اگر اخوان المسلمین مصر دست به خشونت بزنند چه می شود؟
اگر اخوان المسلمین مصر دست به خشونت بزنند چه می شود؟
نویسنده:دکتر احمد عبدالحمید /ترجمه: رسول رسولیکیا – مهاباد
این را بار دیگر تکرار میکنم فرض کن جنبش اخوان المسلمین مصر هرچند برای یک ساعت تصمیم بگیرد به متنظور دفاع از خود، به خشونت متوسل شوند، چه اتفاقی میافتد؟ و چه هرج و مرجی در سراسر کشور روی خواهد داد؟
تصور کن ناگهان و یک دفعه صدها هزار نفر به خیابانهای مصر بریزند و برق مصر را قطع نمایند، تمام راه آهنها و سایر راههای مواصلاتی کشور را مسدود نمایند، لولههای توزیع آب و گاز را مسدو نمایند، و سپس آن شاه لوله «سومید» را نیز ببندند، تصور کن چگونه کشور دچار بحران و حتی فروپاشی میشود و چگونه منافع بزرگان – کودتا نیز – به خطر میافتد.
راستی اگر اخوانیهای احمق! میدانند که میتوانند با توسل به خشونت تا این درجه کشوری را که اداره کردنش حق قانونی آنان است- را ناآرام کنند پس چرا دست به چنین کاری نمیزنند؟! (لماذا لا یفعل هؤلاء الحمقى ذلک؟!)
البته احمق واقعی آنانی هستند که از خشونت و تندروی اخوانیها سخن میگویند، ولی این بیچارهها نمیدانند که یک تحرک هیجانی از «جنبش اخوان» کافی است برای اینکه کشور مصر به کلی آتش بگیرد.
یک تحرک هیجانی و انفعالی اخوانیها کافی است که هیچ یک از شما – کودتاگران- دیگر خواب راحتی به چشمان خود نبیند! چه تعداد از اخوانیها تا کنون بازداشت شده و به ناحق در زندان به سر میبرند؟! دهها هزار نفر از آنان هماکنون در زندانهای کودتاگران تحت شکنجه هستند علاوه بر چندین برابر آنان که در خیابانها در کمال آرامش به اعتراض و تظاهرات میپردازند.
آیا هیچ یک از شما کودتاگران خونآشام تاکنون به این نکته فکر کردهاید که در کشور مصر چه روی خواهد داد اگر اینها متوسل به خشونت شوند؟! آیا اساساً چنین امری را درک میکنید؟!
اخوانی عزیز، اگر تحت تأثیر وحشیگریهای کودتاگران – که چیزی جز این در انبان ندارند – قرار بگیری و به خشونت روی آوری مطمئن باش که بازی را خواهی باخت.
آنان همواره دنبال این هستند که شمای اخوانی، شعار «مرگ بر دموکراسی» سر دهی و به فاز خشونت گرایش پیدا نمایی، فازی که جمال عبدالناصر در دههی پنجاه میلادی عدهای از مسلمانان را به آن دره خطرناک کشاند. ولی آیا شما این قدر احمق هستی که ما را به تولید و تهیهی آن فیلم قدیمی و تکراری که دیگر خریدار و تماشاگری ندارد وادار کنی؟
به نظر شما، چرا «جنبش اخوان» این راه را که ظاهراً زودتر به نتیجه میرسد بر نمیگزینند؟
چرا که علاقهشان به مصر و اصلاح آن – هر چند در مواردی با آنان اختلاف نظر دارم – خیلی بالاتر و بیشتر است از علاقهشان به خود و خانوادههایشان که چندین ماه است در زندان به سر میبرند. و همچنین علاقهشان به کشور فراتر است از علاقه به فرزندانشان که به با شلیک گلوله کودتاگران کشته شدند.
اگر اخوانیها دست به اسلحه میبردند و یا نارنجک پرتاب مینمودند، میبایست این کار را آن روز انجام میدادند که در میدان رابعه عدویه تحصن کرده بودند.
بنابراین اگر اخوانیها توسل به خشونت را در دستور کار خود میداشتند قطعاً در اوج صراحت از طرفدارانشان میخواستند که از تظاهراتهای مسالمتآمیز دست برداشته و به خشونت روی آورند، و آن زمان شما – کودتاگر نامحترم – میبایست در خانه بیتوته مینمودی. گمان نمیکنم در صورتی که اخوان به این قناعت فکری میرسید از ابراز آشکار آن در ملأ عام خجالت میکشید!
پس شما –ای فریب خورده و شیفتهی کودتا – بیش از این احمق نباش و گمان نکن که میتوانی اخوانیها را به فاز خشونت بکشانی. مطمئناً چنین کاری از دست تو – که به هر ترفندی نیز متوسل میشوی – ساخته نیست، میگویی نه، منتظر میمانیم که گذر زمان همه چیز را برملا خواهد کرد.
تو –ای اخوانی امیدوار – نباید کاری کنی که به سود کودتاگران خونآشام گام برداری، تو باید همواره در این مسیر صحیح و مسالمتآمیز بمانی تا جرقههای امید و آشتی و آرامش در کشور را برای همیشه از دست ندهیم، کودتاگران راه حلی جز ریختن خون مخالفان را در کلهی پوکشان نمیپرورانند، آنان میخواهند نقشه راه برآمده از کودتا را با هرقیمتی که شده و بدون اراده مردم بر کشور بقبولانند، آنان در صدد این هستند پس از اجرای نمایشنامهی «همهپرسی قانون اساسی»، فیلم لعنتی جمال عبدالناصر را بار دیگر به نمایش مصریان بگذارند.
تو نباید خسته شوی و باید بر ادامهی راه تا رسیدن به نتیجه و یا شهادت در این راه مُصِرّ و استوار باشی؛ چراکه اندک تغییری که ایجاد میکنی امیدواری را به اردوگاه مسلمانان باز میگرداند و کودتاگران را در ناامیدی و سرگردانی فرو میبرد.
ما نیک میدانیم که تو ۳۰ سال رژیم فاسد مبارک را- که دولت کودتا کپی آن است – تحمل نمودهای، و با نظام آموزشی آن آشنایی کامل داری، ما اطمینان داریم که تو هرگز به چیز بیجانی مبدل نخواهی که آنان و توسط رسانههای بیانصافشان هرطور که بخواهند ترا بچرخانند. اگر آنان ذرهای فهم و شعور داشته باشند این مطلب را میفهمند ولی آیا نزد کودتاگران بازاری به کسادی بازار عقل و شعور و منطق وجود دارد؟!