پای داعش به غزه باز شد
تروریستهای مخالف حماس و اسرائیل
پای داعش به غزه باز شد
نویسنده: پل پیلار
تاریخ بسیاری از سرزمین ها بارها رابطه میان شرایط سیاسی و اقتصادی با افراط گرایی را نشان داده است. اولین عامل ترکیبی از شرایط بد اقتصادی و عدم وجود کانال های سیاسی مسالمت آمیز برای اظهار نارضایتی است که منجر به متمایل شدن مردم به سمت گروه ها و ایدئولوژی ها افراطی می شود. دومین مسئله این است که افراط گرایی حرکتی کشویی دارد، یعنی در یک زمانی ممکن است نتیجه پاسخی شدید به یک شرایط باشد و در حالی که بدبختی ها ادامه دارد و بیشتر می شود، افراط گرایی هم بیشتر می شود.
چنین فرآیندی امروز در نوار غزه، بزرگترین زندان باز جهان با ۱.۸ میلیون نفر جمعیت که شرایط واقعاً بدی دارند، در حال اتفاق است. محاصره توسط اسرائیل، کمک های مختلف مصر و مجدداً حملات نظامی متعدد اسرائیلی ها، اقتصاد غزه را نابود کرده و ساکنین آن زندگی کثافت باری دارند. میزان بیکاری حدوداً ۴۴ درصد است و ویرانی های حمله اخیر اسرائیل در سال گذشته همچنان باقی مانده است و مصالح کافی برای بازسازی آنها وجود ندارد.
نتیجه قابل انتظار این وضعیت افزایش تعداد و فعالیت های گروه های افراطی به ویژه داعش است. براساس تخمین گروه بین المللی بحران، شمار نیروهای آنها افزایش یافته و از چند صد نفر در چند سال پیش، امروز به چند هزار نفر رسیده است. این گروه ها نه تنها مخالف اسرائیل هستند، بلکه تلاش می کنند با گروه حماس که اداره غزه را در اختیار دارد، مقابله کنند. سخنگوی این گروه متحد داعش می گوید: «ما استخوانی در گلوی حماس و اسرائیل خواهیم بود.»
عواقب بد افزایش شمار افراط گرایان در نواز غزه فقط به خاطر گسترش داعش و نام آن نیست، بلکه این افراط گرایان با وجود تلاش های حماس برای ممانعت، بارها به اسرائیل راکت پرتاب می کنند. با توجه به این که اسرائیل هر اقدامی را که در غزه صورت بگیرد، از چشم حماس می بیند، این اقدامات می تواند منجر به وقوع جنگ جدیدی در غزه شود.
افراط گرایان غزه پیوند ویژه ای با هم مسلکی هایشان در صحرای سینا دارند و این مسئله ممکن است بهبود روابط اخیر میان حماس و مصر را متوقف کند. این در حالی است که عبدالفتاح السیسی مثال خوبی از این است که چگونه سرکوب و محرومیت سیاسی موجب پرورش و گسترش افراط گرایی و خشونت های تروریستی می شود.
توجیه محاصره مرگبار غزه توسط اسرائیل، کار بسیار سختی است. بلایی که بر سر ۱.۸ میلیون نفر ساکن غزه آورده می شود، توسط دولت جناح راست اسرائیل به وجود آمده است. این وضعیت ممکن است به تبلیغات دولت و حامیانش برای ادامه اشغال کرانه باختری کمک کند، چون آنها این مسئله را این گونه توجیه می کنند که خروج اسرائیل از نواز غزه موجب شده است تا حماس در این منطقه روی کار بیاید و اوضاع غزه این گونه شود. آنها به این نکته که حماس چگونه از طریق انتخابات آزاد به قدرت رسیده و در صورتی که دولت فلسطینی ایجاد شود آتش بس طولانی مدت با اسرائیل خواهد داشت، اشاره نمی کنند.
به نظر می رسد هدف اصلی محاصره و حملات نظامی اسرائیل علیه غزه، نابودی حماس است و آنها قصد دارند با اتخاذ این سیاست موجب فشار به مردم غزه شوند تا دست از حمایت از حماس بردارند. اگر هدف این باشد، این یک سیاست شکست خورده است. این اقدام همانند تلاش پنجاه ساله ایالات متحده برای تحریم کوبا و خلاص شدن از شر حکومت کاسترو بود، با این تفاوت که فشاری که اسرائیل به غزه می آورد بسیار شدیدتر از کوبا است.
حتی اگر اسرائیل بتواند با این استراتژی حماس را نابود کند، ظهور نیروهایی از نوع داعش در غزه نقص این استراتژی را نشان می دهد. اگر حماس برود، جانشین آن بدتر خواهد بود. اسرائیل باید این مسئله را بفهمد و متوجه نتایج سیاست مخرب خودش مبنی بر انکار راه حل دودولتی در رابطه با مناقشه فلسطین باشد.
منبع: نشنال اینترست/ مترجم: حسین هوشمند