درمان ریاء ، در نامه ی امام حسن البناء به یک اخوانی
درمان ریاء ، در نامه ی امام حسن البناء به یک اخوانی
نویسنده : امام حسن البناء /مترجم: یاسین عبدی
استاد بزرگوارم:سلام علیکم
درمان ریاء ، در نامه ی امام حسن البناء به یک اخوانی
تحقیق بسیاری درباره ی درمان ریا کرده ام اما جز این حدیث« اللهم انی اعوذ بک أن أشرک بک و أنا أعلم و أستغفرک لما لا أعلم».
من همواره پروردگارم را در سجده های نمازم با این دعا به فریاد می خوانم اما هیچ پیشرفتی در وضعیت خود نمی یابم، استاد گرامی آیا در راه جهاد عملی که خودتان من را به سوی آن فرا خوانده اید درمانی برای این وضعیت من یافت می شود؟ خواهش می کنم که پاسخ من را در سطور مجله ی اخوان المسلمین بیاورید و از خداوند بهترین پاداش ها را برای شما آرزومندم. براستی که این درد مانع جدیت من در اعمال روزمره ی من می شود.همانطور که امام محمد غزالی می گوید:« ترک کردن اعمال به خاطر ترس از ریا خود عین ریا است و روزنه ای برای ورود شیطان است.» من بر این باورم که امام محمد غزالی این مطلب را برای تشویق به تلاش گفته است و بدان قانع و خرسند نمی شوم چرا که در اعمال سری خود بدان مبتلا می شوم.
استاد بزرگوار: من صرف نظر از درست یا خطا بودن بر این باورم که اگر عملی را انجام بدهم نتیجه ی آن را خواهم دید اما ترس من از ریاست و با توجه به چیزهایی که در این باره خوانده ام، از عمل باز می مانم. امیدوارم که به تفصیل پاسخ بنده را بدهید.
والسلام علیکم و رحمه الله
یکی از سربازان اخوان المسلمین
امام حسن البنا( رحمه الله) نیز این گونه پاسخ نوشتند:
الحمد لله و صلی الله علی سیدنا محمد و علی آله و صحبه و سلم
برادر بزرگوار! و علیک السلام و رحمه الله و برکاته چه نیکو بود اگر امثال شما در میان مردم پیدا می شدند که به سان شما، خود را متهم و ارزیابی کند و به مراقبت خود بپردازد و درمان دردهای خود را بشناسد و برای رستگاری خود و امت اسلامی به دنبال جلا دادن روح و دل باشد.
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿۷﴾
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿۸﴾
قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا ﴿۹﴾
وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا ﴿۱۰﴾
{ و سوگند به نفس آدمی، و به آن که او را ساخته و پرداخته کرده است ( و قوای روحی وی را تعدیل، و دستگاههای جسمی او را تنظیم نموده است)! سپس بدو گناه و تقوا را الهام کرده است ( و چاه و راه و حسن و قبح را توسط عقل و وحی به او نشان داده است). ( قسم به همه اینها)! کسی رستگار و کامیاب می گردد که نفس خویش را ( با انجام طاعات و عبادات، و ترک معاصی و منهیات) پاکیزه دارد و بپیراید ( و آن را با هویدا ساختن هویت انسانی رشد دهد و بالا برد) . و کسی ناامید و ناکام می گردد که نفس خویشتن ( و فضائل و مزایای انسانیت خود را در میان کفر و شرک و معصیت) پنهان بدارد و بپوشاند، و ( به معاصی ) بیالاید.}
رویه ی سلف صالح ما این گونه بوده است که همواره خود را محاسبه می کردند تا پیوسته از راه راست منحرف نشوند . از کسانی در شگفتم که از دردها و رنج های جسمی و بدنی می نالند اما از دردها و رنج های روحی غفلت می کنند و برای درمان آن به دنبال دوا و درمان نیستند!
ای برادر عزیز، شما که به دنبال درمان می گردی به یقین بدان آن را خواهی یافت و به درجه ی بالایی از کمال روحی دست پیدا می کنید. پس از این به بعد به امید خدا درباره ی موضع شما سخن می گویم:
برادرم: هر دردی با ریشه کن کردن علت هایش درمان می شود زمانی که ویروس های یک بیماری را کشف کردی و دوای آن را نیز یافتی آنگاه است که در طبابت موفق شده ای و راه درمان را کشف کرده ای.
ویروس های این بیماری کشنده-که خداوند تو را از آن سالم بدارد-به دنبال منزلت و جایگاه و توقع احترام داشتن است و بدان که راه مبارزه با این ویروس های خطرناک به دو گونه است: یکم این که انسان پیوسته بایدخود را در پیشگاه خداوند حاضر ببیند و همواره احساس مراقبت و بزرگی و قدرت و گستردگی علم و صفات کامل خداوند را ببیند و قناعت قلبی نیز بر این مسئله را داشته باشد و ابزار این قناعت نیز ذکر و یاد خدا و تفکر کردن است تا جایی که در روان انسان ملکه ی مراقبت و هیبت و عظمت خداوند شکل یابد و بداند که تنها تصرف کننده در امور او خداوند مهربان است و هیچ نیروی تأثیر گذاری جز ذات خداوند وجود ندارد و جملگی پدیده ها آفریده ی اویند و تنها اوست واجب الوجود.
{هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿۳﴾}حدید
( او پیشین و پسین و پیدا و ناپیدا است، و او آگاه از همه چیز است.)
دوم: توجه به بعد تربیتی این شعور و احساس باعث رشد و نمو احساس دیگری خواهد شد که نتیجه ی آن ناچیز شمردن نقش انسانها و نیروهای آنها و دست یابی به این قناعت قلبی که مؤثر حقیقی تنها خداوند مهربان است و هیچ نیروی مؤثر دیگری جز ذات او وجود ندارد و جملگی بندگان نیازمند بارگاه و نعمت ها و موهبت های خداوند مهربان هستند و خداوند مهربان می فرماید:{ یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ﴿۱۵﴾}فاطر
« ای مردم! شما( در هر چیزی، محتاج و) نیازمند خدائید، و خدا بی نیاز( از عبادات شما است) و ستوده است.»
ابزار لازم برای این مهم پیوستگی در تفکر و پشتکار در یافتن حقایق و امور است چرا که هر کس با بینشی آگاهانه به جهان پیرامون بنگرد چیزی جز ذات خداوند مهربان نمی بیند که همواره مدیر و حکیم و قادر است پس اگر این عقیده در وجود تو نهادینه شد و احساس عظمت پروردگار و ناچیز بودن موجودات برایت محرز شد آن گاه است که احساس ریا در تو کاهش میابد و پیوسته با افزون شدن این عقیده و شناخت میزان ریا در تو کاسته می شود تا جایی که از بین می رود و انسان جز ذات خداوند چیزی را احساس نمی کند.
ای برادرم به تو حق می دهم ریا و حب ستایش شدن غریزه ای همیشگی است در وجود انسان که دارای ریشه ای مستحکم در روان انسان است که بر او حاکمیت دارد اما با همه ی اوصاف هر غریزه ای هرچند ریشه دار باشد اما باز هم قابلیت پیرایش و چیرگی یافتن بر آن و تغیر آن برچیز بهتر وجود دارد انسان مؤمن پیوسته باید این قناعت درونی را در خود ایجاد کرده باشد که ستایش مردمان چیزی نیست و ستایش خداوند است برادر عزیزم بدان که خداوند به سوی کسی می آید که به سوی او برود و این حرکت نیز چیز سختی نیست تو خود رهسپار آنی تنها برای طی مسیر از خدا کمک بخواه و پیوسته با او راز و نیاز و نیایش کن و هیچ گاه ناامید مشو و پیوسته ای روایت را که درباره ی ریا وارد شده با خود زمزمه کن چرا که در آن خیر و برکت فراوانی است…
« اللهم انی اعوذ بک و أنا أعلم و أستغفرک لما لا أعلم»
” بار خدایا از تو آمرزش می خواهم که آگاهانه یا ناآگاهانه به تو شرک بورزم و چیزی را انباز تو گردانم”
هیچ گاه ناامید مشو چرا که ناامیدی از روزنه های ورود به شیطان است و در این آیه بیندیش:
{ قَالَ رَجُلاَنِ مِنَ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمَا ادْخُلُواْ عَلَیْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللّهِ فَتَوَکَّلُواْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۲۳﴾}(المائده)
{ دو نفر (سردار) از مردان خدا ترس که خداوند بدیشان نعمت( عقل و ایمان و شهامت) داده بود، گفتند: شما( از قیافه ی درشت این مردمان نترسید و ناگهان یورش برید و) از دروازه بر آنان وارد شوید. اگر وارد دروازه شوید( به سبب دل ضعیفی که دارند) شما پیروز خواهید شد. اگر مؤمن هستید، بر خدا توکل کنید.}
از خداوند منان برای قلب تو و خودم سلامتی و بهبودی را آرزومندم. و صلی الله علی سیدنا محمد و علی آله و صحبه و سلم.
والسلام و علیکم و رحمه الله و برکاته.
—————————–
منبع :گفتارهایی در اخلاق و تربیت / مؤلف: امام حسن البناء /تحقیق و گردآوری: عصام تلمیه /مترجم: یاسین عبدی