اسلام سرگردان

  • شعر و داستان

    آن روزها که سرگردان بودم!

    نویسنده:مظفر حلیم با همکاری بتی باومن/مترجم:عبدالعزیز ویسی با خانم سوزان دی پاس در مسجد « تیمیه » در یک مراسم عقد آشنا شدم. او به عنوان یک پرستار در « یو سی ال ای» کار میکرد . او زندگی گذشته اش را ترک کرده بود تا دردین اسلام زندگی آرام ولذت بخشی داشته باشد. اما متأسفانه از سوی یک سری…

    ادامه »»»
دکمه بازگشت به بالا