تربیت، اخلاق و تزکیهمطالب جدیدمقالات

دنیا ، آخرت علم ، عمل ، اخلاص و سلامت در کلام امام عبدالقادر گیلانی

دنیا ، آخرت علم ، عمل ، اخلاص و سلامت در کلام امام عبدالقادر گیلانی

نویسنده: شیخ عبدالقادر گیلانی / مترجم: محمد جعفر مهدوی

شبانگاه روز سه شنبه چهاردهم ذی القعده سال۵۴۵هجری قمری، شیخ عبدالقادر قدس سره چنین فرمود:

( یا غلام) آخرت را بر دنیا برتری مده، تا سود کامل حاصل نمایی، و اگر دنیا را بر آخرت ترجیح دادی زیان کلی خواهی دید. چگونه به چیزی مشغول می شوی که بدان مأمور نیستی؟ هر گاه به دنیا بی اعتناء باشی خداوند متعال در تمام امور تو را یاری می کند. و روزی پاک نصیبت می گرداند، و همینکه چیزی از روزی دنیا یافتی، برایت پر برکت می کند.

انسان مؤمن فقط برای دنیا کوشش نمی کند، بلکه برای دنیا و آخرت تلاش و فعالیت می نماید؛ برای دنیا به مقدار نیاز می کوشد و به اندازه توشه مسافری از آن بهره می گیرد؛ اما جاهل تمام هم و غمش دنیا و جمع آوری مال دنیاست. عارف تمام همتش را صرف اندوخته آخرت می کند، و تنها آرزومند دیدار مولاست.

هر گاه پاره ای نان به دست آوردی و در آن حال نفست با تو به منازعه پرداخت، کسی را به یاد آور که آن نان پاره را نیز ندارد. تا وقتی که بر نفست غلبه نکنی و او را مقهور خویش نگردانی، روی رستگاری را نخواهی دید.

راستان یکدیگر را می شناسند، هر یک بوی صدق معرفت دیگری را استشمام می کند.

ای کسیث که از صدیقان رو گردانی و از عبادت حق گریزان، تا به کی از حق می گریزی و به خلق روی می آوری؟ چه سودی از جانب خلق به تو می رسد؟ هیچ سود و زیانی در دست آنان نیست. هیچ تفاوتی میان آنان و سایر جمادات، در سود و زیان نیست. فرمانروای مطلق، واحد است. سود و زیان رسان، به حرکت آورنده و ساکن کننده، مسلط و چیره، بخشنده و باز دارنده یکی است و خدای خلّاق و رزّاق تمام موجودات است. اوست قدیم و ازلی و ابدی، که پیش از آفرینش کائنات و پدران و مادران و توانگران شما موجود بوده و باقی خواهند ماند. آفریدگار آسمان ها و زمین و آنچه در آنهاست.« لَیسَ کَمِثلِهِ شَیء و هَو السَّمیعُ البَصیر».

افسوس بر حال شما ای آفریدگان خدا، خدای خود را چنان که باید و شاید نشناخته اید. اگر من در روز قیامت از جانب خدا چیزی در اختیارم قرار گیرد، تمام بار گناهان شما را ، از اول تا آخر حمل می نمایم.

ای قاریی که صدای دل انگیز توحید را سر میدهی بدون اعتناء به آسمان و زمین بخوان.

هر آن عالمی که به علم خود عمل می کند، دری از رحمت خدا به روی او گشوده می شود که قلبش به آن وارد می شود. اما تو ای غافل عالمی هستی که به قیل و قال مدرسه قناعت کرده ای، و جمع مال دنیا از عمل به علمت غافل گردانیده است.

ناچار جز صورتی ظاهری چیزی در دست نداری . هر گاه خداوند متعال خیر بنده ای را بخواهد، وی را بر دانش اندوزی راغب می کند، سپس عمل به علم، و اخلاص در عمل را نیز بدو الهام می کند، در نتیجه به خدا نزدیک می شود، و به وسیله علم دل آگاهی حاصل می کند. خدای او را بر می کزیند، همچنان که موسی علیه السلام را برگزید، « إصطَنَعتُکَ لَنِفسِی»- برای خویشتن برگزیدمت- نه برای دیگری، نه برای شهوات و لذات دنیوی، نه برای آسمان و زمین، نه برای بهشت و دوزخ، نه برای مرگ و زندگی. هیچ چیز قادر نیست ترا از من باز گیرد و به غیرت مشغول دارد. صورت ظاهر مادیات بر تو حجاب نمی افکند و شهوات دنیا ترا از من بی نیاز نمی کند.

( یا غلام ) به علت گناهی که مرتکب شده ای از بخشایش الهی ناامید مشو. بلکه نجاست از گناه را با آب توبه بشوی، و بر توبه ات ثابت قدم باش و اخلاص بورز؛ و با بخور معرفت آنرا خوشبوی گردان.

از این منزلی (دنیا) که در آنی بر حذر باش، چون اگر نیک دقت کنی پیرامونت درندگان زیادی وجود دارند و جانوران موذی قصد تو را؛ پس هر چه زودتر با دل و جان بسوی حق برگرد تا در امان باشی. از روی هوی و هوس و به فرمان شهوت روزی مخور.روزی قابل خوردن باید دو شاهد عادل داشته باشد، یکی کتاب خدا، دیگری سنت رسول او؛ سپس دو شاهد دیگر طلب کن، یکی دلت و دیگری فعل الله، یعنی هر چه خدا برایت مقرر کرد. مانند هیزم کش شب مباش، که نمی داند در اطرافش چیست. با بصارت کامل در راه خدا گام بردار، و این امری نیست که به آسانی حاصل شود؛ بلکه جهت حصول آن باید دل آگاه باشد، و عمل صادقانه تأییدش نماید. کدام عمل پسندیده است؟ عملی که در آن لقاءالله منظور نظر باشد.

( یا غلام ) سلامت در ترک سلامت است، توانگری در بی نیازی است و درمان در ترک درمان. تمام داروها عبارت است از تسلیم به خدا و تمام اسباب و وسائل را از دل بدر کردن؛ دواء در توحید و ستایش خداست، ستایش در دل نه با زبان؛ زهد و توحید در زبان فراهم نمی شود، جای آنها در قلب و باطن است. تقوی و معرفت را جایگاه قلب است. آگاهی و معرفت الله و خدادوستی، جملگی در قلب مکان دارندو عاقل باش و خود را گرفتار هوس و ظاهر سازی مکن. تو در کذب و نفاق و ریاء هستی، تمام کوششت جلب خلق است. بدان هر قدمی که جهت رضای خلق بر می داری گامهایت را از حق دور می کند. ادعا می کنی که طالب حقی، اما عملا طالب خلق ؛ مَثَل تو بسان کسی است که می گوید، می خواهم به مکه بروم ، ولی به سوی خراسان حرکت می کند، و در هر قدم از مکه دورتر می گردد. ادعا می کنی قلبت از خلق دور شده ولی عملت نمایانگر آنست که دست نیاز بسوی خلق داری ، در ظاهر خود را به زهد می آرایی و در باطن راغب به مردم، ظاهرت نشان حق دارد و باطنت علامت خلق. این کاری است که با زبان آوری بسامان نمی رسد؛ این حالتی است که دنیا و آخرت و خلق در آن جای ندارند، جز ذات اقدس الهی. خدای واحد است و جز واحد قبول نمی کند، واحد شریک نمی پذیرد. مردم ناتوانند، به تو سودی و زیانی نمی رسانند.

خداوند متعال است که سود و زیان را بدست بندگان به مرحله عمل در می آورد. فعل خدا است که در تو و دیگران موثر است. قلم قدرت خداوندی آنچه را که در باره تو و دیگران لازم دانسته مقرر فرموده است.

موحدین و نیک رفتاران حجت خدا بر دیگرانند؛ از آنان کسانی است که بکلی از مادیات و عوارض آن کناره گرفته اند، و جز خدا چیزی را نمی بینند و نمی خواهند. کسی که بر این مقام احاطه حاصل کرد فرمانروایی دلها بدو داده می شود. اوست دلیر و پهلوان؛ دلیر کسی است که قلبش را از ما سوی الله خالی کرده باشد، و بر درگاه قلب خود با شمشیر بران توحید و تیغ کاری شرع ایستاده باشد،تا جز خدا کسی داخل آن نشود. و قلبش همواره مجموع و بیاد مقلب القلوب باشد.

شرع ظاهر را آراسته می گرداند، و توحید ومعرفت حق باطن را جلا می دهد.

ای کسی که بین قیل و قال ظاهری قرار گرفته ای، از اینکه بگویی این حرام است و عملا مرتکب آن شوی، چه چیزی به دست می آوری، و اینکه بگویی این حلال است و در عمل از آن دوری کنی؟، تو گرفتار هوسی. به گفتار گهربار رسول اکرم(ص) گوش فرا ده که فرمود: «وَیلُ لِلجَاهِلِ مَرَّه” وَ لِلعَالِم سَبعَ مَرّات»« وای به حال نادانان یکبار، اما وای به حال عالم هفت بار!»، بر حال جاهل یکبار فرمود وای، چون جاهل نمی داند ولی بر حال عالم هفت بار فرمود، چون عالم می داند و عمل نمی کند؛ لذا برکت علم از او دور شده و وبال گردنش می گردد. علم بیاموز و بدان عمل کن،سپس از خلق ببر و به خالق بپیوند. هر گاه بدین مرحله رسیدی، به قرب و فنای در حق نایل خواهی شد. بعدا چنانچه خداوند اراده فرماید، ترا به ظهور در میان خلق امر می دهد و خود پشتیبانت خواهد شد تا روزی مقسوم را دریافت نمایی، زیرا علم خدای بر حالت احاطه دارد. نسیم لطف خداوندی بر دیوار خلوتت می وزد و به میان خلقت می افکند، تا بدون خطر نفس زندگی کنی و دلت هماره با حق باشد، پس بشنو و عمل کن.

ای کسانیکه در حق اولیای او اسائه ادب کرده و طعن میزنید، به حقیقت بدانید که، حق تنها و تنها خدای عزوجل است و شما بر باطل . حق، دل پاک و باطن خالی از شهوات است، و باطل هوی و هوس شیطانی که دلها را فرا گرفته است. دل تا به قرب حق نرسد رستگار نمی شود.

ای منافق، مزاحم مباش، چیزی بهتر از این(خصلت نفاق) نزد خویش نداری؛ تو بنده نان و شیرینی زندگی و لباس و اسب و قدرتت هستی. اما دل صادق از مردم بریده و بسوی حق رهسپار است، و در راه این سفر روحانی بسیار چیزها می بیند و از آن می گذرد.

علمائی که به علم خود عمل می کنند، ورثه و جانشینان انبیاء هستند، و خلف صادق آنان که شهر دلها را بفرمان شرع آبادان می کنند، از خرابی آن جلوگیری می نمایند، و پاداش خود را روز قیامت در پیشگاه پروردگارشان می یابند. اما عالم بی عمل را خداوند چنین مثل زده است:« کَمَثَلِ الحمارِ یَحمِلُ أسفارا”»« مانند الاغی است که بار کتاب حمل می کند». اسفار کتب علمی است، آیا اگر بار الاغ کتاب های علمی باشد، از آنها سودی می برد؟ در دست اینگونه عالمان جز رنج و تعب چیز دیگری نیست. هر کس علمش فزونی یابد باید خوفش از خداوند بیشتر گردد، و در بندگی راسختر شود.

ای مدعی علم،کجاست گریه و زاریت از خوف خدا؟ پرهیز و خویشتنداریت کو؟ کجاست اقرار به گناهان و اشتباهایت؟ کجاست توجهت به روشنایی طاعت و دوری از تاریکی معصیت؟ ادب ذاتی تو کدام است؟ توجه وعنایت به خدا و مبارزه با شهوات را کی انجام داده ای؟ تمام فکرت حول لباس و عمامه و خوردن و آشامیدن و تولید نسل است. خانه و مغازه و نشست و برخاست با خلق ترا از خدا دور کرده است. افکار خویش را از این اباطیل بدور کن . اگر چیزی قسمت تو باشد، بدان، به تو خواهد رسید. دلت را به رنج انتظار مال دنیا میازار، چرا این همه رنج را برای چیزی که باید از آن فارغ باشی تحمل می کنی؟! دل را بیاد خدا مشغول دار.

( یا غلام ) خلوتت فاسد است؛ آنچه که ناپاک باشد، بصلاح نمی رسد تا تطهیر نشود. قلبت با تو چه عملی می کند؟ . اخلاص و توحید در قلبت به درستی جایگزین نشده است. ای خواب آلود بیدار شو، ای گریخته از حق بسوی او برگرد. ای فراموشکاران دست از غفلت بردارید. ای کسانی که ترک عبادت و بندگی گفته اید، باز گردید. ای جاهلان به شناخت و معرفت خدا و رسول خدا و پیشینیان صالح، بدانید شما مانند تراشه های چوب بی مصرف هستید.

پس درخواست نمائیم:« ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه ، و قنا عذاب النار» آمین .

—————————————

منبع: الفتحُ الرّبّانی/ مؤلف: شیخ عبدالقادر گیلانی / مترجم: محمد جعفر مهدوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا