اتحادیه ی جهانی علمای مسلمان اعلام دولت اسلامی در عراق را رد کرد
۹۳/۰۴/۲۰آخرین به روز رسانی: ۹۳/۰۴/۲۰
۰ 1,550 خواندن این مطلب 4 دقیقه زمان میبرد
اتحادیه ی جهانی علمای مسلمان اعلام دولت اسلامی در عراق را رد کرد
اتحادیه ی جهانی علمای مسلمان اعلام دولت اسلامی توسط داعش در عراق را فاقد هر نوع معیار شرعی و قانونی دانست و از تمام گروههای اسلامی در جهان خواست به مفاهیم اسلامی که در میان مردم جایگاه والایی دارد احترام بگذارند. اتحادیه نسبت به گسترش هرج و مرج در امر اجتهاد بدون حضور اهل حل و عقد و علما و فقها و متخصصان امر هشدار داد.
الحمد لله والصلاه والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن والاه وبعد:
اتحادیه ی جهانی علمای مسلمان اظهارات تنظیم موسوم به “دولت اسلامی” را در راستای دفاع از حقوق اهل سنت عراق و مردم مظلوم این کشور همراه با گروههای دیگر سر بلند کرده است به دقت دنبال میکند. ما نیز از این گردهمآیی بزرگ که در مخالفت با ظلم و ستم در عراق ایجاد شده است خوشحال شدیم اما سازمان یاد شده خیلی سریع از دیگران جدا شد و خلافت اسلامی اعلام کرد آنگاه شخصی را به عنوان خلیفهی مسلمین انتخاب کردند و از مسلمانان جهان خواستند تا با او بیعت و از دستوراتش اطاعت کنند. همهی این اقدامات از نگاه اتحادیه فاقد هر گونه معیار شرعی و قانونی است که زیانش بیش از نفع آن است.
اتحادیهی جهانی علمای مسلمان در قبال این حوادث نکات زیر را مورد تأکید قرار میدهد:
نخست: همهی ما آرزوی تشکیل خلافت اسلامی بر شیوهی پیامبر اسلام(ص) را در سر داریم و از ته دل امیدواریم این مهم هر چه زودتر محقق شود؛ اما اسلام و مدرسهی زندگی به ما آموخته است که پروژههای بزرگ به فکر بلندمدت، تعداد زیاد و هماهنگی تمام نیروها نیاز دارد؛ باید وضعیت دشمن و خودی به دقت بررسی شود و معلوم شود چه کسی در صف ماست و چه کسی در صف دشمن؟ چه کسی تا پایان راه استقامت دارد و چه کسی پشت انسان را خالی میکند؟
ما نیاز به کشوری داریم که بر اساس شریعت اسلامی حکم کند و اقشار جامعه را به هم پیوند دهد؛ از نیروی مادی و انسانی و معنوی به حدی برخوردار باشد که بتواند سیستم داخلیاش را حفظ کند و آن را از تجاوز خارجی مصون دارد و جهان را با شیوهی ارشادی و روشنگری برای این مهم آماده کند. مردم باید حقیقت موضوع را بشناسند و به هدف از آن پی ببرند؛ باید از موضع آن نسبت به مردم اعم از مسلمان و مخالف و غیرمسلمان آگاه باشند.
خلافت از ناحیهی شرعی و فقهی یعنی جانشینی؛ خلیفه از لحاظ لغوی و شرعی جانشین امت اسلامی و وکیل آن است که از راه بیعت این مسؤولیت را میپذیرد. این جانشینی به لحاظ شرعی و عقلی و عرفی زمانی ثابت میشود که تمام امت آن را به خلیفه اعطا کنند یا از طریق نمایندگانی که در گذشته اهل حل و عقد و اولوالامر نامیده میشدند و شامل علما و مسؤولان و تصمیمگیران و جماعتهای اسلامی میشدند به او واگذار شود.
اینجاست که صرف اعلام خلافت از سوی یک جماعت برای برپایی خلافت اسلامی کافی نیست و با این حقیقت شرعی تضاد دارد.
دوم: در اسلام همهی مسایل دولت و سیاست شرعی بر اساس اصل شورا استوار است: “وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَیْنَهُمْ” و “وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ”. در دینی که مسایل مربوط به کودک از قبیل تغذیه و شیردهی باید با مشورت انجام گیرد سرنوشت مسایل کلانی همانند دولت بزرگ و خلافت اسلامی چگونه خواهد بود؟ سیرهی پاک رسول خدا(ص) بر پایهگزاری فرهنگ شورا گواهی میدهد همچنین انتخاب خلیفه در دوران خلفای راشدین از راه شورا انجام میگرفت. وقتی که مهاجرین و انصار در سقیفهی بنی ساعده با هم اختلاف نظر پیدا کردند، ابوبکر صدیق را از راه مشورت و گفتگو انتخاب کردند و سپس به مسجد آمدند و اهل حل و عقد نیز با او بیعت کردند. عمر بن خطاب نیز این گونه انتخاب شد همچنین عثمان بن عفان و علی بن ابیطالب. همان گونه که در صحیح بخاری آمده است در ماجرای انتخاب عثمان، عبدالرحمن بن عوف برخاست و با مردم مشورت کرد ایشان حتی با زنان نیز مشورت کرد. از این رو اعلام خلافت از سوی یک گروه به لحاظ شرعی باطل است و هیچ توجیه شرعی ندارد؛ بلکه پیامدهای خطرناکی برای اهل سنت عراق و انقلاب سوریه دارد و چه بسا به اتحاد اقشار گوناگون دشمنان برای ضربه زدن به انقلابهای مشروع مردم سوریه و عراق منجر شود. به همین خاطر از برادرانی که این رؤیا را در سر میپرورانند میخواهیم قدری واقعبینانه عمل کنند و ببینند به خاطر پافشاری بر سر این موضع چه بلایی بر سر برادرانشان در جای جای جهان اسلام میآورند.
سوم: اتحادیه در این زمینه چند نکته را یادآور میشود:
۱- اعلام خلافت توسط سازمان موسوم به “دولت اسلامی” شدیدا نیازمند فقه واقع است؛ این مسأله، انقلاب همهی اقشار مردم اهل سنت عراق اعم از عشایر و گروههای مختلف در مناطق گوناگون این کشور را که خواهان حقوق مشروع خود هستند پایمال میکند. چگونه است که یک سازمان به صورت فردی خلافت اسلامی اعلام میکند و در غیاب امت اسلامی و اهل حل و عقد و اولی الامر از علما و فقها و متخصصان امر، از میان پیروان خود کسی را به عنوان خلیفه انتخاب میکند؟
۲- به مجرد اعلام اصطلاح خلافت اسلامی از سوی یک گروه در غیاب کامل امت اسلامی نمیتوان مشروعیت تمام سازمانهای اسلامی در صحنهی جهانی را باطل اعلام کرد و این امر به طور کلی مردود است.
۳- این گونه اقدامات زمینهی آشوب و هرج و مرج را برای سازمانها و حتی کشورهای دیگر تقویت میکند؛ این که یکی از گروهها بدون آمادگی و هماهنگی و داشتن پروژهی واحد خود را در جایگاه کلانی چون خلافت اسلامی قرار دهد باعث میشود مفهوم خلافت که جایگاه بالایی در میان مردم دارد خدشهدار شود این خطر بسیار بزرگی است که تنها ترفندهای دشمنان امت اسلامی را تقویت میکند.
۴- ربط دادن مفهوم خلافت اسلامی به سازمانی که در میان مردم به خشونت و تندروی مشهور است و تصویر ذهنی منفی دارد هیچ گاه به سود پروژهی اسلامی نیست.
۵- خلافت اسلامی و بازگشت دوباره به آن آرزوی بزرگی است و همهی ما مشتاق آن هستیم؛ خردهای ما همواره به آن میاندیشد و دلهای ما سرشار از شوق آن است اما این کار ضوابط شرعی خود را دارد و باید در تمام زمینهها برای آن آمادگی کسب شود. امت باید بر ایجاد خلافت و در شکل و مضمون آن که باید همهی مسلمانان جهان را شامل میشود با هم توافق کنند و آن را در اعلامیههای پراکنده و بدون توجه به واقعیت و مشروعیت آن خلاصه نکنند.
خداوندا به ما خردهای بزرگی عنایت کن تا راه را گم نکنیم و وجدانهای زندهای ارزانی دار تا به دنبال هوا و هوس نرویم.