نامه ای به محمد مرسی ، رئیس جمهور مصر… راضی نمی شویم رهبرانمان مرگی جز شهادت داشته باشند…
نامه ای به محمد مرسی ، رئیس جمهور مصر… راضی نمی شویم رهبرانمان مرگی جز شهادت داشته باشند…
نویسنده: نسیبه عبدی
ما راضی نمی شویم که علماء و رهبرانمان مرگی جز شهادت داشته باشند…
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
چندی پیش وقتی خبر محکوم شدن محمد مرسی را شنیدم با خود گفتم یعنی دنیا آنقدر جای تنگی بود برای پیروان اسلام؟؟!! و نمیتوانستم خودم را راضی کنم و این محکوم شدن مرا آزار می داد…
این افکار ذهنم را درگیر کرده بود در حالیکه پدرم در نهایت آرامش می گفت: ((اینان مرگ سعادتمندانه ای دارند…خوشا به حالشان))؛ اما پذیرفتنش از جانب من سخت بود
بیشتر که به این مسئله و روزها و شبهای میدان رابعه عدویه اندیشیدم، به جوانان غیرتمند مسلمان که روز و شب ندای حسبنا الله را سر می دادند ؛و به آن استقامت ها ،پی بردم که حق این جوانان و رهبرانشان مرگ عادی نیست و تنها شهادت است که لایقشان است ،همانی که لایق رهبران ما نیز هست.
در دنیایی که ما غرق لذات و زیبائی های آن بودیم ،عده ای ندای حق سردادند ؛پس باید قطعا رفتنی متفاوت تر و باشکوه تر از ما نیز نزد خداوند تبارک و تعالی داشته باشند؛ رفتنی که بهشتی بودنشان را بیشتر تضمین کند .اینان بهترین ، شریفترین، سعادتمندانه ترین و آبرومندترین نوع مرگ نصیبشان شد .
باید اگر چیزی غیر از این بود ما راضی نمی شدیم که پرونده اعمالشان بدان گونه بسته شود…جز شهادت.!
همان راهی که بسیاری ازعلما و رهبران سرزمین ما نیز در پیش گرفتند و گرفته اند و خواهند گرفت …
سلام به رئیس جمهور قانونی مصر محمد مرسی …
اکنون که شما را در قفس هایی که حق مبارک بود زندانی کردند، می دانید چه به ذهنم می آید؟؟!!
اینکه سرزمین مصر بار دیگر ناعدالتی را در حق مردان خدا کرد…آن زمان که یوسف نبی(علیه السلام) را بی گناه به زندان انداختند و دلیلش هوای نفس زلیخا بود …
اقای مرسی حافظ قران کریم ! مبادا اندوهگین باشید که تلاشتان و راهتان را قدر ندانستند ..نه اینکه راهتان را اشتباه رفته باشید یا خدای ناکرده سنگی را از مسیر راه جز برای رضایت الله برداشته باشید…نه!!
زلیخاهای بیرون از زندان را خوش نیست که نیک مردی از نیک مردان خدا برایشان حکمرانی کند…
مبادا لحظه ای اندوهگین باشید که اینگونه آدمهای سرزمینتان شما را به فراموشی سپرده اند…اینان همانانید که وقتی یوسف نبی(علیه السلام) تعبیرخواب را بر او کرد و او با یوسف عهد بست که از اوضاع او و بی گناهیش پس از آزادی از زندان پیش فرمانروا بگوید ،به محض رسیدن به خوشی و آرامش قول و خوبیهای یوسف نبی را در حق خود فراموش کرد…مثل اینکه فراموشی خوبان هنوز در خون این مردم جریان دارد…
اکنون مطمئن تر و آرامتر و مصمم تر باشید که شما همان رئیس جمهور مصرید..چه در زندان و چه بر روی صندلیتان در محل کار.
اگرقدر ندانتسند ناراحت نشوید! که خداوند قدر کارها و تلاشها و اهدافتان را بداند کافی است (الیس الله بکاف عبده؟) شما تلاش خود را کردید…
آقای مرسی ! همراهان و رفیقان شفیقتان با شمایند و دلتان آرام آرام است چرا که می دانید خداوند وعده دروغین نمی دهد…
اگر چه بر شما ظلم کردند اما بر آنان خرده می گیرید …این قدرناشناسی ریشه ای کهن در این مردم دارد…
کلامتان را رساتر کند و بافریاد سخن بگوئید،که سخن حق را گفتن صدایی رسا می طلبد…
می نویسم برای شما…شما که در دنیایی که پر از ظلم و فساد و کفر است خواستید بخاطر خدا و در راه خدا رو به راه کنید، برای او گامهایتان را یکی پس ازدیگری برداشتید اما در جهت مخالف هوای نفسشان رفتید …چرا افسوس؟؟!!
خدارا شکـــــــــــــر… همان نفس سرکشی که تحمل عدالت را نداشت ،نفسی که مزه ی ظلم را چشیده بود و مذاقش خوش آمده بود…
آقای مرسی !!من از سرزمین دیگری هستم و شما از سرزمینی دیگر…اما خدا،ایمان،اسلام و پیامبر خدا و فکر و اندیشه تان است که در نظر فکر و اندیشه ام جاخوش کرده و بر آن نقش بسته است ؛ اگر این ها را نداشتید من هم بی تفاوت از کنار احکامی که برایتان صادر می کردند می گذشتم.
آقای مرسی! بگذار نفسشان آنان را تا سرحد نابودی بکشاند ؛ اینان دچار استدراج پروردگار گشته اند و به خیالشان دنیا بروفق مرادشان می ماند!! مگر جز این است که دنیا طبق وعده حق و راستین پروردگار از آن اسلام است و حکومت اسلامی و مردان مسلمانِ مؤمنِ حق طلب ؟؟!!!
اکنون که در زندانید همیشه لبخندتان را داشته باشید …لبخندتان آزارشان می دهد و بدانید زندان برای نیک مردان راه حق و شریعت ،چیزی جز خیر و برکت ندارد …این خیر و برکات ارزانیتان باد..!!
تا ورودتان را به بهشت سهل و سهل تر گرداند..
یادتان باشد یوسف نبی در زندان به سر برد و بعد عزیز مصر شد شما اگر عزیز مصر هم نشوی در اخرت و در نزد خدای تعالی و در صحرای محشر عزیز و بزرگوارید…
آقای مرسی خوشحال باشید …خوشحال باشید که بهشت را بر بسیاری از جوانان مسلمان و همراهانتان واجب کردید و آرام باشید و شک نکنید که عزیز کنونی مصر شمائید گرچه در زندان و قفس…مگر عزیز بودن جز داشتن عزت و آبرو در نزد الله است؟؟!!
اکنون دیگر فهمیدم که اگر مرگتان جز شهادت باشد باید افسوس بخورم و اندوهگین باشم…
شهادت تک تکتان مبارک…