فقه معاصر
آیا پیامبر (ص) نخستین مخلوق خداست؟
آیا پیامبر (ص) نخستین مخلوق خداست؟
نوسنده: دکتر یوسف قرضاوی/ مترجم دکتر: احمد نعمتی
سؤال- آیا صحیح است که پیامبر (ص) نخستین مخلوق خداوند باشد؟ و آیا آن حضرت از نور خلق شده است؟ لطفاً نظرتان را همراه با ادله ی آن از قرآن و سنّت بیان فرمایید.
جواب: معلوم است هیچ یک از احادیثی که اعلام می دارند نخستین مخلوق خدا فلان یا فلان یا … می باشد، صحّت ندارند؛ چنانکه علمای اهل سنّت و جماعت بدان تأکید نموده اند. زیرا برخی از آن احادیث با بعضی دیگر در تناقض هستند، در حدیثی آمده است که نخستین مخلوق خدا، قلم است … و در حدیث دیگری آمده: نخستین مخلوق خداوند عقل است و … در میان عامه ی مردم و در مولود نامه های مشهور شایع است که خداوند متعال مشتی از نور خود را گرفت، و فرمود: محمّد شو! لذا نور محمّد نخستین مخلوق خداست و خداوند از آن نور، آسمان ها و زمین را آفریده است و … و در پرتو همین روایت میلاد، شایع شده است که بعضی عبارت (الصلاه و السّلام علیک یا اوّل خلق الله) را چنان به آخر اذان شرعی محلق نموده اند که گویی جزئی از اذان است.
چنان سخنانی نه از نظر نقل صحیح است و نه عقل آن را تأیید می نماید و نه مایه ی تقویت دین و نه پیشرفت دنیا را در بردارد.
این روایت که پیامبر (ص) نخستین آفریده ی خداست، به طور قطع به ثبوت نرسیده است و اگر ثابت شده باشد، چنین چیزی تأثیری در فضیلت و مقام پیامبر نزد خدا نخواهد داشت؛ بلکه فضیلت حقیقی پیامبر در راستای همان مدح و ستایش خداوند متعال است که در قرآن مجید ایشان را می ستاید:
( وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ )[۱]
« تو دارای خوی سترگ ( یعنی صفات پسندیده و افعال حمیده ) هستی . »
آنچه به تواتر ثابت شده این است که پیامبر ما محمد (ص) پسر عبدالله پسر عبدالمطلب هاشمی قریشی می باشد، و از پدری به نام عبدالله بن عبدالمطلب و از مادری به نام آمنه دختر وهب، در شهر مکه، در عام الفیل همانند یک انسان متولد شده، و همانند یک انسان نشو و نما یافته و همانند انبیا و پیامبران مرسل پیش از خود مبعوث گردیده و متفاوت با دیگر پیامبران مرسل نبوده است؛ تا آن اندازه که مشیت الهی بود، در دنیا ماند و زندگی کرد؛ آنگاه، همانند سایر انبیا به سوی پروردگار بازگشت:
( إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ )[۲]
« ( ای محمّد ! مرگ از مسائلی است که همه انسانها در آن یکسانند ، و شتری است که بر در خانه همه کس میخوابد . لذا ) تو هم میمیری ، و همه آنان میمیرند ( و سرانجامِ نیک و خوش و جاویدان از آنِ پرهیزگاران است ) . »
و همان طور که از پیامبران مرسل در قیامت پرس و جو خواهد شد از ایشان نیز سؤال خواهد شد.
( یَوْمَ یَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُواْ لاَ عِلْمَ لَنَا إِنَّکَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُیُوبِ )[۳]
« آن روزی ( را خاطرنشان ساز ) که خداوند پیغمبران را ( در پیشگاه خود ) گرد میآورد و بدیشان میگوید : به ( دعوت ) شما چه پاسخی داده شده است ؟ ( آیا ملّتهائی که به سوی آنان فرستاده شدهاید چگونه از دعوت شما استقبال کردهاند و به چه راهی رفتهاند ؟ راه ایمان یا راه انکار پیمودهاند ؟ ) . میگویند : ما را هیچ گونه آگاهی و دانشی نیست ( مگر آنچه از راه وحی آموختهایم و ظواهری که در روزگار حیات خود از مردم مشاهده کردهایم ) تو خود ( علاوه از ظواهر ) از تمام خفایا آگاهی . »
قرآن، عنوان بشر و انسانی بودن محمّد (ص) در چندین موضع تأکید نموده است و خداوند متعال در چندین آیه به ایشان دستور داده است که این مطلب را به مردم ابلاغ نمایند:
(قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ )[۴]
«( ای پیغمبر ! ) بگو : من فقط انسانی همچون شما هستم ( و امتیاز من این است که من پیغمبر خدایم و آنچه گفت : بگو ؛ میگویم ) و به من وحی میشود. »
( قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنتُ إَلاَّ بَشَراً رَّسُولاً )[۵]
« بگو : پروردگار من منزّه است ( از آن که کسی بدو فرمان دهد ، یا این که در قدرت او شریک گردد ) . مگر من جز انسان فرستادهای ( از سوی یزدان برای رهنمود مردمان ) هستم ؟ ( معجزه در دست خدا است ؛ نه من ) .»
و این بدان معنی است که پیامبر نیز بشری مانند مردم است و جز وحی و رسالت، امتیازی از بقیه ی مردم ندارند … پیامبر (ص) معنی بشر بودن و بندگی خود را به درگاه خداوند بیان داشته است، و امت را از پیروی سنت های ادیان گذشته که پیامبران خود را تقدیس و در مدح و ستایش آنان مبالغه می کنند، برحذر می دارد:
( لا تطرونی کما اطرت النّصاری عیسی بن مریم فانّما انا عبدالله و رسوله)
«در مدح و ستایش من از حد تجاوز نکنید، همان طور که نصاری در مدح عیسی بن مریم از حد گذشتند و گفتند عیسی پسر خدا است؛ زیرا من فقط بنده و فرستاده ی پروردگار می باشم. »
وقتی که پیامبر گرامی همانند سایر مردم یک بشر است، معنی ندارد که از نور یا از طلا آفریده شده باشد؛ بلکه ایشان از آب جهنده ای که از صلب مرد و میان استخوان های سینه ی زن خارج می شود، آفریده شده است. این از لحاظ ماده ای که آن حضرت از آن خلق شده است، اما از حیث رسالت و هدایت، ایشان نور خدا و چراغ فروزانند، چنانکه قرآن خطاب به ایشان می فرماید:
( یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً وَدَاعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُّنِیراً )[۶]
« ای پیغمبر ! ما تو را به عنوان گواه و مژدهرسان و بیمدهنده فرستادیم . و به عنوان دعوت کننده به سوی خدا طبق فرمان الله ، و به عنوان چراغ تابان . »
و باز خداوند در خطاب به اهل کتاب می فرماید:
(قَدْ جَاءکُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُّبِینٌ )[۷]
«از سوی خدا نوری ( که پیغمبر است و بینشها را روشنی میبخشد ) و کتاب روشنگری ( که قرآن است و هدایتبخش مردمان است ) به پیش شما آمده است . »
در این آیه منظور از «نور» پیامبر است؛ همچنین قرآنی که به سوی پیامبر (ص) نازل شده نور است، چنانکه خداوند می فرماید:
( فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِی أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ )[۸]
« ایمان بیاورید به خدا و پیغمبرش و نوری که ( قرآن نام دارد و آن را برای روشن کردن راه سعادت دنیا و آخرت شما انسانها ) نازل کردهایم . خداوند کاملاً آگاه از هر آن چیزی است که انجام میدهید . »
(وَأَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُوراً مُّبِیناً )[۹]
«و به سویتان نور آشکاری فرستادهایم ( که قرآن است و همچون نور با پرتو خود راه را روشن و به سوی نجات رهنمودتان میسازد ) . »
خداوند متعال وظایف پیامبر را این گونه بیان می دارد:
( لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ )[۱۰]
«تا این که مردمان را ( در پرتو تعلیمات آن ) با توفیق و تفضّل پروردگارشان ، از تاریکیها ( و گمراهیهای کفر و نادانی ) به سوی نور ( و روشنائی ایمان و دانائی ) بیرون بیاوری. »
از جمله دعاهای پیامبر اکرم (ص) این بوده است:
(اللهمّ اجعل لی فی قلبی نوراً و فی سمعی نوراً و فی لحمی نوراً و فی عظمی نوراً و فی شعری نوراً و عن یمینی نوراً و عن شمالی نوراً … و من بین یدیّ و من خلفی … )[۱۱]
« خدایا در قلب من، گوش من، چشم من، گوشت من، استخوان من، موی من، سمت راست من، سمت چپ من و پیش رو و پشت سر من … نوری قرار ده.»
بنابراین آن حضرت (ص) پیامبر نور و رسول هدایت است. خداوند ما را از هدایت یافتگان به نور او پیروان سنّت او قرار دهد. آمین
——————————————————
منبع: دیدگاه های فقهی معاصر ۱ / مؤلف: دکتر یوسف قرضاوی / مترجم: دکتر احمد نعمتی / انتشارات: نشر احسان ۱۳۸۰
[۱] – قلم / ۴.
[۲] – زمر / ۳۰.
[۳] – مائده / ۱۰۹.
[۴] – کهف / ۱۱۰.
[۵] – اسراء / ۹۳.
[۶] – احزاب / ۴۵ – 46.
[۷] – مائده / ۱۵.
[۸] – تغابن / ۸.
[۹] – نساء / ۱۷۴.
[۱۰] – ابراهیم / ۱.
[۱۱] – متفق علیه از حدیث ابن عباس.
بزرگترین معجزه حضرت محمد ( ص ) بلکه تنها شاهکار وی ایجاد الفت بین قومی الدالخصام بوده که نه تنها آنان را ملتی یگانه بار آورد که دستمایه پدیداری امتی جهانی شد. شاید هیچ کس مانند محمد مصطفی ( ص ) از عهده چنین رسالتی بر نمی آمد.او که از پدر و مادر یتیم بود علیرغم مخالفت خویشاوندان نخبه اش کار خود را تا سرانجام نیک آن پی گرفت. می ماند اینکه چگونه می توان از این سرمشق تابان برای رسیدن به سرمنزل مقصود بهره ور شد. الغرض ، همانگونه که خودشناسی شرط خداشناسی است هر شخص باید خصائل قوم خویش را بشناسد تا بتواند ایشان را با دین فطری انسان آشنا نماید.