تحلیلی بر ماهیت بحران ترکیه و نقش جنبش فتح الله گولن در آن
تحلیلی بر ماهیت بحران ترکیه و نقش جنبش فتح الله گولن
نویسنده: اسماعیل یاشا /ترجمه: رسول رسولیکیا – مهاباد
نیم نگاهی به آرا، سیاستها و روشهای کاری «جنبش گولن» علاوه بر نظرات آقای فتح الله گولن بنیانگزار این جنبش
مشکلاتی که اخیراً بین دولت اردوغان و جنبش گولن در ترکیه پیش آمد، همه را دربارەی طبیعت این جنبش و نظرات آن، کنجکاو کرد؛ شاید از این طریق بتوان به ریشەی بحرانی که باعث شد روابط دو همپیمان دیروز تیره شود پی برد، بحرانی که آثار منفی بر عرصەی سیاسی ترکیه خواهد داشت.
موضوع «جنبش گولن» را از سه زاویه مورد بررسی قرار میدهیم
۱-نظرات و ایدهها و منهج آن
۲-مواضع سیاسی آن
۳-پروژەی نفوذ جنبش گولن در مراکز قدرت و قبضەی آن
۱-ایدههای جنبش گولن و روش کاری آن.
جنبش گولن یکی از جنبشهایی است که به مدرسەی فکری استاد بدیع الزمان سعید نورسی ارتباط داده میشود ولی تفاوت آن با سایر جنبشهای منتسب به این مدرسه در این است که:
۱-این جنبش – برخلاف سایر جنبشها – دارای نفوذ فراوانی است در داخل و حتی خارج ترکیه.
۲-جنبش مذکور از روابط محکمی با کشورهای غربی – از جمله آمریکا – برخوردار است.
۳-به شمار آوردن این جنبش مانند سایر جنبشهای مرتبط به این مدرسه، به عنوان جنبشی صوفی مسلک بسیار دشوار است.
یکی از ضروریات این مرحله و بویژه پس از آشکارشدن مواضع خصمانەی این جنبش نسبت به تجربەی حکمرانی اسلامی در ترکیه – که از عهده این مقاله بر نمیآید – این است که ایدهها و روش کاری «جنبش گولن» به عنوان جنبشی اسلامی، مورد ارزیابی متخصصان و کاوشگران قرار گیرد، بدون توجه به شعارهای آن جنبش.
ما سعی میکنیم در این مقاله به ویژگیهای بارز، جنبش گولن بپردازیم.
جنبش گولن از آغاز ظهورش در ترکیه و تاکنون، خودش را از جبهەی «اسلام سیاسی!» جدا دانسته و در انتخاباتها نیز به حمایت از حزب «مام میهن» به رهبری تورگوت اوزال و حزب چپگرای دموکرات به رهبری بولنت اجوید پرداخته و هرگز به حمایت از حزبهای متعدد اسلامی به رهبری پروفسور نجم الدین اربکان نپرداخته است.
فتح الله گولن در یکی از اظهارات شنیدنیاش چنین گفته: اگر در روز آخرت حق شفاعت برای کسی را داشته باشم قطعاً آن را برای بولنت اجوید – کمونیست – بکار میگیرم و از خدا میخواهم او را ببخشاید!
«جنبش گولن» در غرب درلیست جنبشهای اسلامی معتدل! قرار دارد، و آن جنبش نیز همواره بر حفظ چنین موقعیتی برای خودش تلاش کرده به گونهای که میتوان گفت دلیل اصلی گسترش فعالیتهای این جنبش و بازگشایی مدارس مرتبط با آن در گوشه و کنار جهان و عدم ممانعت ابرقدرتهای غربی از این همه گسترش و توسعەی میدانی، به این واقعیت برمیگردد؛ چرا که دولتهای غربی – و بویژه آمریکا – با هر گونه فعالیت اسلامگرایان – حتی میانەرو- در جهان مخالفت میورزند! ولی حساب این جنبش را از بقیه سوا میبینند.
دیدگاه عجیب دیگر «جنبش گولن» این است که کلیه جنبشهای مسلح اسلامگرا از جمله جنبشهای مبارز فلسطینی را «تروریست» میپندارد و گمان میکند چنین جنبشهایی باعث بدبینی جهانیان نسبت به اسلام شدهاند!
بنیانگزار جنبش گولن، آقای فتح الله گولن بارها گفته که اسامه بن لادن جزء کسانی است که بسیار از آنان متنفر است.
رئیس این جنبش، آقای فتح الله گولن در سال ۱۹۸۸به دیدار پاپ کاتولیک یوحنا پل دوم در واتیکان رفت و همچنین به دیدار ابراهام فوکسمان رئیس انجمن مبارزه با هتک حرمت! که یک یهودی است نیز مبادرت ورزید، علاوه بر ملاقات با شخصیتهای دیگری از ادیان و مذاهب دیگر.
مقامات روسیه، شرکتها و مدارس وابسته به این جنبش را که در این کشور فعالیت میکردند، متهم کردند به جاسوسی به نفع سازمانهای جاسوسی آمریکا، اتهامی که هرچند جنبش یاد شده منکر آن شد ولی باعث اخراج آن از خاک آن کشور شد!
«جنبش گولن» با برخی از اساتید، دعوتگران و شخصیتهای مشهور در جهان عرب ارتباط صمیمانهای دارد از میان آنان میتوان به اندیشمند مسلمان مصری محمد عماره اشاره کرد که وی در مجلەی «حراء» وابسته به این جنبش، مقالاتی را مینویسد، علاوه بر دعوتگر سرشناس عربستان سعودی استاد سلمان عوده که با این جنبش در ارتباط است.
«جنبش گولن» هر چند به عنوان یکی از شعبههای وابسته به مدرسه نورسی در ترکیه مطرح است ولی در واقع هیچ یک از جنبشهای دیگر وابسته به این مدرسه، مواضع و ایدههای این جنبش را تأیید نمیکنند، شخصیتهای بارز مدرسه نورسی از جمله پروفسور احمد آکغوندوز، موضع اخیر جنبش گولن نسبت به دولت اردوغان را به چالش کشیدهاند، و استاد محمد کیرکینجی که یکی از سرشناسترین شاگردان نورسی – در ترکیه – به شمار میآید اظهار داشته که اردوغان و دولتش را دوست دارد و آنها را ارج مینهد.
«جنبش گولن» در همه مقاطع، بر آموزش امروزی و به روز تأکید میورزد، و در همه قارههای جهان دارای مدارس و انستیتو میباشد، همچنانکه دارای فعالیتهای فرهنگی مختلفی نیز هست، فعالیتهایی که مورد انتقاد سایر جنبشهای اسلامی قرار گرفته است، مانند فعالیتهای موسوم به «اُلمپیاد زبان ترکی» که عبارت است از جشنهایی سالانه که در ترکیه برگزار میشود و در آن دانشجویان دختر و پسرِ وابسته به این جشن از کشورهای مختلف جهان به مسابقه پرداخته علاوه بر ترانهها و رقصهای ترکی که در این المپیاد به نمایش در میآید.
زمانی که در دهەی هشتاد قرن گذشته جنبشها و احزاب اسلامی – در ترکیه – علیه ممنوعیت حجاب تظاهرات و اعتراض میکردند، فتح الله گولن، در موضعی بسیار غریب اظهار داشت که «حجاب زنان» جزء پایهها و مبانی دین اسلام به شمار نمیآید، بلکه امری است فرعی. و از دانشجویان دختر خواست به منظور ادامەی تحصیل در کشورهایی که حجاب در آنها ممنوع است، حجابشان را بردارند.
۲- مواضع سیاسی «جنبش گولن»
جنبش گولن همواره میگفت «اعوذ بالله من السیاسه» پناه بر خدا از دخالت در سیاست، ولی امروزه از بس که در سیاست و قدرت دخالت کرده، سیاست به ستوه آمده و میگوید: اعوذ بالله من الجماعه، پناه بر خدا از جنبش گولن!
این روزها جمله فوق که بیانگر شرح حال جنبش گولن میباشد بر زبان مردم ترکیه جاری است، به منظور اعلام این نکته که جنبش گولن در سیاست غوطه ور شده و در واقع، سیاست و روابطش با احزاب و دولتها را به منظور رسیدن به پروژهها و برنامههایش که عبارت است از نفوذ در مراکز قدرت و سیاسی و دولتی، به کار میگیرد.
«جنبش گولن» آن مواضع سیاسی را از خود بروز میدهد که با ایدهها و راه و روش آن سازگار بوده و به پروژهها و منافع آن خدمت کند، مواضعی که در رسانههای وابسته به آن جنبش پوشش داده میشود گاهاً برخی سیاستهای دولت کنونی ترکیه را قابل قبول میداند و برخی دیگر را مورد انتقاد قرار میدهد، یکی از انتقادهایی که اخیراً این جنبش نسبت به دولت اردوغان داشت عبارت بود از عدم موفقیت – نمایندگان – این حزب در تدوین قانون اساسی جدید- ی که بیش از پیش به مذاق آن جنبش سازگار باشد – و همچنین انعطاف اردوغان نسبت به جهان عرب و وارد شدنش به «باتلاق خاورمیانه».
البته علاوه بر انتقاد جنبش مذکور از دولت اردوغان بخاطر تیره کردن روابطش با اسرائیل؛ چرا که این جنبش معتقد است تیره شدن روابط با اسرائیل به ضرر ترکیه تمام خواهد شد و آن را از اردوگاه و جبهه غربی دور ساخته و باعث نزدیک شدنش به ایران و روسیه و خاورمیانه خواهد شد. و ناگفته نماند که روابط دوستانه ترکیه با ایران از دیگر انتقادهای این جنبش نسبت به اردوغان میباشد. و «جنبش گولن» در اساس سیاست خارجی ترکیه را غیر واقع بینانه دانسته و بویژه موضع این کشور درباره سوریه و مصر را ماجراجویانه میپندارد.
۳-طرح نفوذ در مراکز قدرت و تسلط بر آن
«جنبش گولن» دارای پروژه و طرحی است به منظور نفوذ در مؤسسههای دولتی و دستگاههای حکومتی در ترکیه، در نوار ویدیویی که چند سال پیش به بیرون درز پیدا کرد، فتح الله گولن به کادر و اعضای حزبش میگوید: مواظب باشید قبل از اینکه تمام دستگاهها و مؤسسههای استراتژیک و حساس دولتی را به قبضه خود در آورید، کسی متوجه نشود! و در این نوار ویدیویی از آنان میخواهد به قاضیان دادگاه رشوه داده و آنان را بخرند؛ تا از این طریق بتوانند در محاکم و دادگاهها به نفع خود حکم صادر نمایند!
«جنبش گولن» سالهای طولانی است که به صورت محرمانه و در خفا به آمادەسازی رهبران و کاشتن آنها در قوەی قضائیه، پلیس و اطلاعات و… پرداخته است، برخی از احزاب لیبرال ترکیه، جنبش گولن را به تلاش جهت قبضه نمودن دولت متهم کرده و عدهای از نویسندگان (سکولیبرال) به منظور فاش کردن طرحهای جنبش مذکور به تألیف کتابها و انتشار مقالاتی پرداختهاند، البته اتهاماتی که طبق معمول جنبش یادشده منکر آن بوده است.
نفوذ «جنبش گولن» در مراکز دولتی و قدرت، زمانی به اوج رسید که با حزب عدالت و توسعه همپیمان شد، دولت نیز پس از متوجه شدن ابعاد آن، ضمن اعتراف به این پدیده، جهت کاستن از نفوذ بیشتر جنبش یاد شده در سلطه وارد عمل شد.
آگاهان و تحلیلگران بر این باورند که فراخواندن رئیس اطلاعات دستگاه ترکیه «هاکان فیدان» به دادگاه و متهم نمودن وی به دیدار با رهبران حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) در اثر فشارهای این جنبش صورت گرفته، چرا که «هاکان فیدان» در جریان کاستن از نفوذ جنبش گولن در مراکز دولتی ید طولانی داشته و این در واقع پیامی است از سوی جنبش گولن به اردوغان که در تصمیمش مبنی بر مبارزه با «پروژەی نفوذ این جنبش در دولت» تجدید نظر نماید!
منابع نزدیک به حکومت ترکیه فاش کردند که «جنبش گولن» از اردوغان خواسته به دولت دستور دهد ادارههای پلیس و اطلاعات را به او واگذار کند و دولت تنها به مدیریت سیاست خارجه بپردازد و بس.
و همچنین طبق همان منابع، جنبش مذکور از حزب حاکم در ترکیه خواسته ۱۵۰ کرسی پارلمان را به آن واگذارد، این در حالی است که آرای آن جنبش بین ۲ تا ۵ درصد میباشد.
به تعبیری دیگر اگر «جنبش گولن» حزبی سیاسی را تأسیس نموده و در انتخابات پارلمانی مشارکت نماید در خوشبینانهترین شرایط آراء آن از۱۰ درصد تجاوز نخواهد کرد و بیش از ۱ نماینده در پارلمان نخواهد داشت.
خیلی فشرده و خلاصه اینکه «جنبش گولن» از دیرباز در صدد این بوده که جایگاه و موقعیت «دولت عمیق و ریشه دار حزب عدالت و توسعه» را اشغال نماید.
سؤال این است که آیا جنبش مذکور بر این گمان است که میتواند پس از تسویه حساب و کاستن از نفوذ دولت اردوغان، این خواسته و پروژهاش را عملی سازد و دولت و قدرت را در کنترل بگیرد؟ یا اینکه کسانی و قدرتهای دیگری چنین وعدهای را به آن جنبش دادهاند، نمیدانیم
ریشەی مشکل و بحران کجاست؟
مطمئناً ریشەی بحران به، روش کاری و ایدههای عجیب و غریب «جنبش گولن» ارتباطی ندارد؛ چرا که این جنبش یکی از جنبشهای متعدد و فراوانی است که دارای ایدهها و ایدئولوژیهای گوناگونی بوده و دولت با آنها کنار آمده و مشکلی ندارد و اساساً مشی و روش دینی «جنبش گولن» وهمچنین مواضع سیاسی آن هیچ ارتباطی به دولت ندارد، و کسی از دولتمردان خواستار هماهنگ شدن مواضع سیاسی جنبش مذکور با دولت نبوده است؛ بلکه «جنبش گولن» آزادانه میتواند به انتقاد از دولت پرداخته و همچنین میتواند از هر حزبی که بخواهد حمایت سیاسی و مالی نماید.
ریشه بحران به منهج و آراء متفاوت جنبش مذکور مربوط نمیشود، بلکه مشکل و بحران از آنجا نشأت میگیرد که جنبش دارای پروژهای عریض و طویل جهت نفوذ و تسلط بر دولت است.
«جنبش گولن» نمیخواهد به عنوان یک حزب سیاسی در جامعه مطرح باشد؛ چرا که اگر به تأسیس حزبی سیاسی مبادرت ورزیده و در انتخابات پیروز شود که این احتمال بسیار ضعیف به نظر میرسد، باید مسؤولیت هر گونه بحران و مشکل را بر عهده بگیرد، ولی در صورتی که فاقد حزب سیاسی بوده و همزمان در بخشهای تأثیر گذار دولت نفوذ داشته باشد، این حزب به ظاهر حاکم است که مسؤول همەی قضایا شناخته میشود.
و بدینگونه است که دولتها در ترکیه تغییر میکنند ولی جنبش یاد شده همواره ماندگار بوده و کمافی السابق پشت پرده به ادارەی کشور میپردازد! و این وضع در هیچ یک از رژیمهای دموکراتیک جهان پذیرفتنی نیست!
مردم ترکیه وارد جنگ علیه «قیمومیت نظامیان» نشد تا بجای آن جنبش گولن به قیمومیت بر کشور بپردازد، تاکنون چند نفر از نویسندگان لیبرال و اسلامی نسبت این پدیدەی خطرناک به شدت هشدار دادهاند، و ضمن حمایت از دولت در بحران موجود، اظهار داشتهاند که ناموفقترین دولت منتخب بهتر است از قیمومیت جنبشی زیرزمینی و ناشناخته؛ چرا که اولی را میتوان از طریق انتخابات ساقط و یا مجازات کرد ولی با دومی نمیتوان کاری کرد.
در دولتهای دموکراتیک اصل بر این است که قوههای سەگانه از هم جدا و قوه قضائیه نیز مستقل باشد، و قوەی مجریە نباید در قوەی قضائیه دخالت نماید همانطور که مطابق اصول دموکراسی روا نیست جنبشی در قوەی قضائیه دخالت کرده و آن را مطابق میل خود به پیش ببرد.
در نظامهای دموکراتیک دادستان و قاضی باید در چارچوب قوانین و با استقلال تمام رفتار کنند و البته در نظامهای دموکراتیک نباید قاضی، پروندهای را به ایالت بنسیلوانیای آمریکا، محل اقامت فتح الله گولن، بفرستد و از او بپرسد که چگونه در آن پروندەی قضاوت نماید.
در نظامهای دموکراتیک نباید دادستان و قاضی و نیروهای پلیس به عنوان سلولهای سری و زیرزمینی مطرح بوده و عمل شنود و بازداشت و شکنجه را به نفع جنبش مشخصی اِعمال نمایند!
شاید علت خشم فراوان جنبش گولن از اردوغان این باشد که آن جنبش پس از نفوذ در مراکز قدرت و دولت، در آستانەی رسیدن به هدفش بود ولی افشاگریها و برکناری عدهای از مسؤولان خاطی توسط اردوغان، برنامههایشان را بر هم زد.
سؤالی اساسی که مطرح است اینکه آیا بر فرض سقوط دولت کنونی، پس از اردوغان کسی که زمام امور را در دست میگیرد، حاضر است همەی امور را آنگونه که «جنبش گولن» میخواهد به آن واگذار نموده و کنترل پلیس و اطلاعات را نیز به جنبش موکول نماید؟
پاسخ این سؤال منفی است؛ چرا که این کار خیانت به ارادەی مردم بوده و مردم و نیروهای دموکراسیخواه و حتی نیروهای مسلح نیز به چنین کاری رضایت نخواهند داد.
اما هیاهوهایی که این روزها دربارەی پروندههای فساد مالی راه انداخته میشود، پوششی است برای کودتای جنبش گولن علیه دولت، و در واقع این سر و صداها به منزلەی صدا خفەکنی به شمار میآید که از انعکاس صدای آن اسلحه که میخواهند به پیکرەی دولت وارد کنند، جلوگیری مینماید، و تمام آنچه دربارەی «جنبش گولن» مطرح میشود، به جز جنگ برای رسیدن به قدرت، پوششی است در راستای مخفی نگه داشتن اصل بحران و ریشەی آن.
و البته درصورتی که آقای اردوغان خواستههای «جنبش گولن» را لبیک گفته بود و هر چه را میخواهستند برایشان فراهم نموده بود هماکنون او از منظر آنان بهترین رهبر میبود و و تمام رسانەهای سمعی و بصری وابسته به آن جنبش نیز جهت دفاع از او و دولتش بسیج میشدند، کاری که در ایام هم پیمانی بین آن دو، میکردند.
در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۱۰ میلادی نیروهای امنیتی، رئیس سابق یکی از شهرداریهای وابسته به حزب عدالت و توسعه و همچنین ۵۱ نفر از کارمندان آن شهرداری را به اتهام اختلاس مالی بازداشت نمودند، در آن ایام چون «جنبش گولن» با حزب حاکم همپیمان بود، میبینیم که روزنامەی «زمان» وابسته به جنبش یاد شده این دستگیریهای کلان را پوشش نمیدهد؛ مگر در یکی از صفحههای فرعی، آن هم به عنوان یک خبر حاشیهای و بدون تحلیل و تعلیق بر آن؛ حال اینکه اگر امروزه چنین بازداشتهایی در ترکیه و از اعضای حزب اردوغان صورت بگیرد، روزنامەی مذکور چند صفحەی را برای چند روز به پوشش و تحلیل آن اختصاص خواهد داد و همەی نویسندگانش دربارەی آن قلمفرسایی خواهند کرد.
سردبیر روزنامه زمان، اکرم دومانلی، در مقالهای در تاریخ ۲۹ دسامبر ۲۰۰۸ و با عنوان «استراتژی انتخابات بر همگان برملا شد پس رسوایش کنیم» نوشت: که استراتژی اپوزیسیون عبارت است از نشر اخباری دربارەی پروندههای اختلاس مالی صرفاً به منظور ایجاد هرج و مرج قبل از برگزاری انتخابات، آقای دومانلی آن روز این «استراتژی مغرضانه» اپوزیسیون را به شدت به چالش کشید، ولی روزنامەی زمان به سردبیری همین آقای منتقد، امروزه همان «استراتژی مغرضانه» را در حق دولت اردوغان پیروی میکند!
بالاخره آیندەی ترکیه چه خواهد شد؟
ظاهراً دولت اردوغان متوجه حجم و گستردگی توطئه شده و با دخالت فوری خود آن را ناکام گذاشت، کما اینکه محبوبیت حزب حاکم علیرغم هیاهوهای رسانهای و استعفای عدهای از نمایندگان وابسته به جنبش گولن و نزدیک به آن، زیاد از این جریان متأثر نشده و نخواهد شد؛ بلکه حمایت مردم از نخستوزیر ترکیه رجب طیب اردوغان بیشتر نیز شده است؛ زیرا مردم احساس میکنند دولت دموکراتیک ترکیه و آیندەی کشورشان در خطر است.
عبدالرحمن دیلیباک نویسنده ترک زبان و از نزدیکان دولت در مقالهای که در روزنامه «ینی عقید» روز دوشنبه منتشر شد نوشت: یکی از ابر مردهای جنبش گولن و مردی که در تلاش بود تا جای فتح الله گولن را در جنبش مذکور اشغال نماید، اخیراً در صدد بر آمد تا ردپای دولتهای خارجی را در این جنبش کشف نماید؛ نامبرده پس از زحمتهای فراوان به این نتیجه رسید که سازمانهای جاسوسی آمریکا سیای ای و اسرائیل موساد در این جنبش از نفوذ وسیعی برخوردارند! البته او پس از فاش شدن نقشههایش از جنبش اخراج و از پستش برکنار شد، با این وصف نامبرده تمام دلایل و اسناد را جمع آوری نموده و همه را به طیب اردوغان تقدیم نمود.
دیلیباک همچنین فاش کرد اکنون دولت اردوغان دلایل و اسناد فراوانی دربارەی عملکرد منفی جنبش گولن و تشکیلات زیرزمینی آن در ارتش، پلیس و اطلاعات و… در اختیار داردو هر روز بر معلومات دولت برگرفته از منابع ویژه و داخل جنبش گولن افزوده میشود، و هماکنون آن ادله و اسناد طبقەبندی میشود و دولت در نظر دارد در ماه ژانویەی آینده علیه این جنبش اعلام شکایت نماید، مانند آن کاری که با شبکەی ارگینیکون که در صدد کودتا علیه حکومت بود، کرد.
این تحلیلگر ترک نوشت: «جنبش گولن» پس از اینکه متوجه این تلاشهای مؤثر دولت اردوغان شد و احساس نمود سرش به سنگ خورده هیاهوهای اخیر را راه انداخت تا شاید بنواند در اقدامی پیشدستانه ضربهاش را بر پیکرەی دولت اسلامگرای ترکیه تمام کند.