تاثیر قرآن در مومنین
تاثیر قرآن در مومنین
نویسنده: رشید رضا، مترجم: محمد علی خلیلی
پیش از هجرت هرکس ایمان می آورد مقداری را که از قرآن فرود آمده بود به او می آموختند . و نماز را نیز به او یاد می دادند در مؤمنین زیرا از ارکان اسلام و عبادات آن در مکه جز نماز چیزی مقرر نشده بود بنا براین مسلمین محفوظات قرآنی خود را در نماز می خواندند و از پیغمبر (ص) خود پیروی می کردند . اما خود پیغمبر(ص) از همان ابتدای دعوت و رسالت مأمور به نماز و مخصوصا نماز شب شده بود چنانکه خداوند در اول « سوره المزمل » که بعد از « سوره المدثر » نازل شده به او می فرماید:
یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿۱﴾ قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿۲﴾ نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا ﴿۳﴾ أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا ﴿۴﴾
و در آخر آن فرموده (إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَهٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ)
مقصود این است که آنچه برای شما میسر می شود در نماز شب و سایر نمازها از آیات قرآن بخوانید پس از آن خداوند عذرهای مانع از برخاستن شب را از قبیل بیماری و مسافرت که در آن زمان معروف بوده و عذرهایی را که بعدا به وجود می آید که جنگ و جهاد در راه خدا است ذکر فرموده و مسلمین را در اینگونه مواقع معذور داشته است.
در این مورد بخوانید: تاثیر قرآن در مشرکین عرب
و درباره اصحاب و یاران پیغمبر(ص) گفته اند هر کس هنگام شب بر خانه های آنها می گذشت صدای تلاوت قرآن را می شنید و بعضی از آنها به قدری زیاده روی می کردند که تمام شب را به عبادت و نماز و خواندن قرآن مشغول بودند تا آنکه زن های آنها به پیغمبر(ص) شکایت کردند و پیغمبر(ص) آنها را از این عمل منع کرد.
و خود او در هر شبی یازده رکعت نماز می کرد که ده رکعت را در بدو بجا می آورد و رکعت یازدهم را تنها می خواند و در نماز به قدری طول می داد که پنجه ی پاهایش بادآورد به همین جهت خداوند عالم برای ارفاق باو سوره ی«طه» را فرود آورده فرمود: مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى ﴿۲﴾ پس آن تربیت عالی که تمام مفاسد و تباهکاری های دوره ی جاهلیت و کفر را از وجود مسلمین و مخصوصا یاران پیغمبر(ص) برطرف ساخت و آن ها را چنانکه گفتیم پاکیزه و بی آلایش نموده و بزرگترین شورش و جنبش روحی و اجتماعی و دینی را در عالم ایجاد کرد، همان تربیتی بود که قرآن از مسلمین عرب کرد و حصول آن در اثر خواندن این کتاب آسمانی بی مانند در نماز بود ، کلیه ی اعراب مسلمان به خواندن قرآن شوق داشتند و ای بسا می شد که تمام شب را به خواندن یک آیه و تأمل در آن می گذراندند .
در همه حال و همه وقت خوابیده و ایستاده و نشسته آن را می خواندند و درباره ی همین صفت است که خداوند از آنها تعریف نموده می فرماید: (الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ) سوره ی آل عمران آیه (۱۹۱)
و البته بزرگ ترین اقسام عبادت و یادآوری از خداوند خواندن کتاب مجید او است که برنامه های نیک و صفات مقدس و برجسته و احکام و بند ها و قوانین و نظاماتی که برای خلق وضع کرده و بر رفتار و کردار او در جهان مشتمل می باشد و چنانکه پیش از این هم گفته شد این کتاب تمام این ها را در بردارد .
و خداوند عالم تأثیر قرآن را در مؤمنین گوش زد کرده و فرموده است (اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ) سوره ی زمر آیه (۲۳)
اینگونه تأثیر در عالم خود بی نظیر است و عظمت اسلام و انتشار آن در چنان مدت کمی مرهون حسن اسلوب و روش آن بوده است.
پس اگر قرآن مانند کتب قانونی و فنی و سایر کتب متداول فصل یفصل تدوین شده بود از خواندن آن این تغییر و انقلاب در اخلاق و عادت حاصل نمی شد و قطعا مردم زود از خواندن آن سیر می شدند و آن را دیگر نمی خواندند .
پس سبک و روش تدوین قرآن که قبل از این نیز گفته شده یکی از بزرگترین جنبه های معجزه آسای آن از حیث بیان و تأثیر در وجود اشخاص می باشد . و هر کس در این گفته شک کند خوب است در مسائل یکی از سوره های قرآن دقت کند آنگاه همان مسائل و یا شبیه به آن ها را از پیش خود با روش همان سوره یاسوره دیگری بنویسد و مانند قرآن آن ها را تکرار نماید و آن وقت خود آنچه را نوشته بخواند تا ببیند چقدر بیهوده و نا مطلوب است و چه تکرار های بی موردی کرده است در صورتیکه قرآن با آن همه مطالبی که بر حسب موقع و مقام تکرار شده حلاوت و جاذبه های زیادی دارد که هیچگاه تکرار مطلب در آن ها زیان رسان نیست و هر کدام از آن مطالب مکرره را شخص بخواند مطلب تازه ای از آن به دست می آورد و هر کس بخواهد این حلاوت را بچشد خوب است به سوره های المؤمنون و الشعراء و النمل و هود مریم ، یوسف ، طه مراجعه کند.
گستاولوبون در کتاب (روح الاجتماع ) می گوید تکرار دعوت های دینی و سیاسی و اجتماعی در سخنرانی هایی که در مردم تأثیر کرده و بسیار مهم و مؤثر در پیشرفت هر مشروعی است همین تکرار مطلب است که مبادی را در قلوب آن ها ثابت می کند و به همین علت است که سخنرانان سیاسی و رؤساء و مؤسسین احزاب و همچنین بازرگانان و پیشه وران پیشرفت مرام و مقصود یا ترویج کالای خودرا ازین راه تأمین می کنند و با نشر اعلانات در روزنامه و جاهای عمومی و یا سخنرانی ها نظریه خود را در اذهان عموم جای گیر می نماید …
باید دانست نه محمد و نه هیچکس از مردمان آن عصر فلسفه ای را که گستاولوبون بیان کرده نمی دانستند و فقط خداوند یگانه است که بحالات و عادات اجتماعی تمام ملل در هر عصر و دوره ای آگاه است و مؤثرات اجتماعی را از هر حکیم و فیلسوف و دانشمندی بهتر می داند . و قرآن کلام اوست و در آن هیچ تکرار نیست مگر آن
که در انقلاب عقاید و افکار و تغییر عادات و اخلاق فاسدی که در میان مردم است بزرگترین تأثیر را داشته باشد و هیچ سخنرانی و اعلانی آن تأثیر را نداشته و ندارد.
حال اگر با این سخنرانی ها و خطبه هایی که فیلسوف فرانسوی می گوید نظری انداخته می بینیم اگر همه آن ها را گرد آورند و مجموعه ای از آنها بسازند قطعا هر کسی پس از یک یا دو بار خواندن از آنها ملول و بیزار می شود حتی پیروان خود سخنران هم از آنها ملول می کردند ولی خواندن قرآن را کسی که به معنی آن آشنا باشد و مطالب عالیه آن را درک کند هیچگاه ترک نکرده و از آن ملول نمی شود و چنانکه به چشم خود می بینیم مسلمانان بارها آن را خوانده اند و باز هر وقت به خواندن آن روی می آورند همان لذت اولیه را می برند بلکه هر قدر بیشتر بخوانند و به مطالب عالیه آن بیشتر پی ببرند در خواندن آن حریص تر شده و بیشتر لذت می برند.
شکی نیست که تسخیر دل ها و افکار و دگرگونه ساختن آن ها به مراتب سخت تر و دشوارتر از رخنه کردن در سنگ خارا و یا شکافتن کوه ها است … چنانکه خداوند عالم می فرماید: لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿۲۱﴾ (سوره ی حشر)
آری تأثیر قرآن در دل های اعراب این طور بود که گفته شد . و دیدیم که خداوند درباره ی مسلمین آن ها چه فرموده. و اما بنی اسرائیل پس از آن که تمام معجزات و آیات خداوندی را دیدند و موسی (ع) سال ها در راهنمایی آن ها کوشید سخت دلی آن ها بجایی رسید که خداوند درباره ی آن ها می فرماید: ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَهِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَهِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۷۴﴾ (سوره ی بقره)
آنچه از تأثیر قرآن و شورش و انقلابی که در میان عرب و کلیه ی عالم با سبک و روش و تکرار مطالب که عموما برای بشر معجزه است و ما در اینجا بیان کردیم کافی است و این بد نیست اصلاح و اعجاز قرآن را از جنبه ی موضوع آن مورد بحث قرار دهیم و ببینیم تعالیم دینی و سیاسی و مدنی و اجتماعی و جنبه های دیگر آن چه تأثیری داشته است.
—————————————-
منبع: وحی محمدی، مولف: رشید رضا، مترجم: محمد علی خلیلی