آفات بتپرستی سیاسی
آفات بتپرستی سیاسی
نویسنده: استاد محمد غزالی/ مترجم: عبدالعزیز سلیمی
به ملتهای اروپای غربی و آمریکای شمالی و استرالیا و برخی دیگر از ملتها به خاطر برخورداری از آزادی بیان، و توانایی در مورد انتقاد از حکام و کشف اشتباهات و محاسبهی سخت ایشان، غبطه میخوردم!
در آن ممالک هزاران چشم فرمانروایان را زیر نظر دارند و آنها را میپایند و در مورد هر موضوعی که برایشان مبهم باشد، بدون درنگ آنان را مورد پرس و جو قرار میدهند. محاکمهی رییس جمهور آمریکا را که اولین قدرت دنیاست و رییس آن از بالاترین مقام سیاسی در دنیا برخوردار است،؛ توسط خبرنگاران رسانههای عمومی پیگیری میکردم. میدیدم که فرمانروای بزرگ را سخت در تنگنا قرار میدهند و تندترین و گزندهترین انتقادها را از ایشان به عمل میآورند، و او نیز مرتب و بدون عناد و خودبرتر بینی در مورد بسیاری از مسایل عذرخواهی مینمود!
در همان حال به یاد شعری از مصطفی صادق رافعی افتادم که میگوید:
وللسفود نا لو تلظی بجاحمها حدیداً ظُنَّ شحما!!
و یشوی الصّخر یترکه رماداً فکیف و قدر میتک فیه لحماً!!
شبیه آن چه در افکار عمومی آمریکا روی میدهد، در کشورهایی مانند انگلیس و فرانسه و …. به صورت بارزتری به وقوع میپیوندد.
اما نباید فراموش کنیم که آن آزادیهای سیاسی ارزشمند در غرب تنها برای مصرف داخلی است و اجازه صدور آن را به کشورهای دیگر نمیدهند! به تعبیری صحیحتر کشورهای جهان سوم نباید به وارد کردن آن آزادیها فکر کنند و همان الحاد و اباحیگری و کالاهای تجملی برای آنان کافی است؟!
نگرش و موضعگیری مردم در غرب به حکام و رهبران خود، همان دیدگاه و نگرش مردم صدر اسلام به خلافت خلفای راشدین است! زیرا خلیفه میگفت: اگر درست عمل کردم، مرا یاری دهید و اگر بد عمل نمودم، راه صحیح را به من نشان دهید!
حتی در کشورهای کمونیستی که مملو از استبداد سیاسی است به ندرت اتفاق میافتد که زمام امور خویش را جز به دست افراد خشن و قلدر به دست افراد دیگری بسپارند.
اما در کشورهای عقب مانده معجون شانس و اتفاق است که رهبران را میسازد و بر کرسی مینشاند. معجون شانس همانی است که ابن الرومی در مورد آن میگوید:
انّ للخطّ کیمیاء اذاما مسّ کلبا احاله انساناً!
یرفع الله ما یشاء کما شاء متّی شاء کائناً ما کانا!!
«شانس را کیمیایی است که اگر بر سگی مالیده شود، او را به صورت انسانی درمیآورد اما این خداوند است که هر چیزی و هر کسی را هرگاه و به هر صورت که بخواهد در میآورد.»
گاهی رهبرانی که بر اثر معجون شانس و تصادف زمام امور را در دست میگیرند، چنان شکست و هزیمتی را در عرصههای مختلف به بار میآورند که سبب ذلت و خواری ملتها و تباه شدن حال و آیندهشان میشود! اما در عین حال بتپرستان سیاسی نه این که حاضر به سرزنش ایشان نیستند، بلکه مدام مدح و تمجیدشان را بر خود واجب میشمارند!؟ به جای برکنار کردن آنان زمینههای مناسب برای دوام و بقایشان را فراهم میکنند و به جای عامل ننگ و عار معرفی نمودنشان، برای آنها تاریخ و فلسفهای را جعل میکنند.
از زندگی ملتهای عقب افتاده و نابسامانی اوضاع و احوالشان بسیار در شگفت باید بود!؟
——————————
منبع : حقیقت تلخ/ نویسنده: استاد محمد غزالی/ مترجم: عبدالعزیز سلیمی/ نشر احسان