آوردن پست و مقام با هم رقابت می کنند و به سبب اختلافات کوجک و مسایل بی ارزش مادی به جان هم می افتند و داستان هایشان همه جا باز گفته می شود و باز تا هنگامی که آموزش دینی و الگوهای عملی در حوزه ی پارسایی، زهد، بقای روح و شجاعت دینی هیچ وجود ندارد یا بسیار نادر است و تبلیغ اندیشه ها و مکاتب به جامعه راه می یابد و در دل و جان مردم، بستری مناسب و در اوضاع عینی، دلایل و پشتیبانی های ویژه ای می بیند و این اوضاع غیر اسلامی و غیر طبیعی در کشورهای اسلامی حاکم است، آری مادام که اوضاع بسیاری از کشورهای اسلامی چنان است که محمد عاکف١، شاعر نامدار و مسلمان ترکیه در یکی از چکامه هایش به تصویر کشیده است، بی گمان مورد تهدید هرج و مرج سیاسی و اخلاقی و در معرض کودتاهای نظامی و انقلاب های مردمی خواهند بود، و چنان خواهند بود که گویی بر دهانه ی آتشفشان ایستاده اند و هر آن آماده ی انفجاراند. این شاعر ترک می گوید:

مردم از من می پرسند: تو مدتی دراز در شرق بوده ای. در آنجا چه دیده ای؟ راستی به آنان چه پاسخ خواهم داد؟ به آنان خواهم گفت: من همه ی شرق را دیده ام. در آن جا جز دهکده های متروک، ملت های بی پاسبان، پل های ویران، رودخانه های خشک و خیابان های تهی، چیز دیگری ندیده ام. در آن جا چهره های تکیده و استخوانی، پشت های کج و خمیده، سرهای بی مغز، دل های سخت و خردهای منحرف دیده ام. در ان جا ستم دیده ام و بردگی، بیچارگی دیده ام و نگون ساری، ریا دیده ام و پلشتی های ناپسند و زشت، در آن جا، در شرق ، بیماری های بسیار و همه گیر، جنگل های سوخته، آتشدان های سرد و فسرده، شوره زارهای خشک، تصاویر آلوده، دست های از کارافتاده و پاهای چلاق دیده ام. در آن جا،در شرق، رهبرانی بی پیرو دیده ام. برادرانی را دیده ام که با هم دشمنی می کنند و جویبارانی بی پایان و بی هدف و شب هایی سیاه و تاریک که بامدادی روشن و تابان به دنبال ندارند.

راه حل

سلطه ی نیرومند، سرکوب سخت، بازخواست دقیق، کنترل شدید و تعقیب اندیشه و خیال مردم، تبلیغات مطبوعاتی و رسانه ای، بستن دهان سودجویان و افراد، بخشش اموال هنگفت، میهمانی های سخاوتمندانه در سفارتخانه ها، اجرای پروژ هایی که دینداران و صاحبان حس دینی را خشنود کند، کنفرانس های جهانی و اسلامی و همایش های علمی و دینی که پیوند و شیفتگی این کشورها را به اسلام نشان می دهد، هیچ کدام از این موارد از پدید آمدن این اوضاع جلوگیری نخواهد کرد. تنها راه جلویری از این اوضاع عبارت است از رویارویی شجاعانه و آگاهانه با حقایق، اصلاح صادقانه و اجتماعی طبق دستور اسلام و بیان قرآن و سنت صحیح پیامبر، کوشش پیگیر برای آسایش ملت و فراهم آوردن روزی اعضای ملت در حد توان، جلوگیری از تجملاتی که ملت را از روزی و نیازمندی هایش باز می دارد. در کنار این موارد می باید نظام آموزش و پرورش چنان بازسازی شود که با نظام اعتقادات و رسالت این کشورها و با تحولات روزگار مدرن و دانش های نوسازگار باشد و در نسل جدید، روح ایمان، اخلاق، پایداری، خودساختگی و رویارویی شجاعانه و هوشیارانه با غرب را بدمد، روحیه ی دینی، باور استوار، حس اخلاقی و آگاهی اسلامی را در میان ملت باز آورد،آشفتگی و پریشانی را با زدودن عوامل و خاستگاه ها واصلاح شرایط و اوضاع آن ها، از بین ببرد و از غرب جنبه هایی را برگیرد که برازنده ی یک ملت مسلمان است و با نظام اعتقادات روادار و با گذشت آن سازگار است و ارزش مثبت و عملی دارد و ملتی مسلمان و مقتدر می سازد و در پیکار زندگی و اقتدار و دعوت انسان ها به سوی خداوند سودمند می افتد.

تنها راه ایجاد امنیت و صلح در سرزمین های اسلامی شرق و پاسداری از اسلام، اعتقادات و مشخصه های دینی ملت های مسلمان، همین است. به سخن علمی تر:«جهان اسلام و سرزمین های آن سخت نیازمند ساختن جامعه ای اسلامی و پیشرفته است که در آن شیوه ی زیست اسلامی بتواند به صورت عینی و فرهنگی، اظهار وجود کند».

 

 

__________________________
منبع: رویارویی اندیشه اسلامی و اندیشه غربی در جهان اسلام / مؤلف: استاد ابوالحسن علی حسنی ندوی / مترجم: داود ناروئی / انتشارات: نشر احسان-۱۳۸۸

 



١ محمد عاکف ارصوی،شاعر نامدار ترک، به سال ۱۸۷۳ م. در استانبول دیده به جهان گشود. در نه سالگی قرآن را حفظ کرد و زبان های عربی، فارسی و فرانسه را فرا گرفت. پس از فارغ التحصیل شدن از اناتول، بالکان، سوریه و شبه جزیره ی عربستان دیدن کرد. پس از روی کار آمدن حکومت مشروطه، در نشر مجله ی الصراط المستقیم همکاری کرد. مدتی نیز به عضویت حزب اتحاد و ترقی درآمد و پس از چندی چون به ماهیت آن پی برد، رابطه خود را سست کرد. سرود ملی کنونی ترکیه از سروده های اوست. با روی کار آمدن نظام لاییک، به مصر مهاجرت کرد و یازده سال آن جا ماند و سپس به سال ۱۹۳۶م. به استانبول بازگشت و اندکی بعد دیده از جهان فروبست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا