معرفی داعش و بررسی نظرات و دیدگاهها و عملکردشان و جنگ تحمیلی به کردستان
معرفی داعش و بررسی نظرات و دیدگاهها و عملکردشان و جنگ تحمیلی به کردستان
نویسنده : علی باپیر / مترجم: مترجمین آلا
چشمانداز تاریخی
واژهی داعش مخفف (الدوله الاسلامیه فی العراق و الشام) است.
چگونگی پیدایش آن از آغاز بدین گونه بود که:
- «ابومصعب الزرقاوی» در سال ۲۰۰۴ میلادی حرکتی را تحت عنوان «التوحید و الجهاد» تأسیس نمود که بعدها پس از بیعت دادن ابومصعب زرقاوی به اسامه بن لادن اسم این حرکت به «قاعدۀ الجهاد فی بلاد الرافدین» تغییر یافت. پیداست که هدف از این تشکیلات جنگ با نیروهای آمریکایی و همپیمانانش بود.
- در سال ۲۰۰۶ میلادی پس از کشته شدن ابومصعب زرفاوی «ابوحمزه المهاجر» امیر تشکیلات القاعده شد و بعد از آن «ابوعمرالبغدادی» به عنوان رییس حرکت اعلام شده تحت عنوان «دوله العراق الاسلامیه» شناخته شد.
- سرانجام در ۱۹/۴/۲۰۱۰ ابوعمر بغدادی و ابوحمزه مهاجر توسط بمباران هوایی موشکهای آمریکایی در منزلی در منطقه «ثرثار» کشته شدند.
- پس از آن، در مورخه ۲۹/۴/۲۰۱۰ ابوبکر بغدادی به عنوان امیر تشکیلات دولت عراق اسلامی انتخاب شد. لازم به ذکر است که ابوبکر بغدادی نه اسمش ابوبکر است و نه اهل بغداد است؛ بلکه اسمش «ابراهیم عواد ابراهیم البدری» است و از اهالی سامراء میباشد که در سال ۱۹۷۱ میلادی در آنجا به دنیا آمده است.
- سرانجام در اواخر سال ۲۰۱۱ « جبهه النصره» به رهبری «ابومحمد الجولانی» اعلام موجودیت کرد و پس از مدتی ابو محمد جولانی به عنوان دبیر کل « جبهۀ النصره» انتخاب شد و در بین «جبهۀ النصره» و دولت « العراق الاسلامیه» ارتباطاتی وجود داشت.
- تا این که سرانجام در مورخه ۹/۴/۲۰۱۳ میلادی ابوبکر بغدادی در اعلامیهای صوتی اعلام نمود که هر کدام از تشکیلات «جبهۀ النصره» که محمد جولانی رهبری آن را بر عهده داشت و «دوله العراق الاسلامیه» که ابوبکر بغدادی مسئول آن بود، الغا شد و «دولۀ الاسلامیه فی العراق و الشام» (داعش) را اعلام نمود و خودش را نیز به عنوان رییس این تشکیلات جدید معرفی کرد.
البته تشکیلات «الدولۀ الاسلامیه» بنا به نظراتی، پس از آن تشکیل شد که «ابو محمد العدنانی» به طور رسمی به تمام جریانات اسلامی در عراق و شام اعلام نموده بود که در میان خودشان خلیفهای را انتخاب کنند؛ اما کسی به او پاسخ نداد.
اما به نظر بنده قبلاً تمام این جریانات اتفاق افتاده بود و اگر این قضیه هم درست باشد، بیشتر رنگ و بویی تبلیغاتی و رسانهای داشت تا واقعیتی صادقانه، چون به طور قطع خلیفه این چنین انتخاب و اعلام نمیشود.
چون بلافاصله ابومحمد جولانی تحت عنوان «جبهۀ النصره» اعلام نمود که ما قبلاً با دولت عراق اسلامی در ارتباط بودهایم، اما هیچ اطلاعی از اعلامیهی اخیر ابوبکر بغدادی نداشته و هیچ مشورتی صورت نگرفته و قطعاً ما با این اعلامیه ابوبکر بغدادی راضی نبوده و نیستیم. در نتیجه تشکیلات «جبهۀ النصره» نزد القاعده رفتند و به آنها نزدیک شدند و داعش هم به عنوان تشکیلاتی مستقل عمل کرد و جنگ و خونریزی زیادی هم در بینشان اتفاق افتاد.
- در ۱۰/۶/۲۰۱۴داعش شهر موصل و حومهی آن را تسخیر نمود و سپس به مناطق سنی نشین عراق حملهور شد و طی آن اراضی زیادی را اشغال کرده است.
- در ۲۹/۶/۲۰۱۴ این تشکیلات موسوم به داعش اعلام نمود که ابوبکر بغدادی را به عنوان خلیفهی مسلمانان اعلام کرده و عنوان الدوله الاسلامیه فی العراق و الشام (داعش) را حذف کردند و فقط عنوان الدوله الاسلامیه را به عنوان نام اصلی تشکیلات خود اختصاص دادند، اما آن چنان نام داعش با آنها عجین شده که انفکاکش از آنها غیرممکن شده است.
بنا بر آنچه تا به حال در مورد تفکرات، دیدگاهها، رفتار، کردار و موضعگیریهای داعش برایمان آشکار شده است، آن است که هر چند داعش خود را تشکیلاتی اسلامی و حتی سرزمین و کیان و دولت اسلامی معرفی میکند، اما تفکرات خام و سطحی و بیاساس و متحجرانه و پس رفتهای نسبت به اسلام، دین و زندگی و … دارند، خیلیها موضع گیریها و عملکردهایشان را زیر سؤلا بردهاند و حرف و حدیث و بهانههای واهی زیادی را در اختیار دشمنان اسلام و مسلمانان قرار دادهاند و با عملکرد ناپختهشان جریانات اصیل و معتدل اسلامی را نیز زیر سؤال بردهاند. لازم به ذکر است که این گفتهها و انتقادات ما بدین معنی نیست که ما آنها را کافر و خارج از اسلام بدانیم. امید است که آنها هم مخالفان خودشان را به محض مخالفت با خودشان تکفیر و تفسیق نکنند.
عیان است که برای دفاع از دین و خاک و آب و نوامیس و میهن، تکفیر و تفسیق داعش هیچ تأثیری بر ارادههای ما ندارد، چون واجب بودند دفاع، امری حتمی و ضروری است زیرا ظلم و تعدی از طرف هر کسی و تحت هر عنوانی که باشد، مقابله با آن واجب شرعی و عقلی است، هم چنان که خداوند متعال فرمودهاند: «لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ »بقره/۲۷۹ نه ظلم کنید و نه اجازه دهید به شما ظلم شود. هم چنان فرمودهاند:« فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ »بقره/۱۹۴ هر کسی که بر علیه شما تعدی نمود، همانند خودش مقابله به مثل کنید و جواب تعدی و دستدرازی او را بدهید.
تشکیلات دولت اسلامی
حال نوبت به بیان دیدگاه ما نسبت به تشکیللات دولت اسلامی «الدوله الاسلامیه» مشهور به داعش رسیده که سعی ما بر آن است در چند نکته مهم و اساسی خلاصه مطالب مورد نظر را بیان کنیم.
۲-۱) این تشکیلات در هالهای از ابهام به سر میبرد و به شدت عملکرد و ذات تشکیلاتشان زیر سؤال است و در مورد موجودیت آنها و جنبههای مختلف آن، ابهامات و سؤالات زیادی از قبیل: چگونگی و چرایی تشکیل این جماعت و حرکت؟! علت توسعهی بیش از حد یک دفعهای، آنی و غیر منتظره بودن آن و سؤالات زیادی در مورد سیاست و ادارهی امور و نقشه و طرحهایی که دارد و میخواهد اجرا کند و نیز در مورد امکانات وسیع و زیادی که در اختیار دارند. از قبیل: پول، سلاح و … وجود دارد.
هم چنین استراتژی، موضع گیری و اعمالشان جای سؤال است. چگونگی و چرایی اجازه دادن آن همه نیرو که از تمام کشورهای جهان سرسختانه به این تشکیلات میپیوندند نیز جای سؤال است. در مورد چگونگی ارتباطات داخلی و بین المللی، شخصیت اول و هیئت اداره کنندهی داعش نیز سؤالاتی وجود دارد که تا به حال نیز خیلی از این موارد در هالهای از ابهام باقی مانده است.
اما آن چه مهم است این است که بنده تا به حال نتوانستهام خود را قانع کنم و به این نتیجه برسم که داعش تنها خودش است و بس، و از استقلال سیاسی و مالی و اداری کامل برخوردار است و نفوذ هیچ دولت و قدرتی از طریق سرویسهای اطلاعاتی جهان در آن ها نباشد، حال این دولتهای نفوذی چه غربی باشند چه منطقهای و عربی و غیره.
به نظر بنده که از نزدیک شاهد آن بودهام، در اروپا و غرب دعوت اسلامی خیلی خوب در میان اقشار مختلف نفوذ پیدا کرده و پیوسته در حال رشد و ترقی بوده است؛ اما قدرتهای غربی به خوبی از عملکرد زشت و کریه داعش برای نابودی و یا کاهش روند رو به پیشرفت دعوت اسلامی در غرب سوء استفاده میکنند. با این عملکرد داعش جنگ رسانهای اسلام ستیزی را در جهان به راه انداختهاند.
دشمنان اسلام میخواهند از این وضعیت پیش آمده، پردهای چرکین بر روی اسلام بکشند و دیواری محکم بین مردم و اسلام قرار دهند و با زبان حال و قال به آن ها بگویند: اسلامی که داعیان دین و علمای اسلامی آن را تبلیغ میکنند و از آن دفاع میکنند اگر روزی به قدرت برسد دولتی همانند داعش را برایتان ایجاد میکند و شریعت و قوانین اسلامی را این چنین اجرا میکنند و خلیفهای مثل ابوبکر بغدادی را به عنوان رهبر و حکمران تعیین میکنند. حال اختیار با خودتان است که هر راهی را میخواهید انتخاب کنید – اسلام را میخواهید یا غیر اسللام که صلح و صفا و امنیت است – هر راهی را انتخاب میکنید مبارکتان باد.
همچنین رژیمهای دیکتاتوری و مستبد عربی هم به مردمانشان میگویند: آیا دوست دارید جماعتها و جریانات اسلامی حکومت را در دست بگیرند؟ پس بگذارید داعش که جدیدترین نمونهی دولت اسلامی است بیاید بر شما هم حکمرانی کند!!!
تحصیل حاصل است که مردم هم به چنین وضعیتی راضی نیستند و بنا به قول مشهور که میگویند « او را به مرگ بگیر تا به تب راضی شود». بیگمان وقتی مردم احساس کنند جانشین دولتهای ملوکیت و مستبد، دولتی مثل داعش است، قطعاً مردم به رژیمهای سکولار کستبد نسبت به حکومت داعش و داعشتبارها راضی خواهند بود و میگویند که همینها بمانند بهتر است تا دیگران بیایند…
۲-۲) اگر نگوییم از نظر تمام علمای معاصر حداقل به نظر جمهور علمای معتمد معاصر این گروه تندرو و افراطی موسوم به داعش در تندرویی و افراط گرایی از تمام گروههای تندرو سابق حقیقتاً پیشدستی کرده و تا امروز نمونهای دیگر از آن را نمیتوان پیدا کرد. به تعبیری دیگر داعش در تفکرات، رفتار و نحوهی برخورد با مخالفان در حال جنگ، و با مردم عادی که در زیر دست او هستند بیشتر از هر گروه منحرف و تندروی از مفاهیم و روح اسلام زاویه پیدا کرده و دور شده است. در واقع داعش حامل پروژهی مرگ است، هم برای خودش و هم برای مردم؛ در حالی که اسلام حامل پروژهی زندگی است نه مرگ، همان گونه که خداوند متعال میفرمایند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ» انفال/۲۴ . ای مؤمناندعوت خدا و پیامبرش را اجابت کنید، هرگاه شما را فراخواند برای «دین و برنامه ای» که شما را زنده میگرداند.
۲-۳) دلیل اصلی انحراف و سردرگمی این تشکیلات عبارت است از:
الف) طرفداری و پشتیبانی کردن از اندیشهی تکفیر.
آنها تمام کشورهای اسلامی منطقه را کافر میدانند، چون به نظر داعش آنها طبق قوانین و شریعت اسلامی اداره نمیشوند و سیاستهای آنان غیر اسلامی است، همان گونه که نابوعمر البغدادی در سخنرانی تحت عنوان «قل إنی علی بینه من ربی» در مورخه ۱۳/۳/۲۰۰۷ گفته است: « و نعتقد بأن الدیار إذا علتها الشرائع الکفر و کانت الغلبه فیها لأحکام الکفر دون أحکام الإسلام، فهی دار الکفر». ما معتقدیم که هرگاه سیستمهای کفر در کشورها قدرت گرفتند و سرکار آمدند و قوانین کفر را اجرا کردند، آن جا «دارالکفر» است.
ب) تمام حکومتهای جهان اسلام و تمام ارتشهای نظامی را همان گونه که «ابومحمد العدنانی» در سخنانی تحت عنوان «السلمیه دینُ مَن؟» در مورخه ۳۱/۸/۲۰۱۳ گفته است: «لابدّ أن نَصدعَ بحقیقهٍ مُرّهٍ لَطالَما کَتَمَها العُلماءُ ألا و هی: کُفرُ الجیوشِ الحامیهِ لأنظمهِ الطواغیت». باید حقیقتی تلخ را بیان کنیم و آن این که از دیرباز علما حقیقت تلخی را مخفی نگه داشته و کتمان نمودهاند که عبارت است از کافر دانستن قدرت و ارتشهای مدافع حکومتهای طاغوتی.
ج) تمام احزاب و جریانات اسلامی که در فرآیند سیاسی حکومتهایشان مشارکت میکنند و در انتخابات شرکت میکنند را کافر میدانند؛ همان گونه که «ابوعمر البغدادی» در سخنانی در ۱۳/۳/۲۰۰۷ گفته است:« نری کُفراً و رِدّهً کل من إشتَرکَ فی العملیه السیاسیهِ، کَحزبِ المطلق و الدلیمی و الهاشمی و غیرهم، کما نری أنّ منهج الحزب الإسلامی منهج کفرٍ و رِدهٍ»به نظر ما هر کسی که در فرآیند سیاسی مشارکت کند، کافر و مرتد است، همانند احزاب مطلق و دلیمی و هاشمی و آنهای دیگر، هم چنین برنامهی احزاب اسلامی برنامهی کفر و ارتداد است.
د) پاسخ به داعش در رابطه با تکفیر تمام کشورهای اسلامی و دولتها و نهادهای سیاسی و تکفیر جریانات سیاسی اسلامی که در فرآیند سیاسی مشارکت میکنند.
البته در این جا نمیخواهم به تفصیل در این باب بحث کنم چون در گنجایش این مبحث نیست؛ اما باید به اختصار گفت که:
یکی از قواعد مهم فقهی که علمای امت اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند آن است که یقین با شک نقض نمیشود. «الیقین لا یزول بالشک». بنابراین هر کس و هر ملت و جامعهای که از مسلمان بودن آنها اطمینان داشتیم، جایز نیست بنا به دلایل ضعیف و بهانههای واهی و مشکوک بودن از مردم آنها را کافر یا مرتد بدانیم، مگر آن که در مورد کفر و ارتدادشان دلایل واضح و روشن و غیر قابل تأویل از نصوص داشته باشیم، همان گونه که پیامبر خدا(ص) فرمودهاند: إّلا أن تَرَوا کُفراً بَواحاًعندکم مِن الله فیه برهانٌ» (متفق علیه) امام نووی هم در این مورد فرمودهاند: « إعلم أنَّ مذهب أهلِ الحقِّ: إنَّهُ لا یُکفر أحدٌ مِن أهلِ القبله بذنبٍ و لا یُکفَرُ أهلُ الأهواءِ و البِدَعِ و أنَّ مَن حَجدَ ما یُعلمُ مِن دینِ الإسلامِ ضَرورهً، حکم بردتهِ و کفره، إلا أن یَکونَ قریبُ عدٍ بالإسلامٍ، أو نَشأ ببادیهٍ بَعیدهٍ و نَحوهُ ممن یُخفَی علیه فیعرِّفُ ذلک، فَإن استمرَّ حکمَ بِکفرهِ و کذا مَن استحلَّ الزنا او الخَمرَ او القَتلَ أو غیر ذلک من المُحرَّماتِ الّتی یُعلمُ تحریمها ضرورهً»[۱] . بدان که دیدگاه اهل حق این است که هیچ کس از اهل قبله به بهانهی گناه کافر شناخته نمیشود و تابعان اهواء و مبتدعها به کافر قلمداد نمیشوند و کسی که انکار یکی از مسلمات قطعی اسلام را بکند ارتداد کفر بر او ثابت میشود، مگر کسی که در منطقهای متروکه و دور افتاده باشد و مسائل دینی برایش تفهیم نشده باشد و اگر آن موارد را نداند، او را تعلیم میدهند و در نهایت اگر باز هم بر انکار خویش پافشاری کرد، حکم کفر او صادر میشود و همین حکم در مورد کسی که محرماتی مثل زنا، مشروبات الکلی و قتل و … را مباح بداند، صدق میکند.
۲-۴) این حرکت تندرو علاوه بر آن که ابرهای غضب و خشمآلود زیادی را بر آسمان مسلمانان گسترانیده عامل مؤثری بوده در کریه کردن اسلام در منظر مردمان ناآشنا به اسلام واقعی شده و با عملکرد اینها متضرر درجه یک و واقعی این اتفاقات و جریانات جماعتهای اسلامی معتدل و میانهرو هستند. (التیار الإسلامی المتوازن) و اتفاقات اخیر توسط این تشکل، مستقیم و غیرمستقیم خدمت بزرگی به حکومت و احزاب سکولار و ضد اسلامی کرده است و این خدمتی است رایگان و ایثارگری برای آنها؛ چون آنها از آب گلآلود ماهی میگیرند و فعالیتهای تبلیغی ضداسلامی را مضاعف کردهاند و به مردم میگویند: اسلام برنامهی زندگی را به همراه ندارد، اسلام در دنیای امروز کاربردی نیست و زندگی انسانها را از بین میبرد، و نمونهی واقعی و جدیدترین آنها داعش است.
۲-۵) هم چنین جنگ تحمیلی که بر کردها روا داشتند و بدون هیچ دلیلی یقهی آنها را گرفتند و آنها را درگیر جنگ کردند و اقلیم کردستان را در برخی قسمتها ناامن نمودند و در کردستان سوریه هم آنها را دچار درگیری ناخواسته کردند، با هر پیمانه و محکی، این اقدامات آنها را بسنجیم و بررسی کنیم چه از لحاظ عقلی، چه شرعی و مصلحت اندیشی و … درست و بهجا نبوده و ظلم و ستمی بزرگ و بدون دلیل و بی اساس است، در حالی که:
الف)اقلیم کردستان، برای صدها هزار آواره و بیپناه کرد و عرب و شیعه و سنی و مسلمان و غیرمسلمان محلی امن بود.
ب) ملت کرد در سوریه و سایر مناطق، غیر از حق طبیعی و قانونی خود، که خداوند متعال این حق را به تمام بشریت عطا فرمئده « که هر انسانی بتواند در میهن و آب و خاک خودش (سرزمینش) آزادانه زندگی کند و زیر ظلم و ستم هیچ کسی نباشد» چیز فراتری را نخواسته است.
مقالات مرتبط:
معرفی داعش و بررسی نظرات و دیدگاهها و عملکردشان و جنگ تحمیلی به کردستان
مفهوم جهاد و قتال در اسلام و تفاوت این دو چیست؟
حکم قرآن دربارهی اسیران جنگی غیرمسلمان چیست ؟
——————————–
منبع : داعش و اسلام؟!/ مؤلف : علی باپیر / مترجم: مترجمین آلا
[۱] صحیح مسلم به شرح نووی، ج۱، ۱۵۰