سياسي اجتماعيكردستانمطالب جدید

نامه ای برای تاریخ ، کردستان استخوانی در گلوی صلح و ثبات و توسعه خاورمیانه

نامه ای برای تاریخ ، کردستان استخوانی در گلوی صلح و ثبات و توسعه خاورمیانه

نویسنده: دکتر صلاح الدین خدیو

▪️آنهایی که نگارنده این سطور را می شناسند، نیک آگاهند همیشه به موازات داشتن دغدغه های محلی و ملی، به اندازه وسع خود، جهان وطن هم بوده ام. آمیزش دغدغه های محلی، ملی و جهانی و به زبانی دیگر; تلفیق مصیبت و مسئولیت در تجربه زیسته، مستلزم یک صورت بندی هویتی باز و منعطف و نگاهی گشاده و دمکراتیک به جهان است.

با این وصف از نگاه من، “مصیبت کرد بودن ” با مسئولیت اخلاقی عظیمی در هم تنیده شده که کردها بیش از دیگران بار آن را به دوش می کشند. اما در عین حال این به معنای مبرا بودن سایرین از ایفای سهم خود در این وادی نیست.

نقطه عزیمت این رنجنامه از قضا این گوشه نگاه و یادآوری این تنهایی غمبار تاریخی است.

▪️سخنم را با سخن “ژنرال مظلوم کوبانی” فرمانده نیروهای مدافع کردستان سوریه آغاز می کنم، آنجا که می گوید: میان سازشها و عقب نشینیهای دردناک و بقای ملتمان، ناچاریم دومی را انتخاب کنیم. این کلمات، طنین مویه های ژنرال مصطفی بارزانی را در گوشهایمان زنده می کند که خطاب به کارتر و کیسینجر گفت: خلقی با پشتگرمی شما وارد نبرد مرگ و زندگی شد و اکنون با خیانت ایالات متحده در حال مرگ و از میان رفتن است!
دلالان بازار سیاست سخنان بارزانی را نشنیده گرفتند، اما پژواک آن در تاریخ ماند و خلق رزمنده، ققنوس وار دوباره برخاست.

این روزها لابد سرزنش ها و ملامت های منورالفکرانه را دیده اید و شنیده اید که در زرورق خیرخواهی پیچیده می شوند و کردهای ” ساده دل” را می نوازند که چرا درس عبرت نمی گیرند و زود دلباخته بیگانگان و نیروهای فرامنطقه ای می شوند.
درس گرفتن از تاریخ البته خوب است، به شرطی که همه آن را بیاموزند. نرد عشق باختن با بیگانگان هم بد است، اما اولا باید همه را از آن برحذر داشت و دوما ظاهر خودی را چنان آراست و سیرت آن را چنان با صورت یکی کرد، که کردها نه یک دل بلکه صد دل، خاطرخواه آن شوند و دل به بیگانه نبندند.

بله درست است! کردها در سال ۱۹۷۵، وجه المصالحه یک توافق منطقه ای شدند و قدرتهای فرامنطقه ای آن روزگار ـ آمریکا و شوروی ـ هم بر آن صحه نهادند. اما بقیه داستان را هم بگویید. چرا نمی گویید در نتیجه این خیانت ژئوپولتیکی چهار سال بعد عراق به ایران حمله کرد و هشت سال تمام منطقه شاهد ویرانی دو کشور بود و پس از آن ماشین جنگی عراق کویت را هم در نوردید، تا اینبار “کدخدا” آمد و به حساب آن رسید.

ادامه داستان هم شنیدنی است: جنبش کرد هم از فرصت استفاده کرد و به نسبت قدیم ابعاد غول آسایی یافت و الی الابد بند ناف کردستان عملا از بغداد بریده شد.
کمی جلوتر بیاییم. همین توافق آدانا که گویا از روی خیرخواهی بعنوان نسخه حلال مشکلات شمال سوریه، هر از گاهی نبش قبر می شود، یک ” الجزیره ” کوچک بود که به آوارگی و دستگیری رهبر کردهای ترکیه انجامید.
آیا غیر از این است که درست مانند الجزیره بدفرجام شد و جنبش کردی نه تنها ریشه کن نگردید، بلکه درست در پناهگاهی که روزی ازش رانده شده بود، صاحب دولت و مکنت شد.

گیرم سومین و چهارمین و صدمین بار این تجربه تکرار شود، آیا نتیجه همان نمی شود؟ صد البته با عوارض و هزینه های بیشتر و ویرانیهای بزرگتر. از قدیم گفته اند نمی توان روی ویرانه دیگران کاخ ساخت!
▪️روی دیگر این رنجنامه با قدرتهای فرامنطقه ای است که چه زود “خیانت مونیخ ” و مصیبت های ناشی از آن را از یاد برده اند.
دول اروپایی که در سپتامبر ۱۹۳۸ فکر می کردند با قربانی کردن ” چکسلواکی دمکراتیک” و پشت کردن به تعهداتشان در قبال آن، کیسه آز هیتلر را پر و صلح را برای اروپا ارمغان آورده اند، کمتر از یک سال بعد تاوان اشتباهشان را با اشغال پاریس بدست رایش سوم دادند.
شما مطمئنید سلطان بلند پرواز ترکیه به باریکه ای مرزی قناعت می کند؟ تاوان بی ثباتی و ناآرامیهای ناشی از یکجانبه گرایی و یکه تازی او را چه کسی باید بدهد؟

آیا آیندگان با ناباوری نمی پرسند در قرن ۲۱ چگونه زمامداری توانسته به صورت آنلاین خاک کشوری دیگر را اشغال و مردمان بومی آنجا را اخراج و کسانی دیگر را آنجا ساکن کند؟ این شرمساری بزرگ را چگونه تحمل می کنید؟

شما که هنوز بدهی کشورسازی هایتان در اوایل قرن گذشته به کردها را صاف نکرده اید، چگونه دوباره خود را مدیون و شرمسار آنان می نمایید؟
مساله کردستان استخوانی در گلوی صلح و ثبات و توسعه خاورمیانه است، جنبش ها، رهبران و احزاب کرد ممکن است بمیرند، اما ملت کرد نمی میرد. یقین دارم که اردوغان که خود در این زمینه وارث دشواره کمالیستی بود، با این حمله جنایتکارانه به کردهای سوریه، مساله کردهای ترکیه را بیشتر از گذشته سخت و لاینحل کرد.
شاهد باشید که اگر وضع به همین منوال پیش برود در مرده ریگ امپراطوری عثمانی، نسلهای بعدی به کمتر از استقلال راضی نخواهند شد.

صلاح الدین خدیو
۱۳۹۸/۷/۲۲
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا