آیا اسلام به هتک مقدسات و تخریب اماکن مقدسه ملت های مغلوب پرداخت؟
آیا اسلام به هتک مقدسات و تخریب اماکن مقدسه ملت های مغلوب پرداخت؟
نویسنده: سلیمان ملا
از جمله اتهامات بی پایه و افترای بی مایه ای که مورخین حیله گر و شبهه انگیز عنوان می کنند اینکه اسلام آمد و به هتک مقدسات و تخریب اماکن مقدسه و متبرکه ملت های مغلوب پرداخت. جای تعجب است که انسان این قبیل دروغ پردازی های تهوع آور و سخنان گمراه کننده و انحرافی را می شنود. در واقع این مواضع آنچنان خنده آور است که نه تنها عقل عقلا را بلکه شعور سفها را هم قانع نمی کند.
برای ابطال این شبهه به تاریخی و اسناد قدیمی استناد نمی کنیم؛ بلکه به نص آیه های قرآن استدلال می کنیم که می فرماید:
( وَلَولا دَفعُ اللهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوَامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ یُذکَرُ فِیهَا اسمُ اللهِ کَثِیراً) (حج:۴۰)
اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نکند( و با دست پاکان و مصلحان؛ از مفسدان جلوگیری نکند باطل گرایان بر همه مسلط می شوند آن وقت) دیوهای راهبان و تارکان دنیا و کلیساهای مسیحیان و کینه های یهودیان و مسجدهای مسلمانان که در آنها خدا بسیار یاد می شود تخریب می گردد.
نکته جالب توجه در این آیه که نگاه ها را به سوی خودش جلب می کند این که اسلام حمایت و حراست و تضمین پاینده کردن اماکن مقدسه دیگر ادیان را قبل از مکان مقدس مسلمانان که عبارت است از مسجد به عهده گرفته و سیاق آیه این نگرش را به اثبات می رساند؛ زیرا قبل از مساجد به ذکر صوامع و معابد می پردازد و خود را موظف و ملتزم به حفظ آنها می داند.
آری! یکی از اهداف جنگی جهاد مسلحانه اسلام، همان گونه که نجات اقوام بود، نجات اماکن مقدسه آنان هم بود. مناسب دیدم که به علت حجم گسترده تبلیغات مسمومی که در خصوص تخریب اماکن مقدسه بر ضد اسلام در جریان است این هدف حیاتی اسلام در جنگ های رهایی بخشش را در موضوع ” رد افتراءات و شبهات” پی گیری کنیم؛ تا جواب دندان شکنی را به یاوه سرایی های انحراف گرایان در اینجا بدهیم.
بنابراین می گوییم که رحمت فراگیر اسلام، بنابر نصوص قاطع، تنها در انحصار مسلمانان نیست و کلیه مخلوقات خدا را در بر می گیرد. در این جا رحمت بی انتهای اسلام، سراغ اماکن مقدسه دیگر ادیان را هم گرفته و به نجات آنها همت گمارده که پارسایان و تارکان دنیا در آنها سنگر گرفته بودند و مشغول تحمید و تقدیس آفریدگار بودند؛ تا بیش از این در معرض تعرض و تهاجم و تخریب ستمگرانی که خود را پایبند به هیچ قوانینی در جنگ نمی دانستند و از هیچ تخریب و تحقیری حتی نسبت به مکان های مقدس هم پرهیز نمی کردند قرار نگیرند.
اگر هم در کتاب های تاریخی، تخریبی به اثبات رسیده باشد یقیناً اهداف پشت پرده ای در کار بوده و دست های مرموزی پشت سر تخریب ها بوده و آن را سازماندهی کرده و به اجرا درآورده؛ تا به مقاصد شوم خود که مکدر ساختن چهره اسلام و ضربه زدن حیثیتی به مسلمانان بود نایل شوند و در واقع می خواستند از این طریق و با انتقال سنگر از میادین جنگ های فیزیکی که در آن متحمل شکست های فاحشی شده بودند به میدان جنگ های روانی و منحرف کننده با برانگیختن افکار عمومی بر ضد مسلمانان به جبران صدمات و هزیمت های جنگی خود بپردازند.
تا اینجا مربوط می شد به اماکن مقدسه مسیحیان و یهودیان که اسلام حفاظت از آنها را بر عهده گرفته است و به تخریب آنها اقدام نکرده، که آن هم عبارت بودند از کلیسای مسیحیان و دیر راهبان که این هم به مسیحیان مربوط می شد؛ زیرا راهبان، تارکان دنیایی مسیحی بودند که در صحراها و نقاط دوردست “دیری” می ساختند و در داخل آن، به عبادت مشغول می شدند و همچنین کنشت یهودیان.
هرچند در قرآن کریم از آتشکده مجوسیان سخن به میان نیامده است و طبیعی هم به نظر می رسد که از آن سخن گفته نشده است؛ زیرا جامعه اسلامی در عصر نزول قرآن، فقط با مسیحیان و یهودیان در ارتباط بود و در پیرامون حکومت اسلامی مدینه فقط مسیحیت و یهودیت زندگی می کردند. قرآن کریم هم می بایست از چیز ملموسی د ارتباط با تعامل، با اماکن مقدسه دیگران، سخن می گفت که چنین هم کرد و از صومعه، دیر و صلوات مربوط به یهود و نصارا نام برد. اما بر اساس یکی از فرامین نبوی که می فرماید:
سنّو بهم سنّهَ أهل الکتاب[۱]
با مجوسیان مانند اهل کتاب رفتار کنید.
هر تعاملی که با یهودیان و مسیحیان صورت می دادند می بایست که عین همان رفتار هم با آنان صورت گیرد، اگر مسلمانان خود را موظف می دیدند که نباید به تخریب اماکن مقدسه یهود و نصارا بپردازند و آنها را مورد تاخت و تاز قرار ندهند بر خود لازم هم می دیدند که به آتشکده مجوسیان هم تعرض نشود؛ زیرا فرمان نبوی بر این است که به مانند اهل کتاب، با آنان رفتار شود، چون دارای “شبه کتاب” هستند و به گمان خیلی قوی، زرتشت یکی از پیامبران خدا بوده است. هر چند مورخین اسلامی خیلی واضح در این باره سخن نگفته اند اما مورخین غیر اسلامی با تفصیلات زیادی درباره ” زرتشت: و کتاب” اوستا” ایشان را یکی از پیامبران الهی به حساب می آورند.
باز بیانی از بیانات نبوی را در مورد مجوسیان متذکر می شویم که این گمان غالب، بر آسمانی بودن آیین زرتشت را تقویت می کند و حقیقتاً درمورد مجوسیان، چیزهایی هست که پیامبر گرامی اسلامۖۖ را بر این می دارد تا مواضع اتخاذی او در قبال آنان، همان مواضعی باشد که در قبال مسیحیان و یهودیان اتخاذ می کرد. جریان نقل گفته نبوی بدین گونه است که در دوران خلافت خلیفه دوم حضرت عمر(رضی الله عنه) ایشان « شک داشت که آیا از مجوسیان مانند یهودیان و مسیحیان، مالیات بگیرد یا به گونه دیگری عمل کند، تا حدیثی را از پیامبرۖ برایش روایت کردند که پیامبرۖ فرمود:
«عاملوهم معامله أهل الکتاب» یعنی با مجوسی مانند اهل کتاب(یهودیان و مسیحیان) رفتار کنید.»
همان گونه که قبلاً هم گفته شد هر چند مورخین اسلامی و مفسرین قرآن هم تصویر چندان واضح و مفصلی را از مجوسیان ارائه نکرده اند اما اقوال متفرقه ای که از سوی برخی از اندیشمندان دنیای اسلام، در خصوص آنان موجود است ما را در ارائه ی تصویر روشنی از آنان کمک شایانی می کند.
نخست، اظهارات ابن حزم را خاطرنشان می سازیم که در کتاب “المحلّی” در فصل ذبح حیوانات می گوید: مجوسی “زرتشتی” اهل کتاب شده و در تمام مسائل، مانند اهل کتاب با آنان رفتار خواهد شد.[۲] این بیانات ابن حزم را دکتر یوسف قرضاوی (حفظه الله) در کتاب الحلال و الحرام در پاورقی، این گونه مورد تأیید قرار می دهد و می گوید: ابن حزم کسی است که نظر او معتبر می باشد. نظر ابن حزم در حفظ نصوص و تاریخ ملت ها و عقائد آنان سندیت دارد.[۳]
بغدادی فرق شناس معروف در الفرق بین الفرق صراحتاً گفته: مجوسی به پیامبری زرتشت ایمان داشته اند. در تفسیر روح المعانی به نقل از “الملل و النحل” شهرستانی می گوید « انّ لهم شبهه کتاب و انهم یعبدون النار»
اگر خداوند فضل و بزرگواری را به پیشینیان این امت بخشیده است، تحقیق و تفحص را هم از علمای متأخر و جدید اسلامی دریغ نورزیده است.
لذا علمای جدید اسلامی همچون مولانا ابوالکلام آزاد که به تتبّع و تفحص در فرهنگ ملت های قدیمی پرداختند نتایج شگفت انگیزی را کسب کرده اند و موضوع پیامبری زرتشت را مورد تأیید قرار داده اند. بیانات پرگوهر نبوی و بر مبنای آن، اظهار نظر اندیشمندان مسلمان ما را در نهایت به این نتیجه می رساند که گفته شود: اتهاماتی که در خصوص تخریب آتشکده های مجوسیان از سوی مسلمانان، عنوان می کنند چیزی جز اسلام ستیزی و یاوه سرایی نمی تواند باشد که فقط با مقاصد کینه توزانه طرح می شود و هیچ گونه سندیتی نمی تواند داشته باشد و تصریحات گمراه کننده ای هستند که در نتیجه ی همین کید به خودشان برمی گردد و جز رسوایی در پیشگاه حقیقت و واقعیت، نصیب محققان نمی گرداند. از جمله این اظهارنظرهای غلط، به گفته های سرجان ملکم سفیر انگلیس در ایران برمی گردد که در سال ۱۱۹۳ هجری، کتابی را در خصوص تاریخ ایران منتشر ساخت و در آن به نقل از کتاب (مزدیسنا و ادب فارسی) در خصوص فتوحات اسلامی مسلمانان در ایران این گونه عنوان کرد:
«شهرها را با خاک یکسان و آتشکده ها را با آتش سوخته و موبدان را از دم تیغ گذرانده و کتب فضلای ملت اعم از آن در مطلق علوم نوشته شده بودند یا تاریخ و مسائل مذهبی، همه را نابود کردند.»[۴]
استاد فرزانه عبدالله احمدیان(رحمه الله) در ابطال نقل ملکم که آن را از (مزدیسنا) برجسته ساخته در تحقیق جالبش در خصوص «افسانه کتاب سوزی مسلمانان در کتابخانه های ایرانیان و مصریان» چنین می گوید: مسلمانان در اثنای فتح ایران نه تنها هیچ شهری را خراب نکردند بلکه شهرهایی را بنا و بازسازی و آباد کردند و در پیمان های خود قید کردند که آتشکده ها باقی می مانند «مقدسی و مسعودی» مورخین معروف نوشته اند که تا زمان آنان آتشکده هایی باقی مانده اند.[۵]
بتابراین اتهام تخریب اماکن مقدسه و از جمله آتشکده های مجوسیان، بنابر نصوص قاطع و استنادات محکم و دلایل یقین بخش نه تنها بی پایه است، بلکه چیزی جز یاوه سرایی و افسانه نمی تواند باشد، که با مقاصد کینه توزانه و تلافی جویانه و دنبال می شود و بس.
——————————-
نام کتاب: اسلام و نفی خشونت و افراط گرایی/ تألیف: سلیمان ملا / نشر احسان
[۱] روایت مالک و شافعی به نقل از بخاری و جز او، تخریج:۴۴مذهب این دو بزرگوار بر این است که جزیه از مجوس گرفته می شود زیرا به اهل کتاب ملحق می شوند(فقه السنه ص۴۸)
[۲] حلال و حرام ت، قرضاوی ت، حسن زاده صص۸۶/۸۷
[۳] همان
[۴] فصلنامه ندای اسلام شماره۱۴ ص۵۶
[۵] همان