آمریکا و ادعای تکراری تجربه شکست خورده
شاید داعش به آنچه که از قبل می خواسته، رسیده باشد. انتشار ویدئوهایی در فضای مجازی از جمله سر بریدن وحشیانه دو خبرنگار آمریکایی و یک پرسنل پزشکی انگلیسی، واکنش هایی را از سوی رهبران این دو کشور در پی داشت که ثابت می کند داعش به خواسته اش رسیده است.با استناد به همان جمله تکراری «جنگ علیه تروریسم» که دستاویز روسای جمهور پیشین آمریکا بود، باراک اوباما نیز متعهد به نبرد با داعش با هر ابزاری که لازم شد، شده است. جو بایدن، معاون رئیس جمهور آمریکا با ادعای افزایش حمایت عمومی از دخالت نظامی در این زمینه، ادعا کرد آمریکا قصد دارد با این حملات، داعش را به دروازه های جهنم بکشاند.
به این ترتیب یک بار دیگر مانند همچون گذشته، نیروهای غربی شروع به بمباران بی هدف و بی نتیجه علیه یک کشور عرب یا مسلمان(عراق، افغانستان و لیبی) با همان ادعاهای تکراری کردند. احتمالادر آینده نزدیک نیز باید شاهد چنین جملات و عباراتی باشیم: ما هیچ راه دیگری نداشتیم؛ مداخله نظامی آخرین و بدترین گزینه موجود بود؛ ما باید علیه یک نیروی شیطانی وارد عمل می شدیم.
با گردآوری یک ائتلاف دیگر (که فیلیس بنیس یکی از اعضای اتاق فکر مطالعات سیاسی نام آن را ائتلافی برای کشتار می گذارد)، آمریکا به دنبال انجام عملیات نظامی در عراق با هدف مقابله با داعش است. در این میان، اوباما توانسته چراغ سبز نمایندگان و مجلس سنا را برای تجهیز و آموزش مخالفان میانه رو سوریه(که هنوز هویت این نیروهای میانه رو مشخص نیست ) به عنوان بخشی از این برنامه به دست گیرد.
کاملامشخص است که اگر قرار است چنین اقداماتی تاثیراتی به همراه داشته باشد، این تاثیرات تا حدود زیادی مخرب خواهد بود. آنچه که رهبران غربی به عنوان تلاش هایی سازنده برای مقابله با گروه هایی همچون داعش مدنظر خود دارند، در این منطقه نتیجه معکوس به همراه خواهد داشت. زیرا مداخله نظامی غربی ها این فرصت را در اختیار داعش قرار می دهد تا آنها بتوانند به بهانه مقابله با یک دشمن خارجی، افراد بیشتری را به خدمت بگیرند.
در این میان، تجهیز و آموزش نیروهای به اصطلاح میانه رو در سوریه نیز به همین اندازه توهم آمیز است. مدارک و شواهد نشان می دهد همین نیروهای میانه رو که در کنار اعضای داعش علیه حکومت سوریه در نبرد هستند، دست به اقدامات خشونت آمیز و وحشیانه فراوانی زده اند. نگاهی کوتاه و گذرا به منطقه نشان می دهد زمانی که غرب به تسلیح گروه های به اصطلاح میانه رو می پردازد، چه اتفاقی رخ می دهد.
در واقع، شرایط موجود به حدی وخیم است که بسیاری پیشنهاد اتخاذ راهکاری مسالمت آمیزتر را داده اند. به باور این افراد، آنچه غربی ها باید اکنون انجام دهند، ارسال کمک های بشردوستانه است نه تجهیزات و ادوات جنگی. رهبران غربی بارها و بارها از راهکارهای سیاسی سخن گفته اند، اما وقتی به پای عمل می رسد، داستان متفاوت می شود. به عنوان مثال، رمز دیپلماتیک در این زمینه، همکاری و مشارکت با ایران در حل این بحران بود که تاثیر بسزایی در عراق و سوریه دارد. اما پس از اجلاس این ائتلاف در پاریس مشخص شد عربستان سعودی حضور خود در این ائتلاف را منوط به عدم دعوت از ایران کرده و آمریکا نیز از خواسته سعودی ها تبعیت کرده است. روسیه نیز یکی دیگر از بازیگران کلیدی و موثر در اتفاقات سوریه است که از این کشور نیز برای حضور در ائتلاف دعوت نشده است.
مقامات مسکو که در گذشته بارها نسبت به گسترش تهدید داعش اعلام خطر کرده بودند، در این ائتلاف نقشی ندارند. به نظر می رسد معنای دیپلماسی برای رهبران حاضر در این ائتلاف انتخاب افرادی است که بخوبی به سخنان مقامات آمریکایی گوش می سپارند. با این اوصاف مشخص می شود که راهکارها و گزینه های بهتری نسبت به مداخلات نظامی هم وجود داشت. سوال مدنظر غربی ها نباید این باشد که «چه کاری می توان انجام داد؟»، آنها باید به دنبال این پرسش باشند که به جای بمباران کشوری در خاورمیانه، چه راهکار دیگری را می توان ارائه کرد؟
منبع: شفقنا