دعوت و داعی

اصل توصیه به حق در میان جماعات اسلامی

اصل توصیه به حق در میان جماعات اسلامی

استاد فتحی یکن / مترجم:عبد المعین شاهد

این اصل عبارت است از اصل توصیه نمودن به حق
و صبر و اصل نصیحت به خاطر رضای خداوند تعالی و اصل امر به معروف ونهی از منکر است.هر
تشکل و بنیادی که بر اساس این اصول و پایه ها بنا نگردد،ضعیف و بیمار است ،چنین
تشکلی توان استمرار و استواری را نداشته و بازیچه ی خواهشات،کشش ها، منفعتها و
شهوتها قرار خواهد گرفت.

خداو ند متعال بنی اسرائیل را به همین اساس
لعنت نموده است:

{ وای بر کسانی ( از احبار ) که کتاب را با
دست خود می‌نویسند و آن گاه می‌گویند ( به بیسوادان ) : این ( توراتی است که ) از
جانب خدا آمده است تا به بهای کمی آن ( تحریف شده‌ها ) را بفروشند ! وای بر آنان
چه چیزهائی را با دست خود می‌نویسند ! و وای بر آنان چه چیزهائی را به چنگ می‌آورند
!  ( این گونه نوشته‌ها و کارها ، ایشان را
به سوی هلاک و عذاب می‌کشاند ) .(بقره/۷۹)

حرکتی که پیوندهایش در میان افراد ودر میان
رهبری وافراد  بر اساس توصیه به حق وتوصیه
به صبر استوار نباشد،حرکت ناکام و راه گم بوده کلید مصنو نیت در آن از کار افتاده
است،این حرکت غریق گرداب شورید ه خواهد گردید.

امام غزالی در مقام امر به معروف و نهی از
منکر د راسلام می فرماید:امر به معروف و نهی از منکر محور اساسی دین است.اگر بساط
این رسالت برچیده شود،ودانش آن وعمل بدان تعطیل گردد،نبوت معطل می شود ،و دیانت
نابود می گردد،سستی چیره شده و گمراهی همه گیر می شود،شکاف گسترده شده وسرزمین ها
ویران می گردد وبندگان هلاک می شوند.(احیاءم-۲۶۹ )

قیام به ادای امربه معروف ونهی از منکر مسؤلیت
همگانی است،پیامبر (ص)فرمود:«دین نصیحت است،گفتیم :برای چه کسانی؟گفت:برای خداوند
و برای کتابش و برای پیامبرش و برای پیشوایان مسلمانان وعامه مسلمین.»  (مسلم)

در اینجا به بیان پاره ای از قواعدی می
پردازیم که باید در ساحه رعایت قاعده ی توصیه به حق وبه صبر   د ر میان رعیت وسطح رهبری فراهم گردد:

 

اول:رعایت برتری حق بر همه چیز وسر نهادن
همگام-هم افراد وهم رهبری-در پیشگاه حق :

خداوند می فرماید:«ای مؤمنان پیش دستی می کنید
در پیشگاه خداوند وپیامبرش واز خدا بترسید به تحقیق خداوند شنوای داناست .»    (الحجرات:۱)

«به پروردگارت قسم،هرگز مؤمن نیست تا حاکم
گرداند تورا در آنچه،اختلاف افتد در میانشان ،باز احساس نکند دردلهایشان ناخوشی
وتنگی حکم نمودی،تا کاملا”تسلیم تو گردند»  
(نساء:۶۵)

«هیچ مرد وزن مؤمنی در آنچه خدا وپیغمبرش
داوری کرده باشند اختیا ری از خود در آن ندارند.هر کس هم از دستورات خدا وپیغمبرش
سرییچی کند گرفتار گمراهی کاملا” آشکاری است»   (احزاب:۳۶)

حق،معیار شناسایی مردم است نه مردان معیار
شناسایی حق.وحق سزاوارتر است به پیروی،وبر ماست که حق را اگر از جانب خرد عنوان
گردد یا بزرگ،بپذیریم اگر چه آدم مورد نفرت نیز باشد.وباید باطل را اگر از جانب
آدم خرد مطرح شود یا بزرگ رد نمایم ،اگر چنین آدمی دوست نزدیک هم باشد.

دوم:برابر بودن همگان در برابر حق :

همه،چه افراد  چه رهبری باید دربراربر حق متساوی باشیم بین
خداوند وهیچ مخلوقی نسبت ورابطه ای جز فرمانداری وجود ندارد،همه در برابر شرع یکسانند.پیامبر(ص)در
برابر پیشنهاد اسامه بن زید مبنی بر عفو زن مخزومی که دزدی کرده بود موقف قاطع بود
.او از محبوبترین افراد به پیامبر بود .رسول الله به اسامه گفت:آیا در حدی از حدود
خداوند شفاعت می کنی؟پس برخاست وچنین فرمود:«ای مردم!پیشینیان شما هلاک شدند به
خاطر آن که عادت داشتند.وقتی صاحب مقامی در میانشان دزدی می کرد او را نادیده می
گرفتند،و وقتی بیچاره ای در میان آنها دزذی می کرد ،براو حد جاری می کردند،وبه خدا
قسم اگر فاطمه دختر محمّد دزدی می کرد دستش را قطع می کردم.»   (بخاری)

سوم:قیادت،حق دارد در امور غیر منصوص اجتهاد
نماید:

حق دارد یکی از سیاستها وموضع گیریهای جایز
را برگزیند،اگر در امر دین دچار خطا گردد یک اجر به دست آورده است اما اگر به صواب
رسیداورا دو اجر است،هم چنان در حقوق دیگر رهبر بر سایر افراد،اطاعت وفرمانبری در
غیر معصیت است.

باید دانسه شود که دید شرع محدود ومنحصر به
حالت وظروف  خاصی نیست بلکه همه احوال
وظروف را مدّ نظر قرار می دهد؛همین گونه در همه ظروف ،حالات فرد و میزان توانمندی
وتحمل او را مورد اعتبار قرار داده ، حکم 
منطبق وسازگار با چنین حالاتی را وضع می کند،تا به دور از سختی ومشقت باشد.قرآن
کریم در این زمینه چنین می فرماید:«مکلف نمی سازد خداوند نفسی رامگر آنچه در توانش
است» (بقره:۲۸۶ )

قواعدی که در فقه اسلامی مانند:(المشقه تجلب
التیسیر)و(اختیار اهون الشرین)و(درءالمفاسدیقدم علی جلب منافع)وضع گردیده است،برای
تحقق همین هدف می باشد.

چهارم:بر افراد لازم است تا هم رهبر و هم یکدیگر
خویش را ارشاد ونصیحت نمایند و اگر مسئله در پرده ابهام و التباس قرار داشته
باشد،آن را قبل از صدور حکم مورد  تبین
وتحقیق قرار دهند.باید مخالفت در همه حالات بر دلیلی استوار باشد.اگر در قضیه مورد
اختلاف ،آرای متعدد وجود داشته باشد،این مخالفت از مشروعیت ساقط می گردد.در صورت
چنین دلیلی لازم است رهبر به تصحیح تصمیم وبازگشت ازخطا مبادرت ورزد.ابن اثیر در
تعریف نصیحت می گوید:(نصیحت عبارت ا ست از طلب خیر برای نصیحت شونده است،این مفهوم
را نمی توان در واژه های دیگر یافت .) [النهایه ۴/۱۴۸]

امر به معروف یعنی امر به مکارم و فضایل
اخلاقی و نهی از منکر یعنی بازداشتن ازذایل وگناهان ،که توسط گفتار وکردار ثورت می
گیرد بناء هیچگاهی اکربه معروف باگفتاروکردارغیرشایسته صورت نمی یابد.بناءافتراء
وتمسخر وعیب جویی ،برچسپ زدن وپخش اراجیف وبیهوده گویها وافشا سازی مسلمانان
وانتشار دروغها،درذات خود زشت ومنکر بوده وبه هیچ صورت وسیله امر به معروف شده نمی
تواند .

پنجم:حسبه درشریعت درمورد منکراتیست که مورد
اتفاق بوده و محلی برای اجتهاد نداشته باشد.امام غزالی شروط حسبه را این چنین بیان
می کند:(منکر واضحی که مورد اجتهاد قرار نگیرد،هر حکمی که اجتهاد در موردش روا
باشد ،حسبه درآن جایز است ۰۰۰

ابوالحسن ماوردی گفته است:(مسایل مورد اختلاف
منکر نیستند چون هر مجتهد در مورد آن برحق است.)

ششم:رعایت و پایبندی به حدود و مرزهای شرع و
کار قیام برادای نصیحت وامر به معروف و نهی از منکر.برخی از این حدود بارتند:

الف:- اخبار قبل از آنکه به نقد گرفته شود
درباره صحت آن،تبین و تحقیق صورت گیرد،زیرا کم نیست شایعات و اقوالی که اصلی
ندارند و بسیار است تهمت ها و دروغهای که ساخته و پرداخته ی زبانهاست.پیامبر(ص)فرمود:(چه
خیانت بزرگی است که سخنی دروغ را به برادرت 
بازگویی واو تورا راست گو پندارد.)                [البخاری]

ب- قبل از نقد ونصیحت باید نیت نقد کننده ونصیحت
گو شناخته شود.

برای نجات از آمیختن هوا وغرض،مانند حسد ونیات
منفی دیگربا نصیحت ،باید نصیحت گر انگیزه ها وهدفهای خویش را بازشناسی نماید.

ج- نصیحتگر باید در این کار رئشهای نیکو
برگزیند.منطبق بودن روشهای امر به معروف و نصیحت، با شرع و برکناری از باطل،امر
لازمی است .

قرآن کریم می فرماید 🙁 وَتَوَاصَوْا
بِالْحَقِّ) همدیگر را به تمسّک به حق ( در عقیده و قول و عمل ) سفارش می‌کنند،نصیحت
برای تأثیر گذاری بیشتر وجلو گیری از رخنه وسواس شیطان ،باید درخلوت وگوشه انجام یابد.
چنانچه علی(ع)می فرماید:(نصیحت در حضور مردم کوبیدن است.)پس لازم است  نصیحت در محل خودش وتنها به فرد مورد نظر صورت
گیرد.

امام ابن قیم معتقد است که پیامبر (ص) رد
منکر را برای امت اسلامی واجب گردانیده است تا به معروف که مورد پسند خدا و پیامبرش
است بیانجامد،اگر نتیجه ردمنکر ایجاد منکر زشت تر گردد، چنین امر به معروف جایز نیست.
وی مبارزه با منکرات را برچهار نوع تقسیم بندی کرده است:

۱-         منکر،از
میان رفته عوضش معروفی بوجود آید.

۲-         منکر،کاهش
یابد اما کلا” محو نگردد.

۳-         منکری
مانند منکر سابق جایگزین آن شود.

۴-         منکری
زشت تر از اول به وجود آید.

در این حالات تنها حالت اول ودوم مشروع
اشت،حالت سوم مورد اختلاف بوده و حالت چهارم حرام است. (احیاءعلومالدین ۲/.۲۸)

هفتم:اطلاع یافتن از منکر از طریق غیرمشروع
مجاز نیست.مانند:

الف- تجسس ازنهان ها و رازها و سخن چینی ها.

پیامبر(ص)می فرماید:[اگرنهان ها ورازهای
مسلمانان را جستجو کنی فاسدشان می سازی.]   
(ابوداود)

ب- تجسس با تمام اشکال چه مستقیم و چه غیر
مستقیم ،فردی و گروهی به دلیل آیه قرآن کرین حرام است:[ولا تجسسوا۰۰۰]

پیامبرمی فرماید:(کسی که بدین پلیدیها آلوده
گردید به خداوند پناه برد،هر که خود را به ما معرفی نمود،کتاب خداوند تعالی را
براو تطبیق می کنیم.)

به عبدالله بن مسعود گفته شد:از ریش فلانی
شراب می چکد .او گفت:«ما از تجسس منع شده ایم،اما اگر چیزی برایمان آشکار گردد بر
اساس آن اقدام می کنیم.»

حکایت شده اس از عمر بن خطاب(رض)از دیوار
مردی بالا رفت،واورا در حالت زشتی دید وسرزنش نمود،آن مرد گفت ای امیرالمؤمنین !اگر
من از یک جهت خدا را نافرمانی کردم تو از سه جهت نافرمانی کردی.عمر گفت:کدام سه
جهت؟مرد گفت:خداوند فرمود:«ولا تجسسوا۰۰۰»و تو تجسس نمودی و فرموی:«واتوا البیوت
من ابوابها»تو از بام بالا آمدی.و فرمود«ولاتدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستأنسوا
و تسلموا علی اهلها»و تو سلام نگفتی.عمر او را گذاشت و شرط نمود توبه کند.

—————————————————————

منبع:مشکلات سازمانی دعوت اسلامی

مؤلف:استاد فتحی یکن

مترجم:عبد المعین شاهد

 

 

نمایش بیشتر

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا