مسیر دشوار دموکراسی در پاکستان
راه دموکراسی و گذار از خشونت در کشور ۶۷ ساله پاکستان کماکان پر از دستانداز به نظر میرسد. این کشور که در سالهای پس از استقلال همواره شاهد خشونتهای بسیار و کودتاهای پرشماری بوده است، هم اکنون نیز در یکی از بحرانیترین شرایط خود قرار دارد.
سال گذشته نواز شریف نخستوزیری کنونی پاکستان در حالی قدرت را به دست گرفت که برای نخستین بار در پاکستان دولتی از طریق صندوقهای رأی جای دولت غیرنظامی پیش از خود را گرفت.
وی که رهبری حزب مسلم لیگ شاخه نواز را بر عهده دارد در انتخابات گذشته توانست بر رقیبان خود از حزب پر قدرت مردم و همچنین حزب تحریک الانصاف پیشی گرفته و در انتخابات پیروز شود.
در این انتخابات حزب مسلم لیگ با وعدههایی چون:
تسلط بر مرزهای زمینی و هوایی
جلوگیری از توسعه افراطگرایی
بهبود معیشت مردم
به پیروزی رسید. اما گذشت زمان نشان داد که این حزب نتوانسته در مسیر بهبود شرایط و عمل به وعدههای خود گامی موثر بردارد.
در این میان دو تن از رهبران احزاب مخالف با دولت یعنی عمران خان رهبر حزب تحریک انصاف که بازیکن سابق کریکت است و سیاستمدار چندان باتجربهای به شمار نمی رود؛ به همراه طاهر قادری رهبر حزب تحریک عوام و روحانی پاکستانی، با استفاده از نارضایتی مردم این کشور، موفق به سازماندهی تظاهرات گستردهای شدند که هم اکنون آیندهی دولت و کشور پاکستان را در ابهام فرو برده است.
عمران خان که در انتخابات گذشته پیروزی نواز شریف را پذیرفته بود، چندی پیش با اعلام وقوع تقلب گسترده به همراهی طاهر قادری، خواهان استعفای نواز شریف و انحلال پارلمان این کشور شد. همزمان به دستور این دو، طرفدارانشان از لاهور به سمت اسلامآباد به حرکت در آمدند و با ورود به این شهر حالت اضطراری را به وجود آوردند. خواست استعفایی که تاکنون از طرف پارلمان و شخص نواز شریف مورد پذیرش قرار نگرفته است.
طاهر قادری که تابعیت کانادا هم دارد، در سال ۱۳۹۱ نیز توانسته بود تظاهراتی چند هزار نفری بر ضد دولت وقت، به هدف وادار کردن گیلانی به استعفا و همچنین انحلال پارلمان برنامهریزی کند. در آن زمان قادری با تاکید بر نقش ارتش به عنوان مدافع اهداف خود و حقوق ملت، این شبهه را به وجود آورد که در پشت اقدامات به ظاهر انقلابی او، افسران ارتش پاکستان که ید تولایی در کودتا و ایجاد ناآرامی در این کشور دارند، پشت این مخالف دولت قرارگرفته و برای کودتایی دیگر برنامهریزی میکنند.
با ورود مجدد نواز شریف به عرصه سیاست پاکستان و متعاقب آن محاکمه نخستوزیر پیشین و فرمانده سابق ارتش یعنی پرویز مشرف به اتهام خیانت به کشور، ارتش خشمگین، در موضع رو در روی نواز شریف قرار گرفت. علاوه بر آن موضع دولت جدید در مقابل شورشیان و تندروها نیز خشم ارتش را که خواهان اقدام جدی و اساسی برای جلوگیری از نفوذ و گسترش معترضان بود را برانگیخت.
با این حال به نظر میرسد ارتش پاکستان این بار خواهان کودتایی مستقیم علیه دولت این کشور نیست و ترجیح میدهد خواستههای خود را با ایستادن در پشت سر معترضان دولت پیگیری کند. همچنین وجود اعلامیه ارتش که خواستار حل معضل به وجود آمده با کمک مذاکره بین طرفین است، امکان ایجاد توافق بر سر اختلافات دولت و ارتش از طریق مذاکرات را افزایش داده است.
با این وجود در صورت عدم ایجاد توافق بین رهبران مخالفان و دولت و همچنین دولت با ارتش ناراضی و قدرتمند (ارتش پاکستان در رتبه هفتمین ارتش قدرتمند جهان قرار دارد ) این کشور دچار بحرانی چندجانبه و شدید خواهد شد. زیرا علاوه بر خطر کودتای ارتشیان، شبهنظامیان طالبان که اکنون مناطقی در شمال کشور را در اختیار خود دارند، با انتخاب نواز شریف به نخستوزیری به دلیل برخورد مسالمتجویانه شریف با جنگطلبان و همچنین نزدیکی او به جماعت علمای اسلام از پیشقراولان مذاکرات صلح با طالبان است، وی را فردی معتمد برای ایجاد مذاکرات صلح میدانند. این دسته با روی کار آمدن ارتش یا نفوذ آن در دولت بهانه لازم برای از سرگیری خشونتها بر ضد دولت مرکزی و مردم پاکستان کسب خواهند کرد. اما وقوع چنین شرایطی پاکستان را به لبه پرتگاه برده و آن را در یکی از بغرنجترین شرایط در طول تاریخ پر فراز و نشیب این کشور قرار خواهد داد. اتفاقی که در صورت وقوع به نظر نمیرسد برونرفت از آن با وجود شرایط اجتماعی و به ویژه وجود فساد بسیار گسترده اداری و سیاسی این کشور، به آسانی امکانپذیر باشد.