دعوت و داعی

پیرامون نیایش در راه دعوت

پیرامون
نیایش در راه دعوت

استاد
مصطفش مشهور

ترجمه
: مجتبی دوروزی

بندگان
خداوند همیشه و همه حال پروردگارشان را به فریاد می خوانند و او نزدیک بوده و به
ندای کسی که او را به فریاد می خواند پاسخ می دهد. خداوند می فرماید :

  (( وَإِذَا
سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا
دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ))  
(بقره / ۱۸۶)

(( و
هنگامى که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعاى دعا
کننده را، به هنگامى که مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به
من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!))

 

اما
نیایش حال و هوای خاص و تعبیرات و اسلوب های متمایز خود را دارد ، به ویژه اگر این
نیایش در دل ساعتهای پایانی شب و در ضمن نماز شب بیان گردد ، به گونهای که خلوت با
خداوند متحقق شده ، التماس و دعا به درگاهش از دیدگان و گوشها بدور است ، آنهم در
سکون و سکوت شب و در حالی که مردم خوابیده اند . خداوند        می فرماید :

 

(( اُدْعُواْ
رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَهً )) 
( اعراف /
55 )

(( پروردگار
خود را (آشکارا) از روى تضرع، و در پنهانى، بخوانید! ))

 

در
هنگامه ی مناجات قلب خالصانه رو سوی خدا نموده و از هر آنچه جز اوست خالی می گردد
و به زیور بندگی و خلوص در برابر خداوند آراسته می گردد آنهم در فضایی آکنده از
احساس ضعف و کم تدبیری و بی پناهی و یاری خواستن از خداوندی که صاحب قدرت و عزت
است و در فضایی پر از احساس نسبت به خشیت خداوند و ترس از عذابش همراه با اقرار و
اعتراف به گناهان و کوتاهی هایی که در حق خداوند انجام داده و با پافشاری در طلب
عفو و مغفرت از خداوندی که بسیار آمرزنده و بخشنده است و همچنین با احساس ترس و
رغبت و طمع و امید همراه با طلب رحمت از خداوندی که بسیار مهربان و مهر ورز است .

 

در
مناجات پاس و ستایش ، ثنا و دعا و همچنین تعظیم و تکریم و تقدیس و شکوه و جلال از
آن خداوند است و تسبیح ( سبحان الله گفتن ) و تهلیل ( لا اله الا الله گفتن ) و
تکبیر ( الله اکبر گفتن ) نیز از آن اوست ، توکل و درخواست مغفرت و بخشش گناهان و
توبه به درگاه اوست . طلب هدایت از او یاری جستن و به فریاد طلبیدن و پناه جستن
بدوست . همچنین طلب پیروزی و یاری و تأیید در دنیا و رستگاری و سعادت در آخرت همه ی
اینها در زیر سایه ی این بخش از آیه است که خداوند آن را در حق دوستانش بیان می
دارد :

 

 ((یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ )) ( مائده /۵۴
)

((خدوند دوستشان می دارد و آنان
هم خدا را دوست می دارند ))

 

چون
برپایی نماز شب و مناجایت از کارهای لازم یک فرد مسلمان است ، برای کسی که در مسیر
دعوت قرار دارد بسیار لازم تر و ضروری تر است .

 

نماز
شب آمادگی زیادی را در شخص جهت تحمل مشقت های راه و تکالیف دعوت ، و آنچه از صبر و
قدرت و عزم و اراده که بدان نیازمند است ، به وجود می آورد .

 

در
نماز های شب نفس بر چیزهایی غیر از آنچه در گذشته بدان خو گرفته بود از قبیل: خواب
و راحتی و آرامش و … تربیت می شود .

 

نماز
شب طلب یاری و کمک و برگرفتن توشه از خداوند برای انجام دادن تکالیف دشوار و ادای
امانت دعوت است .

 

خداوند
سبحان در ابتدای دعوت پیامبرش او را به نماز شب فرا می خواند با اشاره به اینکه
امانتی که به او سپرده می شود سنگین بوده و برای اجرای بهتر آن باید از او یاری
بطلبد همچنین پیوند مستحکمی میان نماز شب و ترتیل قرآن وجود دارد آنجایی که می
فرماید :

(( یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ* قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا
قَلِیلًا*نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا*أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ
الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا*إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا * إِنَ
اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْأً وَ أَقْوَمُ قِیلًا  )) 
(مزمل /
1-۶ )

(( اى جامه به خود پیچیده!- شب را، جز کمى، بپاخیز! نیمى از شب را، یا کمى از آن کم کن،- یا بر نصف آن بیفزا، و قرآن را
با دقت و تامل بخوان;- چرا که ما بزودى سخنى سنگین به تو القا خواهیم کرد!- مسلماً
نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت‏تر است))
!

نیایش معمولاً منعکس کننده احساسات درونی و عواطف و
حالات روحی شخصی است که در آن زندگی می کند و این حالات در روشها و تعبیرات مناجات
خود را نشان می دهد و هم چنان که معروف است راه دعوت آکنده و مالامال از مشکلات و
پر از احوال گوناگون و متغیر و لبریز از دردها و آرزوها است . راه دعوت ، راه
ارشاد و راهنمایی و درمان نفس ها و عادات آن است در آن رنج و آزار ، صبر و امید ،
جهاد و جانفشانی ، پیروزی و شکست ، فتنه و آزمایشهای جانکاه و فرساینده ، افتخار
و  عزت ، دوستی و ایثار ، شهادت و فداکاری
و قربانی و جدال و درگیری میان حق و باطل ، سیادت و سروری فرمانبرداری از دین
خداوند با اجازه او ، وجود دارد .

به همین سبب است که می بینیم کسی که خواهان گام نهادن
در مسیر دعوت است نیاز مبرمی به مناجات و اسلوب ویژه آن دارد .

جز خداوند به چه کسی پناه برد تا گلایه ها و درد های
درونی اش را برای او باز گوید ؟

جز خداوند در این راه وحشت زای پر از سختی از چه کسی
طلب یاری و کمک نماید ؟

 جز خداوند به
چه کسی پناه برد تا بیم و هراسش را به آرامش تبدیل کرده و ترسش را برطرف نماید ؟

جز خدا چه کسی را به فریاد خواند تا گره از مشکلاتش
گشوده و اندوهش را از بین برد ؟

جز خدا چه کسی در تاریکی سلول زندان در حالی که تمامی
درها به رویش بسته شده مونس تنهایی هایش می شود ؟

جز خدا از چه کسی بخواهد که درد تازیانه ها و انواع
شکنجه هایی که بر جسمش وارد می شود را تخفیف دهد ؟

جز خدا در هنگامه ای که حیله و نیرنگ ظالمان فزونی می
یابد و حال بر او سخت  می شود به چه کسی
پناه برد ؟

جز خدا چه کسی آرامش را بر او فرو می آورد و قلبش را
از اطمینان و آرامش پر     می کند آنهم در فضایی که پر از تاریکی و ستم است
؟

جز خدا چه کسی او را از آزمایش ها و گرایش های شیطان و
وسوسه ها و فریب های نفس محفوظ می دارد ؟

جز خدا چه کسی او را از انحراف از راه دعوت و راه راست
حفظ می کند ؟

چگونه به خداوند پناه نبرد در حالی که بدون اجازه و
یاری خدا حتی نمی تواند یک گام در مسیر دعوت بردارد ؟

چگونه پیوسته به خدا پناه نجوید در حالی که اگر خداوند
چشم برهم زدنی او را به حال خود رها کند گمراه گشته یا دچار خطا و اشتباه می شود ؟

چگونه به خداوند پناه نبرد در حالی که او نیازمند
خداوند بوده و فقط خداوند بی نیاز مطلق است ؟

چگونه به خداوند پناه نبرد در حالی که ضعیف و ناتوان
بوده و فقط خداوند قوی مطلق است ؟

چگونه به خداوند پناه نبرد در حالی که در حق خداوند
دچار کوتاهی و گناه شده و فقط خداوند است که بسیار آمرزنده و توبه پذیر و مهرورز
است ؟

فردی که در راه دعوت طی طریق می کند چه بسیار نیازمند
این است که خداوند قلبش را مسح نموده و آن را از بیماری های قلبی پاک گرداند تا
خالص و سالم و پاکیزه گردد !

چه بسیار نیازمند این است که خداوند در نیمه های شب با
نگاه رضایت و پذیرش به او بنگرد .

چه بسیار محتاج این است که خداوند در های رحمتش را به
روی او بگشاید زیرا اگر خداوند رحمتش را از کسی دریغ دارد هیچ گاه موفق و پیروز
نخواهد شد .

چه بسیار محتاج این است که خداوند دستی بر قلبش کشیده
و زنگارها و قفل های آن را از بین ببرد تا نور قرآن در قلبش پرتو افکند .

چه بسیار محتاج مناجات با پروردگارش است تا توشه ای
ایمانی که یاریگر او در سختی ها و پرتگاه ها و لغزشگاههای راه است ، نصیب او نماید
.

آن گاه که روانها تشنه می گردند چه بسیار نیازمند جلوه
گر می شوند تا این که در پرتو حُسن ارتباط با اصلی که در این کالبد گلی دمیده شده
، سیراب می گردند .

کار دعوت تنها به مدیریت قوی و ریزه کاریهای تشکیلاتی
نیازمند نیست ، بلکه باید توشه روحی و قدرت ارتباط با خداوند که موجب توفیق و حفظ
از خطا و انحراف       می شود ، با آن همراه
باشد ، بی گمان مناجات و نیایش بهترین وسیله برای گرفتن این توشه است .

کار دعوت بر پایه ی جذب دلها و تزکیه ی جانها بنا می
گردد و کسی می تواند در این راه گام نهد که خود در تزکیه جانش کوشیده باشد تا
بتواند دست دیگران را نیز بگیرد و گرنه کسی که چیزی ندارد نمی تواند بخشنده آن
باشد . تلاش در راه دعوت بر دعوتگر واجب می گرداند که گاه گاهی نتیجه کار و
دستاوردهایش را در برابر کسی که در انجامش موفق گردانیده از او بپذیرد و از کوتاهی
هایش در گذرد و راه راست و پایداری و ثبات بر آن و یاری اش را شامل حالش گرداند و
چه زیباست این امر وقتی که در سایه مناجات بدون هیچ واسطه ای صورت پذیرد . گاهی در
اثنای تلاش و کوشش در راه دعوت شیطان وارد شده و میان تلاش گران اختلاف می اندازد
و چه بسا اصلاح میان آنان سخت و ناممکن می شود . دلهای پاک و صمیمی از این حال
فشرده شده و به درد می آید ، در این حال جز خداوند به چه کسی پناه ببرند که آنان
را از    وسوسه های شیطان نجات دهد و قلب
ها را نسبت به هم نزدیک گردانیده و روابطشان را اصلاح نماید ؟

بدین خاطر است که می بینیم : (( نیایش در راه دعوت ))
دارای اهمیت و ویژگی و اسلوب خاص خود است . آری کسی که آن را به خوبی تشخیص دهد
طعمش را خواهد چشید . از خداوند امید این را داریم که به ما توفیق دهد این مهم را
پی ریزی کنیم تا یاریگر رهروان راه دعوت به هنگام مناجات با پروردگارشان باشد .

و از آنان می خواهم در آن اوقات پاک و مبارک مرا نیز
در نهان دعای خیر نمایند .

از آنجایی که بهترین زمان برای مناجات هنگام سحر و رد
سکون و آرامش شب و رد میان نماز ها تهجد و قیام شبانه است چه بسا سودمند باشد در
این زمینه از راهنمایی ها و دعاهای پیامبر اسلام
صلی اللهُ علیه وَ
اله وَ سلَم 
یاد کنیم :

ابن عباس می گوید : هر گاه پیغمبر صلی اللهُ
علیه وَ اله وَ سلَم 
نماز شب را می خواند      می فرمود : خداوندا ! سپاس و ستایش تنها
شایسته توست ، روشنی بخش زمین و آسمانها هستی و سپاس و ستایش خاص تو است ؛
نگهدارنده ی آسمانها و زمین تویی و سپاس و ستایش فقط لایق مقام تو می باشد و
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست می باشی ، حق هستی و وعده ات حق است ،
گفته ات حق  است ، زنده شدن و رسیدن به حضورت
حق است ، بهشت حق است و آتش دوزخ حق است و همه پیغمبرانی که از جانبت فرستاده شده
اند حق هستند و قیامت و رستاخیز حق است ، خداوندا ! در مقابل تو تسلیم هستم ، سر
تعظیم و فرمانبرداری را فرود می آورم ، به تو ایمان آورده ام و در همه امور خود را
به تو واگذار کرده ام ،به سوی تو بر می گردم ، به قدرت و دلایل و برهان تو با
دشمنان می جنگم و بر آنان غالب می شوم ، تنها تو را حاکم بین خود و دیگران – به
هنگام اختلاف – قرار        می دهم و تنها
به حکم تو راضی می باشم ، خداوندا ! گناه اول و آخرم را و آنچه به صورت پنهان و
آشکارا انجام داده ام ببخشای ، تو معبود من هستی و هیچ کس جز تو سزاوار پرستش نیست
.

بهتر این است که مناجات را با سپاس و ستایش خداوند
آغاز کنیم سپس بر پیامبر اسلام درود و سلام بفرستیم و در پایان هم با درود و سلام
بر پیامبر اسلام به دعا هایمان خاتمه دهیم . 

—————————————————-

منبع : نیایش

مؤلف
: استاد مصطفش مشهور

مترجم : مجتبی دوروزی

انتشارات
: نشر مدارا

 

 

نمایش بیشتر

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا