نظر برخی از علما در مورد کار کردن زنان در بیرون از خانه
نظر برخی از علما در مورد کار کردن زنان در بیرون از خانه
: جمال محمد فقی رسول /مترجم: دکتر محمود ابراهیمی
گروهی از متفکران جدید اسلامی از جمله محمد عزه دروزه، دکتر علی عبدالواحد وافی، دکتر مصطفی عبدالواحد، دکتر احمد شلبی، باحثه البادیه ( ملک حنفی ناصف)، البهی الخولی و غیره، می گویند:
” کار اصلی زن پرداختن به امور منزل و متعلقات آن و کار های مهم مربوط به خود و شوهر و کودک است.”
ولیکن همین گروه می گویند :
” اگر زن شغل شرفی داشته باشد که متناسب بر طبیعت و سرشت و علم باشد برابر شرایط زیر اشکال ندارد:”[۱]
الف) کارش در صورت وقار و متانت و حیاء صورت گیرد و از مظان اتهام به دور باشد.
ب) کار به گونه ای باشد که موجب ضرر اجتماعی یا اخلاقی نگردد؛ مانند ایجاد مزاحمت بر ای مردان و بیکاری آنان.
ج) کار به گونه ای باشد که مانع از انجام وظایف اصلی او در برابر شوهر، فرزندان و منزل نگردد، یا او را مکلف به چیزی نکند که از طاقت و توانش بیرون است.
د) کار به گونه ای نباشدکه او را مجبور به بیرون آمدن از لباس زینت و پوشش اندام های خود و حجاب نمایدو در اثناء کار بر خلاف سنت شریعت اسلامی ناچار به اختلاط با مردان بیگانه شود.[۲]
ه) کا کردن زن در صورت حفظ شرایط فوق، با رضایت شوهر باشد، چون عدم رضایت شوهر منجر به اختلاف و نزاع و فیما بین آنان می شود.[۳]
بر شونهر نیز واجب است که اگر زن در راه انجام وظایف اصلی زناشویی و خانوادگی ایجاد مانع نکند و مخالف با عرف و اخلاق نباشدمانع اشتغال وی نشود.[۴]
دلایل این گروه :
الف ) در زمان پیامبر ( ص) زنان بسیاری در خارج از منزل به کار اشتغال داشتند و پیامبر (ص) مانع کار آن ها نشد؛ از جمله در صحیح بخاری از قول اسماء دختر ابوبکر و همسر زبیر بن عوام آمده است که گفت:
” اسب زبیر را علوفه می دام و زحمت های آن ر بر عهده گرفته و امورش رااداره می کردم، هسته خرما را برای شترش خرد می کردم و به آن علوفه می دادم و آبیاری می کردم و از زمین زبیر که پیامبر (ص) در مسافت یک سوم فرسخ از مدینه به وی داده بود هسته خرما را روی سر می نهادم و به خانه می آوردم.”
این دلیل بر این است که انجام شغل و کار شریف و متناسب با او برایش جایز است.
ب) در زمان خود پیامبر (ص) زن مسلمان بعضی از کارهای جنگی را انجام می داد از قبیل آب آوردن برای جنگ جویان و تهیه طعام و خوراک و درمان زخمیان و انتقال آنان به پشت جبهه و پیامبر (ص) آن را می دید و مانع آن نمی شد بلکه بدانان غنیمت نیز می داد. از جمله در صحیح مسلم به نقل از أنس بن مالک آمده است که:
” پیامبر ( ص) ام سلیم و زنانی انصار را با خود به جنگ برده بود که به جنگ جویان آب می دادند و زخمیان را مداوا می نمودند .”
باز هم به نقل از از انس آمده است که گفت :
” من خود عاءشه ام المؤمنین دختر ابوبکر صدیق و ام سلیم را دیدم که در جبهه جنگ دامن به کمر زدن بودند و ساق پایشان را می دیدم که مشک آب را بر دوش حمل می کردند و آن را در دهن جنگ جویان خالی می نمودند سپس بر می گشتندد و دوباره مشک هارا پر از آب می کردندو همان کار اول را تکرار می نمودند. “[۵]
ام سلیم در جنگ حنین خنجری نیز با خود حمل می کرد. ابوطلحه به پیامبر (ص) خبر داد که ام سلیم خنجری با خود دارد. پیامبر (ص) به وی گفت: این خنجر چیست؟! گفت این خنجر را با خود دارم که اگر یکی از مشرکان به من نزدیک شود شکمش را پاره کنم. پیامبر (ص) با لبخن خود او را تشویق کرد.[۶]
واقدی آورده است که بیست زن در جنگ خیبر شرکت داشتند و امیه بنت قیس بن الصلت غفاری گفت: همراه با گروهی از زنان غفاری به حضور پیامبر (ص) رفتیم و گفتیم: ای رسول خدا مامی خواهیم همراه با تو به جنگ بیرون آییم تا زخمیان را مداوا و در حد توان خودبه مسلمانان کمک کنیم، پیامبر (ص) گفت : علی بر که الله، پس این زنان همراه پیامبر ( ص) در این حمله جنگی شرکت کردند و با وی رفتند و امیه می گوید: چون خداوند خیبر را فتح کرد،پیامبر به ما ما هدایایی داد ولی سهمی جنگ جو برایمان قایل نشد و پیامبر ( ص) با دست خود قلاده و گردنبندی به گردن امیه انداخت و تلاش های نیکوی وی را در این جنگ مورد تقدیر قرار داد و این گردنبند در گردن امیه بود تا این که مُرد و وصیت کرد که این گردنبند بعد ازاو مرگ با وی دفن گردد و این گردنبند به منزله مدال و نشانه نظامی امروز است.[۷]
بخاری آورده است که عمر بن خطاب می خواست جامه هایی میان زنان مدینه تقسیم کند، به وی گفتند: این جامه نیکوی باقی مانده را به همسرت نوه رسول خدا بده – مراد ام کلثوم دختر علی ابن ابی طالب است- عمر گفت: ام سلیط بدان سزاوارتر است؛ چون ام سلیط یکی از زنان انصار بودکه به پیامبر ( ص) بیعت کرده بود. عمر گفت:
” او در جنگ احد برای ما مشک های آب را حمل می کرد و پارچه ها را می دوخت.”[۸]
جهت جواز اشتغال زنان به کارهایی که مناسب وی است و کار شریف به حساب می آیند، به اعمال مذکور، استدلال می شود؛ مانند: طبابت و معلمی و تعلیم و مؤسسات خیریه ای که مختص زنان و یتیمان است و امثال آن از کارهای رفق و ملایمت در آن مطلوب است.
ج) بعضی از فقیهان گفته اند جایز است که زن به طور مطلق قاضی شودو متصدی شغل قضا گردد. همان گونه که طبری گفته و ابن حزم ظاهری نیز جنسیت را شرط قضاوت و شهادت نمی داند.
ابو حنیفه نیز قضاوت زن را در هر چیزی جایز می داندمگر در حدودو قصاص به قیاس بر قبول شهادت زن در غیر حدودو قصاص و همچنین وکالت زن از دیگری نیز جایز است که شبیه به شغل وکیل دادگستری امروز است.[۹]
سخن فقها مبنی بر جواز کارهای مذکور به منزله جایز دانستن اشتغال و حرفه زن به یکی از کارهای خارج از منزل است، مشروط براین که حفظ حیاء و پوشش حجاب کند و کار موجه و متناسب باشخصیت وی باشد، مانند طبابت و تعلیم و آموزش به زنان یا کودکان به طور مطلق، و همه این ها به دلیل قیاس جایزند.
د) همه علمای اسلامی اقرار کرده اندکه جایز است زنان روستایی شوهران و خویشاوندان خود را مساعدت نمایند یا زنانی که ناچارند به خاطر تأمین هزینه های زندگی در کارهای کشاورزی و کارهای دیگر در نزد دیگران کار کنند.
این اقرار علما به منزله اجماع آنان است و بر جواز کار زن خارج از منزل مشروط به رعایت شرایط فوق.
—————————–
نام کتاب: زن در اندیشه اسلامی / مؤلف: جمال محمد فقی رسول /مترجم: دکتر محمود ابراهیمی . نشر احسان
[۱] المرأه فی القرآن، ص۵۴-۵۱، المرأه فی الاسلام، ص۳۲-۳۱، الاسلام و مشکله الجنسیه، ص۱۸۸-۱۸۷، الحیاه الاجتماعیه فی التفکیر الاسلامی، آثار الباحثه البادیه، ص۱۳۴-۱۳۳-۷۴و الاسلام و المرأه المعاصره، ۲۴۸-۲۲۱.
[۲] المرأه فی الاسلام
،[۳] المراه فی الاسلام و السنه ص۵۴.
۴ المراه فی الاسلام و السنه ص۵۴.
[۵]مسلم همان منبع
[۶] همان منبع
[۷] واقدی مغازی ۲/۶۵۸
[۸] فتح الباری ۶/۵۹
[۹] بدایه المجتهد، ۲/۲۹۵، المیزان الکبری ۲/۱۸۹، المحلی ۹/۳۶۳، ۳۹۵-۴۰۴، الهدایه ۳/۱۰۷و بدایه ۲/۲۶۰.