عقیده

پیامدها و آثار شرک

پیامدها و آثار شرک

امام ابن قیم جوزی / مترجم: عبدالعزیز سلیمی

مقصود این است از آنجا که شرک بزرگترین ستم ها و زشت ترین پلشتی ها و بدترین بدی هاست، از نظر خداوند نیز مبغوض ترین و ناپسندترین امور است و بیش از هر چیزی خداوند از آن خشمگین می شود، و مجازات هایی را که در دنیا و آخرت برای اهل شرک قرار داده برای هیچ گناه دیگری آن را قرار نداده است.

خداوند متعال این موضوع ها را یادآوری فرموده که:

          اهل شرک را نمی بخشد.

          مشرکین نجس اند.

          آنان را از نزدیک شدن به حریم مکه محروم نموده.

          استفاده از گوشت حیواناتی را که آنان ذبح می کنند ممنوع فرموده.

          ازدواج و زناشویی با ایشان را حرام گردانیده.

          موالاه و محبت و هم پیمانی میان ایشان و اهل ایمان را ممنوع فرموده.

          از آنان به عنوان دشمنان خداوند، ملایک، پیامبران و اهل ایمان نام برده است.

          تسلط بر اموال و به کار اقتصادی گرفتن زنان و فرزندان ایشان را برای اهل ایمان روا شمرده است.[۱]

این همه به خاطر آن است که شرک زیر پاگذاشتن حق «الوهیت» و کسر شأن و عظمت ربوبیت خداوند و سوءظن به آفریدگار جهانیان است.

همان گونه که خداوند متعال می فرماید:

(‏ وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دَائِرَهُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیراً ‏)فتح/۶

«‏ و تا این که مردان و زنان منافق ، و مردان و زنان مشرکی را عذاب کند که به خدا گمان بد می‌برند . بدیها و بلاها تنها ایشان را در برمی‌گیرد ( و فقط بر آنان چنبره می‌زند ) و خداوند بر ایشان خشمگین می‌گردد ، و آنان را نفرین می‌کند ( و از رحمت خود محروم می‌سازد ) و دوزخ را برای ایشان آماده ساخته است ، و دوزخ چه جایگاه نهائی بدی است ! ‏»

تهدیدها و عذاب و مجازات هایی که از جانب خداوند علیه مشرکین مطرح شده علیه غیر مشرکین نشده اند. زیرا آنان نسبت به خداوند سوء معرفت و سوء ظن داشته به همین خاطر کسی یا چیزی را با او شریک گردانیده، اما اگر به راستی به او حسن معرفت و حسن ظن می داشتند، حقیقت توحید و یگانگی او را به درستی می پذیرفتند و خود را به آن ملزم می شمردند.

به همین سبب است که خداوند در مورد مشرکین در جایی از قرآن[۲] می فرماید:«که آنان به صورتی شایسته قدر و منزلت خداوند را مراعات نکرده اند!»

کسانی که کسی یا چیزی را همسان و شریک خداوند می دانند و همچون خداوند به آنها دلبستگی و وابستگی پیدا می کنند، هراسشان را در دل دارند، به آنها امید بسته اند، در برابرشان سرفروتنی و تعظیم را فرود می آورند، برای نجات از خشم شان تلاش می کنند و جلب رضایت شان را بر هر چیز دیگری ترجیح می دهند، چگونه ممکن است قدر و منزلت خداوند را مراعات نمایند؟!

خداوند متعال می فرماید:

(وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ)البقره/۱۶۵

« برخی از مردم هستند که غیر از خدا ، خدا گونه‌هائی برمی‌گزینند و آنان را همچون خدا دوست می‌دارند ».

همچنین می فرماید:

(‏ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِم یَعْدِلُونَ ‏)الانعام/۱

«‏ ستایش خداوندی را سزا است که آسمانها و زمین را آفریده است و تاریکیها و روشنائی را ایجاد کرده است ( که هر یک سود ویژه‌ای و حکمت خاصّی در بردارند و دلائل باهر و براهین قاطعی بر وجود خدایند ) ولی با این وصف ، کسانی که منکر وجود پروردگار خویشند ( برای آفریدگار خود بتان را ) انباز می‌کنند . ‏»

یعنی آنان در عبادات، محبت و تعظیم کسی یا چیزی را در کنار خداوند قرار می دهند و همسان او می گردانند، این مشرکین هستند که کسی یا چیزی را که معبود و مستعان خود کرده اند، همسان و هم ردیف خداوند نموده اند، و در میان آتش جهنم است که به باطل بودن باورها و به بیراهه رفتن های خود پی می برند، و به معبودها و مستعان های خود که به همراه ایشان در دوزخهند می گویند:

(‏ تَاللَّهِ إِن کُنَّا لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ‏‏ إِذْ نُسَوِّیکُم بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ‏)الشعراء/۹۷-۹۸

«‏ به خدا سوگند ما در گمراهی آشکاری بوده‌ایم . ‏ آن زمان که ما شما ( معبودان دروغین ) را با پروردگار جهانیان ( در عبادت و طاعت ) برابر می‌دانستیم . ‏ ‏»

این موضوع مشخص است که مشرکان آن چیزهایی را که با خداوند شریک می کردند یا می کنند، آن ها را در ذات و بعضی از صفات و افعال با او شریک نمی کرده اند و هیچ گاه نگفته اند که معبودها و مستعان های ایشان آسمان ها و زمین را آفریده، و مرگ و زندگی در اختیار آنان است. بلکه آنها را در عشق، محبت، تعظیم، عبادت و استعانت با خداوند همسان نموده اند، همان گونه که در میان اهل شرک منتسب به اسلام آن را ملاحضه می کنید.

موضوعی که به راستی جای تعجب دارد این است که آنان اهل توحید را به تنقیص و تضعیف شأن پیامبران و صالحان و مشایخ متهم می کنند؟! در حالی که تنها گناه موحدان این است که می گویند: همه آنان بندگان خداوند بوده نه برای خود و نه برای دیگران صاحب جلب منفعت و دفع مضرت نیستند، و مرگ و زندگی و زنده شدن دوباره در اختیار ایشان نیست، و به هیچ وجه برای کسانی که ایشان را معبود و مستعان خود بنمایند. در پیشگاه خداوند درخواست بخشش و شفاعت نمی کنند و برای اهل توحید هم پس از اجازه خداوند است که می توانند شفاعت کنند.

خلق و امر از آن خداوند خالق و آمر است نه ایشان، و همه شفاعت و ولایت ها از آن اوست، و هیچ یک از مخلوقاتش به غیر از خود او ولی و شفیع نمی باشند.

شرک و تعظیم غیر خداوند بر پایه سوء معرفت و سوء ظن به خداوند قرار گرفته اند. امام موحدین حضرت ابراهیم خطاب به دشمنان مشرک خود می فرود:

(‏ أَئِفْکاً آلِهَهً دُونَ اللَّهِ تُرِیدُونَ ‏‏ فَمَا ظَنُّکُم بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ‏)صافات/۸۶-۸۷

«‏ آیا غیر از خدا ، خواستار معبودهای سراپا دروغ هستید ؟ ! ‏‏ آخر ، شما درباره پروردگار جهانیان چگونه می‌اندیشید ؟ ! ‏»

هرچند معنی آیه این است که در مورد تعامل خداوند با شما و مجازات هایی که به سبب آن که غیر او را پرستش می کردید و کسی یا چیزی را در ردیف او قرار می دادید که در انتظارتان است، چگونه فکر می کنید؟! اما در لابه لای این تهدید، این معنی هم وجوددارد که چه گمان بدی در مورد خداوند داشتید که کسی یا چیزی را همراه با او معبود و مستعان خویش قرار داده بودید؟!

آدم مشرک یا گمان می کند که خداوند برای اداره امور جهان به وزیر و معاونی محتاج  است، که این بدترین نوع کسر شأن و منزلت خداوند غنی و بی نیازی است که همه چیز و همه کس نیازمند او می باشند؟

یا اینکه گمان می کند که تنها بعد از استفاده از قدرت آن شریک شده است که قدرت خداوند کامل می گردد!

یا ممکن است گمان کند که خداوند چیزهایی را نمی داند یا نمی شنود، و از طریق واسطه ها باید او را با خبر نمود؟!

یا ممکن است گمان ببرد که خداوند چیزهایی را نمی داند یا نمی شنود، و از طریق واسطه ها باید او را با خبر نمود؟!

یا ممکن است گمان ببرد که خداوند تنها پس از دلسوزی و پا در میانی آن واسطه ها است که آنها را مورد رحمت و مغفرت خود قرار می دهند؟!

یا اینکه او بندگانش را کفایت نمی کند. و آن چه را که بندگانش می خواهند تنها پس از پا در میانی واسطه هاست که انجام می دهد. و همچون شفاعت و پا در میانی انسان ها در مورد یک دیگر، که گاهی طرف مورد مراجعه به خاطر نیازی که به شفاعت کننده دارد، و از دوستی با او سودی عایدش می شود، و کمبودش را جبران و ذلتش را به عزت تبدیل می کند. شفاعت و پا در میانی او را می پذیرد.

یا اینکه گمان می کنند خداوند به دعا و درخواست انسان ها پاسخ نمی دهد، مگر آن که واسطه ها آن نیازها را در نزد او- همچون مطرح کردنشان در حضور صاحبان قدرت و مقام دنیوی- مطرح کنند؟!

ریشه همه شرک ورزی های آدمیان همین جاست.

یا اینکه گمان می برند که خداوند به خاطر دوری و در دسترس نبودنش دعا و درخواست ایشان را نمی شنود و این واسطه ها هستند که می توانند دعا و درخواست ایشان را به او برسانند؟!

یا اینکه فکر می کنند که بعضی از مخلوقات بر خداوند دارای حق و حقوق خاصی  هستند، و آنان خداوند را به حق آن بندگان بر او سوگند می دهند، و از طریق آن مخلوق به او متوسل می شوند، درست به همان صورتی که برخی از مردم از طریق اشخاصی نزدیک به صاحبان مقام و قدرت متوسل می شوند، که عدم قبول شفاعت ایشان بر آنان سخت یا غیر ممکن است.

همه آن مواردی که گفته شدند، باعث شکسته شدن منزلت«الوهیت و ربوبیت» خداوند و زیر پا نهاده شدن حقوق او در نزد اهل شرک می شوند.

اگر در آنها هیچ عیبی به غیر از نقص محبت و خوف و رجاء از خداوند و توکل و توجه مشرک به غیر او وجود نمی داشت، برای زشتی و پلشتی آن کافی بود، زیرا به خاطر تقسیم شدن قلب مشرک در میان خداوند و آن چیزی که شریک خداوندش نموده، از احساس عظمت و محبت و خوف و رجاء خداوند در دل او به شدت کاسته می شود، یا به کلی از بین می رود.

 

________________________________

منبع: طب القلوب

تألیف: امام ابن قیم جوزی

مترجم: عبدالعزیز سلیمی

انتشارات:آراس-۱۳۸۸



[۱] طبعا" این حکم شامل مشرکینی می شود که با مسلمانان در حال جنگ باشند.(مترجم)

 

[۲] الانعام/۱۹ الحج/۷۴ الزمر/۶۷

‫۴ دیدگاه ها

  1. سلام علیکم

    منظور از اینکه از زنده بخواهیم برای ما دعا بکند منظور شهدا نیستند

    چون پیامبر (ص) هیچ وقت نفرموده از شهدا دعا بخواهید

    منظور از زنده کسی است که به قول خودمان حی و حاضر در این جهان زندگی بکند

    مثل همین که ما از همدیگر طلب دعای خیر می کنیم و می گوییم محتاج دعای خیر شماییم

    موفق باشید

  2. ممنون از پاسختان و سخت کوشی تان در راه خدا
    برایم جالب بود آن کسی که کل جهان وآدمیان به برکت وجودش روزی میخورند وزمین وآسمان به خاطر وجود نازنینش آفریده شده از حضرت عمر خواسته تا برایش دعا کند.
    من هیچگاه از فردی که مرده نمیخواهم تا برایم دعا کند تنها شهدا هستند که به نظرمن مقربترینند و پیش خدا صاحب آبرو .
    همانطور که خداوند در قرآن کریم میفرماید:شهدا را مرده نشمارید که آنان زنده اند وپیش پروردگارشان روزی میخورند

  3. سلام علیکم

    اینگونه که از یک نفر زنده و حاضر بخواهیم برای ما دعا بکند هیچ اشکالی ندارد

    چنانکه پیامبر (ص) از حضرت عمر خواست او را دعا کند و حضرت عمر می گوید آن لحظه را با هیچ چیز عوض نمی کنم

    ولی اینکه از مرده دعا بخواهی یا واسطه بین تو و خدا شود شرک است.

    اما از هر کس که دلت می خواهد دبخواه برایت دعا کند اشکالی ندارد و این در سنت رسول کرم امده است.

  4. سلام با تشکر از زحمات بی دریغتان
    آیا زمان حضرت عیسی ع یا دیگر پیامبران کسانی نبودند که از آن پیامبر خواهش میکردند که برایشان دعا کنند چون به طور مثال حضرت عیسی ع پاک ترین خلق بود و می توانست واسطه ی فیض الهی شود یا پیامبرانی که واسطه ی شفای بیماران میشدند یا مثال ساده تر در یک کلاس درس که یک نماینده انتخاب میشود ازبین چندین نفر”به خاطر ویژگی های مثبتش”
    آگر یکی از شاگردهای بد کلاس که معلم هیچ رفتار پسندیده ای در او ندیده آیا اگر روزی خواسته ای از معلم داشت باید قبیحانه پیش معلم برود و درخواستش را مطرح کند آیا بهتر نیست به همان نماینده خوب کلاس بگوید چون تو پیش معلم آبرو داری واز تو خطایی سرنزده وپرهیزکار تر از تو در کلاس نیست بروی وخواسته مرا از معلم بخواهی تا معلم به خاطر خوبی تو نگاهی به من بیاندازد .هزاران بار درمدارس یا دیگر اماکن این اتفاق می افتد
    در زمین نشانه هایی ست برای اهل یقین یا در خودتان آیا نمی بینید…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا