شادی و سرور از دیدگاه قرآن
شادی و سرور از دیدگاه قرآن
چکیده
یکی از تمایلات و استعدادهای درونی انسان میل و نیاز به سرور، بهجت و لذت در زندگی است. اضطرابهای فکری و تنشهای روانی از مشکلات جدی انسان عصر تکنولوژی و ارتباطات است که منجر به کاهش احساس شادی در وی شده است. این جستار با هدف بررسی شادی ازدیدگاه قرآن انجام شده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه کتابخانه ای است که به تبیین ماهیت شادی با رویکرد قرآنی، می پردازد. شادی در قرآن دارای جایگاه خاصی است و به گونه های مختلف مورد تایید و توجه قرار گرفته است؛ اما نه شادی بیهوده و عبث بلکه شادی توأم با اهداف الهی و انسانی. مفهوم شادی مجموعاً ۲۵ بار با الفاظ مختلف (فرح و سرور) در قرآن آمده است. آیات قرآن درباره شادی دو دستهاند؛ دسته ای از آیات مؤمنین را دعوت به شادی کردهاند و دستهی دیگر شادی را نکوهش میکنند. در اسلام، شادی در دل جای دارد، حال آنکه مشکل بسیاری از اشخاص در قرن اخیر این است که شادی را در هیاهوی بیرون جستجو میکنند. تعبیر و تفسیر دین از شادی این است که شادی خود هدف نیست، بلکه عاملی مهم و مؤثر برای رسیدن انسان به کمالات والای انسانی و حرکت خاصانه در مسیر عبودیت است.
مقدمه
در دنیای امروز عوارض روزافزون زندگی ماشینی که در حال بلعیدن همه احساسات، هیجانات، انسانیت و حتی سلامتی انسان است، غیر قابل کتمان میباشد. اضطرابهای فکری و تنشهای روانی نیز از مشکلات جدی انسان عصر تکنولوژی است که منجر به کاهش احساس شادی در وی شده است . روانشناسی جدید به جای توجه به تواناییها و جنبه های مثبت زندگی بشر، بر جنبه های منفی و اختلالات و کمبودها متمرکز شده است.
یکی از مباحثی که در سالهای اخیربا توجه به جنبه های مثبت زندگی مورد بررسی قرار گرفته است، مبحث شادی است. واژه شادی مفهومی درونی است که دارای تعاریف و ابعاد مختلفی میباشد .در واژه نامه ها شادی با واژههایی همچون خوشحالی، شادکامی، خوشی و نشاط هم معنا دانسته شده است. شادی ترکیبی از عاطفه مثبت بالا و عاطفه منفی پایین است. عاطفه مثبت مانند: دوست داشتن، هیجان زندگی، خوشی و اشتیاق و عاطفه منفی مانند: ناکامی، خصومت، ترس، عصبانیت، وحشتزدگی و رنجاندن دیگران. امروزه شادی به عنوان یک معیار اصلی در تشخیص سلامت درونی محسوب میشود. شادی افزایش دهنده آگاهی، خلاقیت و فعالیت فرد است، تسهیل گر روابط اجتماعی است و موجب حفظ سلامت و افزایش طول عمر افراد میگردد. فرد شادکام، فردی سالم، فرهیخته، برونگرا، متدین و خوشبین است.
رسیدن به شادی از طریق توجه به ارزشها و اهداف معنوی، نیازهای اساسی، هدف دار بودن زندگی ومحبت به خداوند امکان پذیر است. مطالعات انسان شناسی نشان داده است که دین ورزی قدمتی دیرینه داشته و دین جزء لاینفک زندگی بشری در تمام اعصار بوده است.
روان شناسی الهی که به صورت کامل در روان شناسی اسلامی نمود مییابد، از لحاظ داشتن اصولی برای توجیه فعل و انفعالات روانی انسان و هم چنین دارا بودن قوانینی که در ایجاد رشد و جلوگیری از سقوط میتوانند به انسان کمک کنند، در میان مکاتب موجود و رایج در جهان منحصر به فرد است، چرا که این مکتب به منظور تعالی انسان به هر دو جنبه نظری و عملی توجه دارد. شادی در قرآن دارای جایگاه خاصی است و به گونه های مختلف مورد تایید و توجه قرار گرفته است؛ اما نه شادی بیهوده و عبث ، بلکه شادی توأم با اهداف الهی و انسانی. لذا آیات قرآن درباره شادی دو دستهاند؛ دسته ای از آیات مؤمنین را دعوت به شادی نمودهاند و دسته دیگر شادی را نکوهش میکنند.
از آن جایی که یکی از تمایلات و استعدادهای درونی انسان میل و نیاز به سرور، بهجت و لذت در زندگی است و میبایست این استعداد درونی، همانند دیگر استعدادهای انسانی شکوفا گردد ، با این حال در میان پژوهشهای انجام شده، تألیفات کمتری به چشم میخورد که به بررسی جامع شادی و نشاط در متون اسلامی پرداخته باشد. این مقاله جستاری است با هدف بررسی و تبیین رویکرد قرآنی پیرامون شادی.
روش پژوهش
پژوهش حاضر به شیوه ی کتابخانه ای وبا روش تحلیلی و توصیفی می باشد . ابتدا به تبیین مفهوم شناسی شادی میپردازد. سپس با تحلیل آیات قرآن، مفهوم شادی را از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار میدهد.
شادی از دیدگاه اسلام
از زیباترین و مؤثرترین نعمات خداوند بر انسان نعمت شاد بودن، مهر و محبت و عشق ورزیدن است. قرآن به مقوله ی خوشی، خرسندی و شادمانی توجه ویژه دارد. تعریف و تمجید از مقوله های شادی در چهارچوب کاملاً منطقی و دور از افراط و تفریط و کنترل هیجانات اعم از خشم و غضب، شادی و شادمانی از شاهکارهای آیین اسلام است. اسلام بهره گیری از شادی، لذت بردن از زندگی و رضایتمندی از آن را طی آموزه های سهل و آسان آموزش میدهد، تا جایی که تبسم به چهره اهل ایمان و دیگران را پاداش داده و عملی دارای ثواب بر میشمارد و به این ترتیب به شادی عمق بخشیده و آن را درونی و پایدار مینماید تا تشنگی انسان را نسبت به این نیاز پاسخ دهد. از طرفی نیز از شادیها و لذتهای زودگذر و کاذب به شدت جلوگیری نموده و معتقد است که این گونه شادیها، تنها بخش بسیار کوچک و سهم ناچیزی از شادیهای واقعی است.
مؤلفه های شادی و معانی مختلف آن در قرآن
محققان عوامل و مؤلفه های متعددی را در به وجود آمدن و پایدار ماندن شادی مؤثر دانستهاند از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– برقراری و حفظ روابط بین فردی منسجم و داشتن تماس اجتماعی مداوم و پایدار.
– ازدواج و زندگی زناشویی.
– تدین و معنویت.
– ثروت و پول.
– عوامل زیست محیطی مانند آب و هوا و موقعیت جغرافیایی، وضعیت جسمانی، اوقات فراغت، رضایت شغلی، تحصیلات، سن و…
امامفهوم شادی در قرآن مجموعاً ۲۵ بار با الفاظ مختلف (فرح و سرور) آمده است. «فرح» با الفاظی چون فرح ، فرحوا ، تفرحوا ، یفرحوا، تفرحون ، یفرحون، یفرح ، تفرح، فرحون و فرحین، ۲۲ بار و «سرور» با الفاظی چون سرور و مسرور،
۳ بار در قرآن آمده است. فرح در لغت مخالف حزن و اندوه است و عبارت است از لذت قلب و روح که ناشی از رسیدن به مطلوب می باشد. در بیانی گفته شده فرح شرح صدر است به سبب لذت زودگذر که اکثراً برلذات حسی و دنیوی صدق میکند. فرح به معنی خوشحالی کاذب یا توهم خوشحالی به کار میرود. برخی واژه شناسان معتقدند «فرح» به سه معنی متفاوت به کار می رود:
۱- فرح (افراط در شادی): یعنی شادمانی که از حد اعتدال خارج شود و همراه باطل، ظلم، تکبر و نیز به قصد ریا و خودنمایی باشد.
﴿ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ ﴾ قصص/۷۶
« خداوند شادی کنندگان (مغرور) را دوست نمی دارد».
۲- خشنودی و رضایت:
﴿ مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴾ روم/۳۲
«از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دستهها و گروهها تقسیم شدند و هر گروهی به آنچه نزد آنهاست خوشحالند».
۳- سرور (شادمانی حقیقی):
﴿ فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ﴾آل عمران/۱۷۰
«آنها به خاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است خوشحالند و به خاطر کسانی که (مجاهدانی که) بعد از آنها به آنان ملحق نشدند (نیز) خوش وقتند که نه ترسی بر آنها است و نه غمی خواهند داشت».
انواع شادی در قرآن
آیات قرآن درباره شادی را میتوان در دو گروه دسته بندی کرد: دسته ای از آیات، مؤمنین را دعوت به شادی نموده و دسته دیگر از آیات قرآن، شادی رامورد نکوهش قرار داده اند .
الف) شادی ممدوح در قرآن
شادیهایی را شامل میشود که بر اساس ارزشها و اهداف قرآن است، مانند:
۱- ﴿ قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ ﴾ یونس/۵۸
«بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند که از آنچه گردآوری کردهاند بهتر است».
۲- ﴿ فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ﴾ روم/۴
«در چند سال، همه کارها از آن خدا است، چه قبل و چه بعد (از این شکست و پیروزی) و در آن روز مؤمنان خوشحال خواهند شد».
ب) شادی نکوهیده در قرآن
شادیهایی را شامل میشود که ضد ارزشها بوده و همراه با گناه، غفلت و فساد است، مانند:
۱- ﴿ إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَهِ أُولِی الْقُوَّهِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ ﴾قصص/۷۶
«قارون از قوم موسی بود اما بر آنها ستم کرد، ما آنقدر از گنجها به او داده بودیم که حمل صندوقهای آن برای یک گروه نیرومند مشکل بود، به خاطر بیاور هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد».
۲- ﴿ ذَلِکُم بِمَا کُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا کُنتُمْ تَمْرَحُونَ ﴾غافر/۷۵
«این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی می کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی می پرداختید».
عناصر تعیین کننده شادی
عوامل زیر را میتوان از معیار های تعیین کننده شادی دانست:
الف) اطاعت ازخداوند
﴿ قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ﴾بقره/۳۸
«گفتیم جملگى از آن فرود آیید پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد آنان که هدایتم را پیروى کنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد».
﴿ إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴾احقاف/۱۳
«محققاً کسانى که گفتند پروردگار ما خداست سپس ایستادگى کردند بیمى بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد».
بنابراین شادی واقعی زمانی حاصل می شود که انسان توفیق طاعت خداوند را پیدا کرده باشد و از گناه ومعصیت، دوری گزیند.
ب) یاد خدا
﴿ الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِاللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴾رعد/۲۸
«آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش مییابد».
در قرآن، تذکر و تفکر در مراحل مختلف پا به پای یکدیگر پیش میروند، گاهی تذکر مقدمه تفکر است و گاه تفکر زمینه ساز تذکر. انسان دارای سلامت روان، همواره متذکر و به یاد خداست و هیچ گاه مسئولیت و بندگی خویش را در برابر پروردگار متعال فراموش نمیکند. لذت و خوشی دنیا از طریق دل حاصل میشود و دل نیز بدون یاد خدا هرگز آرامش نخواهد یافت .لذا ذکرویاد خداوند روغن چراغ فکر است وذکر است که فکر را بارور وبه اهتزاز در می آورد.
ج) نگرش مثبت به دنیا
﴿ الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِینٍ ﴾سجده/۷
«اوکسی است که هر چه را آفرید نیکو آفرید و آغاز آفرینش انسان را از گل قرار داد».
جهان و همه ذرات آن آفرینشی نیکو دارد. دنیایی که اسلام معرفی میکند بسیار زیباست، زیرا نظام احسن است. قرآن جهان را هدف دار و آکنده از نشانههایی معرفی میکند تا اندیشه ورزان را که از جایگاه ارزشمندی برخوردارند، به سوی خدا راهنمایی نماید. دنیا به عنوان سرزمین حاصلخیز و معبری به جهان باقی معرفی گردیده که از تعبیرهای دلنشین و آرام بخش است. لذا اصلاح نگرش فرد به زندگی مهمترین عامل خرسندی و شادی است.
د) تفسیری زیبا ازمرگ وآخرت
(قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَن یُصِیبَکُمُ اللّهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْبِأَیْدِینَا فَتَرَبَّصُواْ إِنَّا مَعَکُم مُّتَرَبِّصُونَ) توبه/۵۲
«بگو آیا درباره ما جز یکی از دو نیکی انتظار دارید (یا بر شما پیروز می شویم و یا شربت شهادت مینوشیم) ولی ما انتظار داریم یا عذابی از طرف خداوند (در آن جهان) یا به دست ما (در این جهان) به شما برسد، اکنون که چنین است شما انتظار بکشید ما هم با شما انتظار میکشیم».
یکی از آموزه های تربیت دینی، پذیرش و اعتقاد به عالم جاودان آخرت است. بحران مرگ و فنا، همواره ذهن آدمی را به خود مشغول میدارد. ترس از مرگ یک پدیده هول انگیز روانی است. اسلام با تفسیری زیبا از مرگ و آخرت، زندگی انسان را هدفمند و عاقبت او را روشن معرفی میکند. در نگاه دین، سرای دیگر سرایی است که محل قدردانی از بندگان با ایمان و شایسته و محل محاکمه ظالمان است.چنین تعبیری از مرگ به انسان آرامش میبخشد و موجب شادی و سلامتی وی میگردد.
ه) توبه و بازگشت
﴿ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ ﴾ بقره/۲۲۲
« خداوند توبه کنندگان را دوست دارد».
توبه مبارک ترین حرکت انسان در مسیر بندگی ونخستین مرحله رسیدن به سلامت است. توبه نوعی تخلیه هیجانی است. توبه از مباحث اخلاقی، تربیتی و اجتماعی است که دامنه آن در اسلام گسترده است و عملی احیا کننده و امید بخش است. وقتی انسان از گذشته پشیمان شود و راه توبه پیش گیرد، اضطراب و فشار روانیاش کاهش مییابد. عدم توجه به موضوع توبه که به معنی بازگشت میباشد، موجب یأس و عُجب در قلب انسان شده و این حالت، روحیه انسان را کسل و بی نشاط میگرداند.
و) امید به فضل و رحمت الهی
﴿ قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ ﴾یونس/۵۸
«بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند که از آنچه گردآوری کردهاند بهتر است».
مفسران بر آنند که فضل الهی به نعمتهای ظاهری و رحمت الهی به نعمتهای باطنی اشاره دارد. اهل ایمان، اهل بینش و بصیرتند و با توجه و عنایت به نعمتهای الهی که به صورت فضل و رحمت بر بندگانش در حال بارش و نزول است، در پناهگاه مطمئن پروردگار، احساس سرور و شادمانی درونی میکنند.
ز) وقت شناسی
﴿ إِذْ تُصْعِدُونَ وَلاَ تَلْوُونَ عَلَى أحَدٍ وَالرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْرَاکُمْ فَأَثَابَکُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِّکَیْلاَ تَحْزَنُواْ عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلاَ مَا أَصَابَکُمْ وَاللّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴾آل عمران/۱۵۳
« (یاد کنید) هنگامى را که در حال گریز (از کوه) بالا مىرفتید و به هیچ کس توجه نمىکردید و پیامبر شما را از پشت سرتان فرا مىخواند پس (خداوند) به سزاى (این بىانضباطى) غمى بر غمتان (افزود) تا سرانجام بر آنچه از کف دادهاید و براى آنچه به شما رسیده است اندوهگین نشوید و خداوند از آنچه مىکنید آگاه است».
وقت شناسی و نظم در امور از مهمترین عوامل رشد و تعالی و پیشرفت آدمی است. این زمان است، که انسان را در تحقیق هدف خلقت یاری میدهد و به لحاظ اهمیت و ارزش والایش مورد سوگند خداوند قرار گرفته است. بنابراین از دست دادن زمان، عدم برنامه ریزی مناسب در زندگی، پرداختن به امور جانبی و کم اهمیت، خود از عوامل بسیار مهم اضطراب، دلهره، اندوه و بی نشاطی و کسالت است.
ح) خدمت بی منت
﴿ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ یُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنًّا وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَهُمْ یَحْزَنُونَ) بقره/۲۶۲
«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس به دنبال انفاقی که کردهاند، منت نمیگذارند و آزاری نمیرسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است، و نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند».
مهمترین انگیزه کارهای خیر، داشتن اخلاص، قصد و نیت پاک برای کسب خشنودی خداوند میباشد که اگر این انگیزه به رنگ ریا آلوده شود، نتیجه عمل که پیوستگی دلها، بروز محبتها و شادی فردی و اجتماعی است، دگرگون شده و تغییر ماهیت میدهد.
ط) تلاوت قرآن ومطالعه
﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴾علق/۱
«بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید».
قرآن به عنوان کتاب شفا بخش روح و جسم انسان با امر به خواندن، آرامش فکری و روحی انسان را فراهم نموده است. اهمیت و جایگاه والای مطالعه در اسلام به دلیل خروج از ظلمت و غفلت و تقویت عقلانیت و هوشیاری است.
﴿ الکتب بساتین العلماء ﴾.«کتابها برای دانشمندان به منزله باغهای زیبا و پرطراوتی هستند که آنان را مسرور و شادمان میکنند».
ی) توکل به خدا
﴿ إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴾مجادله/۱۰
«نجوی تنها از ناحیه شیطان است، میخواهد با آن مؤمنان غمگین شوند، ولی نمیتواند ضرری به آنها برساند جز به فرمان خدا، بنابراین مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند».
انسان موحد هر چند این امر معقول را میپذیرد که در دایره اختیار و قدرت محدود خود باید برای جریان و پیشرفت زندگی از خرد و نیروی جسمی و فکریاش بهرهمند شود، اما با آگاهی خود به این واقعیت میرسد که در دنیا امور و مسائلی نیز وجود دارد که مدیریت و تدبیرش از محدوده فکر و توان بشر خارج است وتنها مشیت خداوند میتواند کارساز باشد. از این رو انسان مؤمن تکیه گاه خود را مسبب الأسباب دانسته و با اعتقاد بر او به کاروتلاش میپردازد.
ک) امید به وعده الهی
﴿ فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴾قصص/۱۳
«پس او را به مادرش بازگردانیدیم تا چشمش (بدو) روشن شود و غم نخورد و بداند که وعده خدا درست است ولى بیشترشان نمىدانند».
﴿ فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا ﴾مریم/۲۴
«پس از زیر (پاى) او (فرشته) وى را ندا داد که غم مدار پروردگارت زیر (پاى) تو چشمه آبى پدید آورده است».
فردی که امیدوار به الطاف خداوندی است و تمام اسباب و عوامل عالم را در دستان خدا میبیند، مجالی برای ناامیدی، بدبینی و دلتنگی در زندگی نمیبیند.
ل) عدم دلبستگی به دنیا
﴿ فَلَمَّا جَاء سُلَیْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِیَ اللَّهُ خَیْرٌ مِّمَّا آتَاکُم بَلْ أَنتُم بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ ﴾نمل/۳۶
«هنگامی که (فرستادگان ملکه سبا) نزد سلیمان آمدند گفت: میخواهید مرا با مال کمک کنید (و فریب دهید) آنچه خدا به من داده از آنچه به شما داده بهتر است بلکه شما هستید که به هدایایتان خوشحال میشوید».
﴿ اللّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقَدِرُ وَفَرِحُواْ بِالْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا فِی الآخِرَهِ إِلاَّ مَتَاعٌ ﴾رعد/۲۶
«خدا رزق وروزی را برای هر کس بخواهد وسیع و برای هر کس بخواهد تنگ قرار میدهد اما آنها به زندگی دنیا شاد (و خوشحال) شدند در حالی که زندگی دنیا در برابر آخرت متاع ناچیزی است».
بهرهمندی از دنیا و مواهب الهی نیکوست، اما دلبستگی به دنیا و آن را هدف نهایی خود قرار دادن زیبنده انسان مؤمن نیست. قرآن وابستگی و دلبستگی به دنیا را یکی از عوامل مؤثردر ایجادغم و اندوه می داند و آن را به شدت مورد نهی قرار داده است.
م) دوری از غرور و تکبر
﴿ إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَهِ أُولِی الْقُوَّهِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ ﴾قصص/ ۷۶«قارون از قوم موسی بود اما بر آنها ستم کرد، ما آنقدر از گنجها به او داده بودیم که حمل صندوقهای آن برای یک گروه نیرومند مشکل بود. به خاطر بیاور هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد».
﴿ ذَلِکُم بِمَا کُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا کُنتُمْ تَمْرَحُونَ ﴾غافر/۷۵
«این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی میکردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی میپرداختید».
تکبر بی جا نوعی بیماری اخلاقی و روانی است که قرآن، آن را سرزنش کرده و در مقابل، مردم را به فروتنی فرا خوانده است تا بهداشت اخلاقی و روانی آنان تحقق یابد.
ن) پرهیز از فخر فروشی
﴿ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ ﴾ هود/۱۰
«و اگر نعمتهایی پس از شدت و ناراحتی به او برسانیم می گوید مشکلات از من بر طرف شد و دیگر باز نخواهد گشت و غرق شادی و غفلت و فخر فروشی میشود».
از جمله صفات رذیله ی انسان، به سرعت شادمان شدن و فخر فروشی است. تفاخر و مفاخره از صفات اکتسابی انسان است. از جمله مهمترین عوارض درونی فخر فروشی، بی اعتنایی افراد متکبر به حق و حقیقت است.
س) دوری از استهزاء
﴿ فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ﴾غافر/۸۳
«هنگامی که رسولان آنها با دلائل روشن به سراغ آنان آمدند به معلوماتی که خود داشتند خوشحال بودند (وغیرآن را هیچ میشمردند) ولی آنچه را (عذاب) به سخره میگرفتند برآنها فرود آمد».
دادن القاب زشت وبه استهزاء گرفتن دیگران نوعی اهانت و بی حرمتی است که بعضی افراد برای تشفی خاطر خود در حق دیگران روا میدارند. این گونه شادیها از لحاظ زمانی، گذرا و ناپایدار بوده و انسان بعد از پایان شادی، در خود احساس ملامت و پشیمانی دارد. از این نوع شادیها در فرهنگ متعالی قرآن به « لهو و لعب » یاد شده است.
ع) دوری از فرقه گرایی
﴿ مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴾روم/۳۲
«از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دستهها و گروهها تقسیم شدند وهر گروهی به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند».
﴿ فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ زُبُرًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴾مؤمنون/۵۳
«اما آنها کارهای خود را به پراکندگی کشاندند و هر گروهی به راهی رفتند .هر گروه، به آنچه نزد خود دارند خوشحالند ».
هر قوم و جامعهای برای پرستش خداوند راهی انتخاب کرده، خود را بر حق میبیند و دیگران را گمراه و باطل میپندارد. عجیب تر این که هر گروه به داشتههای خود خوشحال و راضی است و از دیگران بیزار. چون هوای نفس خود را ملاک تدین قرار میدهند و آن هم به نسبت افراد و زمانها متغیر است، پس هر دسته از دین خود شادمان و به آن وابسته میگردد .
اما هم چنانکه گفته آمد یکی از مؤلفه های تعیین کننده شادی تدین و معنویت است. از همان ابتدای شکل گیری کاوش های کاربردی، تحقیقات در زمینه رابطه تدین و سلامت روانی، اغلب بیانگر رابطه مثبت میان آن دو بوده است. باور به اینکه خدایی هست که موقعیتها را کنترل میکند و ناظر براعمال بندگان خویش است تا حد زیادی اضطراب را کاهش میدهد. درواقع ارتباط با یک منبع فنا ناپذیر چشم انداز مثبتی را در زندگی فرد ایجاد می کند و روح تازه ای از امید و نشاط در او می دمد.
زیرا تدین یک نظام منسجم اعتقادی است که به انسان این امکان را میدهد تا برای زندگی به جستجوی معنی بپردازد و به آینده امیدوار باشد و به او کمک میکند تا دلایل قابل قبول و دست کم آرام بخشی را برای توجیه ناکامیها، شکستها و مصائب زندگی خود بیابد.
همچنین افرادی که واقعاً متدین هستند واز معنویت بالایی به سبب اعتقاداتشان برخوردارند، گرایش کمتری نسبت به انحرافات دارند ودارای رفتارهای نیکو، جامعه پسند و انسان دوستانه بیشتری هستند. پس جای تعجب نیست که میزان شادی گزارش شده افراد متدین واقعی بیشتر از افراد غیر متدین باشد.
از دیدگاه قرآن انسان دارای فطرت خاصی است که امری ثابت و مشترک درمیان همه انسانهاست. از این رو اسلام طبقه بندی مشخص و تعریف شده ای از شادی ارائه میکند. تمام شادیها در اسلام روا نیست، شادیهایی که ناشی از غرور، تکبّر، تمسخر و استهزاء دیگران و لهو ولعب ودنیامحوری باشد، به شدت نکوهش شده است. این شادیها باعث غفلت از نیل به کمالات و قصوردرانجام تکالیف فردی و اجتماعی میشود، خصوصاً این که لذّت ناشی از آن رشد فزاینده غیرقابل کنترل دارد و ادامه ی آن به زوال عقل یا حداقل تعطیلی وظایف انسانی منجر میشود. حکمت عدم جواز شادیهای زودگذر، فوت مصلحت و همچنین ناسازگاری با اوصاف مؤمنان برشمرده شده است.
از دیدگاه قرآن سه عامل میتواند منجر به بروز شادی پایدار در فرد شود:
۱- خدا باوری (توحید).
۲- بینش روشن از زندگی دنیوی.
۳- اعتقاد به سرای آخرت.
برای رسیدن انسان به شادی حقیقی و پایدار قرآن مسیری را ترسیم نموده که رعایت آن منجر به ارتقاء و تکامل انسان میشود. در اسلام افراط و تفریط در غم و شادی، نشانه نوعی بیماری روحی است و تعادل در غم و شادی، نشانهی سلامت روح است. مردان الهی و وارسته در عین حال که محزونند، شادند و در عین حال که شادند، در دل محزون هستند. حضرت علی -علیهالسلام- میفرماید: پارسایان در سختیها چنانند که گویی در آسایش و راحتی فرود آمدهاند، آنها با سختیها و بلاها همان اندازه انس دارند که با راحتیها. پس شادیها باید به حدی باشد که انسان را از تعهد و سوز وهمدردی جدا نکند وهمچنین غصه ها واندوه ها نباید سبب افسردگی روح، یأس و دل سردی شود.بلکه به تعبیر مولوی حزن سبز باشد نه سیاه ،زیرا حزن سیاه، دل را سیاه می کند اما حزن سبزچنین نیست ومشوق انسان برای جبران ما فات می باشد.
یکی از عالیترین و طبیعیترین راه ها برای رهایی از غم و اندوه بیرون ریختن آن است. گریستن به هنگام احساس غم و ظلم و درد، امری کاملاً طبیعی است. گریه نه تنها افسردگی نمیآورد، بلکه از سوی خدای حکیم بهترین وسیله برای تسکین انسان است که در وجود او تعبیه شده است. مانند دیگر نعمتهای خداوند انکار تأثیر گریه بر سلامتی روح و روان و آرامش انسان، انکار روشنایی خورشید در روز روشن است. هم چنانکه خنده و شادی مکمل گریه وغم است وخداوند می خنداند و می گریاند:
«وأنه هو أضحک و أبکی»نجم/۴۳
خنده بر هر درد بی درمان دواست هر که می خندد ثنا گوی خداست
نتیجه گیری
تعریف و تفسیر شادی از منظر دین متفاوت است. از نگاه قرآن، دل محل استقرار شادی است، حال آنکه مشکل بسیاری از انسان ها در قرن حاضر این است که شادی را در هیاهوی بیرون جستجو میکنند. تعبیر و تفسیر دین از شادی این است که شادی خود هدف نیست، بلکه عاملی مهم و مؤثر برای رسیدن انسان به کمال والای انسانی است.
منابع
۱- قرآن کریم
۲- نهج البلاغه ؛ شریف الرضی؛ محمد صبحی الصالح،منشورات الرضی،قم –ایران.
۳- تفسیر نور؛ دکتر مصطفی خرم دل؛ نشر إحسان.
۴- گامی فراسوی روانشناسی اسلامی؛ دکتر حسن شرقاوی؛ ترجمه محمد باقر حجتی ،دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
۵- قرآن و روانشناسی ؛ دکترمحمد عثمان نجاتی، ترجمه عباس عرب ؛انتشارات آستان قدس رضوی.
۶- فرهنگ فارسی عمید؛ حسن عمید، انتشارات امیر کبیر.
نقل از وب سایت دکتر ویسی
عالی بود من دنبال این سایت بودم.واقعا مفیده
عالی بود من دنبال این سایت بودم
سلام.ممنون .خیلی خوب بود.از دست اندرکاران وبسایت به
این خوبی سپاسگزارم