مهارت حل مسئله !
مهارت حل مسئله !
تهیه و تنظیم: داوود بهزاد
ما در سراسر زندگی خود به طور مداوم در معرض مشکلات و موقعیت هایی قرار می گیریم که نیازمند برخورداری از مهارت حل مسأله هستم. برخی از این مسائل کوچک و ساده بوده و مستلزم یک تجزیه و تحلیل پیچیده و سیستماتیک نیستند، ولی برخی دیگر، دشوار و بغرنج بوده و فعالیت های فکری پیچیده ای را می طلبد.
حل مسأله یکی از مهم ترین فرآیندهای تفکر است که به ما کمک می کند تا مقابله موثرتری با مشکلات و چالش های زندگی داشته باشیم.
حل مسأله شامل ۵ مرحله است ولی قبل از وارد شدن به فرآیند ۵ مرحله ای آن بایستی موجودیت مشکل توسط فرد پذیرفته شود. برای حل مسأله باید بپذیریم که یک مسأله وجود دارد و این مشکل مربوط به ماست فلذا فعالانه بایستی در صدد حل آن و پیدا کردن راه حل های آن برآییم. از این رو در پذیرش مشکلات دو بعد متصور است:
یکی اعتراف به وجود مشکل و اینکه مشکل از آن ماست و دیگر اعتراف به وجود مشکل و اینکه مشکل از آن ماست و دیگر متعهد ساختن خود و احساس مسئولیت پیدا کردن نسبت به حل آن.
فرآیند حل مسأله
۱. تعیین مشکل:
بعد از پذیرش وجود مشکل و اینکه خود را در برابر آن مسئول بدانیم، اولین قدم برای حل آن تعیین دقیق مشکل و شناخت ابعاد همه جانبه ی آن است. از این رو تعیین و مشخص نمودن صورت مسأله، امکان یافتن راه حل را میسر می سازد.
فرض کنید فردی که در امتحان و درس دچار ضعف و مشکل می باشد شاید آن را ناشی از ناتوانی و ضعف اراده ی خود بداند در حالی که می توان آن را در نداشتن برنامه ریزی مناسب و عدم آشنایی با شیوه های مطالعه و درس خواندن در نظر گرفت. حال هر یک از صورت مسأله های فوق خود راه حل های مربوط به خود را دارا می باشد از این رو تعیین دقیق مشکل مهمترین و اولین گام در حل مشکل است.
در این راستا طرح سوالاتی اعم از اینکه چه کسی یا کسانی می توانند در ایجاد یا حل مشکل نقش داشته باشند؟ از چه وقت مشکل بوجود آمده؟ از کجا می توان اطلاعات بیشتری در مورد مشکل پیدا کرد؟ همگی سوالاتی است که بایستی در این مرحله طرح گردیده و به آن پاسخ بگوییم.
۲. پیدا کردن راه حل های مختلف برای حل مشکل:
بعد از تعریف و تعیین مشکل و شناختی که به طور همه جانبه پیدا می کنیم، نوبت به یافتن راه حل هایی است که در رفع مشکل مؤثرترند، ذکر این نکته ضروری است که برای هر مسأله ای راه حل های مختلفی وجود دارد و این بسته به خود فرد و شرایطی است که در آن قرار گرفته که کدام راه حل برای او مؤثرتر است.
برای این منظور شیوه هایی که پیشنهاد می شود عبارتنداز:
الف)طرح مسأله با دیگران و نظرخواهی از ایشان
ب) قرار دادن خود در جای کسی که از وی در مورد مسأله کمک خواسته اند.
ج) بارش فکر(لیست کردن هر راه حلی که به ذهن می آید)
۳. ارزیابی راه حل ها بعد از شناسایی کردن آنها:
برای این منظور لازم است مزایا و معایب هر راه حل را فهرست کنیم و بعد اولویت بندی کنیم.
اولویت بندی و مقایسه معایب و مزایا براساس ملاک های عمده و مهمی که فرد در نظر دارد، صورت می گیرد. فرض کنید که شخصی بین انتخاب ازدواج و ادامه ی تحصیل با مشکل مواجه می باشد در این مرحله اگر اهمیت کسب دانش برای فرد ملاک اصلی است و تشکیل خانواده در اولویت بعدی قرار می گیرد با تعیین معایب و مزایای هر کدام در صورت رد دیگری، فرد می تواند ملاک اول را در نظر گرفته و این مقایسه را انجام دهد لذا ارزیابی راه حل ها براساس:
۱. میزان مطلوبیت آنها یعنی متناسب بودن آنها با سیستم ارزشی نیازها و علایق فرد صورت می گیرد.
۲. براساس میزان مؤثر بودن آنها در حل مسأله صورت می گیرد.
۴. انتخاب راه حل و برنامه ریزی برای اجرا:
پس از ارزیابی و انتخاب راه حل- که این راه حل گاه ممکن است ترکیبی از چند راه حل باشد مثلا" ازدواج و در عین حال اشتغال به تحصیل- گام بعدی برنامه ریزی برای اجرای آن است.
در مرحله برنامه ریزی راه حل انتخاب شده را ابتدا به طور ذهنی در برخورد با مسأله و حل آم مجسم می کنیم و به پیامدهای احتمالی آن می اندیشیم. مثلا" در مورد مشکل صحبت کردن در میان جمع ممکن است این راه حل را در نظر مجسم کند که در جمع هم کلاسی هایش ایستاده و صحبت می کند.
– در همین مرحله فرد می تواند راجع به پیامدهای انتخاب خود از دیگران پرس و جو کند مثلا" اگر راه حل ازدواج و تحصیل همزمان را انتخاب کرد در این مورد از افراد با تجربه سؤال کند. در هر صورت لازمه مرحله برنامه ریزی آن است که مشخص کنیم برای اجرای راه حل، قدم به قدم چه کارهایی را باید انجام بدهیم.
۵- مرحله مقایسه نتایج با اهداف:
برای اینکه بدانیم با انتخاب و اجرای راه حل مطلوب آیا در جهت حل مشکل گلم برداشته ایم یا نه و اینکه این راه تا چه اندازه در حل مشکلمان مؤثر واقع شده نیازمند مقایسه نتایج حاصل از اجرای راه حل با اهداف اولیه مربوط به مشکل می باشیم.
این کار میزان موفقیت آمیز بودن راه حل را روشن، و موجب تسهیل در تصمیمات بعدی ما می گردد.
برای این منظور ارزیابی عملکرد خودمان در ارتباط با مشکل و پرسیدن نظرات دیگران در خصوص تغییر صورت گرفته، می تواند مؤثر باشد. مثلا" در مورد مشکل صحبت کردن در جمع با سؤال از دیگران و خود ارزیابی که انجام می دهیم می توانیم اثر بخشی راه حل را تعیین کنیم.
در هر صورت در این مرحله ممکن است به این نتیجه برسیم که راه حل مؤثر بوده و به آن ادامه دهیم و یا قابل اجرا نبوده و نتایج رضایت بخشی در بر نداشته است لذا یکی دیگر از راه حل های پیشین را انتخاب و به اجرا در می آوریم. این مستلزم آن است که فرد ناامید نشده و احساس نکند که همه چیز از دست رفته است، بلکه از همان ابتدا خود را برای این مرحله آماده سازد، زیرا گفتیم که برای هر مسأله ای راه حل های مختلفی وجود دارد.
______________________
منبع: مهارت حل مسأله
تهیه و تنظیم: داوود بهزاد