تمثیلی دردناک و قابل تامل از شیخ احمد بسام ساعی، مدیریت نماز
تمثیلی دردناک و قابل تامل از شیخ احمد بسام ساعی، مدیریت نماز
نویسنده : احمد بسام ساعی / مترجم عبدالرئوف مخلص
در یک روز رمضانی، چنین اتفاق افتاد که اتحادیهی دانشجویان کشور سعودی در آکسفورد مرا برای ایراد سخنرانی قبل از افطار دعوت کردند.
من موضوع سخنرانی خود برای ایشان را به فریضه نماز اختصاص داده و برای آن سخنان، عنوان «اداره نماز» را برگزیدم.
در زمان مقرر در تالار کنفرانس حاضر شده، پشت تریبون رفتم و در حالی که برگه کاغذی را در دست گرفته بودم که بر آن فقط دو آیه و دو حدیث یادداشت شده بود، سلام معمول را به ایشان گفتم و سپس برگه را باز کرده و رفتم تا یادداشتی را که بر روی آن نوشته بودم، برایشان با سرعتی فوقالعاده بخوانم، به گونهای که آنچه را برایشان گفتهام نفهمیده باشند!!
یادداشت را به سرعت خواندم و در عرض یک دقیقه خواندن آن را به اتمام رساندم! سپس با عجله کاغذ را در هم پیچیده و به شتاب راه خروج از تالار را در پیش گرفتم در حالی که به مخاطبان خود گفتم: من را به خاطر شتابزدگیام ببخشید؛ زیرا هم اینک من با کسانی وعدهی دیدار دارم که بسیار مهمتر از شما هستند. و سلام علیکم!
سپس کیف خود را گرفته دوان دوان به سوی دروازه شتافتم در حالی که با گوشه چشمم نشانههای حیرت و دهشت را بر چهرههای دانشجویان حاضر در تالار مشاهده میکردم.
زبانهایشان بند آمده بود و بر چهره هایشان آمیزهای از احتجاج و شگفتی ناباورمندانه و چه بسا محکومیت و سرزنشی حاکی از وقاحتآمیز بودن این عملم خوانده میشد.
واکنش خودجوش بشر در قبال عملکردی اینگونه غیر مودبانه از سوی کسی که برایشان وعده سخنرانی گذاشته، همین است!! پس از نظر شما اگر ما با خدای خود رفتاری اینچنین داشته باشیم، واکنش وی چگونه خواهد بود؟؟!
اما من در عرض چند ثانیه مجدداً به میان دانشجویان برگشتم تا از کار خود عذرخواهی کنم. به ایشان گفتم آیا شما از من خشمگین هستید؟؟ بسیار خوب؛ من این کار را فقط یک بار با شما انجام دادم و اینک بیدرنگ برگشتم تا از شما عذرخواهی کنم. ولی آیا ما هر روز ۵ بار همین کار را با خدای خود نمیکنیم؟ و بعد از آن هم به او برنمیگردیم تا عذر بخواهیم و توبه کنیم!
چه فرصتی زیبا و بیمانند، چه وعدهای بزرگ، چه مناسبتی سترگ و خجسته را از دست میدهی در آن حال که از دادن وقت خود برای الله متعال، بخل ورزیده و نمازی اینگونه عجولانه را برای او ادا میکنی؛ آن هم اگر درست باشد که آن را نماز بنامیم!
یقیناً عبادتی که تو را از کاری محروم سازد هرگز تو را از رزقی محروم نخواهد ساخت، اما کاری که تو را از عبادتی برگرداند
هرگز برایت سود و منفعتی به ارمغان نخواهد داشت بلکه حتی به تو زیان و خسارت هم خواهد زد:
در حدیثی قدسی
[عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ : ” إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ : یَا ابْنَ آدَمَ، تَفَرَّغْ لِعِبَادَتِی أَمْلَأْ صَدْرَکَ غِنًى، وَأَسُدَّ فَقْرَکَ، وَإِلَّا تَفْعَلْ مَلَأْتُ یَدَیْکَ شُغْلًا، وَلَمْ أَسُدَّ فَقْرَکَ “. هَذَا حَدِیثٌ حَسَنٌ غَرِیبٌ، وَأَبُو خَالِدٍ الْوَالِبِیُّ اسْمُهُ هُرْمُزُ. سنن الترمذی، الجزء رقم :۴، الصفحه رقم:۲۵۲، ۲۴۶۶ حکم الحدیث: صحیح]
خدای متعال می فرماید:
ای فرزند آدم! برای عبادتم خود را فارغ گردان؛
در آنصورت من سینهات را از غنا و ثروت پر میسازم
و فقرت را رفع میگردانم،
اما اگر چنین نکنی، دستهایت را از گرفتاری (به کار) پر میسازم ولی فقرت را برطرف نمیگردانم (حدیث صحیح).
آیا ملاحظه کردید که من برای دانشجویان آن همایش، آیات و احادیث را از روی برگهای که در دست داشتم خواندم و نه از حافظه خود؟
به نظر شما کدام روش بر شنوندگان اثرگذارتر است؟
شکی نیست که ما غالباً آنچه را که در نماز خود میخوانیم به روش و طریقهی کسی میخوانیم که از روی برگهای میخواند؛ چه این قرائتی است که فقط از دهانهای ما بیرون میشود و نه از سینهی ما؛
در حالی که فرق بزرگی وجود دارد میان اینکه نماز را به پیشگاه خدای متعال از دهانهای خود بخوانیم تا اینکه به طور زنده و خودجوش، از درون سینهها و دلهای خود بیرون آورده باشیم.
حقیقتاً خدای متعال پروژهای با دستاوردهای بزرگ را، بر روی سینیای از طلا به ما تقدیم نموده است، ولی ما با بیپروایی و سادهانگاری تمام، از برابر آن سرسری میگذریم تا از آن بیهیچ دستاوردی بیرون آییم. آری! بیهیچ دستاوردی جز آنچه که اگر با خودمان منطقی باشیم، ممکن است انتظارش را داشته باشیم؛ آن دستاورد چه بسا مجازات ما در برابر این تحیه و اجلالی است که به بارگاه مولایمان تقدیم میکنیم؛ تحیهای که به سخریه نزدیکتر میماند تا به تحیه و تقدیس!! آن هم با چگونه ذاتی و در چه مقام و جایگاهی؟
از نو خود و عبادات خویش را بازشناسیم
بناء” ناگزیر باید یکبار از نو خود و عبادات خویش را بازشناسیم؛ لابد باید یکبار به چیزهایی که ما را در احاطه گرفتهاند با نگاهی نو بنگریم. باید چشمان خویش را بشوییم، وآنگه بر احوال خود، جان و جهان خویش خیره شویم!!
اگر ما از اهل قرآن هستیم، قرآن کریم اینگونه ما را تمرین و آموزش داده است. قرآن در بسیاری از آیات خود به ما آموخته است که همه چیز را «از نو» و تمام آن «از نو» کشف کنیم:
الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ۖ مَا تَرَىٰ فِی خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ ۖ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُورٍ
آنکه هفت آسمان را بالای یکدیگر و هماهنگ آفریده است. اصلاً در آفرینش آفریدههای خداوند مهربان خلل و تضاد و عدم تناسبی میبینی؟ (بلکه هستی با تمام عظمتی که دارد، از انسجام و استحکامی شگفتآور برخوردار است و نظم و نظام عجیب، و قوانین و روابط دقیق بر ذره ذرهی کائنات حکم فرماست) پس دیگر باره بنگر (و با دقت و نو به نو، جهان را وارسی کن) آیا هیچ گونه خللی و رخنهای میبینی؟؟ (ملک/۳)
[پس لازم است که معنی و هدف نماز را دوباره کشف کنیم، و خشوع و خضوع آن را افزایش دهیم، و آن را از یک عبادت عادتی خارج کنیم]
@Prayer_pleasure
—————————-
? مدیریت نماز (بازکشف منظومهی نماز) / تالیف: احمد بسام ساعی / مترجم عبدالرئوف مخلص / نشر احسان، چاپ اول، سال ۹۷