زندگی نامه

ایمان و احتساب در شخصیت و دیدگاه مولانا محمّد الیاس

ایمان و احتساب در شخصیت و دیدگاه مولانا محمّد الیاس

نویسنده: مولانا سید ابوالحسن ندوی/مترجم:مولانا محمد قاسم

یکی از صفات بر جسته مولانا محمد الیاس ( رحمه الله)  حاکم بر زندگی وی و به منزله روح اعمال و کارهایش بود، ایمان و احتساب است،منظور از ایمان و احتساب  این است که انسان با اعتقاد به الوهیت الله،و باور نمودن احکام وی و یقین و اعتماد کامل به وعده های او مبنب بر اجر و پاداش، به دستورهایش عمل نماید.

هم چنان که در حدیث آمده است:« مَنْ صَامَ رَمَضَانَ إِیمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»{بخاری}

( هر کسی که روزه ماه رمضان را با یقین به وعده های الهی و به امید اجر و ثواب بگیرد گناهان گذشته او مورد آمرزش قرار می گیرد).

« مَنْ قَامَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ إِیمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»{بخاری}

(هر کسی لیله القدر را با حالت ایمان و احتساب  زنده نگه دارد گناهان گذشته ی وی مورد مغرت واقع می شود.)

در واقع روح عمل همین است که بوسیله آن، عمل انسان فوراً از فرش و به عرش صعود می یابد، و بدون آن، عمل از پرواز باز می ماند.

در حدیث دیگر توضیح این مطلب چنین آمده است.

« عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَمْرٍو رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا یَقُولُ

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَرْبَعُونَ خَصْلَهً أَعْلَاهُنَّ مَنِیحَهُ الْعَنْزِ مَا مِنْ عَامِلٍ یَعْمَلُ بِخَصْلَهٍ مِنْهَا رَجَاءَ ثَوَابِهَا وَتَصْدِیقَ مَوْعُودِهَا إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ بِهَا الْجَنَّهَ» {بخاری}

(عبدالله بن عمرو بن العاص رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا از قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ روایت می کندکه چهل خصلت اند که بهترین آنها این است که کسی به دیگری گوسفندی برای استفاده از شیر آن به عاریه بدهد، هر کسی به یکی از این خصلتها عمل کند در حالی که به ثواب موعود آن یقین داشته و امیدوار آن باشد خداوند او رادر بهشت داخل می کند.)

مولانا محمد الیاس ( رحمه الله) به این مطلب بسیار اخمیّت قائل بودند، و برای احیاء آن بسی تلاش کردند.

از اقتباس های ذیل که از نامه های وی برگرفته شد،اهمیت این مطلب (ایمان و احتساب )از دیدگاه مولانا روشن می شود.

۱ – روح دین ایمان و احتساب  است. درباره ی بسیاری از اعمال قید« ایماناً و احتساباً»وارد شده است، بنابراین ، روح و باطن دین امری است که انسان در حین عمل کلیه خطابات شارع را دربارۀ آن عمل مستحضر نموده بدین وسیله عظمت و بزرگی حق تعالی ، را در دل جای داده وبه اجر و پاداش و فوائد دنیوی اعمال به عنوان جائزه و عطاء یقین نماید، این که آن را معاوضه عمل پندارد.

۲ – اعمال در ذات خود ارزشی ندارند . ارزش اعمال صرفاً به این خاطر است که انسان از طریق امتثال حکم الهی با ذات عالی وی ارتباط پیدا میکند. بنابراین ، انسان هر قدر بر عوامل ارتباط مسلط بوده و آنها را با اطمینان وتوجه کاملادا کند، به همان اندازه ارشعمل افزایش می یابد.

۳  – جناب عالی فرموده اید که احساس و شور و شوق نمی کنید، بنده از این حالت رشک میبرم ، یک مؤمن ، امتثال امر الهی، ایناستکه به احکام الهی یقین نموده و چنان تحت تأثیر عظمت پروردگارقرار بگیرد که به شور و شوق خود توجه نکند، زیرا شور و شوق امر طبیعی و غیر اختیاری است، ولی هر گاه امتثال امر الهی با توجه به عظمت و احساس فرضیّت آن تحقق یابد دلیل محبت عقلی و ایمانی است.

۴ –  گاهی اوقات نتایج اندکی را می بینیم و دل خوش می کنیم و از کمبودها صرف نظر می نمائیم، این طرز عمل اشتباه است. باید پرهیز کنیم. موفقیت واقعی این است که بدون در نظر گرفتن نتائج و ثمرات ظاهری به اعمال مشغول باشیم. اگر ثمرات و نتائج ظهور کنند، باز هم در تلاش و کوشش کوتاهی نورزیم، چنان چه هیچ نتیجه ای مشاهده نکردیم باز هم به تلاش و کوشش ادامه دهیم. خلاصه توّجه مافقط به عمل باشد نه به نتائج ظاهری و غیره.

۵ – مطالعه و مستحضر نمودن فوائد و فضائل « عبادات و اذکار» هنگام ادای آن و یقین کردن به پاداش های موعود، لازم است، تحصیل یقین بسیار مهم است، از آنجائیکه این یقین با قلب تعلق دارد به منزله قلب عبادات محسوب می گردد، و معنویت از همین چیز بوجود می آید.

۶ – هروقتی دارای عظمت و فضیلت مخصوصی است که در احادیث وارد شده است، هم چنان که هر وقتی انوار و برکات جداگانه ای در بر دارد،برای ما عموم مردم همین قدر کافی است که وقت ادای هر نماز از پروردگار متعال بخواهیم که ما را از کلیه انوار و برکات آن وقت بهره مند بگرداند.

۷ – به فکر لذّت گرفتن نباشید، بلکه حکم خدواند و روسل را مد نظر داشته باشید، اقتدا و پیروی رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ) را خیلی مهم تصور کنید. بزرگترین چیز اطاعت دستور پروردگار واقتدا به حضرت رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ)است.

نهضت مولانا محمد الیاس ( رحمه الله)کاملاً مبنی بر همین ایمان و احتساب

 بود، آری هدف فقط همین بود که مسلمانان بوسیله این حرکت بهرضای الهی واتباع رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ)نایل آیند. و شایسنه اجر و ثواب همیشگی دعوت الی الخیر بگردند وبرای زندگی بعد از مرگ توشه بگیرند

در یک می نویسد:

روش کار دعوت و تبلیغ مقداری به دل مربوط است و مقداری به اعضاء و جوارح.

آنچه به دل مربوط می شود این است:

۱ –  در این راه، اتباع انبیاء علیم ابسلام مخصوصاً سرور پیامبران رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ) و تحصیل رضای الهی بوسیله این کار است.

۲ – پیوسته . مضمون « الدال علی الخیر کفاعله» « راهنمای بسوی نیکی مانند انجام دهنده است»را مستحضر داشته باشید ، یقین کنید که هر کسی به کوشش مشغول نملز، تلاوت قرآن وذکر الله و غیره بشود. برای شما ذخیره آخرت خواهد بود . همیشه بکوشید اجر و پاداش تفصیلی را مدنظر داشته باشید.

۳ – در خود قوت دعا و تضرع ورجوع الی الله را بوجودآورید، درهر قدم فضل پروردگار متعال و حاضر بودن او را یقین کرده برای خشنودی او و موفقیت تبلیغ، دعا و مسئلت نمائید.

۴ – توفیق قدم نهادن برای این کار خیر راصرفا فضل غیبی پرودگار تصور نموده ومرتباً شکر این نعمت باشید.

۵ – خدمت به مسلمانان ، تواضع و فروتنی و نرم خوئی با او را زا صمیم قلب تمرین نمائید.

در نامه ای دیگر می فرماید:

کاردین زمانی ترّقی و ادامه می یابد که انسان منظره آخرت را مد نظر داشته ، فوائد اخروی کارهائی را که این جا نجام داده در ذهن خود مستحضر نماید و عظمت رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ) را در دل جای داده، پاداش هائی که آن حضرت برای اعمال بیان نموده ( بشرط قبولیت نرد الله) آنها را برای خود ذخیره آخرت تصور کند؛ هر قدر این تصوّر بیشتر رسوخ پیدا کند خداوند متعال به همان اندازه حلاوت ایمان تصدیقی را نصیب می فرماید ، و هر قدر حلاوت بیشتری نصیب شود به همان اندازه علاقه و شوق افزایش می یابد.

بطور مثال ، تصور کنید که بوسیله شما چند نفر نماز خوان شده اند، بنگرید که ثو.اب چقدر است، در مقابل هر نماز چقدر نیکی می رسد، خوب فکر کنید که همگی اینها ذخره آخرت شما خواهد شد.

در نامه ای دیگر میفرماید:

« تلاش و کوشش برا اعلاء کلمه الله ونشر و پخش وحی صرفاً باید به خاطر خشنودی حق تعالی انجام بگیرد.»

نجات و کامیابی بعد از مرگ و تحقق عنایات موعود الهی ، برآن زندگی منوط است که انسان مصداق « اُولَئِکَ یَرجُونَ رَحمَهَ الله» باشد، نه تنها این آیه گواه بر این مطلب است بلکه هزارها آیات دیگر ، همین مطلب را تأیید می کند.

بر هر فردی لازم است که نفسخود را خیلی ناقص، مُخرب و مغرض تصور نماید که بظاهر تا دم مرگ اصلاح پذیر نیست، البته لطف الهی چیز جداگانه ای است، بنابراین به این نیست سعی و تلاش نماید و سخنان خدا و روسل را در میان دیرگان گسترش دهد که آنائ انسانهائی خوب و خوش طینت هستند ، وقتی اعمال نیک انجام دهند، حق تعالی طبق قاعدۀ « الدال علی الخیر کفاعله» به لطف خود، به برکت آن انسانهای نیک به من نیز بهره ای عطاء خواهد فرمود.

در مورد فکر چنین میفرماید:

« فکر ززیاد مشکل نیست ، روش فکر این است که انسان در تنهائی بنشیند و به نفس خود بگوید: که این عمل موجب رضای الله است ، بوسیله مرگ که آمدن آن حتمی است این زندگانی نفسانی پایان می یابد قاعده« الدال علی الخیر کفاعله»قطعاً درست است، با تلاش و تحرک هر نیکی که بوجود بیاید باعث خوشنودی الله قرار می گیرد.»

مولانا محمد الیاس ( رحمه الله) دوست اشت که با اقرباء و نزدیکان کسانی که در راه الله حرکت می کنند. بوسیله صبر، تشویق ، وقدر دانی ، در کار اجر و ثواب آنها شریک شوند.مولانا از صمیم قلب می خواست علاقه به اجر وثواب و صفت ایمان و احتساب در تمام امت بوجود آید. درهمین خصوص نامۀ ذیل را از » حجاز» به خانوادۀ خود مکتوب فرموده است:

» شما فکر کنید و بنگرید که مردم چقدر به خاطر اهداف دنیوی، خانواده و فرزندان خود را ترکمی کنند، فکر کنید که در همین وقت خزاران مسلمان درلشکر کفار فقط به خاطر شکم خود، جان برکف گذاشته، در پرتگاه مرگ قرار دارند شما نباید کم همت باشید، هر اندازه شمابا همت و استقامت و طیب خاطر بر جدائی و فراق من که به خاطر خدمت دین است راضی وخشنود باشید، به همان اندازه شریک اجر و ثواب می گردید، این را غنیمت بدانید که افراد خانواده شما بخاطر دین زحمات را تحمّل می کنند، پس شکرروردگار رابه جا آورید.روزی اجر وپاداش این زحمت ها به شکل باغ و بهار خواهد رسید و همیشه جاویدان خواهدماند.»

مولانا معتقد بود که برای انسان مشغول و ناتوان در این زندگی محدود و مختصر و پراز گرفتاری های گوناگون هیچ عملی از نظر اجر و ثوابو ذیره عمل، بهتر و بادوام تر از تبلیغ و دعوت و دلالت علی الخیر نیست، بشرطی که با اخلاص و احتساب انجام بگیرد.

اگر یک شخص همیشه روزه بگیرد و همه شب نوافل بخواند وروزانهقرآن مجیدرا ختم نماید، یا صد ها هزار روپیه صدقه و خیرات کند و باز هم از نظر کثرت، نورانیت، قبولیّت نمی تواند اجر کسانی رادریابد که بنا به دعوت و دلالت علی الخیر آنها ، ثواب نماز و بقیه اعمال هزاران نفر، هرلحظه درنامه اعمالشان درج می گردد و باران اجر و ثواب از صدها سال بر ارواحشان می بارد.

بدیهی است که عمل یک شخص و نیرو و اخلاص صدها نفر برابر باشد، به همین دلیل مولانا دلالت علیالخیر را بر عبادات ونوافل شخصی ( با آنکه خودش شدیداً به آن مشغول و علاقمند بود) ترجیح می داد و بیشتر مایه اجر میدانست.

مولانا به یکی از بزرگان که قبلاً کارهایبزرگی انجام داده بود، اما حالا از نظر جسمی ضعیف و ناتوان گشته بود پیام فرستاد که حالا خود شما نمی توانید کار مهمی انجام بدهید و وقت اندک است دراین شرایط چاره و مصلحت و مقتضای وقت شناسی و حکمت دیناین است که بکوشید برای دیگران سبب عمل خیر قرار بگیرید، برای این منظور دوستان و ارادتمندان خود را بوسیله سخنرانی و پیام ها نامه ها به این کار دعوت و تبلیغ تشویق و ترغیب کرده در اجر و ثواب آنان شرکت نمائید.

به نظر مولانا این نهضت و دعوت آسانترین و قویترین وسیله حصول ایمان و احتساب بود

مولانابه قدری به ایمان و احتساب مواظبت می کرد که به مشکل قدمی بدون نیت ثواب می گذاشت یاکاری به تقاضای نفس محض انجام می داد، گوئی مصداق « لا یتکلم ال فیما رجا ثوابه » بود (شمائل ترمذی) ((در مورد رسول اکرم آمده است که فقط در موضوعی صحبت می کرد که امید ثواب داشت)) انگیزه از این هدف خالی بود، مولانا نسبت به آن علاقه نشان نمی داد در کارهای کوچک و روزمرّه نیز چیز را رعایت می کرد.

بقول مولانا محمد منظور نعمانی شاید بدون نیت یک استکان چای هم نمی خورد  نه به دیگری تقدیم می کرد.

به منظور تحصیل بهترین منافع دینی و برکات معنوی و تقرب الی الله هنگام هرکار، نیت مخصوصی می کرد و با نهایت لطافت، رخ عمل را از عادت به سوی عبادت بر میگرداند، در این خصوص ، نیروی فکری او به علوم مروّج محدود نمی شد، بلکه  به بلندی حکمت تفقه ارتقاء می یافت، او بقدری دقّت نظر و حضور ذهن داشت که در یک کار باعتبار افراد مختلف به نیّت های متعددی راهنمائی می کرد.

مولانا محمد منظور نعمانیدر این باره داستان لطیفی نوشته است:

درآخرین روزهای کسالت که حضرت مولانا نمی توانست از جایش بلند شود، من هنگام ظهر به نظام الدین رسیدم بعضی از مخلصین میواتی داشتند او را وضوء میدادند، نگاهش به من افتاد به سوی من اشاره کرد و فرمود:

جناب مولوی!عبدالله بن عباس ( رض)با آنکه مدتها حضرت رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ)و ابوبکر و عمر در حالت وضوء گرفتن دیده بود، اما با این وصف به وضوء گرفتن حضرت علی ( رض) توجه می کرد، تا بهتر یاد بگیرد. من بعد از این ارشاد مولانا به همین نیت به وضوء گرفتن وی توجه کردم. و احساس نمودم که وضوی مولانا در حالت بیماری نیز درسهای زیادی در بر دارد آنگاه مولانا به سوی خدمتگزاران خوداشاره کرده  فرمود:« این ها خدمت وضوی مرا انجام می دهند، من به این ها گفته ام که شما به خاطر الله با من اظهار محبت می کنید و خدمت انجام می دهید، گمان شما این است که من از شما بهتر نماز می خوانم، پس شما به این نیت خدمت وضوء را انجام بدهید که ای خدایا گمان ما این که اینبنده توبهتر از ما نماز میخواند ، ما بهاین خاطر او را وضوء می دهیم که در اجر و ثواب نملز وی شریک شویم.»

اما من این چنین دعا می کنم که ای الله این بندگان ساده و خوش بین تو نسبت به من گمان نیک دارند. الهی تو گمان اینها را صادق بگردان و نماز مرا قبول فرموده آنها را در ثواب شریک بگردان.

فرمودند: اما اگر من خودم چنین تصور کنم که نماز من بهتر از نماز آنها است، آنگاه نزد خداوند مردود خواهم شد . پس من این طور می پندارم که خداوند متعال به گمان نیک این بندگان پاک دل نماز های مرا رد نخواهند فرمود.

خوانندگان عزیز دقت نمائید که مولانا در یک وضوء برای سه گروه به وسیله تعلیم نیت های متعدد راه تحصیل اجر و ثواب را بیان کرد. برا مولانا محمد منظور نعمانی فضیلت تعلّم و تتبّع سنن حاصل شد.

مقبول شدن را از طریق حسن ظن آنان فراهم کرد .در صورتیکه چنیناعمالی روزمرّه معمولاً بدون این گونه نیتها وبدون کیفیت ایمان و احتساب انجام می گیرد، فرض کنید فردی دارد وضوء می گیرد، چند نفر به عنوان خادم او را کمک می کنند،فردی دیگر بدون هدف و منظور خاصی این حالت را تماشا می کند.

————————————————-

منبع: کتاب: مولانا محمد الیاس ( رحمه الله) و نهضت دعوت و تبلیغ / نویسنده: مولانا سید ابوالحسن ندوی/مترجم:مولانا محمد قاسم / انتشارات : شیخ الاسلام احمد جام/ چاپ:اول ۱۳۷۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا