انتظار از ترکیه جهت دفاع از کوبانی تا چه میزان بجاست؟
انتظار از ترکیه جهت دفاع از کوبانی تا چه میزان بجاست؟
ماجداحمدیانی – سقز
نزدیک به یک ماه است که مردم کوبانی قهرمانانه از خانه و کاشانهی خود در مقابل تهاجم ناجوانمردانهی سیەجامگان داعش، مقاومت میکنند. اما باید اذعان کرد که این مقاومت یکماهه فاز اخیر نبرد آنان است، درحالیکه حتی پیش از حمله به شنگال و قتل عام ایزدیها مسئولان محلی در کوبانی، مدام اعلام میکردند که کوبانی در خطر است و اگر دیر جنبیده شود، فاجعهای انسانی در شرف وقوع است، حتی هشدار داده بودند که خطر استفادهی از سلاحهای شیمیایی که توسط داعش از انبارهای عراق به سرقت رفته بود، وجود دارد.
آن موقع، کوبانی اسمی بسیار ناآشنا وغریب برای جهانیان و حتی بسیاری از همزبانانی که اکنون به حق، خونشان به جوش آمده و در شبکههای اجتماعی، صفحات مجازی و همچنین خیابانها و میادین اصلی شهرها بغض در گلو و اشک در چشم در حمایت از این شهر فریاد برمی آورند، برای اولین بار بود که نام کوبانی را میشنیدند. آن هنگام که جامعهی جهانی موتورآدمکشی خود را در جهت قتل عام مردم غزه به کار انداخته بود و آپارتاید رسانهای با بایکوت حماس مدام به توجیه جنایات اسرائیل در غزه میپرداختند، در آنسوی دیگر و در سکوت خبری نوزادی عجیبالخلقه به اسم داعش متولد و بلافاصله تمام قد و بدون هیچگونه مشکلی به سرعت اقدام به دویدن به سوی موصل، خانقین و سایر نقاط عراق نمود.
آن هنگام متأسفانه بسیاری از فعالان اجتماعی و کسانی که به نوعی در رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی حضور فعال داشتند، بیشتر در جهت حرکت جریان مافیای رسانهای سرگرم محکوم نمودن حماس و اینکه امنیت مردم اسرائیل را به خطر انداختهاند، بودند و در این هنگام بود که داعش با پیشرویهای محیرالعقول خود، تحسین تندروهای اسلامی و تعجب سایر مردم را برانگیخت. آن هنگام بسیاری، پدیدهی داعش را حداقل برای اقلیم کردستان مبارک دانسته و بعضاً گفته میشد آنچه را که سالهای سال است که کرد برایش شهید میدهد و مبارزهی سیاسی میکند، یعنی الحاق کرکوک به کردستان و نتوانسته به دست آورد، به برکت حضور داعش نصیب کرد و کردستان شد و حتی مسئولان حکومت اقلیم و در رأس آنان مسعود بارزانی، ذوقزده و با عجله، طرح اعلام استقلال کردستان و تشکیل دولت مستقل کردی را مطرح و قاطعانه وعدهی برگزاری رفراندوم به منظور اعلام دولت مستقل کردی دادند. این مطلب حداقل برای چند روز تیتر یک مطبوعات و رسانههای خبری شد و تحلیلها و تفسیرها و اما و اگرها و باید و نبایدها پیرامون این موضوع مطرح گردید. و چنین به اذهان القا میشد که داعش با کرد و کردستان کاری ندارد و تنها مأموریتش، تضعیف سلطهی شیعه بر عراق و دفاع از حقوق حقهی اهل سنت میباشد.
اما ناگهان ورق برگشت و داعشی که اندکی قبل فرشتهی نجات این ملت بود از اختلاف داخلی احزاب کردی و جنگ قدرتی که میان آنان جریان داشت ومتأسفانه جریان دارد، بهرەبرداری، واز راه شنگال به سوی کردستان سرازیر شد و درحالیکه طبق گزارش رسانهها حدود ۹۰۰۰ نیروی پیشمرگ با در اختیار داشتن سلاحهای سنگین و نیمەسنگین در آنجا حضور داشتند، بدون هیچگونه مقاومت و دفاعی از هموطنانی که اندکی پس از آن درجلو دوربین رسانهها شروع به ریختن اشک برایشان نمودند، اسلحهها را بر زمین گذاشته و پا به فرار گذاشتند و حاضر به کوچکترین مقاومتی در برابر داعشیان نشدند و حتی گفته میشود که مردم شنگال التماس میکردند که حداقل اسلحهها را به ما بدهید تا ما از خودمان دفاع کنیم، اما در کمال تعجب و ناباوری نیروی پیشمرگهای که قرار بود پیشمرگ کرد و کردستان باشند، آنان را در مقابل درندگان تنها و بیکس رها کردند. و دشمن هم آنچه را که نباید میکرد، با (این قوم کافر بیخدا!) کرد و اگر نبود حمایت کردهای سوریه که با ایجاد دالانی برای خروج آوارگان از معرکه و ورود جنگجویان برای مقابله با مهاجمان، شاید امروز جز نامی از ایزدیان نمانده بود. آن زمان کسی فریاد برنیاورد که ای رهبران و ای سیاستمداران کرد چرا مردم شنگال را تنها گذاشتید و در روز روشن آنان را جلو دشمن بیرحم رها کردید؟ و امروز هم کسی فریاد برنمیآورد آن موقع که کردهای سوری با همکاری پ.ک.ک به فریاد شما رسیدند و آبروی نداشتهی شما را خریدند، چرا امروز صدایی از نایتان و جملهای از زبانتان در دفاع از همنوعانتان برنمی خیزد؟
بدون اینکه به دلایل انسانی و خداپسندانه و نه سیاسی عدم حمایت ترکیه ازمردم بیپناه کوبانی را تأیید کنم، اما جای چند پرسش هنوز خالی است و همچنان بیپاسخ ماندهاند:
۱ – آیا حکومت ترکیه از نظر سیاسی (و نه انسانی) موظف و مکلف به حمایت از کردهای سوریه است؟
۲ – چرا تا زمانی که فعالان مدنی و سیاسی در خصوص کوبانی فریاد برنیاوردند و شبکههای اجتماعی را به صحنهی تظلمخواهی از مردم محاصرەشدهی کوبانی تبدیل نکردند، حتی رسانههای کردی حکومت اقلیم، اخبار کوبانی را چندان مهم تلقی نمیکردند؟
۳ – آیا فعالان اجتماعی و مدنی تاکنون به این سٶال اندیشیدەاند که به همان مقدار که عدم تحرک ترکیه به دلایل انسانی محکوم و ناپسند است سکوت و عدم موضعگیری شفاف سران کردی در حکومت اقلیم به دلایل سیاسی و انسانی شرمآور و تأسفبار است؟
۴ – آیا این احتمال وجود ندارد که دخالت ارتش ترکیه در این معرکه و ورود به کوبانی موجب سوء استفادهی جنگطلبان و مخالفان مذاکرات سازش و حل مسئلهی کردهای ترکیه از راه مذاکره و روشهای سیاسی که حدود ده سال زمان برای آن صرف شده و هزینهها داده شده و حدود دوسال است که منطقه در حالت آتشبس به سر میبرد، برای حکومت ترکیه و رهبران صلحطلب قابل کنترل نباشد و رابطهی حکومت ترکیه و کردهای این کشور به دهەی ۹۰ باز گردد؟