زن خانواده

عذر و بهانه های بیجا برای خودآرایی و…

عذر و بهانه های بیجا برای خودآرایی و…

نویسنده: بانو نعمت صدقی /مترجم:فرزانه غفاری

آری ، بی تردید ، تبرّج و خودنمایی ، هوا و هوسی است که جانها را فرا گرفته است و چشم بصیرت را از مردان و زنان گرفته است.هوی وهوسی است که تحصیل کردۀ روشن فکر همانند یک فرد بی سواد و کودن ، خاضعانه در برابرش سر تعظیم فرود آورده است. و یک فرد متدیّن و مذهبی همانند یک بی دین تسلیم شده است. همگی بدون کوچکترین صبر و حوصله ای و بدون کمترین دقّت و توجهی بندگی برای آن را پذیرفته اند، بلکه با سرور و شادی و افتخار فرمانش را گردن نهاده اند. شرابش مستشان کرده است فتنه ونیرنگش عقل و ارداده شان را ربوده است، در نتیجه از حکمی که خداوند حرامش کرده است، چشم پوشی می کنند و ان را مباح می گردانند وبرای توجیه عمل خود، عذر و بهانه های زیادی می آورند و از آن تعریف و تمجید می کنند. یکی می گوید تبرج از گناهان صغیره است . دیگری می گوید، تبرج نشانۀ تمدن و پیشرفت است و شخص دیگر می گوید که او نمی تواند مخالف دیگران عمل کند و با این کار خود را مورد تمسخر و انتقاد قرار دهد. یکی دیگر می گوید که آن ، بهترین راه برای زود شوهر کردن دخترانشان است.عدۀ دیگر از زنان ادعا می کنند که برای اطاعت از شوهرانشان و جلب رضایت آنها و ترس از این که مبادا این ها را رها کنندو سراغ زن دیگری بروند، تبرّج و خودآرایی می کنند. بعضی دیگر ادعا می کنند که سن و سالی ندارند و هنوز زود است که خود را مقید به پوشش  اسلامی بکنند. بعضی دیگر مدّعی هستند که آنها پیر و سال خورده اند و دیگر کسی به آنها توجهی نمی کند و عدۀ دیگر می گویند که تبرّج و خودآرایی و استفاده از این همه زیور و زینت آلات برای آنها مباح است ، زیرا اعتقاد دارند که زشت هستند و مردان از قیافۀ  آنها خوششان نمی آید. و با این دلایل و توجیهات ، خود را فریب می دهند ودر انجام گناه خود را به غفلت و نادانی می زنند و آکاهانه بر انجام معصیت اصرار می ورزند تا هوای نفسانی خود را ارضا کنند!!

پس زن تحصیل کرده ، در مجادله کردن از زنان دیگر تواناتر است و لو این که مجادله اش بر باطل باشد، که قول خداوند در مورد چنین زنانی صدق می کند:

« وَیُجَادِلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَمَا أُنذِرُوا هُزُواً »

ترجمه : همواره کافران بیهوده به جدال می پردازند تا با جدال حق را ( از میدان به در کنند و آن را ) از میان ببرند . آنان آیات ( قرآنی ) مرا و چیزی را که از آن بیم داده شده اند ( که مکافات دنیوی و اخروی است ، به باد ) استهزاء می گیرند . ( کهف: ۵۶)

 پس او مجادله و عناد می کند و در این راه به بحث و گفتگو و جنجال می پردازد و تقوای الهی را جمد فکری و خارج شدن از اعتدال تلقی می کند و پوشش ایلامی را دست و پا گیر ودلیل عقب ماندگی می داند، گویی اسلام را نشناخته و قرآن را نفهمیدهاست. در حالی که یک خانم مسلمان تحصیل کرده و روشنفکر  از واجبات ضروری خود میداند که با فساد و تباهی به ستیز برخیزد و از منکرات نهی کند و تلاش نماید تا خود و هم نوعانش و میهن و دینش را از انحراف باز دارد و به شکرانۀ بلاغت و رسایی زبان، قدرت نطق سخنگویی و شیوایی قلم  که خداوند بر او ارزانی داشته است، مردم را بسوی پروردگارش دعوت نماید. ولی باید دانست که آن زنان تحصیل کرده و به اصطلاح متجدد، فقط ظاهری از دنیا را دانسته اند و از آخرت غافل و بی خبرند و بخاطر همین است که گناهان کبیره را کوچک می پندارند واعمال منکر را معروف تلقی می کنند . وردر این میان، مذهبی ها ی  آنها نیز تصور می کنند که تبرج و خود آرایی از گناهان کبیره   صغیره است و قطعاً کارهای نیک و حسنۀ یش شمار آنها را از قبیل نماز و زکات و حج و روزه، گناهان کوچک را محو می کند. با این استدلال که اعمال نیک و حسنه، اعمال بد وسیئه را از بین برده و نابود می کند!

پس تو ای خانم ، که نسبت به دستور خدواند  سهل انگاری و خشم وغضب  او را ساده و آسان میگیری ، بدان که خدواند هر چه را که در قرآن نهی فرموده است، از گناهان کبیره است، خصوصاً  تبرّج و خودآرایی که خدواندبه شدّت از آن نهی فرموده است و در مورد آن وعدۀ عذاب سختی داده است. رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) نیز شدید ترین و سخت ترین عذاب را در مورد آن وعده داده است. بنا براین پندار تو در این باره باطل و خیالی بیش نیست.

بدان و یقین داشته باش که تبرّج و خودآرایی تمام اعمال حسنه را نابود می کند و حقیقت اسلام را از بین می برد . گناهی است که در ردیف بزرگترین گناهان قرار دارد… پس فکر کن و بیاندیش که تا به حال چندین بار این  کار بزرگ و هولناک را انجام داده ای، و چقدر خود را در مقابل  نامحرمان به تماشا گذارده ای و تا چه اندازه حرمت و شایستگی زن بودنت را کاسته ای و چه فتنه ها و فسادهایی که به پا کرده ای و چه بسیار چشم های آزمند و گرسنه ای که گوشت برهنه ات را بلعیده و از یبایی و قشنگی تو لذت برده اند وتا بحال چند بزهکار و لاابالی شوق وصال تو را داشته اند؟ خانم من، همۀ این گناهان را در تمام تفریحات و گردشهایت و از خانه بیرون رفتن هایت در طول زندگی ، روی هم بگذلار ، که در این صورت متوجه خواهی شد که بار سنگینی است که توان تحمل آن را نداری و زیر بار آن رنج میبری و روز قیامت هم قدرت حمل  آن را نخواهی داشت. وقتی که گناه بزرگی را کوچک می شمری ، این خود گناهی دیگر است، چون اگر کسی گناه را کوچک شمارد ، به همان اندازه گناهش بزرگتر می شود و ی تردید کوچک شمردن گناه ، کوچک شمردن فرمان خدواند است، همان طور که بزرگ شمردن گناه، بزرگ شمردن و اهمیت دادن به فرمان خداوند متعال است و در حدیث است :«اَلمُؤمِنُ یَری ذَنبَهُ کَالجَبَلِ فَوقَهُ یَخافُ اَن یَقَعَ عَلَیهِ، وَ المُنافِقُ یَری کَالذُّبابِ وَقَعَ عَلی وَجهِهِ فَاَطارَهُ»« مومن گناهش را مانند کوهی در بالای سرش می بیند و بیم آن دارد که مبادا بر روی او افتد و منافق گناهش را مانند مگس می بیند که بر روی صورتش نشسته و پس آن را از صورتش می پراند.»

بطور یقین اعمال نیک و حسنه وقتی می تواند اعمال بد و سیئه را از بین ببرند که با پشیمانی و توبه و عجز لا به همراه باشند . ولی اگر با اصرار پافشاری بر گناه و سبک شمردن بدیها وجرأت انجام دادن آنها همراه باشد، نتیجه عکس می شود  و اعمال بد و سیئه ، اعمال نیک و حسنه را ازبین میبرد و آن را می سوزاند. خدواند متعال میفرماید:

 « إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً »

ترجمه : مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد ، که خداوند ( گناهان چنین کسانی را می بخشد و ) بدیها و گناهان ( گذشته ) ایشان را به خوبیها و نیکیها تبدیل می کند ، و خداوند آمرزنده و مهربان است ( و نه تنها که سیّئات را می بخشد ، بلکه آنها را تبدیل به حسنات می نماید ) .( فرقان/۷۰)

پس چگونه یک خانم مسلمان فهمیده و تحصیل کرده می تواند به آسانی اعمال خود را بخاطر چیزهای بی ارزش و چند لحظه شادی و خوشی زودگذر بسوزاند و حسناتش ر ا ه نیستی کشاند و به سعادت همیشگی و ابدی خود  پشت پا زند . بلکه باید گفت ، لذتی هم در کار نیست و فقط درد و رنج فراوان واتلاف وقت ومال همراه با فساد و نباهی و گمراهی است.

پس وای بر این زن خود آرای گمراه و غافل که بهشت را با قیمت گزافی می فروشد و جهنم را با قیمت گرانی می خرد. زیرا  مواظبت از خود آرایی و آرایش و زیور آلات ، هم پول یاد و هم حوصله و وقت کافی می خواهد، خیلی بیشتر از آنچه که عبادت خدواند سبحان می خواهد . با این تفاوت که خدواند ، هوی و هوس و غفلت و سهل انگاری ر ا از بین می برد ولی شیطان آن را وسیله ای قرار میدهد تا فساد و نافرمانی را نزد او زیبا و دوست داشتنی جلوه دهد و ایمان و اطاعت را زشت و ناخوشایند نماید.چه بسیار از نماز هایش را بخاطر آرایش مختصری که در صورتش دارد . بخاطر بهم نخوردن فرم موهایش ترک کرده است. او برای محافظت و مراقبت از آرایش و زیور آلاتش و برای حفظ نظم و هماهنگی آنها وضو نمی گیرد ولی این همه حساسیت و دقت را در مورد نمازش انجام نمی دهد گر چه نماز او در هر صورت باطل است ، زیرا آن نماز آنطور که خدواند متعال فرموده است، او را از انجام این منکرات باز نمی دارد.« اِنَّ الصَّلاهَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنکَرِ» (همانا نماز از کارهای زشت و ناورا و کردار ناپسند، باز میدارد». وآن طور که رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است« مَن لَم تَنهَه صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنکَرِ فَلا صَلاهَ لهُ» ( کسی که نمازش او را از کارهای  زشت و ناپسند باز ندارد ، نمازش مورد قبول نیست) چنین نی روزه اش را نیز باطل می کند  ، زیرا بنا به فرمایش رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) « مَن لَم یَدَع قَولَ الزُّورِ وَ العَمَلَ بِهِ فَلَیسَ لِلّهِ حا جَهٌ فی اَن یَدَعَ طَعامَهُ وَ شَرا بَهُ» ( کسی که قول باطل و عمل به آنرا رها نکند ، پس نیازی برای خدواند نیست که او خوراک و نوشیدنی را رها کند.)

آیا گناهی و جرمی بزرگتر از تبرّج و خودآرایی هم هست؟ آیا این خانم تحصیل کرده و روشنفکر که تبرّج و خودآرایی می کند، قول خدواند را نشنیده است که سرپیچی و نافرمانی از خدواند اعمال انسان را باطل می کند.« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ»

ترجمه :

ای مؤمنان ! از خدا و پیغمبر اطاعت کنید ، و کارهای خود را ( با انجام معاصی ) باطل مگردانید .(محمد/۳۳)

پس ما چگونه جرأت و جسارت انجام نافرمانی را بر خود روا می داریم و اعمال خود را باطل می سازیم و اعمال نیک و حسنۀ خود را از دست می دهیم، در حالی که مفهوم این آیۀ شریفه را می فهمیم. سپس گمان می کنیم که ما باسواد و آگاهیم و به قرآن ایمان داریم. چگونه ما دستور مولی و آفریدگار و روی دهند مان را در قرآن  می خوانیم« وَلیَضرِبنَ بِخُمرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبدینَ زینَتَهُنَّ » و بعد جرأت و جسارت می کنیم که با فرمکان او مخالفت کنیم و از خشم و غضب او نمی هراسیم و گمان می کنیم که خیر و صلاح خودمان را می دانیم و از حکمت و درایت و روشنفکری و تمدن بالایی برخورداریم.

براستی که بعضی از دانش ها ، نادانی محض است و هر کس با نور قرآن هدایت نشود، همواره در گمراهی می ماند ودر تاریکی دست و پا می زند و علی رغم داشتن بالاترین مدارک و بزرگترین درجات علمی و هنری ، در میان نجیرهای جهل ونادانی در اسارت به سر می برد. آیا نادان تر از کسی که بر تبرّج و خودآرایی اصرار می ورزد، وجود دارد ، در حالی که می داند که این کار سبب خشم خدواند است و نیز میداند که این گناه از منکراتی است که نماز را باطل می کند زیرا خدواند می فرماید: « اِنَّ الصَّلاهَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنکَرِ» (همانا نماز از کارهای زشت و ناورا و کردار ناپسند، باز میدارد».همان طور که  رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است :« مَن لَم تَنهَهُ صَلاتُهُ فَلا صَلاهَ لَهُ» ( کسی که نمازش او را از کارهای زشت وناپسند باز ندارد، نمارش مورد قبول واقع نمی شود)

و این نص صریح است که تبرج از منکراتی است که اجر و پاداش نماز را از بین می برد. پس یک زن با تقوی و مؤمن  که آروی دسترسی به نعمتهای بهشتی را دارد، چگونه راضی می شود که ثواب نمازش را  با اصرار بر انجام این گناه این گناه زشت ، نابود کند و نتیجتاً با ارزش ترین  چیزی که، او را از خشم و غضب الهی نجات می دهد، از دست بدهد و با پافشاری بر گناهش ثابت کند که او از خدواند هراسی ندارد و به رضا و خشنودی او اهمیتی نمی دهد،چون عاقلانه نیست که خداوند متعال روزه اش را بپذیرد، در حالی که هنوز برخود آرایی و بلکه بر برهنگی و بی بند و باری خود اصرار دارد. رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:« رُبَّ صائِمٍ حَظُّهُ مِن صِیامِهِ الجُوعُ وَ العَطَشُ »( چه بسیارند افراد روزه داری که تنها بهرۀ آنان از روزه شان گرسنگی و تشنگی است .)یعنی آن زن گرسنگی و تشنگی را تحمل می کند و سختی زیادی را به جان می خرد ولی هیچ سود و منفعتی نمی برد.

او چنین می اندیشد که حسنات و کارهای نیکش چون نماز و ورزه و …، گناه تبرج و دیگر گناهانش را از بین خواهند برد و استناد به این آیه می کنند که « إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ »( بیگمان نیکیها ( و از جمله نمازهای پنجگانه ) بدیها را از میان می برد .) (هود/۱۱۴) در حالی که این زن فلک زده و بدبخت، غافل از این است که با انجام چنین گناهی همۀ کارهای نیک و حسنه اش را به فنا و نابودی می کشاند، چون او هر روز و هر ساعت و در هر لحظه از زندگیش، تبرج و خودآرایی می کند، نابود می شود و اعمال بد و سیئه اش که بی شمار است، افزایش می یابد. و بدین ترتیب رضا و خشنودی خداوند متعال و کرامت و احترام خود را نزد او و نیز نعمتهای بهشتی را از دست می دهد. آیا زیان و خسرانی بالاتر از آن هست؟آیا نادانی و گمراهی بالاتر از آن وجود دارد؟ آیا لذت زودگذر و بی ارزش تبرج و خودآرایی در مقابل لذت دائمی نعمتهای بهشتی ، چیزی به شمار می آید. یقیناً زن خود آرا و خود نما! دنیا را بر آخرت ، رضایت خود را بر رضایت خداوند که آفریدگار و روزی دهندۀ اوست و لذت تبرج و خودآرایی و بی شرمی را بر لذت نعمتهای بهشتی مقدم داشته است .« اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»

ترجمه : هر کاری که می خواهید بکنید ، او می بیند هر آنچه را که انجام می دهید .(فصلت/۴۰)

و جای تعجب در این است که ،افراد دم از تمدن می زنند، تنها نام تمدن را بر زبان جاری می کنند، در حالی که از معنای آن سر در نمی آورند. آنها می پندارند که تبرج و خودآرایی مقتضای تمدن فعلی و نشانۀ دانش و پیشرفت و روشنفکری است و بر این اعتقادند که پوشش از سنت های قرون گذشته است و با این تمدن سازگار نیست و از شأن و مقام یک زن متمدن و تحصیلکرده  بدور است که پوشش و سراندزای داشته باشد، یرا این کار شخصیت او را پایین می آورد و او را متهم به جهل و نادانی و عقب ماندگی می کند.

در حالی که حقیقت عکس آن است. زیرا یک بانوی باوقار و پوشیده که تنها بخاطر تقلید از دیگران و یا وراثت این کار را می کند، زنی است که نسبت به دینش شناخت کامل دارد و از پروردگار و مولایش هراس و واهمه دارد و شناخت دین و ترس و واهمه از پروردگار ، بزرگترین علم، روشنفکری و تمدن است.

زن خودآرای بی خرد، با عملش ثابت می کند که حیا و آبرو را نشناخته است و نسبت به دین و پروردگارش نا آگاه است، یا اینکه شناخت دارد و لیکن بر مخالفت از دستور های خداوند متعال اصرار می ورزد و عدم شناخت دین و جرأت انجام حرام های خداوند متعال ، بزرگترین عامل نادانی و عقب ماندگی و بالاترین حدّ بربریت و وحشیگری و مؤثرترین عامل دورافتادگی از تمدن است.

یقیناً تمدن از افرادی که لباس حیا و عفت را پاره می کنند، بدور است! اگر با هم به زندگی انسانهای اولیه ای که وحشیگری با زندگی شان آمیخته بود و نیز اگر به زندگی افوام وحشی بنگریم خواهیم دید که وجه تمایز آنها با دیگران در برهنه بودن و بی قید و بندی در آداب اجتماعی و تابیدن موهای سر و تزئین آنها با پر، استخوان انواع طلا و جواهرات رنگارنگ و زرق و برق دار و تغییر رنگ لبها و گونه ها چشم ها و بلند کردن ناخن ها و رقص های ناموزون و خشن است و این ها مظاهر وحشیگری ملتهای گذشته و بدور از تمدن . و این همان چیزی است که ملتهای غربی نیز با گامهای فراخ و سریع بسویش سیر قهقرایی دارند، که ملتهای شرقی تقلیدگر و غافل و ساده را هم بدنبال خود می کشانند . ملتهایی که شخصیت خود را با روی گرداندن از تعلیمات صحیح و صریح دین اسلام از دست داده و تابع و پیرو غربی ها می شوند،آنهم در عقب ماندگی و نه در ترّقی و در وحشیگری و نه تمدن. و در این میان زنان مسلمان نیز به سرعت شروع به تقلید از زنان فاسد و بی دین غربی می کنند و چنین می پندارند که سیستم و نظام قرت بیستم و پیشرفت آن، مستلزم دوری گزیدن از حیا و عفت و هتک حرمت است.

گویا که خداوند متعال به اندازۀ آنها از مسائل و شئون مربوط به تمدنها علم و آگاهی ندارد، گویا که مردم بیش از پروردگار جهانیان به مصلحت خویش آشنا هستند . چه بدبختی بزرگی گریبانگیر شما زنان شده است، شمایی که بنده و اسیر مد می شوید و نسبت به کتاب پروردگار آسمانها و زمین کفر می ورزید. چه بر سر عقل های شما آمده است که با فاجران و فاسقان ئفسق و فجور می کنید و با پستی و خواری از آنها تقلید کوکورانه می گنید؟ چگونه تقلید و پیروی از افراد فاسد و لابالی را مهم می پندارید و آن را گرامی می دارید، ولی نسبت به دستورات خداوند انتقام گیرنده و قدرتمند سهل انگاری می کنیدو آن را سبک می شمارید؟هنگامی که «مد» به شما دستور العمل جدیدی می دهد، بدون این که کوچکترین مخالفت و نافرمانی از خود نشان دهید و لو اینکه در این کار نابودی و ذلّت در دنیا و آخرت برای شما باشد! با صدور فرمان از جانب «مد» هیچ زنی حقّ اختیار و انتخاب در آن دستور را ندارد ولی هنگامی که خداوند متعال دستور می دهد، از انجام آن مخالفت و سرپیچی می کنید ومی گوئید که ما دستور خداوند را شنیدیم ولی اطاعت نمی کنیم، ولی اهمیّتی به مخالفت پروردگارمان نمی دهیم.

ما نمی توانیم در این گرمای طاقت فرسا پوشش و سرانداز را تحمّل کنیم و طاقت مسخره کردن مردم را نداریم. پسآیا طاقت وتوان تحمّل عذاب الهی را دارید؟« قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّاً لَّوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ»

ترجمه : بگو : اگر دانا بودند می فهمیدند که آتش دوزخ بسیار گرمتر و سوزانتر ( از گرمای تابستان و از همه آتشهای جهان ) است .(توبه/۸۱)

پس تو ای خانم غافل و نادان، که دیگران را چشم بسته تقلید می کنی و می پنداری که هر چه را مردم بدانند و بگویند، فقط آن درست است، زیرا همیشه رأی با اکثریت است . بدان که موج این تمدن دروغین تو را بسوی خود کشیده و سیل خروشان فساد و تباهی تو را غرق می سازد. چون تو اسیر هوی و هوس هستی و از ایمانی ضعیف و سست برخورداری و نسبت به دینت آ علم و  آگاهی نداری و از قرآن دور مانده ای. پس اگر نسبت به دینت و قوانین و دستورات آن علم و شناخت کافی داشتی ، دیگر چیزهایی را که زنان دیگر بر گرد آن می یافتی، برایت خوشایند وبا ارزش نبود و دیگر موج بی پروایی و بی دینی تو را بدنیال خود نمی کشانید و تمام چیزهایی را که بدون فکر و اندیشه از دیگران تقلید می کنی، در نظرت پوچ و بی ارزش می امد. همانطور که می دانی جریان آب و سیل ،تنها خاک و خاشاک و زباله را با خود می برد ولی هر چقدر هم که نیرومند و خروشان باشد، توان تکان دادن و بردن اشیاء سنگین و محکم را ندارد.ای خان مسلمان که در خواب غفلت بسر میبری! اگر زنان دوره زمانۀ تو فساد وتباهی می کنند، چرا تو از آنها تقلید می کنی؟ اگر زنان عصر تو در منجلاب گمراهی فرو رفته اند پس چرا تو با آنها دوستی و رفاقت می کنی؟ آیا فرمایشات رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) را نمی دانی « مَن اَحَبَّ قَوماً حُشِرَمَعَهُم » (هر کس گروه و قومی را دروست داشته باشد ، با آنها محشور می شود) و « وَلا یَکُن اَحَدُکُم اِمِّعَهًیَقُولُ:اَنَا مَعَ النّاسِ اِن اَحسَنتُ النّاسُ اَحسَنتُ. وَ اِن اَساؤُوا اَسَأتُ وَ لکِن وَ طِّنوُااَنفُسَکُم اِن اَحسَنَ النّاسُ ان تحسنو و ان اساؤوا ان تجتنبوا اساءتهم»( هیچ یک  از شما کم اراده و سست رأی نباشد. بگوید: من با مردم هستم، اگر مردم نیکی کنند، من نیز نیکی می کنم و اگر آنها بدی کردند، من نیز بدی می کنم، ولی شما باید ثابت و استوار باشید، اگر مردم نیکی کنند، شما هم نیکی کنید و اگر بدی کردند ، از بدی آنها دوری گزینید)

و « لا تَزالُ طا ئِفَهٌ مِن اُمَّتی عَلی الحَقِّ ظاهِرینَ وَ لا یَضُرُّهُم مَن خالَفَهُم وَ لا مَن خَذَلَهُم حَتّی تَقُومَ السّاعَهُ»( گروهی از امّت من همیشه بر حقند و ظاهر و آشکارند، کسانی که مخالف آنهایند و کسانی که در فکر نیرنگ و فریب آنها هستند تا روز قیامت قدرت زیان رساندن به آنها را نخواهند داشت.)

———————————

منبع: / کتاب : خودآرای ند از دیدگاه قرآن /نویسنده: بانونعمت صدقی محقق ودانشمند مصری/ مترجم:فرزانه غفاری / انتشارات: نشر احسان/چاپ:اول ۱۳۷۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا