پیشنهاداتی برای مطالعه ی مفید قرآن
پیشنهاداتی برای مطالعه ی قرآن
نویسنده: مولانا ابوالاعلی مودودی / مترجم: محمد مهدی حیدر پور
افرادی که به قرآن روی می آورند دارای هدف ها و نیت های متقاوتی می باشند. لذا، امکان ارائه ی طریقی یکسان درباره ی روش مطالعه آن به طوری که نیاز همه را برآورده سازد وجود ندارد. اما علاقه ی من تنها متوجه کسانی است که قصد فهمیدن قرآن را دارند تا از پرتو هدایت آن برای حل مسائل بشر استفاده نمایند. بنابراین، چند پیشنهاد می کنم تا شاید نیازهای آنها را برآورده ساخته و مشکلات آنها را مرتفع سازد.
یک شرط لازم برای فهم قرآن، مطالعه آن با ذهنی آزاد و مستقل است. کسی که قرآن را می خواند، چه معتقد باشد که قرآن از جانب خداوند نازل شده است و چه معتقد نباشد، می باید تا آنجا که امکان دارد ذهن خود را از موافقت و مخالفت با آن آزاد گرداند، و ا زشر همه عقاید پیش ساخته رها گردد، آنگاه با تمنای محض برای فهمیدن قرآن به این کتاب روی آورد. کسانی که قرآن را با نظرات پیش ساخته خود مطالعه می کنند، در لابلای خطوط آن تنها عقاید خود ار می خوانند و بنابراین نمی توانند آنچه را قرآن می خواهد تفهیم کند دریابند. روشن است که این روش مطالعه هرگز نمی تواند ثمر بخش باشد. در مورد کتاب های دیگر نیز این چنین است، اما وقتی به خصوص قرآن را این گونه مطالعه کنیم یقینا" ثمری نخواهد داشت.
موضوع دیگری که باید در نظر گرفت آن است که اگر کسی بخواهد تنها آشنایی مختصری با قرآن داشته باشد، در این صورت شاید یک بار خواندن قرآن برای او کافی باشد. اما،چنانچه بخواهد نسبت به قرآن دانشی عمیق پیدا کند، لازم است چندین بار آن را مرور نماید و هربار از بعدی متفاوت به آن بنگرد. کسانیکه مایلند مطالعه ای کامل درباره ی قرآن داشته باشند،و هدف آنها فهمیدن نظام پیشنهادی آن است،حداقل دوبار باید قرآن را مطالعه کنند.هم چنین می باید اصولی را که قرآن قصد دارد نظام زندگی انسان را بر آن اصول مبتنی سازد بشناسد. چنانچه در حین مطالعه ی مقدماتی قرآن سوالاتی در ذهن شخص مطرح شود،باید آنها را یاداشت کند و صبورانه به مطالعه ی خود ادامه دهد. زیرا،ممکن است پاسخ این سوالات را در جایی در خود قرآن پیدا کند. در این صورت،این پاسخ ها را می باید همراه با سوالات یادداشت نماید. اما اگر در اولین دور قرائت پاسخ سوالات پیدا نشد با صبر و حوصله می باید دور دوم مطالعه آغاز گردد. زیرا، به یقین پاسخ لازم به دست خواهد آمد.
بنا به تجربه ای که شخصا" دارم،می توانم بگویم: در دور دوم مطالعه قرآن به سختی سوالی بدون پاسخ باقی می ماند. پس از کسب بینیشی عمومی که به دین طریق از قرآن بدست آمد، می باید مطالعه ی مشروح آن را آغاز کرده و از ابعاد مختلف تعلیمات آن، یادداشت هایی تهیه نمود. به عنوان مثال،باید یادداشت کرد که قرآن چه راه و رسمی را در زندگی تایید می کند و با چه راه و رسمی مخالف است. نیز می باید همراهبا آن خصوصیات یک انسان خوب و یک انسان بد را یادداشت نمود تا همزمان هر دو الگو به وضوح در ذهن به وجود آید. به همین ترتیب،می باید آنچه را که باعث موفقیت و رستگاری انسان می شود و نیز آنچه را که سبب شکست و خسران او م یگردد یادداشت کرد، و با همین روش،تحت عناوین مختلف می باید تعلیمات و دستورات قرآن را درباره ی عقاید، اخلاق،وظایف، تعهدات، تمدن،فرهنگ،اقتصاد،قانون،نظام اجتماعی، صلح،جنگ، و دیگر مسایل انسانی یادداشت نمود. این یادداشت ها را باید به هم پیوند داد تا طرح کاملی راجع به هر یک از ابعاد این تعلیمات به وجود آید، و آنگاه مجموع آنها را کنار هم قرار داد تا نظام کامل زندگی به دست آید.
چنانچه کسی بخواهد راه حلی را که قرآن برای یک مسله مشخص انسانی ارائه م یکند بداند،ابتدا به مطالعه نوشته های مربوط به آن مسئله اعم از جدید یا قدیم بپردازد،و نتایج اساسی را یادداشت نماید. همچنین، از تحقیقاتی که تا کنون راجع به آن مسئله شده است، استفاده کرده و نکات مورد بحث را یادداشت نماید، و آنگاه قرآن را به منظور یافتن پاسخ آن موارد مطالعه کند. از تجربه ای که شخصا" به دست آورده ام، می توانم بگویم: وقتی کسی قرآن را به منظور تحقیق در مسئله ای مطالعه می کند،پاسخ آن مسئله را خواهد یافت،حتی در آیاتی که سرسری و بدون تعمق از آنها رد شده، بدون آکه تصور کند پاسخ سوال او ممکن است در همان آیات باشد.
اما علیرغم همه ی این طرحها،دست یابی به روح الهام بخش قرآن ممکن نیست،مگر انکه شخص قران را عملا" به خاطر انجام ماموریتی که قرآن به آن منظور نازل شده است آغاز نماید. زیرا قرآن نه کتابی است که حاوی عقاید و تئوری های ذهنی مجرد باشد، تا بتوان در یک صندلی راحتی نشست و آنها را مطالعه کرد، و نه کتابی حاوی رمز و رازهای مذهبی است که بتوان در خانقاه ها و دانشگاه ها به شرح آن پرداخت، بلکه قرآن کتابی است که برای دعوت مردم جهت شروع یک نهضت، و هدایت پیروان و نیز رهبری فعالیت های آنان در جهت انجام ماموریت خود نازل شده است. بنابراین، برای فهم معنای واقعی قرآن باید قدم در میدان مبارزه ی زندگی گذاشت، و به همین دلیل است که انسانی آرام و مهربان چون محمد(ص) مجبور شد ا زگوشه ی انزوای خود به درد آید، و نهضت اسلامی را شروع کرده و با دنیای یاغی متمرد بجنگد.
این قرآن بود که پیامبر را وادار کرد تا علیه هر گونه دروغ و تزویر اعلام جنگ کند، و با سران کفر،بدون هیچگونه ملاحضه ای از عواقب کار،به ستیز برخیزد. پس از این فرمان بود که پیامبر اکرم(ص) روح های پاک را از هر خانه مجذوب خود ساخت، و آنها را تحت لوای رهبری خود درآورد،تا علیه سردمداران نظام کهن، که برای مخالفت با مسلمانان تشکیل می یافتند، بجنگند.
طی این کشمکش طولانی و سخت میان حق و باطل و میان حقیقت و کذب که ۲۳ سال ادامه یافت، قرآن به هدایت نهضت در هر دوره و مرحله ادامه داد، تا آنکه موفق شد نظام اسلامی زندگی را به طرز کامل آن برقرار نماید. به دین ترتیب،روشن است که تنها با تلاوت کلمات قرآن نمی توان به حقایقی که در این کتاب وجود دادر دست یافت، بلکه باید در نبرد میان ایمان و کفر، اسلام و غیر اسلام، حق و باطل، فعالانه شرکت کرد. و نیز در صورتی می توان قرآن را فهمید که پیام آن را بتوان جذب نمود و جهان را به پذیرش این پیام دعوت کرد و به طور مستقیم طبق انوار هدایت آن رفتار نمود. تنها و تنها در این صورت است که انسان می تواند شخصا" تمام آنچه را که طی نزول آن رخ داده است تجربه نماید و بفهمد، و با همان شرایطی که در مکه، طایف و حبشه تجربه شدند برخورد نماید، و از میان همان آتشی که می باید در بدر و احد و حنین و تبوک و… از آن می گذشت از آن عبور نماید، و هم چنین با ابوجهل ها، ابولهب ها، و نیز منافقین، و دوروها، یهودی ها و خلاصه همه نوع مردمی که در قرآن از آن ها نام برده شده است برخورد کند. ضمنا" این تجربه در نوع خود تجربه ای شگفت انگیز است و به امتحان شدن می ارزد.
انسان ضمن عبور از هر یک از مراحل این تجربه، آیات و سوره هایی از قرآن را خواهد یافت که خود گویای آنند که در چه مرحله ای نازل شده اند و برای هدایت نهضت چه و چه دستورالعمل هایی را آورده اند.
به دین طریق، حتی برای کسانی که قادر به فهم همه کلمات قرآن نباشند و نتواند مشکلات دستوری و معانی بیان آن را بفهمد، قرآن روح خود را عیان خواهد ساخت. همین روش در مورد احکام، تعلیمات اخلاقی و نیز دستورات آن در مورد اقتصاد و فرهنگ و هم چنین قوانین مربوط به جنبه های مختلف زندگی انسان هم صادق است.
این مسائل هرگز قابل فهم نیستند مگر آنکه صورت عملی پیدا کنند، و به دین ترتیب، روشن است افراد و جوامعی که قرآن را در زندگی عملی خود کنار گذاشته اند، نمی توانند معنی آن را دریابند و روح آن را فقط با تکرار کلمات فرا گیرند.
آنچه من می دانستم همین بود. علم حقیقی اذ آن خداست که به او یقین کامل دارم و برای هدایت واقعی به او پناه می برم.
_______________________________
منبع: مقدمه ای بر مطالعه قرآن /مولف: مولانا ابوالاعلی مودودی / مترجم: محمد مهدی حیدر پور / ناشر: شرکت نشر فرهنگ قرآن